شعر تولد برای متولدین فروردین | اشعار تبریک تولد فروردین ماه
شعر تولد برای متولدین فروردین
فروردین یکی از زیباترین ماه های سال است و اگر یکی از بستگان و یا همسر شما در فروردین ماه به دنیا آمده است برای تبریک تولد فروردین ماه می توانید جدیدترین اشعار تبریک تولد فروردین ماه را که در پایین اماده است برایش ارسال کنید. منتخبی از زیباترین شعر تولد برای متولدین فروردین ماه را در سایت سرگرمی سماتک می خوانید.
اشعار تبریک تولد فروردین ماه
برای همه ی فال میگیرید
حافظ.انبیاء.قهوه و…
متولد فروردین : خوش شانس
متولد اردی بهشت:خانواده دوست
متولد خرداد : عصبی . منزوی
متولد تیر و مرداد و شهریور …..
ولی کی می تونه فال من رو بگه
من که تو هیچکدوم این ماهها بدنیا نیومدم
اصلا نمی دونم ماه چیه سال چیه
روز کجاست
این جا تو دیوونه خونه همه ی ماهها
از آخر شروع می شن.
اگه تونستین فال ما دیوونه ها رو بگین
♥ شعر تولد فروردین ♥
من نه درختیام که ریشههایم در خاک باشد
و آن قدر موادمعدنی و عشق مادری بمکد
که هر فروردین به رنگ برگی در آید
نه زیبایی بستر باغیام
که آهها رابه خود بکشم یا در نقش و نگاری ظاهر شوم
غافل از این که به زودی پرپر خواهم شد
درخت در مقایسه با من جاودان است
و گل داوودی کوتاه، اما شگفت انگیز
♥ شعر تولد فروردین ♥
چه غریب است این اشتیاق هم، اشتیاق یک جوانهٔ سبز کوچک شدن،
جوانهاي که در روزهای اول فروردین
در تن شاخه جایی خالی برای خود یافته و بزرگ می شود.
♥ شعر تولد فروردین ♥
من رد پای فروردین را دیدم
بر شانه هاي برفی تو می رفت
و اکنون
در فکر پرنده اي هستم
که از آسمان میآید
شعر تبریک تولد متولدین فروردین ماه
دلم را می گشایم
در حضور همه ی ي دریا ها و جلگه ها
در حضور همه ی ي شما
هر انچه نهان بود چون رویش برگهای فروردین
یا ریزش زرد پاییزی
هر انچه راکه می شنا سید
برفهای دلپذیر کوهها و خیابانها
مرا نیز خواهید شناخت
دلبران گامهای آینده
♥ شعر تولد فروردین ♥
اي جنگل اي حیف
همسایه شب هاي تلخ نامرادی
در آستان سبز فروردین دریغا
آن غنچه هاي سرخ را بر باد دادی
اي جنگل اي پیوسته پاییز
اي آتش خیس
اي سرخ و زرد اي
شعله سرد
اي در گلوی ابر و مه فریاد خورشید
تا کی ظلم با مرد خواهد کرد نامرد؟
♥ شعر تولد فروردین ♥
قسم بر جداره ي فروردین
چشمی به روی چشم می پرد اما
خواب زمین برای دایره ها
کوتاه ست
♥ شعر تولد فروردین ♥
خون فروردین به صحرا جوش زد
شاخه ها بشکفت در دامان باغ .
چشم جانم باز شد با اشتیاق
تا ببیند فصل گلخندان باغ .
