شعر شهادت امام حسن مجتبی (ع)

شعر شهادت امام حسن مجتبی (ع)

شعر شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام را در قالب دوبیتی و شعر کوتاه درباره شهادت امام حسن مجتبی (ع) خواهید خواند. امام حسن مجتبی (ع) با لقب کریم اهل بیت و فرزند بزرگ امام علی (ع) در روز بیست و هشتم صفر به شهادت رسیدند. در ادامه چند شعر زیبا در مورد شهادت امام حسن مجتبی را می توانید بخوانید.

شعر شهادت امام حسن مجتبی (ع)

شعر شهادت امام حسن مجتبی

زیباترین شعر شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام به همراه اشعار سروده شده به مناسبت شهادت امام ابامحمد حسن بن علی المجتبی (ع)، نشان عرض ارادت شاعران آیینی به ساحت مقدس امام دوم شیعیان است. شهادت این امام بزرگوار از جمله جانسوزترین مصائب اهل بیت علیهم السلام بوده که بنا به روایتی در روز هفتم ماه صفر و بنا به روایت دیگر در روز بیست و هشتم صفر واقع شده است. در این مقاله می‌توانید بهترین اشعار شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام را مطالعه کنید.

 

چشم من آقا گریونه ، روی گونه هام بارونه

نظری کن آقا امشب ، به دلی که سرگردونه

دل بی سر و سامونم

به نگاه تو وابسته

بغض بقیعت آقاجون

راه نفسم رو بسته

براتو میسازیم آخر

گنبد و دو تا گلدسته

یه روزی میرسه با شور و با نوا

پیاده ما میریم تا صحن مجتبی

حسن جانم حسن

 

کریمی و بی همتایی ، تویی که به غم معنایی

همه میدونن ای آقا ، وارث غم زهرایی

تو خاطره هات داری تو

یه خاطر ه ی تلخ آقا

وقتی به زمین خورد مادر

صدای میزدی یا زهرا

تو بودی و دو گوشواره

مادر تو افتاد از پا

به پیش چشم تو یه پست بی حیا

غرورت رو شکست میون کوچه ها

حسن جانم حسن

 

لحظه ی آخر تو بستر ، دل همه رو سوزوندی

لایوم کیومک گفتی ، روضه های گودال خوندی

گفتی به حسین می‌بینم

یه ظالم وروی سینه

وقتی سرتو میبره

زینب با چشاش میبینه

تن تو به روی خاک و

سر تو رو نی می شینه

امون از این دلم امون از کربلا

میشه واست کفن یه تیکه بوریا

حسن جانم حسن

شعر شهادت امام حسن مجتبی (ع)

شعر زیبا در مورد شهادت امام حسن مجتبی

اگر به دنبال بهترین اشعار شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام هستید در این بخش مجموعه شعر زیبا در مورد شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام را تقدیم حضورتان خواهیم کرد:

 

آخر نشد برای تو حرم بسازیم

به گنبد و گلدسته سبزت بنازیم

یه سال نشد برای تو دهه بگیریم

تُو روضه آخرِ دهه برات بمیریم

هر چی برات گریه کنیم بازم غریبی

تُو خونَتَم آقای من تو بی حبیبی

از بس که مادری بودی حبیب مادر!

عاقبت اِسمتو گذاشت غریب مادر

کسی حدیث غُربَتُو اَزَت نپرسید

یه گوشه از مصیبتو اَزَت نپرسید

غریب اونه که بِشنَوه صدای مادر

قدش تو کوچه بشه عصای مادر

غریب اونه که چادر خاکی رو دیده

با گریه دست و پای مادر رو بوسیده

غریب اونه که دست باباشو ببندن

به گریه‌هاش پیش همه به اون بخندن

غریب اونه که از گلوش جیگر می‌ریزه

از دو لبش نغمه وای مادر می‌ریزه

غریب اونه که از درون یه عمر می‌جوشه

عاقبتش زهر هَلاهلو می‌نوشه

غریب اونه که تَشییعِش به شب بیفته

خواهرشم براش به تاب و تب بیفته

غریب اونه که نعششو هدف بگیرن

کف بزنن اونایی که خیلی حقیرن

غریب اونه که هنوزم حرم نداره

آقام هنوز که هنوزه بی کس و یاره

این دل مجتبایی مون یار بقیعه

همسایه دیوار به دیوار بقیعه

شعر شهادت امام حسن مجتبی (ع)

