HPV

متن شعر شهادت حضرت علی + زیباترین اشعار شهادت امام علی

شعر شهادت حضرت علی علیه السلام را در این بخش از سایت سماتک مرور خواهید کرد و در ادامه اشعار شهادت امام علی را برایتان تهیه و تنظیم کرده ایم. متن شعر سوزناک شهادت امام علی (ع) به مناسبت فرا رسیدن ایام ضربت خوردن و وفات نخستین امام شیعیان تقدیم حضور شما کاربر گرامی خواهد شد.

متن شعر شهادت حضرت علی

شعر شهادت حضرت علی

در مکتب اهل فضل و ایمان
قرآن، علی و علی ست قرآن

توحید، علی، علی ست توحید
ایمان، علی و علی ست ایمان

اعمال، علی، علی ست اعمال
میزان، علی و علی ست میزان

معبودِ هماره غرق معبود
انسان همیشه فوق انسان

در کوی وصال او پرد دل
از خاک قدوم او دمد جان

عالم به در سراش سائل
خلقت به یم عطاش مهمان

مرهون شفاش نجل مریم
محتاج دعاش پور عمران

یک ذر او هزار خورشید
یک قطر او هزار طوفان

یک جمل او هزار حکمت
یک گفت او هزار عرفان

یک بند حکمتش ابوذر
یک شیفت ولاش، سلمان

یک آینه از جمال او نور
یک سوره ز وصف اوست فرقان

کعبه به ولادتش مزین
عالم به ولایتش مسلمان

خلقت همه عبد و اوست مولا
عالم همه مور و او سلیمان

خیبر شکن رسول اکرم
سردار سپاه حی سبحان

پیراهن نو تن رعیت
پیران کهنه سهم سلطان

کی دیده چنین بزرگواری؟
کی داشته این عطا و احسان؟

در اوج حکومت از کرامت
بر طفل یتیم می پزد نان

فردا به فرشته می کند ناز
گر یک نظر افکند به شیطان

بر دادن خاتمش کند فخر
ختم رسل و خدای منان

گه تیغ کشد به حفظ اسلام
گه رنج برد برای قرآن

ای ماه، نهاده رو به خاکت
ای داده به آفتاب فرمان

تو کیستی ای تمام تاریخ؟
تو کیستی ای امام دوران؟

تو کیستی ای هماره پیدا؟
تو کیستی ای همیشه پنهان؟

هم وهم ز وصف توست عاجز
هم عقل ز کار توست حیران

یک خوشه ز خرمن تو فردوس
یک لاله ز روض تو رضوان

گر عمر جهان تمام گردد
مدح تو نمی رسد به پایان

مرهون دعای توست عالم
محتاج عطای توست درمان

تو بودی و ما همه نبودیم
بستیم به دوستیت پیمان

از پای تو چشم برنداریم
از دست دهیم اگر سر و جان

ماییم و تولی و تبری
جان را بستان و این دو مستان

با مهر تو دوزخ است جنت
بی مهر تو جنت است نیران

دامان شما و دست «میثم»
ای دست دو عالمت به دامان!

