HPV

شعر عاشقانه انار و پاییز | اشعار زيبا در مورد انار

شعر انار و پاییز از شاعران نامی و بزرگ ایران در این مطلب تهیه و گردآوری شده است شما می توانید زیباترین اشعار عاشقانه و زیبا در مورد انار را در ادامه بخوانید و لذت ببرید .

19895287 samatak com

شعر عاشقانه انار و پاییز

مرا چو مست کنی زین شجر برآرم سر
به خنده دل بنمایم به خلق همچو انار
مرا چو وقف خرابات خویش کردستی
توام خراب کنی هم تو باشیم معمار

19895287 samatak com

به آب حسن و به تاب جمال جان پرور
کز آن گشاد دهان را انار خندانت
بدان جمال الهی که قبله دل هاست
که دم به دم ز طرب سجده می برد جانت

🔥 داغ داغ
شعرهای عاشقانه داغ زیبا و جدید برای معشوقه
شعرهای عاشقانه داغ زیبا و جدید برای معشوقه

19895287 samatak com

اشعار زيبا در مورد انار

دلم را چون انارى کاش یک شب دانه مى کردم

به دریا مى زدم در باد و آتش خانه مى کردم

چه مى شد آه اى موساى من، من هم شبان بودم

تمام روز و شب زلف خدا را شانه مى کردم

🔥 داغ داغ
شعر عاشقانه برای عشقم؛ متن شعر زیبای عاشقانه برای عشقم
شعر عاشقانه برای عشقم؛ متن شعر زیبای عاشقانه برای عشقم

نه از ترس خدا، از ترس این مردم به محرابم

اگر مى شد همه محراب را میخانه مى کردم

اگر مى شد به افسانه شبى رنگ حقیقت زد

حقیقت را اگر مى شد شبى افسانه مى کردم

چه مستى ها که هر شب در سر شوریده مى افتاد

🔥 داغ داغ
زیباترین متن و شعر عاشقانه – احساسی – غمگین – رمانتیک
زیباترین متن و شعر عاشقانه – احساسی – غمگین – رمانتیک

چه بازى ها که هر شب با دل دیوانه مى کردم

یقین دارم سرانجام من از این خوبتر مى شد

اگر از مرگ هم چون زندگى پروا نمى کردم

سرم را مثل سیبى سرخ صبحى چیده بودم کاش

دلم را چون انارى کاش یک شب دانه می کردم

🔥 داغ داغ
متن ترانه های عاشقانه غمگین جدید | تکست ترانه عاشقانه زیبا جدید و قدیمی
متن ترانه های عاشقانه غمگین جدید | تکست ترانه عاشقانه زیبا جدید و قدیمی

19895287 samatak com

از انار و از ترنج و شاخ سیب
وز شراب و شاهدان بی حساب
یا از آن دریا که موجش گوهرست
گوهرش گوینده و بیناورست

19895287 samatak com

شعر انار و پاییز

خط گرفت از حسن بی پروا عنان اختیار
مشت خاری پیش سیل نوبهاران را گرفت
در دلم صد عقده خونین گره شد چون انار
تا چو به، گرد خط آن سیب زنخدان را گرفت

19895287 samatak com

پاییز

فصل رسیدن انارهای سرخ است

و انار

چه دل خونی دارد

از رسیدن!

19895287 samatak com

شد سخن از من دل خوش یافتم
چون انار از ذوق می بشکافتم
گفتم ار چیزی نباشد در بهشت
غیر این شادی که دارم در سرشت

19895287 samatak com

کشتن و مردن که بر نقش تنست
چون انار و سیب را بشکستنست
آنچ شیرینست او شد ناردانگ
وانک پوسیده ست نبود غیر بانگ