اشعار شهادت امام حسن مجتبی

بیچاره دستی که گدای مجتبی نیست

یا آن سری که خاک پای مجتبی نیست
بر گریه ی زهرا قسم مدیون زهراست

چشمی که گریان عزای مجتبی نیست

وقتی سکوتش این همه محشر به پا کرد

دیگر نیازی به صدای مجتبی نیست

در کربلا هر چند با دقت بگردی

چیزی به جز عشق و صفای مجتبی نیست

کرب وبلا با آن همه داغ مصیبت

همپایه ی درد و بلای مجتبی نیست

طوری تمام هستی اش وقف حسین شد

انگار قاسم هم برای مجتبی نیست

او جای خود دارد در این دنیا مجال ِ

رزم آوری بچه های مجتبی نیست

یا اهل العالم ما گدای مجتبائیم

ما خاک پای خاک پای مجتبائیم

آیا شده بال و پرت افتاده باشد

در گوشه ای از بسترت افتاده باشد

آیا شده مرد جمل باشی و اما

مانند برگی پیکرت افتاده باشد

آیا شده در لحظه های آخرینت

چشمت به چشم خواهرت افتاده باشد

من شک ندارم که عروس فاطمه نیست

وقتی به جانت همسرت افتاده باشد

آیا شده سجاده ات هنگام غارت
دست سپاه و لشگرت افتاده باشد

مظلوم و تنها و غریب عالمین است

گریه کن غم های این بی کس حسین است

شعر شهادت امام حسن مجتبی (ع)

شعر کوتاه در مورد شهادت امام حسن مجتبی

زیباترین متن شعر کوتاه شهادت امام حسن مجتبی (ع) به مناسبت فرا رسیدن 28 صفر را در ادامه این بخش می خوانید:

 

داغ امام حسن زده به دلها شراره

از زهر کینه شد جگر او پاره پاره

خزانی شد گلشن،سوزِ هر انجمن

مظلوم امام حسن، مظلوم امام حسن

ای آیه ی پاکی فرمانروای افلاکی

ای کشته ی داغ ِ سیلی و چادر خاکی

پیش چشمان تو،شده زار و حزین

مادر نقش زمین، مظلوم امام حسن

شعر شهادت امام حسن مجتبی (ع)

شعر مداحی شهادت امام حسن مجتبی

برای شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام شما می توانید از میان اشعار زیر بهترین شعر مداحی شهادت امام حسن مجتبی را انتخاب کرده و بخوانید:

 

یا حسن، غرق شراره شد دل تو

سوزانده گشته حاصل تو

شد همسر تو قاتل تو

آه، پاره جگر مسموم کینه

ای غصه‌هایت بی قرینه

مرثیه خوان تو مدینه

تو کشته زهر جفایی

نور دو چشم مصطفایی

از داغ تو دلها پریشان

یا حسن،ای نور تو نور خدایی

غریب شهر مصطفایی

مجروح داغ کوچه‌هایی

در کوچه قلب تو حزین شد

روز عزای اهل دین شد

که مادرت نقش زمین شد

رخسار نیلی دیده ای تو

آثار سیلی دیده ای تو

ناله زدی در اوج غم‌ها

شعر شهادت امام حسن مجتبی (ع)

شعر حزن شهادت امام حسن مجتبی

اشعار حزن آلود شب شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام را در ادامه این بخش خواهید خواند:

 

سخن دارم، سخن‌ها با مدینه

سخن از داغ‌های روی سینه

سخن از سوز و ساز و درد شیعه

سخن از دشمن نامرد شیعه

کجا یارای گفتن در زبان است

که سوز سینه‌ها، آتشفشان است

مدینه باز کن لب بر سخن، باز

به ما کن شکوه‌های خویش ابراز

بگو از رحلت پیغمبر عشق

بگو از دردهای حیدر عشق

بگو از غربت مولای عالم

پس از هجر نبیُّ ‌اللّه اعظم

بگو از کوچه‌های تنگ و باریک

بگو از گلشن ویران و تاریک

بگو از سیلی خصم ولایت

ز یاس پَرپرِگلزار عصمت

بگو از سبزپوش کوچه‌هایت

ز داغ جانگداز مجتبایت

چرا شد پیکرش در پیش باران

به جای لاله باران، تیر باران

مگر سمّی که نوشید از عداوت

شد از آن قسمتش فیض شهادت

دل دشمن نشد راضی به این حدّ

که باید تیر بر تابوت او زد

خدایا این مصیبت بس که عظماست

تویی آگه چگونه حال زهراست

«امین» از این غم جانسوز، فریاد

در این ماتم به مهدی تسلیت باد

شعر شهادت امام حسن مجتبی (ع)

