جدیدترین جملات عاشقانه و محبت آمیز
جدیدترین جملات عاشقانه و محبت آمیز
گلچینی از جدیدترین جملات عاشقانه و محبت آمیز را برای شما عزیزان در سایت سماتک قرار داده ایم در ادامه جزئیات بیشتر جدیدترین جملات عاشقانه و محبت آمیز را در سایت سماتک خواهید خواند با ما همراه باشید.
جمله های عاشقانه بر گرفته از شاعران و ترانه سراهای معروف می باشند شما می توانید با استفاده از این جملات زیبا را به کسانی که واقعا دوست دارید داده و ابراز علاقه خود را نشان دهید چون این جملات بسیار زیبا و دلنشین می باشند توجه شما عزیزان را به این جملات جلب می نماییم.
جدیدترین جملات عاشقانه و محبت آمیز
دوست داشتن را نمی‌توان پس انداز کرد
باید خرج کرد
از گفتنش نترسید
.
.
.
چیزی در سینه ام
به شکلی بدخیم تو را می‌خواهد
.
.
.
همه ی وقت وقت خداحافظی
حسودی ام میشود به خدا
که تو را به او میسپارم
.
.
.
ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺷﺎﻋﺮ ﺷﻌﺮﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﻧﮕﺮﺩ
ﺗﻤﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﻭ ﻧﻮﺷﺖ ﺗﻮﺳﺖ
.
.
.
تاریخ تولدم
همان روزی هست که تو نگاهم کردی
.
.
.
تو خیس بارانی
اما من مانند اتاق زیر شیروانی پر از خاطره بارانم
.
.
.
تو که باشی معجزه ای در من رخ میدهد بنام آرامش
باش حتی همین قدر دور
.
.
.
دلم تنگ هست
اما هنوز تو در آن جا می شوی
چقدر ابعاد بودنت عجیب هست
.
.
.
فاصله ی ساقه تا شکوفه
فاصله ی خیال تو
با من
فریادی هست
که با مرگ خاموش میشود
.
.
.
ﺗﻮ ﺁﯾﺎ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﮐﺮﺩﯼ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﻋﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﻪ؟
ﺗﻮ ﺁﯾﺎ ﺑﺎ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﺑﻮﺩﻩﺍﯼ ﮔﺎﻫﯽ؟
ﻧﺸﺴﺘﯽ ﭘﺎﯼ ﺍﺷﮏ ﺷﻤﻊ ﮔﺮﯾﺎﻥ ﺗﺎ ﺳﺤﺮ ﯾﮏ ﺷﺐ؟
.
.
.
بى عشق هیچ فلسفه اى درجهان نبوداحساس در الهه ى ناز بنان نبودبى
شک اگر که خلق نمى شدگناه عشقدیگر خدا به فکرشب امتحان نبود
.
.
.
پستی و بلندی هایت را طی می‌کنم
تا به بحبوحه برسانمت
لحظه ی جنون تو
لحظه ی به رخ کشیدن قدرت من هست
.
.
.
قصه بگو تا من بخوابم
امشب قصه ی
آمدنت را می خواهم
.
.
.
ای کاش احساسی به اسم دلتنگی وجود نداشت که باعث بشه مزاحمت بشم
.
.
.
قهر تو آتیشه
لبخند تو آتش بس
.
.
.
همۀ ی آنهایی که مرا می شناسند
میدانند چه آدم حسودی هستم؛
و همۀ ی آنهایی که تو را می شناسند
لعنت به همۀ آنهایی که تو را می شناسند
.
.
.
عشق ؛زیباترین لذّتیست
که به وقت ارتکاب آن
خدا
برای بشر
ایستاده دست می‌زند
.
.
.
بعد از تو آنچه سمت چپ سینه من هست
دل نیست بلکه موزه درد معاصر هست
.
.
.
عزیز کرده ی شعرهایم
خواستم بگویم بی تو
نفس شعر بند آمد
من که دیگر جای خود دارم
.
.
.
دلتنگی یعنی
روبروی دریا ایستاده باشی و خاطره یک خیابان خفه ات کند
