شعر عاشقانه برای عشقم؛ متن شعر زیبای عاشقانه برای عشقم
شعرهای زیبای عاشقانه برای عشقت و معشوقه تان را می توانید از این بخش انتخاب کنید مجموعه شعر عاشقانه برای عشقم مناسب برای شما زوجین عزیز است که می خواهید با فرستادن یک قطعه شعر عاشقانه کوتاه برای نامزد یا عشق تان از زحمات و فداکاری هایش تشکر کنید.
شعر عاشقانه برای عشقم
شعرهای عاشقانه برای عشقم بسیار زیبا و رمانتیک و احساسی هستند و بهترین شعر زیبای عاشقانه برای عشقم با مضمون عاشقانه و رمانتیک در این نوشتار از سایت سماتک تهیه و جمع آوری شده است امیدواریم از قشنگ ترین کالکشن شعرهای زیبای عاشقانه لذت ببرید.
شعر زیبای عاشقانه برای عشقم
بن بست
گاهی مسیر جاده به بنبست میرود
گاهی تمام حادثه از دست میرود
گاهی همان کسی که دم از عقل میزند
در راه هوشیاری خود، مست میرود
گاهی غریبهای که به سختی به دل نشست
وقتی که قلب خون شده بشکست میرود
اول اگر چه با سخن از عشق آمده
آخر خلاف آنچه که گفته است میرود
وای از غرور تازه به دوران رسیدهای
وقتی میان طایفهای پست میرود
هر چند مضحک است و پر از خندههای تلخ
بر ما هر آنچه لایقمان هست میرود
گاهی کسی نشسته که غوغا به پا کند
وقتی غبار معرکه بنشست میرود
اینجا یکی برای خودش حکم میدهد
آن دیگری همیشه به پیوست میرود
این لحظهها که قیمت قد کمان ماست
تیریست بینشانه که از شصت میرود
بیراههها به مقصد خود ساده میرسند
اما مسیر جاده به بنبست میرود!
شعر برای عشقم
جای تو خالیست
برخیز که غیر از تو مرا دادرسی نیست
گویی همه خوابند، کسی را به کسی نیست
آزادی و پرواز از آن خاک به این خاک
جز رنج سفر از قفسی تا قفسی نیست
این قافله از قافله سالار خراب است
اینجا خبر از پیش رو و باز پسی نیست
تا آینه رفتم که بگیرم خبر از خویش
دیدم که در آن آینه هم جز تو کسی نیست
من در پی خویشم، به تو بر میخورم اما
آنسان شدهام گم که به من دسترسی نیست
آن کهنه درختم که تنم زخمی برف است
حیثیت این باغ منم، خار و خسی نیست
امروز که محتاج توام، جای تو خالی است
فردا که میآیی به سراغم نفسی نیست
در عشق خوشا مرگ که این بودن ناب است
وقتی همهی بودن ما جز هوسی نیست
♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥
اول راه همه دوست داشتن ها تر و تازه است
اوایل همه میخواهند قربان صدقه هم بروند
همه عشقشان آتشین است
اینکه اول راه بلدید عاشق باشید
هنری نکردید
هنرمند آن است که بیفتد وسط روزمرگی زندگی
خستگی طرفش را ببیند
کلافگی اش را ببیند
همان موقع که از همه خسته است و
حال و حوصله هیچ حرف عاشقانه ای را ندارد
با تمام روزمرگی هایش
باز هم بلد باشد عاشق بماند
بلد باشد کدام حرف را روانه گوش هایش کند
تا او را از زمین بکند و بفرستد به آسمان
تا دوباره یادش بیندازد که
عشق روزمرگی حالی اش نمیشود
نگذارید بعد چند وقت
قربانی عادی شدن لحظه های زندگیتان بشوید…
♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥
شعر عاشقانه برای عشقم کوتاه
روز مبادا
وقتی تو نیستی
نه هستهای ما
چونان که بایدند
نه بایدها..
مثل همیشه آخر حرفم
و حرف آخرم را
با بغض میخورم
عمری است
لبخندهای لاغر خود را
در دل ذخیره میکنم:
باشد برای روز مبادا!