زیباترین شعر شهادت امام حسن مجتبی

شعر برای شهادت امام حسن مجتبی از بزرگترین شعرای ایرانی در ادامه می خوانید:

 

مردی که غربت است همه سوگواره‌اش

ریزد تمام عمر ز دل‌ها شراره‌اش

از کوچه‌ی شب است هر آنچه کشیده است

سبزی صورت و جگر پاره پاره‌اش

تابوت زخم‌های تنش را نهان نمود

دنیا ندید آن بدن پر ستاره‌اش

قاسم که مرد عرصه جنگاوری شده

باشد نمایشی ز جهاد هماره‌اش

بخشید با کرامت سبزش هر آنچه داشت

این است راه عشق نباشد کناره‌اش

باید که ساخت گنبد او را در آسمان

باید که کرد دست ملک را مناره‌اش

عمری که در مدینه‌ی غم خانه کرده است

تنها نسیم بانی بر یادواره‌اش

شعری سروده‌ام به هوای بقیع او

شعری که بود غربت و غم استعاره‌اش

شعر شهادت امام حسن مجتبی (ع)

شعر به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی

زینب چو حال سخت حسن را نظاره کرد

دامان ز اشک و خون جگر پر ستاره کرد

آمد حسین و کرد چو از حال او سؤال

آن جا که کوزه بود به آن سو اشاره کرد

گفتند درد خود ز چه درمان نمی‌کنی

فرمود: مرگ را به چه بایست چاره کرد؟

می‌خواست روزه واکند از آب کوزه لیک

یارب چه آب بود که کار شراره کرد

پیدا بود که با جگر او چه کرده است

زهری که رخنه در جگر سنگ خاره کرد

دل رشحه رشحه داشت ز زخم زبان ولی

تزویر همسرش جگرش پاره پاره کرد

جعده به پاس مرحمت بی‌حساب او

در حق حضرتش ستم بی‌شماره کرد

باران تیر بر تن و تابوت او بریخت

تا آن زن سواره به مرکب اشاره کرد

در روضه بقیع چو شد دفن پیکرش

آن خاک پاک را همه دارالزّیاره کرد

یا مجتبی! به حال «مؤید» نگاه کن

کز چشم دل به قبر غریبت نظاره کرد

شعر شهادت امام حسن مجتبی (ع)

شعر زیبا برای شهادت امام حسن مجتبی

بهترین اشعار مناسبتی شهادت امام حسن مجتبی دومین امام شیعیان را در این بخش ملاحظه خواهید کرد:

 

در کرم خانه حق سفره به نام حسن است

عرش تا فرش خدا رحمت عام حسن است

بی حرم شد که بدانند همه مادری است

ور نه در زاویه عرش مقام حسن است

هرکه آمد به در خانه او آقا شد

ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است

حرم و نام و وجودش همه شد وقف حسین

هر حسینیه که برپاست خیام حسن است

دست ما نیست اگر سینه‌زن اربابیم

این مسلمانی ایران ز کلام حسن است

هرکه خونش حسنی شد ز خودی حرف شنید

غربت از روز ازل باده جام حسن است

تا زمانی که خدائی خدا پابرجاست

پرچم حسن حسن در همه عالم بالاست

شعر شهادت امام حسن مجتبی (ع)

شعر غمگین شهادت امام حسن مجتبی

اشعار حزن آلود و غمگین در مورد شب شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام را در اینجا می خوانید:

 