19895287 samatak com

شعر زیبا و عاشقانه درباره دانه های انار

آسمان آبی تر

آب آبی تر

من در ایوانم، رعنا سر حوض

رخت می شوید رعنا

برگ ها می ریزد

مادرم صبحی می گفت :‌

موسم دلگیری است

من به او گفتم : زندگانی سیبی است ‚ گاز باید زد با پوست

زن همسایه در پنجره اش تور می بافد می خواند

من ودا می خوانم گاهی نیز

طرح می ریزم سنگی ‚ مرغی ‚ ابری

آفتابی یکدست

سارها آمده اند

تازه لادن ها پیدا شده اند

من اناری را می کنم دانه به دل می گویم

خوب بود این مردم دانه های دلشان پیدا بود

می پرد در چشمم آب انار : اشک می ریزم

مادرم می خندد رعنا هم…

سهراب سپهری

19895287 samatak com

چون انار از خنده بیجای خود دارد خطر
شیشه نه آسمان ازباده پرزور عشق
چون چراغ صبحگاهی از فروغ آفتاب
پرتو خورشید تابان محو شد درنور عشق

19895287 samatak com

غیرت آنرا که چون نارنگ ده دل بینمش
گر به سینه صد دلستی خون شدستی چون انار
بنده از وی آمنم زیرا که روزی بیشک ست
در طویله عشوه او صد کس اندر انتظار

19895287 samatak com

متن شعر یه دونه انار دو دونه انار

آفتاب سر کوه نور افشونه، سماور جوشه

یارم تنگ طلا دوش گرفته، غمزه می‌فروشه

یه دونه انار دو دونه انار، سیصد دونه مروارید

می‌شکفه گل، می‌پاشه گل، دختر قوچانی …

عجب ابرو، عجب لب و عجب رو، دختر قوچانی

عجب گیسو بسان برگ بو، دختر قوچانی …

نگارم برلب بوم اومد و رفت، چاره ندارم

دوباره برلبم جون اومد و رفت، چاره ندارم

چراغو پُر کنید از روغن گل، چاره ندارم

که یارم چشم گریون اومد و رفت، چاره ندارم …

یه دونه انار دو دونه انار، سیصد دونه مروارید

می‌شکفه گل، می‌پاشه گل، دختر قوچانی …

19895287 samatak com

مژه ام جلوه گاه پروین است
گل خورشید طلعتان این است
سیب غبغب اگر به دست افتد
بهتر از صد انار یاسین است

19895287 samatak com

آنکه مهتر بود بهتر از پی سیبی به چوب
پوست بر تن سر به سر بشکافتندش چون انار
همچو آتش چوب می خوردند و می دادند زر
وانکه از بی طاقتی بر خاک می مردند زار

19895287 samatak com

شعر زیبا در مورد انار ترکیده

راز از انار ترکیده آغاز می شود

و عشق از دل شکسته و از دل شکسته

حجم بزرگ تنهایی

می افتد و

می لغزد

19895287 samatak com

دختر ها به صف

به صف کنار رودخانه

امروز درس عملی اخلاق است

دخترکان منتظرند

صدای شیپور

چیزی قِل می خورد

روی آب

شاید

هندوانه بریده ای باشد

یا

اناری درشت

نه

سر بریده زنی است

که گیسوانی بلند دارد

سر با موج رود خانه

بالا و پایین می رود

و دخترکی روی موج

ماهی قرمز می بیند

و دیگری دسته ای گل سرخ

و سومی

اناری شکفته

با دانه های درشت یاقوتی

لبخند می نشیند بر لبان دخترکان

و شلاق بر شانه هایشان

19895287 samatak com

متن شعر انار صد دانه یاقوت

صد دانه یاقوت دسته به دسته

با نظم و ترتیب یک جا نشسته

هر دانه ای هست خوش رنگ و رخشان

قلب سفیدی در سینه آن

یاقوتها را پیچیده با هم

در پوششی نرم پروردگارم

هم ترش و شیرین هم آب دار است

سرخ است و زیبا نامش انار است

مصطفی رحماندوست

19895287 samatak com

دندان به دل فشار درین باغ چون انار
بویی اگر ز سیب زنخدانت آرزوست
یک چند خون دل خور و بر لب بمال خاک
گر سینه ای چو کان بدخشانت آرزوست

19895287 samatak com

در بوستانسرای تو بعد از تو کی شود
خندان انار و، تازه به و، سرخ روی سیب؟
این عید متفق نشود خلق را نشاط
عید آنکه بر رسیدنت آذین کنند و زیب