اما
در صفحههای تقویم
روزی به نام روز مبادا نیست
آن روز هر چه باشد
روزی شبیه دیروز
روزی شبیه فردا
روزی درست مثل همین روزهای ماست
اما کسی چه میداند؟
شاید
امروز نیز روز مبادا باشد!
وقتی تو نیستی
نه هستهای ما
چونانکه بایدند
نه بایدها..
هر روز بی تو
روز مباداست!
شعرهای عاشقانه برای عشقم
وای از سکوت تو
نبض مرا بگیر، نبضم نمیزند
انگار مردهام، انگار رفتهام
در برزخی که تو
آرام خفتهای
با چشمهای باز، خوابیدهای ولی
این بار چشم تو، بیمار و خسته نیست
چشمان باز تو، لبخند میزند
اما سکوت تو، حرفی نمیزند
بیدار شو بخند، بیدار شو ببین
اشک مرا بشوی، نبض مرا بگیر
نبضم نمیزند، انگار مردهام
شاید سکوت تو تنها مقصر است
در این کویر عشق، ما جانمان یکی است
وای این سکوت تلخ، پایان زندگی است
حرفی نمیزنی، نبضت نمیزند
انگار مردهای، بیتاب میشوم
فریاد میزنم
وای از سکوت تو.. وای از سکوت تو
♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥
دوستت دارم
مثلِ خوابی عميق ولی سبُک…
پلک بزنی ميپرم…
عاشقت هستم
مثلِ خود را به خواب زدن،
حال سال ها صدايم كن
بيدار نخواهم شد..
♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥
شعر کوتاه عاشقانه برای عشقم
تنهاییام را با تو قسمت میکنم
تنهاییام را با تو قسمت میکنم سهم کمی نیست
گستردهتر از عالم تنهایی من عالمی نیست
غم آنقدر دارم که میخواهم تمام فصلها را
بر سفرهی رنگین خود بنشانمت بنشین غمی نیست
حوای من بر من مگیر این خودستانی را که بیشک
تنهاتر از من در زمین و آسمانت آدمی نیست
آیینهام را بر دهان تک تک یاران گرفتم
تا روشنم شد در میان مردگانم همدمی نیست
همواره چون من نه فقط یک لحظه خوب من بیاندیش
لبریزی از گفتن ولی در هیچ سویت محرمی نیست
من قصد نفی بازی گل را و باران را ندارم
شاید برای من که همزاد کویرم شبنمی نیست
شاید به زخم من که می پوشم ز چشم شهر آن را
در دستهای بینهایت مهربانش مرهمی نیست
شاید و یا شاید هزاران شاید دیگر اگرچه
اینک به گوش انتظارم جز صدای مبهمی نیست
شعر زیبا برای عشقم
برای اولین بار
روزی که برای اولین بار
تو را خواهم بوسید
یادت باشد
کار ناتمامی نداشته باشی
یادت باشد
حرفهای آخرت را
به خودت
و همه
گفته باشی
فکر برگشتن
به روزهای قبل از بوسیدنم را
از سرت بیرون کن
تو
در جادهای بیبازگشت قدم میگذاری
که شباهتی به خیابانهای شهر ندارد
با تردید
بیتردید
کم میآوری..
♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥
میخواستم که بدانی
با تو همیشه هر روز برایم بهار بود
وقتی تو هستی، تو لبخند میزنی
مرا چه حاجت به انتظار فصلها؟!
با تو هر لحظه بهار است
هر شب پُر از عطر بهارنارنج..
میخواستم که بدانی
تو حس زیبای بهارگونهای برایم
همانقدر لطیف، مهربان
پر اُمید و سرزنده
با تو همیشه هر لحظه بهار است
هر شب، وقتی آسمان هم برایم
آواز سردِ زمستان را میخواند
♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥
شعر قشنگ عاشقانه برای عشقم
باران برای تو می بارد
این برگهای زرد
به خاطر پاییز نیست
که از شاخه میافتند
قرار است تو از این کوچه بگذری
و آنها
پیشی میگیرند از یکدیگر
برای فرش کردن مسیرت..