♥ شعر تولد فروردین ♥
شگفتا ! اولین شب فروردین
بزاد از پسین روز اسفندماه
حریق شفق ، قفس سال را
ز نو ، زاد در خرمن شامگاه
ازین شب که بوی زمستان در اوست
نیاید بهاران نو ، باورم
الا اي درختان تاریک شب
من از روح باران پریشانترم
♥ شعر تولد فروردین ♥
من آن شکوفه از بوستان جدا شده ام
شب خزان من از صبح فروردین پیداست
مرا چو جام شکستی به بزم غیر و هنوز
ز چشم مست تو آثار قهر و کین پیداست
شعر تبریک تولد فروردین ماه
در منزل خجسته ي اسفند
همسایه ي سراچه ي فروردین
با شاخه هاي ترد بلوغ جوانه ها
باران به چشم روشنی صبح آمده ست
زشت است اگر که من
یار قدیم و همدم همساغر سحر
در کوچه هاي خامش و خلوت نجومیش
یا
با جام شعر خویش
خيرمقدم نگویمش
♥ شعر تولد فروردین ♥
به قاف فروردین که رسیدم
در آیینه ي سیاه جوانی ام را دیدم
سرگرم نیم تاج مقوایی و شمعدانهای فرسوده
♥ شعر تولد فروردین ♥
اینک
گشوده می شود
این دفتر کوچک
بر صفحه ي سفید 77
تا بامداد فروردین 77
77 بار بزند نبضم
و 67 ساله شود شناسنامه ام
و
هم زمان فرا برسند
یاس و بنفشه
بارون عید شور و پرستو
یاس و بنفشه آنک
پرچین این چکامه ي کوچک اند و پرستو
این آشناترین / چاپار باستانی فروردین
کاشانه ي قدیمش را
با بیلکی گلاب تازه می آراید
و چند ساقه از چکامه ي پرچین
ولحظه ي دگر
سین بنفش بالش
را
می بخشد
به هفت سین
تا پرتو اولین طلوع 77
پا روی نبض من بگذارد
کمند گیر دهد به چکاد
از کوهسار شرق بیاید
پایین
♥ شعر تولد فروردین ♥
بیاموزیم
شکوه رستن
اینک طلوع فروردین
گداخت آن همه ی برف
دمید اینهمه گل
شکفت این همه ی رنگ
زمین به ما آموخت
ز پیش حادثه باید که پای پس نکشیم
مگر که از خاکیم
نفس کشید زمین ما چراغ نفس نکشیم ؟
روی چمن از شکوفه ها رنگین شد
وز عطر اقاقیا هوا سنگین شد
در نغمه هر چلچله پیغامی هست
کای خفته روزگار فروردین شد
♥ شعر تولد فروردین ♥
هر صبح
آفتاب
از اولین برگ شناسنامه ي تو
سر می زند
تقویم
زیر پای تو
ورق می خورد
نه تو
در بین تقویم
چه فرقی می کند که روز
چهاردهم فروردین
پنجم تیر
و
هشتم مرداد
باشد یا نباشد
حتا بیست و پنجم شهریور نیز
روز تولد تو نیست
روزها
همه ی
ازآن تو!
اي که تمام مادران جهان را
تو زاده اي!
♥ شعر تولد فروردین ♥
کنار این همه ی مهمان
چقدر تنهایم!؟
وقتی
میان این همه ی ناخوانده
کفش هاي تو نیست
اشعار زیبای تبریک روز تولد فروردین
بعد از انتظار طولانی آسمان و تنگدستی زمین و سالهای ترس
برای ملامت سقف هاي کوتاه و دلجویی چلچله هاي فروردین
به ملاقات تو آمدم!
تا نامم را، دلم را و واژگانم رابه تو بسپارم
♥ شعر تولد فروردین ♥
چقدر دوست داشتنت خوب است.
دوست داشتنت
ماهی قرمز هیچ سفره هفت سینی نیست.
دوست داشتنت
عین ساعت تحویل سال است.
ــ همیشه منتظرش مانده ایم.ــ
دوست داشتنت
عیدی اول فروردین است.
کاش همیشه عید بود.
کاش همیشه تو را عیدی میگرفتم.
تو را دوست دارم
زمین از چرخیدن میماند.
و خورشید فراموش میکند که باید غروب کند.
تو را دوست دارم.
سیب ها
همه ی ي فصل ها به شکوفه مینشینند.
چلچله ها کوچ نمیکنند.
وقتی تو را دوست دارم
دختر کوچک آسمانم هنوز.
♥ شعر تولد فروردین ♥
چه ساده ایم ما
نمیدانیم این نسیم فروردین
عطر گیسوهای معشوق است
افتاده به جانِ هوا
حالا این تو و این گنجشک هاي بیقرار
نشسته بر سپیدار ، سر کوچه
پی بهار میگردند
من که هرچه گفتمشان هنوز نیامده اي،
باورشان نشد
♥ شعر تولد فروردین ♥
میخندم.
تو مست می شوی.
حتی با یک فنجان قهوه
که از خطوط ته آن خبر نداری.
میخندم
با این که میدانم
تمام خطوط موازی از ته فنجان من می گذرند.
تو، سرخی جا مانده بر لب فنجانم را می بوسی.
احساس میکنم
آن اتفاق ناگزیر
افتاده است.
پیش ازآن که تو شمع روشن کنی
عود بسوزانی
یک دنیا بوسه حرامم کنی
با چشمانی که بین عسل و فروردین مردد است؛
برایم فال فروغ بگیری
♥ شعر تولد فروردین ♥
فرشته ي ماهِ قشنگ!
