درسهای سخت نیاز به یادگیری بهتر و نه لزوما بیشتری دارند. برای اینکه بتوانید کیفیت یادگیریتان را بالا ببرید، از شیوههایی که در این مقاله میخوانید، استفاده کنید.
یکی از بهترین کارهایی که بعد از خرید کتاب های دانشگاهی مهندسی، پزشکی و … و به طور کلی هر کتابی که به نظرتان سخت میرسد، میتوانید برای آسان کردنش از انجام دهید، نگاه کردن به فهرست مطالبی است که قرار است در هر فصل آنها را بخوانید. کافی است یک شب قبل از شروع مطالعه فصل اول کتاب تازهتان، عناوین آن را بخوانید و اگر اصطلاح یا نکته گنگی در آنها بود، آن اصطلاح یا نکته را در اینترنت جستوجو کنید تا یک دید کلی نسبت به آن به دست بیاورید. همین کار به ظاهر ساده، ناخودآگاه شما را درگیر میکند و زمانی که مطالعه را آغاز کنید، دیگر مطالب درسی به نظرتان بیگانه نمیآیند؛ بلکه تا حدودی آشنا هستند. به همین دلیل هم ذهن بهتر میتواند ارتباط بین مفاهیم را پیدا کند و بفهمد.
حافظه شنیداری بعضی دانشآموزان و دانشجویان نسبت به حافظه دیداری آنها بهتر کار میکند. این افراد همانهایی هستند که معمولا با بلند خواندن دروس و شنیدن صدای خودشان آن درس را بهتر یاد میگیرند. ممکن است بلند خواندن درسها در بعضی شرایط آسان نباشد؛ اما اگر بتوانید وقتی را به تنهایی اختصاص دهید و حداقل خلاصههایتان را بلند بخوانید، بخش بزرگی از راه را رفتهاید.
اولویت بندی اهمیت هر مطلب یا تقسیمبندی مفاهیم درسی بر اساس تعریف؛ اسامی، سالها، فرمولهای مهم و … یکی از کارهایی است که میتوانید به راحتی توسط رنگها انجام دهید. برای مثال تمام تعاریف مفاهیم را با کشیدن خط نارنجی در زیر آنها انجام دهید و زیر تمام اسامی مهم خط بنفش بکشید. میتوانید این کار را با استفاده از ماژیک رنگی، خودکار نمدی یا هایلایتر انجام دهید. اگر هم اهل خرید جدیدترین کتاب های الکترونیکی موجود هستید، میتوانید به راحتی بخش مورد نظرتان را انتخاب Select کرده و آن را با هر رنگی که دلتان میخواهد هایلایت کنید.
اهمیت استفاده از رنگها این است که قابلیت تقسیم بندی و یادآوری راحتتر به حافظه دیداری را دارند. تقسیم بندی ذهن را منظم میکند و اطلاعات مشابه را نزدیک هم نگه میدارد. این مسئله هم به یادآوری راحتتر مفاهیم درسی منجر میشود.
یادگیری و به خاطر سپاری اگر چه ممکن است هم معنای هم نباشند؛ اما نمیتوان گفت که با هم ارتباطی ندارند. برای یادگیری مسئلهای باید بتوانید آن را به خاطر بیاورید و سپس بررسی کنید. این کار گاهی وقتها و برای بعضی افراد با روی کاغذ آوردن مفاهیمی که در حال یادگیری آنها هستند، امکان پذیر میشود. اگر شما هم جزو افرادی هستید که با نوشتن مفاهیم درسهای دشوار، بهتر از پس یادگیریشان برمیآیید؛ دو راه را به شما پیشنهاد میکنیم. اولین راه استفاده از اصول خلاصه نویسی برای درس خواندن است که تقریبا تمام دانشآموزان مقاطع بالاتر و دانشجویان درباره آن اطلاعات دارند و فیشهای نت برداری یا خلاصهنویسی را دیده یا مورد استفاده قرار دادهاند.