شاعر: سازگار

***

اشعار شهادت امام علی

هر که مست است مست روی علی است
هر چه مستی ست از سبوی علی است

تاک را کاشت با دو دست خودش
باده یک قطره از وضوی علی ست

ای که پرسیدی آمدم ز کجا؟
بر تنت گرد و خاک کوی علی ست

هر کسی اصل خویش را جوید
به یقین گرم جستجوی علی ست

از علی آمده ست هر چه که هست
بازگشت همه به سوی علی ست

آنچه تنزیل بر محمّد شد
با خدا شرح گفتگوی علی ست

معنی اینما تولوا… چیست؟
هر طرف رو کنید روی علی ست

او خدا نیست نه! خدا او نیست
که خدا هم در آرزوی علی ست

هو علی هو علی علی هو هو
دو جهان غرق های و هوی علی ست

***

متن شعر شهادت حضرت علی

هر چند زخم کاری روی سرم شدی
اما علاج این دل زخمی ترم شدی

ای تیغ… حاجتم که روا شد… ولی بدان
تیری به قلب غم زده دخترم شدی

یک تن در این دیار وفای تو را نداشت
در دست دشمن آمدی و یاورم شدی

اما نه… ضربه ای که زدی رنگ کوچه داشت
آیا تو در مدینه وبال پرم شدی؟

یادت که هست… حائل در بود و با قلاف
شلاق برگ های گل پرپرم شدی

یاری قنفذ آمدی و بین کوچه ها
زخم کبود بازوی نیلوفرم شدی

می بینم آن زمان که به دستان حرمله
تیری سه شعبه در گلوی اصغرم شدی

می بینم آن زمان که تو در هیبت عمود
روزی خراب بر سر آب آورم شدی

***

شعر کوتاه شهادت حضرت علی

شعر کوتاه شهادت حضرت علی

اگر تو را نداشتم، بدان خدا نداشتم
آری خدا نداشتم، اگر تو را نداشتم

نبود اگر کرامتت، نبود اگر طبابتت
هزار درد داشتم ولی دوا نداشتم

به نام تو خدا صفا به زندگیم داده است
بدون نام تو در این جهان صفا نداشتم

نوای من علی علی، صدای من علی علی
بدون این علی علی، خدا خدا نداشتم

سنگ شدم طلا شدم، شاه شدم گدا شدم
چه می­شدم اگر علی مرتضی نداشتم

اگر نبود زادگاه تو قسم به فاطمه
این همه سمت کعبه هم برو بیا نداشتم

من اسمه دوا علی و ذکره شفا علی
کمیل تو اگر نبود به لب دعا نداشتم

نبودی یا علی اگر، حسن نبود و هم حسین
بدون تو مدینه و کرب و بلا نداشتم

***

شعر غمگین شهادت امام علی

رادمردی مهربان با دست های پینه دار
در میان کوچه های شهر غربت رهسپار

کیسه های نان و خرما روی دوش خسته اش
کیست این مرد غریبه، با لباسی وصله دار؟

کهکشان ها شاهد غم های بی اندازه اش
ماه می گرید برایش چون دل ابر بهار

نیمه شب ها لابه لای نخل ها گم می­شود
چاه می داند دلیل گریه های ذوالفقار

در کنار چاه هرشب ایستاده جبرئیل
تا تکاند از سر دوش علی گرد و غبار

چند سالی هست بعد ماجرای فاطمه
لرزشی افتاده بر آن شانه های استوار

قامت سرو بلندش در هلال افتاده است
زیر بار رنج های تلخ و سخت روزگار

جای رد ریسمان های زمخت فتنه ها
سال ها مانده است بر دست کریمش یادگار

***

شعر شب شهادت حضرت علی علیه السلام

شعر شب شهادت حضرت علی علیه السلام

شبونه از خونه می ری
بابای خوب یتیما
برسون سلام ما رو
بابا به مادر گلها
ما نتونستیم ببندیم
زخم پیشونیتو حیدر
برو تا ببنده واسه ت
با یه دست زخمتو مادر
برو تا پهلو شیکسته
سرتو ببنده بابا
برو که درمون درد ِ
تو بشه خنده ی زهرا
امون از غصّه ی زینب
احمد و مادر و محسن
چشم به راه تو می شینن
شاد از این وصال و غمگین
که تو رو اینطور می بینن
چشم زینب شده از غم
بارونی توی شب قدر
بابای خاکو سپردن
داداشام به سینه ی قبر
پاشو بابا که یتیم  ِ
شهر کوفه چشم به راهه
پاشو که دلتنگ آه و …
روضه هات گوشای چاهه
امون از غصّه ی زینب
پیر نابینای کوفه
دنبال سنگ صبوره
جای سر بعد تو اینجا
یا رو نیزه ست یا تنوره
پا نداد تا که بپرسم
که چی گفتی تو به سقّا
به خدا بی تو می ترسم
بمونم تو کوفه بابا
برمی گردیم به مدینه
شاید اونجا وفا باشه
شاید اینبار تو مدینه
میخ و آتیشی نباشه
سقیفه و کوفه انگار
دستشون توی یه کاسه ست
ظلم تو اینجا افتخارو…
کشتن غریب حماسه ست
آدم و عالم می دونن
که بابام علی غریبه
امّا غصّه های بابام
قصّه ی شیب الخضیبه
امون از غصّه ی زینب

***

دوبیتی شب قدر و شهادت امام علی

دوبیتی شب قدر و شهادت امام علی

با جهل به پایه های توحید زدند
شمشیر به ریشه های امید زدند
بر فرق علی زد آسمان ابری شد
انگار که بر صورت خورشید زدند

***

چشمش همه دریاست اگر می گرید
بی یاور و تنهاست اگر می گرید
باران که در آسمان عزادار شده
از غربت مولاست اگر می گرید

***

یاد تو چشمان مرا بی خواب کرده
این بیقراری ها مرا بی تاب کرده
اندوه تو قلب زمین را سخت لرزاند
از اعترافاتی که چاه آب کرده

***

شعر شهادت امیرالمومنین

یا امیرالمومنین یا ذالنعم
یا امام المتقین یا ذالکرم

اننا جئناک فی حاجاتنا
لاتخیبنا و قل فیها نعم

ای ز نفس ما به ما اولی علی!
یا علیّ و یا علیّ و یا علی

نفس احمد! قلب قرآن! رکن دین!
شهریار آسمان ها در زمین!

