نام آلبرکامو را ممکن است بیشتر با نمایشنامه هایش شناخته باشید اما باید بدانید که کامو یکی بزرگترین نویسنده های قرن ۲۰ می باشد و همینطور جایزه ادبی نوبل سال ۱۹۵۷ را به واسطه ” آثار مهم ادبی که به روشنی به مشکلات وجدان بشری در عصر حاضر میپردازد” بدست اورده است که بیشتر آنها در نشر نیلوفر منتشر شده است.
کامو را با گاهی اوقات پیرو مکتب اگزیستانسیالیسم می دانند زیرا که بیشتر نوشته هایش سرگشتگی و بیهودگی را نشان می دهد، اما او خودش به صورت کلی این موضوع را انکار کرده است.
نوشته های کامو با توجه به فقری که تجربه کرده است بسیار پرمحتوا و عمیق است و دیدگاهی منحصر به فرد را دارا می باشد.خود او در جایی گفته است که:
آزادی را من در آثار مارکس نیاموختم بلکه خود را در دل فقر شناختم.
البر کامو از جمله نویسنده هایی بود که در سن کم از دنیا رفت و نتوانست آثار بیشتری از خود برجای بگذارد اما همان تعداد نسبتاً محدود تاثیر زیادی بر روی دنیای ادبیات جهان گذاشته اند.
از جمله کتاب هایی همانند: بیگانه، سقوط، طاعون، انسان طاغی و نمایشنامه هایی هم چون: کالیگولا، تسخیرشدگان، دادگستران، حکومت نظامی، افسانه سیزیف.
بعضی ها البر کامو را نویسنده ای میدانند که آثارش رنگ و بوی پوچ انگاری دارد.البته با توجه به فیلسوف بودن وی و دست داشتن اش در فلسفه این نظریه قابل تامل و بحث خواهد بود.
بیگانه رمانی عجیب و تقریبا میتوان گفت با زمینه ای روان شناختی است.همین که داستان بیگانه با سه کلمه《مامان، امروز مرد》آغاز می شود، یکی از عجیب ترین دیالوگ ها را میتواند بسازد.داستان بیگانه به دو قسمت قبل و بعداز قتل تقسیم می شود.
کامو در کتاب بیگانه مرسو را شخصیتی بدون علاقه به پیشرفت در زندگی نشان می دهد و این زمانی مشخص می شود که در هنگام مراسم تدفین مادرش گریه نمی کند و پس از کشتن مرد عرب، احساس خاصی نشان نمی دهد.
ککاب بیگانه شخصیت های زیادی ندارد اما همان ها را به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیده است و تمام جنبه های مختلفشان را به نمایش گذاشته است.تئاتر های بسیاری نیز بر اساس همین کتاب اجرا شده است.
کتاب سقوط کامو از زبان مونولوگ اول شخص نوشته شده است و ژان پل ساتر این کتاب را زیبا ترین و فهم ناشده ترین کتاب کامو میداند.
سقوط کتابی فلسفی است که وکیلی که خود را قاضی توبه کار معرفی می کند، آنرا روایت میکند. او داستان زندگی اش را برای غریبه ای تعریف می کند.
ژان باتیست کلامنس در رستورانی شروع به تعریف داستان زندگی خود را برای غریبه ای می کند و از جایی شروع می کند که به خودش بسیار واقف بوده است و خود را هوشمند تر و بالاتر از سایرین می دیده است ولی در نیمه شبی که با خوشحالی پیاده روی می کرده است زنی زیبا رو را می بیند که خود را از روی پل پی اندازد پایین و او صدای برخورد او را می شنود اما عبور میکند و پس از ان داستان سقوط اش آغاز می شود و احساس می کند دیگر دوستی ندارد و همه فقط هم جرم و هم دست او هستند.
رمان سقوط پوچ انگارانه و فلسفی و واقع گرایانه است.
کامو نمایشنامه کالیگولا را تغییرات بسیاری داد اما اولین ورژن آن را در سال 1944 به چاپ رساند و پس از آن در بسیاری از جاها اجرا شد و همچنان یکی از بزرگترین نمایشنامه های تاریخ محسوب می شود که اجراهای بسیاری را شامل شده است.در ایران نیز نمایش این اثر توسط هنرمندانی چون: آتیلا پسیانی ، مهبود مهرنوش، همایون غنی زاده و افراد دیگری کارگردانی و اجرا شده است.
کالیگولا درباره سومین امپراطور روم به همین نام است که در ۲۱ سالگی بر تخت پادشاهی نشست و داستان درباره مرگ خواهرش که معشوقه اش نیز بود می باشد و تاثیراتی که مرگ او بر روی حال او و پریشانی اش داشته است.مجموع این اتفاقات زمینه قتل خود را برای او بوجود می اورد.
اسطوره سیزیف نیز همانند کالیگولا اساطیری است اما جنبه های پوچ گرایانه و یا همانطور که پایه گذار تئاترپوچی بوده است،میتوان ان را نام گذارد.
افسانه سیزیف شامل چهار بخش است: یک تعقل پوچ، انسان پوچ، خلقت پوچ، افسانه سیزیف.
سیزیف در افسانه های یونان به این محکوم شد که راز خدایان را فاش کرد و به همین جرم باید تخته سنگی را به دوش میگرفت و تا نوک قله کوه حمل می کرد و در زمانی که به قله می رسید سنگ می افتاد و باز هم باید این کار را تکرار می کرد.
کامو میگوید که موفقیت او در اگاهی اش می باشد.
کامو در این نمایشنامه به واژه ابزورد اشاره کرده است که همین سبب به وجود آمدن تئاتر پوچی در دوران پس از اوست که مارتین اسلین در کتابی به همین نام درباره آن توضیح داده است.