زینب بیاور آخرین رخت کفن را

تا که کفن پوشم تن سبز حسن را

خالی‌ست جای مادرم تا که ببوسد

لب‌های سرخ یوسف گل پیرهن را

حیدر بیا فتنه دوباره پا گرفته

بیرون کن از شهر مدینه بیوه زن را

قبل از سفر تا کربلا غارت نمودند

با تیرهای پر ز کینه هستِ من را

عباس را گویید تا بیرون بیارد

آن تیرها که دوخته تابوت و تن را

بیرون کشیدم تیر از پهلویش ای وای

کردم زیارت گوییا امّ الحسن را

پیراهن خود را ز خون او بشویید

حرفی از این تشییع با زینب نگویید

شعر شهادت امام حسن مجتبی (ع)

دوبیتی شهادت امام حسن مجتبی

اى دل خون شده! ايّام عزاى حسن است
كز ثرى تا به ثريّا، همه بيتُ الحزن است

 

 پيرهن چاك زنم در غم آن گوهر پاك
كز غمش چاك، مَلك را به فلك پيرهن است

 

 قسمت آل عبا، اى فلك از گردش تو
گوييا درد و غم و رنج و بلا و محن است

 

بشكنى گوهر دندان نبى گاه به سنگ
گاه بر بازوى حيدر ز جفايت رسن است

 

 گه بوَد خنجر خونخوار تو، بر حلق حسين
گه ز تو، سوده الماس به كام حسن است

 

 خاطرم از الم اين يك، دارُ الالمست
سينهام از حَزَن آن يك، بيتُ الحزَن است

 

 يكى از زهر جگرخايش، صد پاره جگر!
يكى از خنجر خونخوارش صد چاك، تن است!

 

عرش، از بوىِ يكى پر بوَد از نافه چين
خاك، از خونِ يكى پر ز عقيق يمن است

 

 هر كه گويد چو (طرب) مرثيه آل عبا
به يقين جنّت فردوس، مر او را وطن است

شعر شهادت امام حسن مجتبی (ع)

شعر تسلیت شهادت امام حسن مجتبی

صلح وقتی به معنی صلح است، که پذیرنده سنگری دارد

و اگر صلح را قبول نکرد، پُشتگرمی به لشکری دارد

و اگر پرچم سفید نداشت، یا به یاران خود امید نداشت

سر به زانوی غم اگر که گذاشت، دامن مهر مادری دارد

دامن مادری اگر که نداشت، چاره دیگری اگر که نداشت

باز در اوج بی کسی‌هایش، سر در آغوش همسری دارد

سنگری نیست، لشگری هم نیست، چند وقتی‌ست مادری هم نیست

پشت این مرد ظاهرا خالی‌ست؛ نه که در پشت، خنجری دارد

همه درها به روی او بسته، همه درها به روی او بسته

همه درها به روی او … اما… همچنان رو به غم، دری دارد

زنی آمد میان بیت نشست، کاسه زهر را گرفت به دست

به خیالش که خانه تاریخ، شیشه‌های مُشجّری دارد

هرچه گشتم میان باطل و حق، هیچ حرفی به غیر جنگ نبود

ای لغتنامه‌ها قبول کنید، صلح معنای دیگری دارد

شعر شهادت امام حسن مجتبی (ع)

متن شعر و روضه شهادت امام حسن مجتبی

جنت، بهارِ پیرهنت، أیّها الکریم

از نور جامه‌ای به تنت، أیّها الکریم

ای همدم تو زمزمه‌های زلال وحی

ای جبرئیل هم‌سخنت أیها الکریم

تو مطلع کرامتی و لطف و مهر و جود

پروانه‌های انجمنت أیها الکریم

نشنید آنکه بر تو روا داشت ناسزا

یک ناروا هم از دهنت أیها الکریم

اما تو که غریب‌نواز مدینه‌ای

هستی غریب در وطنت أیها الکریم

حتی شهادت تو نداده‌ست خاتمه

بر روضه‌های دل شِکَنت أیها الکریم

مادر نبود تا که ببیند در آن غروب

تشییع شد چگونه تنت أیها الکریم

بیرون کشید با دل غرق به خون، حسین

هفتاد تیر از بدنت أیها الکریم

شد روضه خوان کشته مظلوم کربلا

تابوت و پیکر و کفنت أیها الکریم

آنجا ولی شراره غم پُر گُدازه بود

یعنی به جای تیر و کمان نعل تازه بود

شعر شهادت امام حسن مجتبی (ع)

