مجموعه زیباترین متن شعر مولودی ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام را در ادامه می خوانید. حضرت علی اکبر علیه السلام ، امام جوان مسلمانان و شیعیان اسلام هستند که در روز ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام مردم ایران به مولودی خوانی و جشن می پردازند.
گیسو به باد می دهی و دلبری علی
پا در رکاب می زنی و محشری علی
ابرو نهان کن از نظر خیرهٔ حسود
آیینه دار صورت پیغمبری علی
قامت مگو قیامت زهراست قامتت
از بس که قد کشیده ای و محشری علی
گرم طواف روی تو آل ابوتراب
غرق عبادتی و خدا منظری علی
وصفت همین بس است که در کوی رب عشق
شه زاده حرم، علی اکبری علی
وجه غیور هر غضبت وقت حمله ها
گاه رجز تو منتسب از حیدری علی
بین خطوط روی جبینت پر از خداست
ابن الحسین لیلی لیلای کربلاست
نور خدا ز صورت تو دیده می شود
پیغمبرانه بر همه تابیده می شود
شمشاد قامتی و به شمشیر کوفیان
گلبرگ ها ز ساقه تو چیده می شود
مثل بلور شیشه ای سنگ خورده ای
با بوسه ای وجود تو پاشیده می شود
مقراض اهل کوفه چه آورده بر سرت
هر گوشه ای ز دشت تنت دیده می شود
در زیر سم اسب تنت مثل زعفران
بر روی سنگ ها همه سابیده می شود
جسمی که زیر ضربه به هم ریخته چه سان
هر تکه ای به روی عبا چیده می شود
بر ناله های ممتد بابا کنار تو
از سوی لشگری همه خندیده می شود
قلبی که از تمام تنت پاره تر شده
با هر صدای قهقه رنجیده می شود
دنبال زینب آمده سقای عالمین
فریاد می زنند که وای از دل حسین
از این خاکدان پر زدن لازم است
و پرواز دور از چمن لازم است
خلاصه از اینجا سفر می کنیم
خلاصه فراق وطن لازم است
بسوزان مرا تا بسازی مرا
برای همه سوختن لازم است
به خلوت می آیم به تو میرسم
مناجات با خویشتن لازم است
گدا را غنیش کنی می رود
برای خودم فقر من لازم است
تو نه گفتن ات همتم می شود
برای کمالات من لازم است
به آوارگی ام ترحم نکن
نبی را اویس قرن لازم است
برای کمالات روحت علی
حسین لازم است و حسن لازم است
بخواهم صفات تورا بشمرم
صفات همه پنج تن لازم است
نصیب حسین از دو عالم علیست
پدر که علی و پسر هم علیست
دلم را به زلفت اگر می دهم
به دست نسیم ِ سحر می دهم
بدون تو سودم ضرر می شود
بدون تو حتما ضرر می دهم
بیا خون دل را به گردن بگیر
که دارم دلم را هدر می دهم
سرم سر نه سرمایه عاشقی ست
به وقتش در این راه سر می دهم
تو ابرو بیاور به میدان، خودم…
سرم را دو شب زودتر می دهم
ندادم هر آنچه گران خواستند
دلم را تو ارزان بخر… می دهم
برای دوتا مشت از خاک پات
دو زر می دهم… بیشترمی دهم
به پای پدرها پدر داده ام
به پای پسرها پسر می دهم
پرم را به گهواره ات می زنم
از اینجا به فطرس خبر می دهم
در این کوچه دستم به تو سرزده
کرم هم اگر رد شده در زده
ندیدم کسی را در عالم چنین
شباهت بگیرد به خاتم چنین
ندیدم کسی را صدایش کنم
و فیضش بیاید دمادم چنین
خدا پهن کرده بساط تو را
ندیدم بساطی فراهم چنین
کرمخانه ات کار و بارش گرفت
پس از آن نگفتند”حاتم چنین”
دمت مرده را زنده کن می کند
مسیحا ندیده دمش دم چنین
تو با آدمی، آدمی نیستی
مگر می شود صلب آدم چنین؟!!
می ارزد دل و دین به ابروت داد
کجا دیده ایم ابروی خم چنین!!!
