لیطفه های سرگرم کننده برای کودکان

لیطفه های سرگرم کننده برای کودکان

 ظرفیت آسانسور
یکی سوار آسانسور می شه می بینه نوشته «ظرفیت دوازده نفر» با خودش می گه عجب بددبختی ها، حالا من یازده نفر دیگه رو از کجا بیارم!!

 

تقلید صدا
اولی: من به قدری در تقلید صدای مرغ مهارت دارم که وقتی صدای مرغ در می آورم، همه جوجه هایی که در اطراف من هستند،می دوند دورم جمع می شوند.

دومی: این که چیزی نیست، من نصف شب ها که صدای خروس را تقلید می کنم، خورشید طلوع می کند.

 

 منتظر من نباشید
خانم خدمتکار جدیدش را صدا کرد و گفت: اینو باید بدونی که هر روز ساعت 8 صبح صبحانه می خورم.

خدمتکار گفت: پس اگر من ساعت 8 بیدار نشده بودم، منتظرم نشوید!؟

 

کار کردن
پرویز: مامان می شود من امروز ظرف ها را بشویم؟
مادر: نه پسرم، این کار من است. چرا می خواهی کمکم کنی؟
پرویز: آخر امروز آقا معلم گفته من توی ریاضی ضعیف هستم. باید در خانه کار کنم.

 

 دعوا
دو جوجه با هم دعوایشان شد. جوجه ای که شکست خورده بود گفت: حیف که جوجه ای، وگرنه آنقدر می زدمت که تا صبح زار زار جیک جیک کنی!

 

علت دستگیری
قاضی: خب، بگو این دفعه برای چه تو را دستگیر کرده اند؟

متهم: جناب قاضی! برای این که پیر شده ام و دیگر نمی توانم مثل سابق فرار کنم.

 

 

منبع: تبیان

 

 

جدیدترین مطالب