شعر در مورد وفات امام حسن مجتبی

گل کرده در زمین، کَرَم آسمانی‌ات

آغوش باز می‌رسد از مهربانی‌ات

دارد مرا شبیه خودت پیر می‌کند

جان برده از تمام تنم، نیمه جانی‌ات

یوسف‌ترین سلاله ی تنهاتر از همه

سبزی رسیده تا به لب ارغوانی‌ات

این گرد پیری از اثر خاک کوچه است

بر موی تو نشسته ز فصل جوانی‌ات

باید که گفت هیئت سیّار مادری

خرج عزا شدی و خدای تو بانی‌ات

زهر از حرارت جگرت آب می‌شود

می‌گرید از شرار غم ناگهانی‌ات

زینب به پای تشت تو از دست می‌رود

رو می‌شود جراحت زخم نهانی‌ات

آقای زهر خورده، چرا تیر می‌خوری؟

چیزی نمانده از بدن استخوانی‌ات

شعر شهادت امام حسن مجتبی (ع)

شعر شب شهادت امام حسن مجتبی

قوتت همه شب خون جگر بود حسن جان

گریان ز غمت چشم سحر بود حسن جان

از دوست و دشمن به تو پیوسته ستم شد

مظلومی تو ارث پدر بود حسن جان

مادر که زمین خورد تن پاک تو لرزید

تنها کمکت اشک بصر بود حسن جان

از طعنه و از زخم زبان‌های پیاپی

هر دم به دلت زخم دگر بود حسن جان

شد قلب تو مجروح تر از جسم برادر

کز او جگرت سوخته تر بود حسن جان

گر ماه حسین بن علی بود محرم

ماه غم تو ماه صفر بود حسن جان

هر کس به تنش زخم رسد از دم شمشیر

زخم تو به تن نه، به جگر بود حسن جان

در کوچه و در مسجد و در خانه مغیره

پیوسته تو را پیش نظر بود حسن جان

در راه حسین بن علی چار فداییت

در کرببلا چار پسر بود حسن جان

«میثم» که سخن از دل سوزان تو می‌گفت

شعرش به دل شیعه شرر بود حسن جان

شعر شهادت امام حسن مجتبی (ع)

شعر دوبیتی شهادت امام حسن مجتبی

چون امام حسن مجتبی در میان ائمه معصومین (علیهم السلام) و اولیای الهی در طول زندگی شان، عملا اهل جود، کرم و توجه به فقرا و محرومان بودند به کریم موصوف شد و صفت کرامت و کریم در ایشان ویژه گشت و به مناسبت شهادت ایشان زیباترین دوبیتی شهادت امام حسن مجتبی ع را در اینجا می خوانید:

 

گرچه خاکی ست، ولی مرقد او کعبه ماست

نام آن گرچه بقیع است، ولی عرش خداست

حرم کرب و بلا، جلوه‌ بیت الحسن است

حسنیّه است به هرجا که حسینیّه به پاست

طالع هر که حسینی‌ ست یقینا حسنی‌ست

که حسین ‌بن ‌علی هم، حسن دوم ماست

حسنی هستم و از حشر چه باکی دارم؟

که سر و کار غلامان حسن، با زهراست

شعر شهادت امام حسن مجتبی (ع)

شعر در مورد شهادت امام حسن مجتبی

اینکه از زهر جفا جای به بستر دارد

طشتی از خون دل خویش برابر دارد

چشمهایش به در و منتظر آمدنیست

زیر لب زمزمه مادر مادر دارد

جگرش سوخته از یک غم و یک غربت نیست

داغ ارثی ست که در سینه مکرر دارد

زهر تنها کس و کار دل او گشت اگر

یادگاریست که از کینه همسر درد

پیش چشمش که توانسته بروی منبر….