تو نازت زیاد است,پس ناز کن
پدر می خرد، عمه هم همچنین
قد ام لیلا به پایت خمید
نکرده خداییش مریم چنین
غم عشق خوردن می ارزد علی
به پای تو مردن می ارزد علی
دلم سوخته پس حرم را بده
سرم را بگیر و پرم را بده
سر شب پر و بال من را بگیر
دم صبح خاکسترم را بده
بیا توشه بردارم از دیدنت
بیا توشه آخرم را بده
لبم را به فیض لبت وصل کن
افاضات پیغمبرم را بده
همه تشنه، تشنگی تواند
بیا رزق انگشترم را بده
تو حالا که رفتی روی نیزه ها
اذان غروب حرم را بده
من و لشگرم را بهم ریختی
بیا و من و لشگرم را بده
پاشو، آبروی مرا جمع کن
پاشو، چادر خواهرم را بده
خدایا علی اصغرم را بگیر
به جایش علی اکبرم را بده
خدایا درخت امیدم شکست
عصایم به دست که افتاده است؟
پیغمبرانه بود ظهوری که داشتی
خورشید بود جلوه طوری که داشتی
هر شب نصیب سفره شهر مدینه شد
در کنج خانه نان تنوری که داشتی
شب زنده دار بودی و ذوب خدا شدی
در بندگی گذشت حضوری که داشتی
ای سر به زیر و از همگان سر بلندتر
عین تواضع است غروری که داشتی
خلقاً و منطقاً همه مثل رسول بود
در کوچه های شهر، عبوری که داشتی
این آفتاب توست که خورشیدمان شده!
یا که پیمبر است دوباره جوان شده؟
مردی رسیده تا که پر از دلبرش کنند
مانند خاک آمده تا که زرش کنند
دینی نداشت اصل و نسب نیز هم نداشت
آخر چگونه در بزند باورش کنند
او خواب دیده بود مسلمان شده همین
او آمده مدینه مسلمان ترش کنند
در خانه حسین اگر اکبری نبود
امکان نداشت زائر پیغمبرش کنند
پیغمبر و زیارت او را بهانه کرد
تا که اسیر زلف علی اکبرش کنند
آن عده ای خوش اند که حیران تو شدند
مُسلم اگر شدند مسلمان تو شدند
چشم تو ماه و تابش ماهت پیمبری ست
روی سپید و خال سیاهت پیمبری ست
گفتار و آفرینش و خُلق عظیم تو
لحظه به لحظه گاه به گاهت پیمبری ست
ابروی تو کشنده و زلفت کشنده تر
جانم فدای تو که سپاهت پیمبری ست
باید دوید پشت سر ردّ پای تو
یعنب تویی همیشه که راهت پیمبری ست
نامت علی ست جلوه رویت محمدی ست
نامت علی ست طرز نگاهت پیمبری ست
تو صاحب جلال علی و پیمبری
آئینه جمال علی و پیمبری
هنگام روبرو شدنِ کارزار شد
کار تمام لشکریان با تو زار شد
وقتی رکاب رزم تو آماده می شود
باید برای مقدم تو خاکسار شد
نامت علی، شأن تو شمشیر ساده نیست
باید برای هیبت تو ذوالفقار شد
حیدر شدی و ضجه لشکر بلند شد
این چه مصیبتی است که کوفه دچار شد
از میمنه گرفته تا پشت میسره
یک لشکری قدم به قدم تار و مار شد
فرزند لافتی که به جزاین نمی شود
شاگرد مجتبی که به جز این نمی شود
ای آفتاب روشن شب های کربلا
پیغمبر دوباره صحرای کربلا
ای از تمام آدمیان برگزیده تر
نوح و خلیل و آدم و موسای کربلا
یک کاروان به عشق نگاهت اسیر شد
گیسو کمند خوش قد و بالای کربلا
آب فرات و علقمه و گنبد حسین
یا تل زینبیه و هر جای کربلا…
…هر چند دیدنی ست ولی دیدنی تر است
پایین پای مرقد آقای کربلا
نزدیک تر به محضر آقاست جای تو
پایین پایی و همه پایین پای تو
حالا که می روی جگرم را نگاه کن
این چشم های محتضرم را نگاه کن
در این لباس ها چقدر دیدنی شدی
زینب بیا بیا پسرم را نگاه کن
من پیر و تو جوان کمی آهسته تر برو
افتادگی بال و پرم را نگاه کن
باور نمی کنی که علی پیرتر شدم
پیشم بیا و موی سرم را نگاه کن
اصلاً بیا بجای تمنّا جرعه ای
شرمندگی چشم ترم را نگاه کن
بعد از تو فصل فصل دلم بی بهار شد