دست حق! بازوی حق! شمشیر حق!
فاتح خیبر! امیرالمومنین!

دین، علی دنیا، علی عقبا، علی
یا علیّ و یا علیّ و یا علی

معرفت گم کرده ره در کوی تو
حسن تصویر الهی روی تو

روی تو از شش جهت سوی خدا
چشم و دست آفرینش سوی تو

گوش چشمی به سوی ما علی!
یا علیّ و یا علیّ و یا علی

حسن غیب کبریا شمع دلت
کعب دل خان خشت و گلت

در کنار خان خشت و گلی
وسعت ملک الهی منزلت

ای همه پیدا و ناپیدا علی!
یا علیّ و یا علیّ و یا علی

زادگاه توست آغوش حرم
جای پای توست دریای کرم

ظرف هستی روز بذلت شرمگین
بحر، پیش بخششت از قطره کم

قطره گردد در کفت دریا علی!
یا علیّ و یا علیّ و یا علی!

یا علی، اول تویی آخر تویی
در همه عالم فقط حیدر تویی

اختیار نار و جنت دست توست
حق و باطل را تویی داور، تویی

با تو باشد داوری فردا علی!
یا علیّ و یا علیّ و یا علی

تا که در دریای خون، پاکم کنی
تیغ عشقت کو که صدچاکم کنی؟

دور سلمانت بگردانی مرا
زیر پای قنبرت خاکم کنی

تا گذاری روی خاکم پا علی!
یا علیّ و یا علیّ و یا علی

بی تو طاعت نار سوزان است و بس
بی تو تقوا کوه عصیان است و بس

بی تو اجر روزه و حج و جهاد
شعله های سخت نیران است و بس

بی تو توحید است بی معنا علی
یا علیّ و یا علیّ و یا علی

نور مهرت را به ذاتم داده اند
از ازل آب حیاتم داده اند

پیشتر از خلقت این روزگار
چارده فُلک نجاتم داده اند

با تو بودم آشنا تنها علی!
یا علیّ و یا علیّ و یا علی

ظلمتم؛ با یک نگاهم نور کن
سین سیناییم را طور کن

گرچه می باشد سیه پرونده ام
میثمم با میثمم محشور کن

سرفرازم کن، به زهرا، یا علی
یا علیّ و یا علیّ و یا علی

***

شعر زیبا در وصف شهادت حضرت علی

شعر زیبا در وصف شهادت حضرت علی

از چه مهمان محاسن پیر من بابای من
هرکجا که حرف هجران است با من می زنی

یا مگو چیزی و یا گیسو پریشان می کنم
بعد عمری آمدی و حرف رفتن می زنی

بعد عمری من فقط یکبار بر تو رو زدم
کم بگو، دست از سرم بردار زینب جان برو

می روی، باشد برو در خانه ی من هم نمان
خب به جای رفتن مسجد به نخلستان برو

حیف جای مادرم خالی است ورنه ای پدر
شک ندارم راه مسجد رفتنت را می گرفت

چادرش را بر کمر می بست و بین کوچه ها
پا برهنه می دوید و دامنت را می گرفت

حیف جای مادرم خالی است ورنه ای پدر
گیسو یش را بر زمین می ریخت پیش پای تو

ناله از دل می کشید و باز مثل پشت در
استخوانش را سپر می کرد امشب جای تو

مادرم زهراست من هم دختر این مادرم
گر دهی اذنم فدایت دست و پهلو می کنم

حرمت گیسوی من مانند موی او بود
کوفه را من زیر و رو با نام گیسو می کنم

نذر کردی گوئیا رویت ببینم لاله گون
رحم کن کن بر دخترت امشب بیا مسجد نرو

هست در یادم هنوز آن صورت سرخ وکبود
ای قتیل مادر زینب بیا مسجد نرو

ای غریب کوچه ها، ای حیدر بی فاطمه
مادرم زهرا برای تو همیشه کوه بود

در بین کوچه، بین چهل نفر آن روز هم
مادرم از پا نمی افتاد اگر قنفذ نبود

***

دوبیتی شهادت حضرت علی

دل در شب مهتاب تو را می خواهد
باران شده بی تاب، تو را می خواهد
وقت سفر از زمین به عرش است علی
برخیز که محراب تو را می خواهد

***

عجب شق القمر کرد ابن ملجم!
به خون قرص قمر کرد ابن ملجم!
فرو پاشید ارکان هدایت
نبی را خون جگر کرد ابن ملجم!