19895287 samatak com

غوطه در خون زند آن چشم که دیدن دانست
رزق دندان شود آن لب که مکیدن دانست
پوست بر پیکر خود چاک زند همچو انار
خون هر سوخته جانی که چکیدن دانست

19895287 samatak com

شعری عاشقانه درباره انار

شعرای دفتر من

پر از غم و فریبه

تو قصه های مردم

غریبه ام غریبه

مثل گل اناری

دوستت دارم همیشه

داد می زنم تو دنیا

هیچی چشات نمی شه

وقتی که بارون بیاد

دلم می شه بهاری

دلم فزونی شده

19895287 samatak com

ریستم و صبح شد

انار ، سرخ تر

سر بریده ی حسین را نگاه کن

انار سرخ

می کند ز کوچه ها گذر

دلش گرفت و زیر گریه زد

و دستمال میان سرخی انار

بسته شد به سر

19895287 samatak com

شعر در مورد دانه های انار

انار گونه هایت

از شرم ترک برداشت

وقتی دستانت را به آرامی گرفتم

دانه های یاقوت سرازیر شد

و چشمانت

ملتمسانه ،

عشق را از چشمانم می خواند

بگذار بی پروا دوستت بدارم

بگذار جسورانه تو را درآغوش بگیرم

شاید لب های سرد و یخ بسته ات ,

به گرمی بوسه ای زنده گردد

19895287 samatak com

بالا برای توست من آنجا نمی روم

فالی بزن به نیت باران غزل بخوان

من می روم کنار خدا یا نمی روم

من باز هم رفوزه شدم تنبل کلاس

بالاتر از حروف الفبا نمی روم

دارا انار داشت آه آن طرف

دیگر سراغ غربت سارا نمی روم

مردی که اسب داشت بیامد غروب

تا شیهه طلوعست از آنجا نمی روم

19895287 samatak com

اشعار زیبا درباره انار

لیلی زیر درخت انار نشست

درخت انار عاشق شد

گل داد… سرخ سرخ

گل ها انار شد… داغ داغ

هر اناری هزار تا دانه داشت

دانه ها عاشق بودند

دانه ها توی انار جا نمی شدند

انار کوچک بود…

دانه ها ترکیدند… انار ترک برداشت

خون انار روی دست لیلی چکید

لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید

مجنون به لیلی اش رسید

خدا گفت: راز رسیدن فقط همین بود

کافی است انار دلت ترک بخورد

19895287 samatak com

به حسن ار چه سیب از میان برد گو،
زنخدان زد او با ز نخدان او
اگر چه زند خنده شیرین انار
به خود خندد او با لب لعل یار

19895287 samatak com

باز من و

پنجره ی رو به باغ…

و انارهایی که از فرط نبودنت،

ترک برداشته اند…

باز من و

خاطره ی بچگی هایی که پشت درخت های پربار انار گم می شد

و رد پایی که تو را ،

تاپشت پرچین های باغ،

برای همیشه پنهان می کرد…

در کدامین لحظه ی پرشیطنت کودکی جاماندیم؟

19895287 samatak com

شعر زیبا درباره انار

چهره بدخواهت از انده چو آبی باد زرد
سینه بد گوت پر خون از تفکر چون انار
شادمان در دولت عالی و جاه بی کران
کامران از نعمت باقی و عمر بی کنار

19895287 samatak com

بستم من دهان خود دل بگشاد صد دهان
بهر دل تو تن زدم بس بودم نوازن او
در گل و در شکر نشین بهر خدای لطف بین
سیب و انار تازه چین کآمد در فشاندن او

19895287 samatak com

چو احمدست و ابوبکر یار غار دل و عشق
دو نام بود و یکی جان دو یار غار چه باشد
انار شیرین گر خود هزار باشد وگر یک
چو شد یکی به فشردن دگر شمار چه باشد

19895287 samatak com

بس کن از حرف به و سیب و انار و انگور
ترک مداحی میوالی و آرایش کن
قوت ابدان چه رفیع و چه دنی هر دو یکیست
قوت ارواح بدست آور و آسایش کن

19895287 samatak com

ای لاله ای که چشم به صحرا گشوده ای
زیر سیه گلیم سویدا چگونه ای؟
ای باده ای که خم ز تو بشکافت چون انار
در قید شیشه خانه دلها چگونه ای؟