بعد از تو خاک بر سر این روزگار شد
اگه حیدریم ، یا پیغمبریم 2
اینه سرِش آخه ، علی اکبریم 2
گلِ لیلا علی…
خودِ طه علی…
فقط ذکرم اینه، علی مولا علی
علیِ اکبر لیلا سیدُ سالارم
علیِ اکبرِ لیلا خیلی دوستت دارم
کجا آن کرامت، براش پیرهن شد
هم ابن الحسینُ هم ابن الحَسن شد
از عشق، سرشار علی
سپهسالار، علی
تو بعد از مرتضی، شدی کرار علی
علیِ اکبر لیلا سیدُ سالارم
علیِ اکبرِ لیلا خیلی دوستت دارم
بخون واسه این ماه
هزار قل هوالله
می گه عمه زینب
به قَدِش ماشالله
دل هر شیعه
پر ازاحساسشِ
چقد چشماش مثه
عموعباسشِ
علیِ اکبر لیلا گر چه بی مقدارم
علیِ اکبر لیلا خیلی دوستت دارم
شب نور و شب مهتابه
شب عشق و مستی نابه
قرار این دل دیوونه
روی دست مادرش خوابه
اومد اون گلی که همه هست حسینه
حسین مست اکبر علی مست حسینه
دوباره یه حیدر روی دست حسینه
امشب انگار یه خود پیمبر از راه اومد
یه گل پسر مث ماه اومد
علی اکبر شاه اومد
علی اکبر علی اکبر علی اکبر مدد علی اکبر
با نگاهش برده دل هارو
کرده روشن همه دنیارو
همین اول داره میخنده
تا می بینه روی بابارو
ببینید گرفته بازم دعای ارباب
هدیه فرستاد خدا برای ارباب
دلم رفته امشب پایین پای ارباب
بچه های عزیز حیدر رو دوست دارم
فقط همین در رو دوست دارم
علی اکبر رو دوست دارم
علی اکبر علی اکبر علی اکبر مدد علی اکبر
ای ثانی حیدر
مؤذن محشر
به قد و بالات
هزار الله اكبر
یا علی یا علی
بیا ببین جمال اربابو
تو چشمای علی اكبر
زیباترین طلوع مهتابو
تو زلفای علی اكبر
تا آخر دنیا پیچید
شور صدات علی اكبر
نمی رسه ماه و خورشید
به گرد پات علی اكبر
هركی پادشاهی می كنه
تا روز ابد غلامته
تا خدا خدایی می كنه
سند دلم به نامته
ای ثانی حیدر
مؤذن محشر
به قد و بالات
هزار الله اكبر
اومده اونكه شور و شیدایی
به قلب پیر و جوونه
كسی كه عالمو سپه دار و
یل و امیر جوونه
روایت اول عشق
تو شوق عشقی پدرونه
دلی به جز قلب ارباب
قدر علی رو نمی دونه
یكه تاز میدون دلم
محبتت مقدسه
فاصله تو با عرش خدا
تو نگاه من یك نفسه
چكیده كوثر
شبیه پیغمبر
به قد و بالات
هزار الله اكبر
ای ثانی حیدر
مؤذن محشر
به قد و بالات
هزار الله اكبر
شراب سفره كریم تو
گلاب سرخ شقایق
تو دامن تو و عمو جونت
علاج درد خلایق
امشب ببین كه تو هستی
دار و ندار دل عاشق
خودت دعا كردی آقا
تا كه دل من بشه لایق
استخاره كردم برات
دلم رو ارزونی كنم
آیه اومد كه باید جونمو
به پات قربونی كنم
امیر نام آور
ای ساقی و ساغر
چكیده كوثر
شبیه پیغمبر
ای ثانی حیدر
مؤذن محشر
به قد و بالات
هزار الله اكبر
هركی پادشاهی می كنه
تا روز ابد غلامته
تا خدا خدایی می كنه
سند دلم به نامته
ای ثانی حیدر
مؤذن محشر
به قد و بالات
هزار الله اكبر
می ایستم امروز خدا را به تماشا
ای محو شکوه تو خداوند سراپا
ای جان جوان مرد به دامان تو دستم
من نیز جوانم، ولی افتاده ام از پا
آتش بزن آتش به دلم، کار دلم را
ای عشق مینداز از امروز به فردا
آتش بزن آتش به دلم ای پسر عشق
یعنی که مکن با دل من هیچ مدارا
با آمدنت قاعده ی عشق به هم خورد
لیلای تو مجنون شد و مجنون تو لیلا
تا چشم گشودی به جهان ساقی ما گفت:
“المنته لله که در میکده شد وا”
ابروی تو پیوسته به هم خوف و رجا را
چشمان تو کانون تولا و تبرا
ای منطق رفتار تو چون خلق محمد
معراج برای تو مهیاست، بفرما!