***

مهتاب در آن سحرگه از سو افتاد
خورشید از آسمان به پهلو افتاد
آنقدر که ضربه یِ عدو سنگین بود
محراب هم از درد به زانو افتاد

***

شمشیر شب قلب فلک را چاک کرده
باران غم بر سینه ی افلاک کرده
وقت اذان هنگامه ای شد روی محراب
گویا زمین خورشید را هم خاک کرده

***

شعر سوزناک شهادت امام علی

شعر سوزناک شهادت امام علی

چه خاکی بر سر ما شد
دوباره نیمه های شب
تنی غسل و کفن می شد
به پیش دیده ی زینب
دوباره شهر خوابیده
دوباره می رود تابوت
حسین و مجتبی گریان
پریشان عالم لاهوت
مدینه می شود تکرار
شبانه می رود بابا
شبانه بر روی شانه
شبیه مادرم زهرا
فراق یار سر آمد
علی مهمان زهرا شد
عزادار امیر عشق
زمین و عرش اعلی شد
دل زینب پر از اندوه
حسن زار و پریشان است
ابوفاضل شده بی تاب
حسین از غصّه گریان است
اذان مسجد کوفه
ندارد شور سابق را
فراق مرتضی کرده
عذاب آور دقایق را
امیر المؤمنین امشب
شده مهمان بانویش
گرفته مادر سادات
سر او را به زانویش
گمانم فاطمه بسته
دوباره زخم مولا را
برای همسرش گفته
جواب هر معمّا را
حضرت علی
بگو زهرا برای من
چرا رویت شده نیلی؟!
حضرت زهرا
میان کوچه ی تنگی
علی جان خورده ام سیلی
حضرت علی
چرا این سینه سوراخ است؟!
چرا از من گرفتی رو ؟!
چرا با من نگفتی از
کبودیِّ رخ و پهلو ؟!
حضرت زهرا
نشسته میخ بر سینه
برای حفظ دین من
سپر بودم برای تو
امیرالمومنین من
حضرت علی
دلیل بغض سنگین و..
عجیب مجتبایم چیست ؟!
شکسته از چه آویزت ؟!
چه شد که چادرت خاکیست؟!
حضرت زهرا
میان کوچه ها بوده
عصایم شانه ی ایثار
به ضرب کین زمین خوردم
همانجا چشم من شد تار
حضرت علی
خودم دیدم گل سرخی
که بر روی کفن داری
خودم دیدم که خون لخته
تو بر روی بدن داری
حضرت زهرا
نگو از سرخیِّ لاله
تو که دیدی کفن دارم
غم آن سر که با خنجر
جدا شد از بدن دارم
حضرت علی
نگو از کربلا زهرا
خودم دادم به کوفی نان
کجا با سنگ می آید؟!
کسی بر دیدن مهمان
حضرت زهرا
ببین در کنج ویرانه
به روی دامنی سر را
ببین وجه تشابه را
بخوان آیات کوثر را
حضرت علی
برای کوثرم کوثر
تلاوت می کنم امّا
به همراهم دعایی کن
بیاید یوسف زهرا

***

شعر نو درباره شهادت حضرت علی

تمام هستی عالم به روی دوش علی ست
مدار چرخش افلاک نیز سر بندش
میان معرکه هرگز ندید چشم کسی
که ذوالفقار کند تکیه بر کمربندش
خدا به دست علی نه، به دست خود روزی
دری که مانع اسلام بود را کندش
جمال وجه خدا واحد است این یعنی:
علی ست اخم خدا و علی ست لبخندش

***

اشعار شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام

دم نبود آدم نبود و عالم نبود علی بود
بعد حضرت حق فقط یکی بود اونم علی بود

آب خاک و دریا نبود دنیا نبود علی بود
حضرت مسیحی نبود و موسی نبود علی بود

آسمون نبود کهکشان نبود شاه لو کشف بود
حرفی از بهشت در میان بود ایون نجف بود

ثروت سلیمان نگین انگشترش نمی شه
اون  فاتحه خیبره کسی منکرش نمی شه

قربون سیاست مداری و حیبت و وقارش
رنگ رعد و برق می پره با یک برق ذوالفقارش

می زنه به میدون با ذکر یا زهرا دم می گیره
به چه صحنه ای پشت سرش اباالفضل قدم می گیره

همه گل ها بر جمالش قربون ابروی هلالش
هرکی تو میدان با حیدر رو به رو شد بد به حالش

یا علی علی یا حیدر
یا علی بگو خستگی برون کن

یا علی بگو اهل عالم و غرق در جنون کن
خاطرات معراج حضرت مصطفی علی بود

آخرین کلام خدا به احمد یک یا علی بود
دست حق علی صوت حق صدای خوش علی بود

هر کجای عرش عکس ناز عاشق کش علی بود
(علی عالم رو صفا داد علی قلبم رو جلا داد

علی امشب دست قول سفر کرب و بلا داد
علی علی علی علی

دکمه بازگشت به بالا