19895287 samatak com

شعر های زیبا درباره انار

خونم که می شکافت به تن پوست چون انار
در تیغ او قرار چو جوهر گرفته است
صائب چراغ زندگی ماست بی فروغ
تا داغ، سایه از سر ما برگرفته است

19895287 samatak com

خط سبزی که ز پشت لب جانان برخاست
رگ ابری است که از چشمه حیوان برخاست
می کند بس دل پر آبله را شق چو انار
چون به، این گرد کز آن سیب زنخدان برخاست

19895287 samatak com

گل سرخ انار از شاخ سبزش چون چکاند خون
تو پنداری که طوطی گوهر از منقار می بارد
خرامان سرو من مست و لطافت می چکد از وی
چه ناز است و کرشمه وه کزان رفتار می بارد

19895287 samatak com

شعر زیبا در وصف دانه های انار

چکان قطره ز سرهای انار تازه پنداری
که هر دانه که بوده ست اندرون پنهان همی بارد
خوش آن وقتی که مطرب در سماع، و نیکوان سرخوش
خرامان در میان سبزه و باران همی بارد

19895287 samatak com

دید یک جا که کرده از دیوار
سر برون شاخی از درخت انار
حقه های عقیق تازه و تر
بر وی آویخته ز شوشه زر

19895287 samatak com

انار بودم خندان، بران عقیق لبت
کنون چو شعله نارم، تو نیز می دانی
انار عشق تو بودست شمس تبریزی
که برد بر سردارم، تو نیز می دانی

19895287 samatak com

شعر عاشقانه با کلمه انار

بیا که دولت نو یافت از تو بخت جوان
بیا که خلعت نو یافت از تو مشتاقی
چگونه خنده بپوشم انار خندانم
نبات و قند نتاند نمود سماقی

19895287 samatak com

گلست قوت تو همچون زنان آبستن
تو را از آن چه که در روضه و بساتینی
دی و بهار همه سال مار خاک خورد
اگر انار زند خنده تین کند تینی

19895287 samatak com

شب و روز آن نکوتر که به پیش یار باشی
به میان سرو و سوسن گل خوش عذار باشی
به طرب هزار چندان که بوند عیش مندان
به میان باغ خندان مثل انار باشی

19895287 samatak com

ای روی تو نوبهار خندان
احسنت زهی نگار خندان
می بینمت ای نگار در خلد
بر شاخ درخت انار خندان

19895287 samatak com

شعر در مورد انار ترک خورده

درخت‏ ها همه عریان شدند، آبان شد

و باد آمد و باران گرفت و طوفان شد

نیامدی و نچیدی انار سرخی را

که ماند بر سر این شاخه تا زمستان شد

نیامدی و ترک خورد سینه ‏ی من و آه

چقدر یک شبه یاقوت سرخ ارزان شد

چقدر باغ پر از جعبه‏ های میوه شد و

چقدر جعبه‏ ی پر راهی خیابان شد

چقدر چشم به راهت نشستم و تو چقدر

گذشتن از من و رفتن برایت آسان شد

چطور قصه‏ ام آنقدر تلخ پایان یافت؟

چطور آنچه نمی‏خواستم شود آن شد؟

انار سرخ سر شاخه خشک شد، افتاد

و گوش باغ پر از خنده‏ ی کلاغان شد

19895287 samatak com

به حسن ار چه سیب از میان برد گو،
زنخدان زد او با ز نخدان او
اگر چه زند خنده شیرین انار
به خود خندد او با لب لعل یار

19895287 samatak com

ای از گل تو ما را در دیده خار مانده
وز نوک غمزه تو جانم فگار مانده
تا نقش تو زمانه در پیرهن کشیده
در کارگاه گردون مه نیم کار مانده
تا بو که چون تو ماهی بینم به طالع خود
هر ب به گریه چشمم اندر شمار مانده
بس دل که هست هر دم از ناردان لعلت
در پرده قطره قطره همچون انار مانده

19895287 samatak com

اشعار در مورد انار

دل را چو انار ترش و شیرین
خون بسته و دانه دانه دیدم
زهر عالم همه عسل شد
تا شهد تو در میانه دیدم

