65 شعر روز معلم کوتاه و زیبا
برای تکریم مقام معلم که اساسی ترین نقش را در هدایت و آموزش فرزندان آینده میهن دارد در این قسمت مجموعه شعر روز معلم کوتاه را آماده کرده ایم. هرگونه تلاش برای پرورش و تکامل دانش آموزان در نزد خداوند رحمان مهم تلقی شده و پروردگار متعال اجر زیادی را برای معلمان در نظر گرفته است. شعر کوتاه روز معلم زیبا از شعرای بزرگ ایران، برای عزیزانی که بی چشم داشت در مدارس مشغول تعلیم و تربیت هستند تا به بشر خدمت نمایند. با ما همراه باشید.
شعر روز معلم
عارفان علم عاشق می شوند
بهترین مردم معلم می شوند
عشق با دانش متمم می شود
هر که عاشق شد معلم می شود
تو شغل انبیا داری معلم
مقام کبریا داری معلم
برای خدمت و تعلیم دانش
حضور بی ریا داری معلم
از پدر گر قالب تن یافتیم
از معلم جان روشن یافتیم
ای معلم چون کنم توصیف تو
چون خدا مشکل توان تعریف تو
اگر داری تو عقل و دانش و هوش
معلم هر چه می گوید بکن گوش
معلم چون پدر والا مقام است
معلم مستحق احترام است
معلم را مرنجان هرگز از خویش
مزن با حرف بی جا بر دلش نیش
چه کسی هر دو لبم را به الف باز نمود
چه کسی جامه تقوا به تنم ساز نمود
ای معلم که تو را دانش بسیار بوَد
جان شاگرد به فدایت که سزاوار بوَد
در جوهره خود کم و کم سوخت معلم
تا درس محبت به من آموخت معلم
از نقش زدن با قلمی بر دل دیوار
نوری ز حقیقت به دل افروخت معلم
روز معلم بر تمام استادان و معلمان بزرگوار مبارک و فرخنده باد
معلم را بر پدر شرف باشد
به قدر آن که روح را بر جسم شرف است
زیرا معلم سبب کمال و تربیت روحانی است
و پدر سبب تربیت جسمانی
شعر روز معلم کوتاه
معلم نوری از انوار عشق است
معلم حامل و سردار عشق است
معلم آیه های جاودانی ست
طریقی خوش برای زندگانی ست
یک پدر بخشنده آب و گل است
یک پدر روشنگر جان و دل است
لیک اگر پرسی کدامین برترین
آنکه دین آموزد و علم یقین
معلم داشت ریاضی درس می داد
از آدم های ماضی درس می داد
معلم داشت با تقسیم چشمش
عدالت را موازی درس می داد
روزت مبارک معلم مهربانم
معلم ساربان علم و عشق است
معلم میزبان مهر و عشق است
شب و روزش همه در فکر تعلیم
سر و سرّ درونش درد عشق است
با سپاس و عرض تبریک فراوان خدمت شما معلم مهربانم
سلام بر نام زیبایت معلم
سلام بر مشق و درس هایت معلم
فروزنده چو ماهی در شب تار
چو خورشید می درخشی وقت گفتار
تو عشق را در درونم ریشه دادی
به من هم علم و هم اندیشه دادی
چه نیکو فطرت و نیکو سرشتی
تو از یاران زیبای بهشتی
زنم بوسه به دست پر فروزت
مبارک بر تو باد فرخنده روزت
به امید موفقیت و بهروزی شما دبیر گرانقدر! روزتان مبارک
ای شمع تابیده جان روزت مبارک
ای لوح زیبای جهان روزت مبارک
در مهد مکتب مانده ای زیور نشانت
شمع نبی در این زمان روزت مبارک
روز معلم بر شما مبارک!
