جدیدترین اس ام اس های خنده دار همدانی
اس ام اس خنده دار همدانی
اس ام اس همدانی طنز و ترول طرفداران بسیاری دارد و اس ام اس خنده دار همدانی برای شما که تمایل دارید لحظاتی را از مشکلات زندگی دور باشید و بخندید جدیدترین اس ام اس های خنده دار همدانی را در سایت سرگرمی سماتک می خوانید.
اس ام اس خنده دار همدانی
یه بار از دم درِ یه خونه ای رد می شدیم، من بلند بلند با ذوق
گفتم: وای مامان بیا ببین بوی بابابزرگ میاد اینجا!
.
.
.
.
.
مامانم یه پس گردنی زد بهم و گفت:
آبرویزی نکن کصافط …
بوی تریاکه
شبی در کنج میخانه نشسته بودیم..
.
.
.
از کلانتری ریختن هممونو گرفتن بردن تا صبح مثل سگ زدن…
تازه فهمیدیم ساقی مامور مخفی بود
یکی از لذتبخش ترین لحظه های زندگی زمانیه
.
.
که یکی دوتا عطسه از ته دل میکنی.
یعنی اصلا انگار ری استارت میشی!
مردی از خدا پرسید:
چرا همه دخترها شیرین و ناز هستند ولی همه زن ها عصبانی؟
و خداوند پاسخ داد:
دخترها را من ساخته ام، اما زن ها را شما ساخته اید، مشکل از شما مردهاست….
.اساساً
پشت هر زن افسرده و عصبانی یک مرد بی احساس و اعصاب خردکن هست
کپی برای خانمها واجب
معلم به دانش آموز:چرا درست رو نخوندی؟
دانش آموز:برا اینکه شما منو کتک بزنید
و بچه ها عبرت بگیرن و درس بخونن
یکی از انگیزه های ازدواج کردنم.خارج
شدن از حکومت پدر و ایجاد حکومت
مستقل برای خاموش و روشن کردن کولره!
کره خر کیست؟؟
.
.
.
.
.
کسی که از سوپری ، کره میخره
ناموسا اينو ديگه نمی دونستید!!!
من خیلیییی با نمکم….ن ؟؟؟؟
سه راه رسیدن به شوهر
.
.
.
شرمنده به علت ریزش کوه همه راه ها مسدود میباشند!
کاش یکی بود صدای پسرا رو تو 16 سالگی ضبط میکرد
تا به قیافه ما دخترا تو 16 سالگی گیر ندن
حالا چشای پف کرده و دماغ بادنجونی
و ریش و سیبیل کچلک زدشون پیشکش
نیم ساعت داشتم واسه رفقا جک تعریف میکردم
پاره شده بودن از خنده
آخرش گفتم حال کردین جکها رو؟
گفتن جکات که بیمزه بود …
خشتک شلوارت پارست ما به اون میخندیدیم
اس ام اس های خنده دار همدانی
پسره پست گذاشته
چگونه بعد از ازدواج از یک دختر قرتی و سوسول یک زن واقعی بسازیم ؟!
جواب….
به نام خدا !
کمربند
.
.
.
دختره کامنت گذاشته:اگه پسرای این دوره زمونه چیزی به نام کمربند میشناختن که شلوارشون رو آسفالت نبود!
طرف اومده بهم میگه چقدر بچه های کانالتون خوشگلـــن
.
.
منم زدم بلاکش کردم
بیشعور داشت مسخرتون میکرد
کسی حق نداره شماهارو مسخره کنه من اجازه نمیدم
خونوادگی داشتیم پانتومیم بازی میکردیم نوبت بابام شد کلمه اولش «وسایل» بود گفتیم، کلمه دوم و هر کاری کرد نفهمیدیم اومد راهنمایی کنه هی به من اشاره کرد ولی وقتش تموم شد یهو گفت بابا منظورم «وسایل بی‌مصرف» بود.
من فقط خدارو شکر میکنم که کسی نتونست حدس بزنه