19895287 samatak com

جز ما دو سه تا انار عاشق در باغ

کی مانده از آن تبار عاشق در باغ

گفتی که بهار عاشقان پاییز است

دلخونم از این بهار عاشق در باغ

19895287 samatak com

شعر عاشقانه راجب انار

گشادم دیده روی تو ناگه
به جانم در شدی ناکرده آگه
اگر گویم که از جورت کنم آه
زنی فی الحال تیغ و گوییم وه
قدت شاخ انار و روی تو نار
تعالی الله از آن قد اناره
اگر پرتو زند خورشید رویت
بسوزد مه درون هفت خرگه

19895287 samatak com

گل نقل بلبلان و شکر نقل طوطیان
سبزه ست و لاله زار و چمن کوری کلاغ
با سیب انار گفت که شفتالویی بده
گفت این هوس پزند همه منبلان راغ

19895287 samatak com

همچون انار خندان عالم نمود دندان
در خویش می نگنجد از خویشتن برآرش
نگذارد آفتابش یک ذره اختیارم
تا اختیار دارم کی باشم اختیارش

19895287 samatak com

شعر عاشقانه در وصف انار

سر داده به باد انار عاشق در باغ

از کار گذشته کار عاشق در باغ

“پاییز” نگو…! بگو که رستاخیز است

با اینهمه سربدار عاشق در باغ

19895287 samatak com

تمام لحظه هایم

به دنبال ناب ترین دانه های انار بودم

و هرگز دانه ای نیافتم . . .

کاش می دانستم که باغ چهار فصل تو پُر بود از انار

با دانه هایی به سرخی خون

آنگاه هرگز التماس به درختان خشکیده باغ خود نمی بردم . . .

19895287 samatak com

اینک رسید آن کینه کش، جان در رکابش سینه وش
برکشتم دل کرده خوش، مردم شکار کیست این؟
گلگون انار انگیخته، گیسو کمند آویخته
دل خسته و خون ریخته، چابک سوار کیست این؟

19895287 samatak com

شعر در مورد انار شب یلدا

هنوز لبخند میسازم

تا درونم را کسی نفهمد

برای دلخوشی دلم و دلخور نشد دلها

لبخندی همانند لبخند انار

که می گویند از رسیدگی ست

اما دریغ که از نرسیدن ست

دل انار از تنهایی می گیرد و به لبخندی ترد میشکند

تا با دستان باغبان از تنهایی در آید

و من اما آرزو دارم با دستان تو چیده شوم

پس لبخند میزنم

لبخندی اناری

فصل مهر چیدن من و لبخندم را به یادآور

ای مهربان

19895287 samatak com

میلاد تو شیرین ترین بهانه ایست که می توان با آن

به رنجهای زندگی هم دل بست

و در میان این روزهای شتابزده عاشقانه تر زیست.

میلاد تو معراج دستهای من است

وقتی که عاشقانه تولدت را شکر می گویم

میلادی که با عطر بهار گره خوره است.

19895287 samatak com

تنهایی تو را

دست های من تاب نمی آورد

“کافی ست انار دلت ترک بخورد”

دانه دانه هاش

بریزد در دهان من

تا سرخی صدای خنده هام

رنگ تو باشد

خودت را از آغوش من نگیر

آقای من!

دنیا در دستان توست

که آغاز می شود.