این پرده ای از شور عراقی و حجازی است
پیراهن تو چنگ و جهان دست زلیخا
لب تشنه ی لب های تو لب های شراب است
لب وا کن و انگور بخواه از لب بابا
دل مانده که لب های تو انگور بهشتی است
یا شیرخدا روی لبت کاشته خرما
عالم همه مبهوت تماشای حسین است
هر چند حسین است تو را محو تماشا
“چون چشم تو دل می برد از گوشه نشینان”
شد گوشه ی شش گوشه برای تو مهیا
از گوشه ی شش گوشه دلم با تو سفر کرد
ناگاه در آورد سر از گنبد خضرا
مجنون علی شد همه ی شهر ولی من
مجنون علی اکبر لیلام به مولا
شعر مولودی ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام را در بالا خواندید. امیدواریم از این مطلب استفاده کامل برده باشید. گلچینی از اشعار مولودی روز تولد حضرت علی اکبر (ع) را برای شما دوستان عزیز در سایت سماتک قرار داده ایم در ادامه جزئیات بیشتر اشعار مولودی روز تولد حضرت علی اکبر (ع) را در سایت سماتک خواهید خواند با ما همراه باشید .
♦ ♦ ♦
فدای روی مَهَت ای دلربای همه
وَ اِن یکاد خوانَدَت یوسف فاطمه
اللهم صلّ علی علي بن الحسین…
چونکه گل امّ البنین با تو شد روبرو
صورت زیبای تو شد بوسه گاه عمو
اللهم صلّ علی علي بن الحسین…
جلوه ی مولایی تو مصحف هدایت
لاله ی لیلا و حسین جان ما فدایت
اللهم صلّ علی علي بن الحسین…
ز شدّت مِهر تو ای ماه عالَم آرا
قبله قلب عاشقان گشته پایینِ پا
اللهم صلّ علی علي بن الحسین…
ما را دعا کن تا شویم بنده ی خدایی
همقدمِ با شهدا،کرببلایی
اللهم صلّ علی علي بن الحسین…
♦ ♦ ♦
دل گرفته بونه شب شب جوونه
مرغ دل می خونه وبهار بارونه
عاشقا پیچیده بوی گل لیلا
دوبـاره مـیـون کـویر دلها
می باره می باره می باره باز گلاب ناب قمصری
قلبـمون قلبـمون قلبمون بـاز شـده علی اکبری
شادن رو زمینو آسمونوکهکشونوعرش خداوند
تو دشت مجــونـو خرا سـونـو روی دمـاوند
احمدی جماله
احمدی مثاله
احمدی خصاله و محمدی تبار
ستاره می ریزه حضرت حیدر
روی قـدمـای عـلـی اکـبـر
عاشقا عاشقا عاشقا شد شب حیدرکربلا
اومـده اومـده اومـده تا بشه موذن خدا
قد قامت الصلا آی عاشقا کرببلا قبله دلهاست
سجـاده دعـا روبـه خـدا عـیـدی بـا زهـراست
کربلا سرشتم
کربلا بهشتم
کربلا نوشتم وکبوتری شدم
کبوتر دل من شده بی تاب
تاکه بـره پـایین پـای ارباب
رویاهام رویاهام رویاهام رنگ و بوی کربلا داره
کربلا کربلا کربلا عـمـریه تـو دلـهـا جا داره
امشب کبوترم تا بپرم سوی حرم دل تو دلم نیست
مسـتـه بـوی حرم در به درم دسـت خـودم نیست
♦ ♦ ♦ ♦
دلربا و مهر و مهتابم خوش آمد
وَ قرار دل بی تابم خوش آمد
پسر اول اربابم خوش آمد
اشبه النّاس پیمبر
آیه ی سوره ی کوثر
سیدی یا علی اکبر
نور چشم عالمین یا علی جان علی جان علی جان
به همه نور دو عین یا علی جان علی جان علی جان
گل لیلا و حسین یا علی جان علی جان علی جان
گل لیلا و حسین یا علی جان علی جان علی جان…
چهره ات تجلی هیبت مولاست
چشم تو مصحف نور امّ لیلاست
بوسه ی پدر به رخسار تو زیباست
هستیِ خون خدایی
نور و قدر و هل اتایی
سَرور اهل ولایی
مظهر صبر و وفا یا علی جان علی جان علی جان
غرقِ در ذات خدا یا علی جان علی جان علی جان
لاله ی کرببلا یا علی جان علی جان علی جان
گل لیلا و حسین یا علی جان علی جان علی جان
سیره ی تو یکسره خیر و سعادت
راه تو مسیر ذکر است و عبادت
از ازل بوده ای عاشق شهادت
کعبه ای و زمزمی تو
دلبری مکرّمی تو
آبروی عالمی تو
جان و جانان حسین یا علی جان علی جان علی جان
روح و ریحان حسین یا علی جان علی جان علی جان
بهتر از جان حسین یا علی جان علی جان علی جان
گل لیلا و حسین یا علی جان علی جان علی جان
ولادت حضرت علی اکبر مبارک.