روش دوم استفاده از برگههای A4 برای هر فصل است. هر فصل کتاب و مفاهیم مهم آن را روی یک برگه و با سایز فونت Font کوچک؛ اما مناسبی که با آن راحت هستید، بنویسید. ارتباطات مفاهیم با هم را با استفاده از فلش نشان دهید، دستهبندیها و زیر مجموعهها را رو به روی هر تعریف جا دهید. وقتی تمام مفاهیمی که در حال یادگیری آنها هستید، به صورت خلاصه شده روی یک یا چند برگه بزرگ قرار بگیرند، به راحتی میتوانید ارتباط بین آنها را ببینید و مرورشان کنید. این کار یادگیری را به مراتب آسانتر خواهد کرد.
اگر دوست دارید در درسی پیشرفت کنید؛ نباید یادگیری آن را رها کنید. بهترین کار این است که بعد از برگزاری کلاس و توضیحات معلم و استاد، در فواصل زمانی مختلف نگاهی به نوشتههایتان بیندازید یا اگر فایل صوتی از درس در دسترس دارید، دوباره به آن گوش کنید. تکرار مطالعه موارد تازه آموخته شده در فواصل مختلف زمانی و به خصوص روز بعد میتواند این مطالب را برایتان بیشتر جا بیندازد و به حافظهتان بسپارد.
یکی از روشهایی که میتوانید مفاهیم درسی را بهتر برایتان جا بیندازد؛ کمک گرفتن از دریای بیپایان اطلاعاتی است که راجع به آن مفاهیم روی اینترنت قرار دارد؛ انواع و اقسام مقالههای مرتبط فارسی و انگلیسی، ویدئوهای آموزشی و عکسها روی سایتهای مختلف قرار دارند و میتوانند به بخشی از فرایند کمک آموزشی شما تبدیل شوند. در عین حال کافی است تا از طریق شبکههای اجتماعی با ورودیهای سالهای قبل یا سال بالاییهایی که این دروس را با موفقیت پاس کردهاند، ارتباط برقرار کنید و از آنها بخواهید در صورت امکان کتابها و منابعی را که برای یادگیری بهتر کمکشان کردهاند، به شما هم معرفی کنند.
خیلیها پیشنهاد میکنند برای اینکه میزان یادگیری را بیشتر کنید و بتوانید درسهای سخت را بهتر یاد بگیرید، سراغ مطالعه گروهی بروید. توصیه این افراد اما برای تمام محصلها مناسب نیست؛ یادگیری یک فرایند ثابت در تمام افراد نیست که بتوان برای همه یک فرمول ثابت تجویز کرد؛ بلکه از فردی به فرد دیگر متفاوت خواهد بود. بهتر است روش مطالعه گروهی با همکلاسیهایتان را هم امتحان کنید؛ اما اگر متوجه شدید به تنهایی راحتتر یاد میگیرید لزومی ندارد به خودتان فشار بیاورید تا حتما در گروه مطالعاتی قرار بگیرید. ممکن است تیپ شخصیتی درون گرا داشته باشید و با کارهای فردی بهتر از کارهای جمعی ارتباط برقرار کنید. این قضیه هیچ ایرادی ندارد.
بعد از اینکه با مفاهیم سخت کتاب درسیتان کلنجار رفتید و احساس کردید که برایتان جا افتادهاند؛ میتوانید از یکی از دوستان صمیمی، همکلاسیها یا اعضای خانواده بخواهید برای ساعت یا دقایقی تبدیل به دانشآموز شما شوند. در این پروسه میتوانید درسها را برای دیگران توضیح دهید و متوجه شوید تا چه میزان روی مفاهیم درسی تسلط پیدا کردهاید. هر جا که احساس کردید موردی را فراموشکردهاید؛ آن را روی کاغذ یادداشت کنید تا بعدا دوباره با دقت بیشتری آن را مورد مطالعه قرار دهید.
به خاطر داشته باشید یادگیری برای هر کس شرایط متفاوتی دارد. مهمترین کاری که باید انجام دهید، پیدا کردن روش مخصوص به خودتان و استفاده از آن است. ممکن است روش شما در فهرست روشهای این مقاله نباشد؛ اما تا زمانی که بتوانید از آن به عنوان یک روش سالم و منطقی استفاده کنید، روش مفیدی خواهد بود.