گنجشکها
از روی عادت نمیخوانند،
سرودی دستهجمعی را تمرین میکنند
برای خوشآمد گفتن
به تو..
باران برای تو میبارد
و رنگینکمان
– ایستاده بر پنجهی پاهایش –
سرک کشیده از پسِ کوه
تا رسیدن تو را تماشا کند.
نسیم هم مُدام
میرود و بازمیگردد
با رؤیای گذر از درز روسری
و دزدیدن عطر موهایت!
زمین و عقربهی ساعتها
برای تو میگردند
و من
به دورِ تو!
یک شعر عاشقانه زیبا برای عشقم
من از عشق لبریزم
هوا سرد است
من از عشق لبریزم
چنان گرمم
چنان با یاد تو در خویش سرگرمم
که رفت روزها و لحظهها از خاطرم رفته است
هوا سرد است اما من
به شور و شوق دلگرمم
چه فرقی میکند فصل بهاران یا زمستان است؟
تو را هر شب درون خواب میبینم..
تمام دستههای نرگس دیماه را در راه میچینم
و وقتی از میان کوچه میآیی
و وقتی قامتت را در زلال اشک میبینم
به خود آرام میگویم:
دوباره خواب میبینم!
دوباره وعدهی دیدارمان در خواب شب باشد
بیا..
من دستههای نرگس دی ماه را در راه میچینم.
♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥
گفتند که او عاشق گیسوی کمند است
موهای من از عصر همان روز بلند است
♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥
این روزها
با خود فکر می کنم،
زمستان از خودش چه داشت
اگر تو در آن به دنیا نمی آمدی
و بهار به ذوق دیدن چه کسی قصد آمدن میکرد؟
♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥
شعری برای عشقم
محض رضای عشق
تاریک کوچههای مرا آفتاب کن
با داغهای تازه، دلم را مجاب کن
ابری غریب در دل من رخنه کرده است
بر من بتاب، چشم مرا غرق آب کن
ای عشق ای تبلور آن آرزوی سبز
برخیز و چون سکوت، دلم را خطاب کن
ای تیغ سرخ زخم، کجا میروی چنین
محض رضای عشق، مرا انتخاب کن
ای عشق، زیر تیغ تو ما سر نهادهایم
لطفی اگر نمیکنی، اینک عتاب کن
شعر عاشقانه واسه عشقم
چشم تو
کاش میدیدم چیست
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است
آه وقتی که تو لبخند نگاهت را
میتابانی
بال مژگان بلندت را
میخوابانی
آه وقتی که توچشمانت
آن جام لبالب از جاندارو را
سوی این تشنه جان سوخته میگردانی
موج موسیقی عشق
از دلم میگذرد
روح گلرنگ شراب
در تنم میگردد
دست ویرانگر شوق
پرپرم میکند ای غنچه رنگین، پرپر
من در آن لحظه که چشم تو به من مینگرد
برگ خشکیده ایمان را
در پنجه باد
رقص شیطان خواهش را
در آتش سبز
نور پنهانی بخشش را
در چشمه مهر
اهتزاز ابدیت را میبینم
بیش از این سوی نگاهت نتوانم نگریست
اهتزاز ابدیت را یارای تماشایم نیست
کاش میگفتی چیست
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است
♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥
برگرديم به زمانهاى قديم
به ما تكنولوژى نيامده جانم!
برايت نامه مینویسم
از مبدا معلوم به مقصد نامعلوم!
عزيزِ جانم؛
سلام
كلام را كوتاه میكنم
ملالى نيست جز دلتنگىهاى هر شب
و مرور تمام خاطراتى
كه اىكاش از ذهنت پاک نشده باشد
همين!
♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥
متن شعر عاشقانه برای عشقم
خوبترین حادثه
با همهی بی سر و سامانیام
باز به دنبال پریشانیام
طاقت فرسودگیام هیچ نیست
در پی ویران شدنی آنیام
آمدهام بلکه نگاهم کنی
عاشق آن لحظهی طوفانیام
دلخوش گرمای کسی نیستم
آمدهام تا تو بسوزانیام
آمدهام با عطش سالها
تا تو کمی عشق بنوشانیام
ماهی برگشته ز دریا شدم
تا تو بگیری و بمیرانیام
خوبترین حادثه میدانمت
خوبترین حادثه میدانیام؟
حرف بزن ابر مرا باز کن
دیر زمانی است که بارانیام
حرف بزن، حرف بزن، سالهاست
تشنهی یک صحبت طولانیام
ها به کجا میکشیام خوب من؟
ها نکشانی به پشیمانیام!
شعر عاشقانه زیبا کوتاه
مرز جنون
کلماتم را
در جوی سحر میشویم
لحظههایم را
در روشنی بارانها
تا برای تو شعری بسرایم، روشن
تا که بیدغدغه بیابهام
سخنانم را
در حضور باد
این سالک دشت و هامون
با تو بیپرده بگویم
که تو را
دوست میدارم تا مرز جنون
♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥
از همان لحظه رفتنت،
هر روز کنار پنجره مینشینم
و تنهاییم را بو میکشم..
خاطرت هنوز هم،
ماندگارترین عطر این روزهای من است..
♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥
شعر عاشقانه برای عشقت
غزلواره
این عشق ماندنی
این شعر بودنی
این لحظههای با تو نشستن
سرودنیست
این لحظه های ناب
در لحظههای بی خودی و مستی
شعر بلند حافظ تو
شنودنیست
این سر نه مست باده
این سر که مست
مست دو چشم سیاه توست
اینک به خاک پای تو میسایم
کاین سر به خاک پای تو با شوق
ستودنیست
تنها تو را ستودم
آن سان ستودمت که بدانند مردمان
محبوب من به سان خدایان
ستودنیست
من پاکباز عاشقم
از عاشقان تو
با مرگ آزمای
با مرگ …
اگر که شیوه تو
آزمودنیست
این تیره روزگار در پرده غبار
دلم را فرو گرفت
تنها به خنده
یا به شکر خندههای تو
گرد و غبار از دل تنگم
زدودنیست
در روزگار هر که ندزدید مفت باخت
من نیز میربایم
اما چه؟
بوسه، بوسه از آن لب
ربودنیست
تنها تویی که بود و نبودت یگانه بود
غیر از تو
هر که بود هر آنچه نمود نیست
بگشای در به روی من و عهد عشق بند
کاین عهد بستنی
این در گشودنی ست
این شعر خواندنی
این شعر ماندنی
این شور بودنی
این لحظههای پرشور
این لحظههای ناب
این لحظههای با تو نشستن
سرودنیست
♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥
هر شب دوست داشتنت
شکل دیگریست
یک شب
میانِ غزل واژه میشود
یک شب
میانِ گریه بغل
یک شب
میانِ خنده سکوت …
♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥ ♣ ♥
بهترین شعر برای عشقم
شبان عاشق
من همان شبان عاشقم
سینه چاک و ساکت و غریب
بیتکلف و رها
در خراب دشتهای دور
در پی تو میدوم
ساده و صبور
یک سبد ستاره چیدهام برای تو
یک سبد ستاره
کوزه ای پرآب
دستهای گل از نگاه آفتاب
یک عبا برای شانههای مهربان تو
در شبان سرد
چاروقی برای گامهای پرتوان تو
در هجوم درد
من همان بلال الکنم
در تلفط تو ناتوان
آه از عتاب!
شعر در مورد عشقم
بی حضور تو
در انتظار توام
در چنان هوایی بیا
که گریز از تو ممکن نباشد
..
تو
تمام تنهاییهایم را
از من گرفتهای
خیابانها
بی حضور تو
راههای آشکار
جهنماند
متن شعر زیبای عاشقانه و احساسی برای عشق زندگی تان را دربالا خواندید امیدواریم از این مجموعه شعر عاشقانه برای عشقم لذت برده باشید و شما همچین در ادامه زیباترین شعر عاشقانه کوتاه برای همسر و نامزدتان آورده شده است که توصیه می کنیم از آنها هم بازدید بفرمایید.