19895287 samatak com

اشعار زيبا در مورد انار

از عجایبِ خلقت همین بس

بهار باشد یا زمستان

وقتی تو می خندی

انارها شکوفه می دهند …

19895287 samatak com

در شهر انار هوا که عالی!…خوب است

حال همه ی شهر؛ خیالی…خوب است

رونق اگر از پسته ی بابا رفته

پاینده ننه که وضع قالی ….خوب است

آبی سرجای خود؛لاکی جاخود

نقش خواندن ولالایی و لالی…خوب است

خونی شده انگشت ننه با پاکی

لیکن همه خوب؛وضع *حالی* …خوب است

امروز که دستمان نمیرود در جیبی

خاریدن جیبهای خالی…خوب است

القصه که روبه راه،حالمان هم جاخود

وضع همه چیز مثل مالی….خوب است

احوال انار هم اگر میپرسی

مثل یمن و چاد و سومالی …خوب است

19895287 samatak com

بچه که بودم موقع گل انارها ی زنبور عسل رفت تو ی گل انار که هنوز درست باز نشده بود.منم از روی کنجکاوی گل و محکم فشار دادم که زنبوره له بشه و بمیره ولی چشمتون روز بد نبینه همچین نیشم زد که اشکمو درآورد.آخه من هشت نه سال بیشتر نداشتم.الان بعد از اینهمه سال هنوز خاطرش برام زنده است.کاش هنوز همون روزا بود.این روزا غصه ها از پا درمون آوردن صدامون درنمیاد…

19895287 samatak com

اشعار کودکانه در مورد انار

من دراین تاریکی

فکر یک بره روشن هستم

که بیاید علف خستگی ام را بچرد

من دراین تاریکی

امتداد تر بازوهایم را

زیر بارانی می بینم

که دعاهای

نخستین بشر را ترکرد

من در این تاریکی

درگشودم به چمنهای قدیم

به طلایی هایی که به دیوار اساطیر تماشا کردیم

من در این تاریکی

ریشه ها را دیدم

و برای بته نورس مرگ آب را معنی کردم

19895287 samatak com

در آمد از در هجره به صد هزار کشی

فرو نشست به پیشم چو صد هزار نگار

هزار گونه ی گلنار بر مه و پروین

هزار سلسله مشک بر گل و گلنار

19895287 samatak com

شعر در مورد انار عاشقانه

دو چشمانش به سان دو نرگس به باغ

مژه تیرگی برده از پرّ زاغ

که گلنار به نام آن ماهروی

نگاری پر از گوهر و رنگ و بوی

سخن چون ز گلنار از آن سان شنید

شکیبایی و خامشی برگزید

19895287 samatak com

با رخت ای دلبر عیار یار

نیست مرا نیز به گلکار کار

تا رخ گلنار تو رخشنده گشت

بر دل من ریخته گلنار نار

19895287 samatak com

شعر سهراب سپهری در مورد انار

وقتی تمام صداقتت را زیر پا له می کنند

و برای همیشه صافی و پاکی را در دخمه ای تاریک زندانی ،

به این حرف سهراب می رسی:

” من اناری می کنم دانه و به دل می گویم کاش مردم دانه های دلشان پیدا بود “

وقتی نا امیدی در قلبم لنگر انداخته و سکوت بر لبانم موج می زند

دلم بر زمین پا نمی نهد گویا می داند زمین پر از بیزاری ست ، پر از بی راهه . . . پر از نیرنگ . . .

افسوس تمامیتم را به آغوش کشیده

دیگر به آب ، خاک و نفس هم اعتمادی نیست

چه تلخ است قصه عادت

چه سخت میگذرد زمان بی تو و چه بی تابند ثانیه ها . . . آه

چه تلخ محاکمه می شوند رنگ ها

و چه دردیست میان جمع بودن

دلم انار می خواهد . . .

19895287 samatak com

من اناری را می کنم دانه

به دل می گویم کاش این مردم دانه های دلشان پیدا بود …

19895287 samatak com

بودش انار فهرجی شیرین

عقده ی مَلَس نبودش عَقدا را

سیب غبغب اگر به دست افتد

بهتر از صد انار یاسینی است

در نار باغ سینه حلاوت نمانده است

امروز دست از اوست که سیب ذقن گرفت

رخانش چو گلنارو لب ناروان

ز سیمین برش رسته دو ناروان

19895287 samatak com

شعر عاشقانه انار و پاییز

یک آینه مشتی سیب و انار

اگر باران بیاد کمی بهتر است

آن وقت

از لابه لای دود سیگار

برایت شکلک در می آورم

و انار دانه می کنم

سیب هم بماند

برای بعد

19895287 samatak com

باید به خرمالوهای کال سربزنم، به انارهای سبز به آدمهای ناپخته به آنها که هنوز عاشق نشده اند بگویم که اتفاق بزرگی خواهد افتاد بگویم که پاییز در راه است…!

و من عاشقانه منتظرم…

دکمه بازگشت به بالا