آموزش عشقم از همین مکتب توست
اندوخته ی سوادم از این لب توست
گفتم که مریضم و بیا بستر من
چون عامل دردم این غم و این تب توست
شعر برای روز معلم
با این گچ عشق تخته ی جانم زن
خطی ز کلام خود به ایمانم زن
صد درس در این کلاست آموخته ام
یک درس ز عشق جان ویرانم زن
معلمى، مهری است که از روز ازل
با گل آدمی سرشته شد
تا مردم از ظلمات جهل
به نور دانایی رهنمون شوند
چون به نام حق معلم ساز کرد
شعله ای در جان ما آغاز کرد
تا که او تعلیم آن الفاظ کرد
چون چراغی ذهن ما را باز کرد
داد آموزش چو شاهین ادب
جغد جهل از بام ما پرواز کرد
روز معلم بر معلمان و استادان بزرگوار مبارک
بر خوان دانش من میهمانم
تو ای معلم خود میزبانی
کار تو باشد ارشاد انسان ها
همکار خوب پیغمبرانی
معلم را بخش کردم
اولش محبت آخرش محبت
خدا تو را می خواست
و انتخاب حق خدا بود
دانای عشق روزت مبارک
سلامت گفتم پیامم دادی
پیامت چراغ راه زندگیم شد
و مرا به سرزمین نور و آگاهی هدایت کردی
ای آینیه تمام نمای عشق و محبت و ایثار ، هر روزت مبارک باد
شعر کوتاه روز معلم
سپاسگزار معلمی هستم که
اندیشیدن را به من آموخت
نه اندیشه ها را …
معلم هدفت عشق است و ایثار
هزاران خفته از عشق تو بیدار
روزت مبارک
ای معلم صفای جان تو باد
سر ما خاک آستان تو باد
مست صهبای عشق لم یزلی
دل تو جان تو روان تو باد
دانی که عاشق بی ادعا معلم است ؟
شمع همیشه ی دوران معلم است ؟
پروانه سوخت تا که دهد درس عاشقی
آن کس که سوخت بهر من و تو معلم است
آیینه اندیشه نمایی تو معلم
بخشنده ترین بعد خدایی تو معلم
در رهگذر شب زدگان مشعل نوری
بر گمشدگان راهنمایی تو معلم
ای معلم
خانه دل من شد جایگاه مهر تو
من همیشه می مانم در پناه مهر تو
کودک بودیم که از پشت نیمکت های غبار گرفته
دریچه های دانایی را بر دلمان گشود
پس تا هستم و هست دارمش دوست
نازنینا بدان که شاگردت
تا معلم نشد تو را نشناخت
دوبیتی روز معلم
مردم معادن زر و سیمند در سرشت
جویای این خزائن پنهان معلم است
هرگز گزافه نیست که گویم پس از خدای
آنکس که خلق می کند انسان معلم است
ز گل های کتاب این غنچه چیدم
که من لم یشکر المخلوق دیدم
دگر لم یشکرالخالق پس از آن
نشست این جمله ها بین دل و جان ای معلم
فدای او کنم بود و نبودم
سرم، چشمم، دلم، جمله وجودم
شبی وصف کتابی را شنیدم
کز آن خوشتر گلستانی ندیدم چون معلم
یاد ژاله یاد گلهای غریب
مانده در اندوه گلدان می دهی
روز باران و کتاب گمشده
یاد کبرای پریشان می دهی تو ای معلم
سلام بر نام نیکت ای معلم
درود بر عشق پاکت ای معلم
دوش کودکی ام نام تو و یاد تو بود
در دل من خنده استاد بود
همه اندیشه ات عقبای من بود
غم امروز تو فردای من بود
کنون من هستم و یک قلب ساده
تمام هستیم در کف نهاده خانم معلم
شعر کوتاه برای معلم
در حافظه زیرک دیروز زمانه
جاویدترین رمز بقایی تو معلم
ای مالکِ گنج هنر و دانش و تقوا
ازتهمتِ ایام رهایی تو معلم