….رود و دست به سبّ پدرش بردارد؟

لحظه های سفرش در بغلش می گیرد

چادری را که بوی یاس معطر دارد

آرزو داشت نمی دید در آن کوچه تنگ

مادرش روی زمین لاله پرپر دارد

گفت با گریه حسین جان… تو دگر گریه مکن

که حسن میرود و سایه خواهر دارد

آه… لایوم کیوم تو که در صحرا کیست

جسم صدچاک تو از روی زمین بردارد

شعر شهادت امام حسن مجتبی (ع)

شعر زمینه شهادت امام حسن مجتبی

بنا به روایات و اسناد تاریخی شهادت امام حسن مجتبی (ع) بیست و هشتم صفر است که مقارن با رحلت حضرت رسول (ص) در تقویم ذکر شده است. اما در روایت های مختلفی، تاریخی دیگری را هم برای این مناسبت تعیین کرده‌اند که همزمان با هفتم صفر است. از این روی شاعران کشورمان در مدح مظلومیت و شهادت کریم اهل بیت (ع) امام حسن مجتبی (ع) ابیاتی را سروده‌اند که در زیر شما مشاهده خواهید کرد:

 

باید مرا گلیم مسیر نگار کرد

زیر قدوم فاطمی‌ات خاکسار کرد

مهر تو را بهشت بخواهد نمی‌‌دهم

در ماجرای عشق نباید قمار کرد

فخر علی و فاطمه بر تو عجیب نیست

وقتی خدا به داشتنت افتخار کرد

من که به دست هیچکسی رو نمی‌زنم

نانت مرا به شغل گدایی دچار کرد

هر چند آفریده خدا چهارده کریم

اما یکی از آن همه را سفره‌‌دار کرد

ما را پیاده کرد سر سفره شما

این کشتی حسین که ما را سوار کرد

باید به بازوی حسنی‌ات دخیل بست

ورنه نمی‌شود که جمل را مهار کرد

خشمت نیاز نیست در آنجا که می‌شود

با قاسم تو قافله را تار و مار کرد

ارزان تو را فروخت به حرف معاویه

زهری به کام تشنه تو روزه‌دار کرد

زهری که می‌‌شکافت دل سنگ خاره را

در حیرتم که با جگر تو چه کار کرد

زهرا شنیده بود تنت تیر می‌خورد

تابوت را برای همین با جدار کرد

شعر شهادت امام حسن مجتبی (ع)

متن شعر شهادت امام حسن مجتبی

ز آن طشت پر ز لخت جگر در مقابلش
پيدا بود كه زهر چه كرده است با دلش
مظلوم چون على و به مظلوميش گواه
آن پاره هاى دل، كه بود در مقابلش
او حاصل نبوّت و بيداد دشمنان
از آب شعله خيز، شرر زد به حاصلش
عمر حسن ز عمر على سختتر گذشت
تا آن كه مرگ آمد و حلّ كرد مشكلش
از ورطهاى كه بود كران تا كران ملال
موجى زد و رساند، شهادت به ساحلش
هر مرد راست محرم دل همسرش، ولى
غربت ببين كه همسر او گشته قاتلش
از زهر، پاره پاره و از صبر، ريز ريز
قرآن برگ برگ شهادت بود دلش
چشمش به لطف اوست «مؤيد» كه دم زند
گاه از مصائب وى و گاه از فضائلش

شعر شهادت امام حسن مجتبی (ع)

شعر درباره ی شهادت امام حسن مجتبی

اگر به دنبال شعر درباره شهادت امام حسن مجتبی و رحلت پیامبر گرامی اسلام ص هستید با ما همراه باشید:

 

زهر كجا؟ جُعده كجا؟ او كجا؟
غير كجا و حرم هو كجا؟!
قطره كجا راه به دريا برد؟
اسم، كجا پى به مسمّى برد!
هستىِ ظل، بسته به نورست نور
سايه كه بىنور ندارد ظهور
چون كه ز دم غوطه به درياى فكر
تا به كف آرم دُرِ مضمونِ بكر
هاتفى از خلوت لاهوتيان
آمد و، رو كرد به ناسوتيان
گفت: خداوند عليم و غفور
كرد درين آينه، از بس ظهور
تاب نياورده و از پا نشست
آينه از فرط تجلّى شكست!
ذكر ملَك شد پس از آن محن
يا حسن و يا حسن و يا حسن

شعر شهادت امام حسن مجتبی (ع)

شعر شهادت امام حسن مجتبی

 

سالروز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام تسلیت باد و در این مقاله مجموعه زیباترین شعر کوتاه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام را تقدیم به شما سروران گرامی کردیم که امیدواریم مورد پسندتان قرار گرفته باشد.

جدیدترین مطالب