«پیشکشِ متولدان ماهِ فروردین»
موزیک آلبوم بهار ، دختر فروردین و فال
ریتم قشنگ عاشقی ، ترانه ي اول سال
بهار به اعتبار ِ تو ، تو کوچه پرسه می زنه
از بوم ِ باریک ِ لبت ، ترانه دل نمی کنه
تو چشمای تو پر زدن ، تعبیر ِخواب ِ آسمون
هم نفسِ نگات شدن ، آرزوی رنگین کمون
بانوی فروردین من
اي عشق و اي آیین من
دوست دارم ، عاشقتم
لیلای من ، شیرین من
اي از شکوفه اومده ، اي از سپیده سر زده
تو هفته هاي صورتی ، کی گفته نقّاشی بده
مداد رنگی تو بده ، ثانیه هامو رنگ کنم
آخه منم دلم می خواد، لحظه هامو قشنگ کنم
بانوی شب هاي بهار ، اي از بنفشه یادگار
تو ماه آسمونمی ، ستارَه تو تنها نذار !
فرشته ي ماه قشنگ ، با چشمای ترانه رنگ
غزل ترین بهانه اي ، دوسِت دارم با دل تنگ !
شعر تبریک تولد به متولد فروردین
برای چیدن گل سرخ، نه ارّه بیاور، نه تبر!
سرانگشتِ سادهي همان ستاره بیآسمانم … بس،
تا هر بهار به بدرقهي فروردین،
هزار پاییز پریشان را گریه کنم.
– هم از اینروست که خویشتن را دوست میدارم
دختر نیلوفر و ناز!
اي دل سپرده به غزل ، قشنگ ترین غنچه ي راز
شرابیِ ترانه هام ، دختر نیلوفر و ناز!
تو ماهِ نازِ آسمون ، تو بی قراری شبی
اون بوسه اي که بی هوا ، پرمی گیره روی لبی
دوست دارم ترانه چشم ، دوست دارم ترانه لب
دوست دارم غزل نگاه ، قسم به روز ، قسم به شب
وقتی نگام که میکنی ، با اون نگاهِ مبهمت
تفسیر آسمون می شی ، بی اختیار می بوسمت
رنگین کمون تو آسمون ، دل اما بی قرارته
وسعت آبیِ غزل ، ترانه آینه دارته
یه ثانیه ندارمت ، دلتنگی یه ساعته
من با تو آروم میگیرم ، با تو خیالم راحته
نیازِ دم به دم تویی ، به هر زبون تو رو می خوام
داری به چی فکر میکنی؟ قشنگ ترین دقیقه هام
من از تو دل نمیکنم ، همیشگی ترین بهار
شبنمِ خاطراتِ من ، دوست دارم هزار هزار!
اي دل سپرده به غزل ، قشنگ ترین غنچه ي راز
شرابیِ ترانه هام ، دختر نیلوفر و ناز!
♥ شعر تولد فروردین ♥
جاده ها
به نیت دیدنت
راهی شهرها میشوند
نمی یابندت، دور میشوند.
کندویت کجاست
تا زنبورانم
از شکوفه گیلاست پر کنند.
سوزن بارانت کجاست
تا زخم زمستام را بدوزم.
من به بوی تو برخاستم
و از حرارت بیداری دارم کور میشوم.
شادی هایت را
بر صورت من بریز فروردین من!
و اضافه هایش را
پست کن برای کسیکه بهاری ندارد
♥ شعر تولد فروردین ♥
شادی هایت را بر صورت من بریز
فروردین من !
و اضافه هایش را پست کن
برای کسیکه بهاری ندارد …
♥ شعر تولد فروردین ♥
فروردین دارد تمام می شود
اولین باران بهار راکه نبوده اي
خودت را
به اولین شکوفه ي اردیبهشت برسان
می داني که؛
اردیبهشت بی تو… بهشت نمیشود!
♥ شعر تولد فروردین ♥
کی بر این کلبه طوفان زده سر خواهی زد
اي پرستو که پیام آور فروردینی
شهریارا اگر آئین محبت باشد
جاودان زی که به دنیای بهشت آئینی
♥ شعر تولد فروردین ♥
بهار یعنی
جای بوسههاي مردی
که تو باشی
روی گونههاي زنی
که من باشم
شکوفه بدهد!
♥ شعر تولد فروردین ♥
درمن کسی هنوز دنبال تو میگردد
دنبال رد سرانگشتانت
بر بی قراری گونه هایم
که مثل قرص نعنا
خنک و تند و بی پروا بود
و چشم هایت
که طعم عسل می داد
و عطر فروردین بود
اینها فقط تو بودی…
بهار که رفتن اسفند و
آمدن فروردین نیست!
اشعار تبریک تولد متولدین فروردین ماه
گفتی که بوسه ي وداع نیست
که سر آغاز یاد است
نگاه آخر نیست
که فروغ فروردین با توست
سال تحویل کنارت خواهم بود
بهار با لبان من آغاز می شود
در آن لحظه اي که در عمر هیچ تقویمی نمی گنجد