خداوندا کسی شکر تو گوید
که اول شکر مخلوقت بگوید
الا ای آن که بر من علم دادی
برایم عمر را مایه نهادی
ازت متشکرم معلم عزیزم
ای معلم
نمیدانم چسان شکری بگویم
کجا یک جمله لایق بجویم
کلامم گر چه کوتاه و قصیر است
دلم در بند مهر تو اسیر است
سخنهایت چراغ راه کردم
ببخشا گر سخن کوتاه کردم
جهان می مُرد اگر آنها نبودند
معلم ها همه شمع وجودند
خداوندا زبانم را توان ده
درون سینه قلبی مهربان ده
کلامی نیک در وصفش بگویم
دمی دیگر گل روی معلم را ببویم
دل بسته ام به چشم تو خورشید مهربان
هر صبح در کلاس درس طلوع تو دیدنی ست
لبخند میزنی و دلم سبز می شود
لبخند بی بهانه ات شعری شنیدنی ست
ای معلم عزیز
به دستور معلم جمله بستم
قدم برداشتم، رفتم، نشستم
کلامی بی جواز او نگفتم
گلی بودم که با اذنش شکفتم
ساقی لب تشنگان دانشی
در غیابت هم جهان در خامشی
مابسان عاشقی بی سوت و کور
معلم است آن کلبه عشق و سرور
توام روز معمار سازندگی
که فردا بتابد بالندگی
همیشه به یاد تو دلداده ام
به چشم قدومت خسی مانده ام
شعر در مورد روز معلم
مرغ دل باردگر نالان شده
عقل ما در عشق تو حیران شده
نی زبان را گفتن وصفت بود
نی قلم را قُدرت قَدرت بود
چراغ دیگری فانوس راهم
معلم، مهد علم و تکیه گاهم
چو قانون سخن گفتن گرفتم
خودم هم زین سخن ها درشگفتم
معلم کیمیای جسم و جان است
معلم رهنمای گمرهان است
شده حک بر فراز قله ی عشق
معلم وارث پیغمبران است
حرف دل مرا از چشم من بخوان
من دوست دارمت بی مرز و بی کران
با لطف و بخششت همراه مهربان
سر سبز می شود دنیای دیگران
رهرو صاحبدلانی بی گمان
می رویم راه تو را در هر زمانی ای معلم
قصه های آشنایت بازگو
مهربان با من هزاران رازگو تو ای معلم
بگذار تا به نام صدایت کند دلم
بگذار بخوانمت زیبا ترین کلام
نام تو را درود معلم تو را سپاس
ای عشق جاودانه معلم تو را سلام
تو دست عنایت به عالم شدی
تو اوج عبادت به دلها شدی
نگاه تو، جریان پاکی صفا
کلامت گلستان واژه هاست معلم
ای معلم!
با تو کلاس کوچک من گشته آسمان
چون آفتاب هستی و باران بی امان
تا شاخه شاخه های حضورم ثمر دهد
از این کلاس سر زند رنگین ترین کمان
شعر زیبا برای روز معلم
واژه سرگردان اندر وصف تو
بین قلم لرزان شده در لطف تو
دل به مکتب خانه حق داده ای
باده مهر و کرم نوشیده ای
روز معلم تبریک و تهنیت باد
شور و نشاط من خورشید من بخند
در را به روی غم با مهر خود ببند
یک رنگ بی ریا روشنگر صبور
بخشیده ای مرا سرمایه شعور
روز معلم را به تو تبریک می گویم!
هر چه می دانست آموخت مرا
غیر یک اصل که نا گفته نهاد
قدر استاد نکو دانستن
حیف معلم به من یاد نداد
نکهتی کز کوی خوبان آمدی
شاهدی وز سوی جانان آمدی
چشمه جوشان پاکیها تویی
بحرعلم و درّ بی همتا تویی
تقدیم به معلم عزیزم!
از نون و والقلم و ما یسطرون فقط
پروردگار نام تو را داشت در نظر
یعنی سپرده است به دستت رسالتی
ای امتداد روشن راه پیامبر
روز معلم مبارک!
معلم شکوه سخن در زمین
معلم عروج هنر با یقین
معلم بلندای پرواز نور
معلم سرودی ز دریای شور
تک بیتی های روز معلم
اقبال بلندم، علم افراشت چو خورشید
روزی که به دنبال تو چون سایه فتادم
نه امروز ست سودای جنون را ریشه درجانم
به چوب گل ادب کردی معلم در دبستانم
در قلبِ من دریچه به خورشید ها تویی
وقتی که شب زِ روزن ناهید روشن است
معلمت همه شوخی و دلبری آموخت
جفا و ناز و عتاب و ستمگری آموخت
شعر درباره معلم
ای خدای عشق ، ای ام الکتاب
ای معلم ، ای سراسر آفتاب
تو به ما آموختن آموختی
همچو شمع در بین ما میسوختی
ای معلم
در پی سوز و گداز و سوختن
فکر تو تنها بود آموختن
تو خمینی را خمینی کرده ای
طالقانی را سمائی کرده ای
ای معلم
ابن سینا و ابوریحان را
در پی علمت فدایی کرده ای
شغل تو شغل تمام انیباست
جای تو در آسمان و در سماست
زاده ء لاهوتی و از نسل خاک
از سخن گفتن نداری هیچ باک
در کتاب دل نویسم با مداد
ای معلم روز تو تبریک باد
شعر کوتاه در وصف روز معلم
سلام ای با من و گلها صمیمی
سلام ای یار و غمخوار قدیمی
تو بامن دوره کردی کودکی را
مرا بردی به باغ آرزوها
مرا بردی به باغ سبز ایمان
به سوی آیه های نور و قرآن
برایم ازشهادت گفتی ای دوست
تو گفتی:هر چه هست و نیست از اوست
دو دستم را گرفتی مثل مادر
مرا پرواز دادی چون کبوتر
من از دست تو نوشیدم وفا را
من از چشمان تو دیدم خدا را
معلم از تو هستم سبز و پربار
مرا در سایه لطفت نگهدار
شعر تبریک روز معلم
دوباره آمده روز معلم
گلی در حیطه ی تعلیم خادم
معلم وارث پیغمبران است
مقامش خارج از وصف وبیان است
به امر تربیت کوشا ترین است
تعلم خاتم و او چون نگین است
به از مهر پدر جور معلم
بباید گشت بر دور معلم
بود همچون پدر بر دانش آموز
به فکر اوست همواره شب و روز
معلم چون ستاره در زمین است
چراغ رهنما، حبل المتین است
معلم، روز تو بر تو مبارک
نگهدارت بود رب تبارکشعر از: اسماعیل تقوایی
شعر زیبای روز معلم
بوی گل بوی بهاران می دهی
مثل شبنم بوی باران می دهی
آبی استی مثل آرامش به من
درس خوبی درس ایمان می دهی
یک بغل لبخند با فرفره
دست ما گل های خندان می دهی
تو به من با لحن خوب کودکی
یاد ایام دبستان می دهی
یاد ژاله یاد گلهای غریب
مانده در اندوه گلدان می دهی
روز باران و کتاب گمشده
یاد کبرای پریشان می دهی
بوی خوبی بوی بودن بوی مهر
بوی لطف خاله مرجان می دهی
آب بابا نان ندارد دست تو
خالی اما تو به من جان می دهی
خوب می دانم اگر دارا شوی
به تمام کودکان نان می دهی
آشنای تشنگی های زمین
تو به شبنم چشم گریان می دهی
در جهانی خالی از مهر و صفا
بوی بخشش بوی احسان می دهی
برگ ها گر تر شد از اشک یتیم
دفتری از جنس باران می دهی
میرزای کوچک قلب منی
بوی جنگل های گیلان می دهی
میهن خود را کنیم آباد را
یاد فرزندان ایران می دهی