شعر ولادت امام رضا علیه السلام هشتمین اختر تابناک امام و ولایت به مناسب روز تولد ایشان در این نوشتار از سایت سماتک تهیه و تنظیم شده است. زیباترین متن شعر ولادت امام رضا علیه السلام به همراه دوبیتی زیبا در وصف میلاد حضرت رضا (ع) برای شما عزیزان و سروران گرامی آماده شده است. اگر به دنبال متن شعر و سرود ولادت امام رضا ع هستید و یا می خواهید در روز تولد حضرت بهترین شعر درباره ولادت امام رضا را آماده کنید، ما در این پست تمام سعی و کوشش خود را به کار برده ایم تا بتوانیم جدیدترین متن شعر و مدح ولادت امام رضا را برای شما کاربر محترم منتشر کنیم.
ذیقعده شد و یازدهم ماه آمد
گویی که دوباره یوسف از چاه آمد
حق داد امام هفتمین را قمری
بر دست گرفت نجمه زیبا پسری
از سوی پدر پسر علی نام گرفت
شکرانه حق بگفت وآرام گرفت
بر شیعه امام هشتمین آمده است
بر آل علی عالم دین آمده است
از سوی خدا لقب “رضا” گشت بر او
زیرا که رضای حق، نما گشت در او
من شیعه ی اویم ورضا مولایم
من بنده اویم ورضا آقایم
تنگ است دلم برای طوف حرمش
لب تشنه ی قطره ای زلطف وکرمش
ای کاش شود کنار مرقد بروم
در روز تولدش به مشهد بروم
بر خیل عظیم زائرش یار شوم
از بهر شفا زار وبیمار شوم
دستی بزنم به پنجره فولادش
تبریک بگویم به همه میلادش
ای شاه خراسان مددی یاری کن
از بهر اجابت دعا کاری کن
تو ولی خدای منانی
تو به کل وجود سلطانی
تو کلام خدا به نطق کلیم
تو به درد مسیح درمانی
بس که آقا و مهربان استی
ضامن آهوی بیابانی
ما همه قطرهایم و تو دریا
ما همه تشنه و تو بارانی
به خدا ای چراغ و چشم نبی
که تو چشم و چراغ ایرانی
هر دلی برتو یک خراسان است
گرچه خود در دل خراسانی
کس نداند غریب طوس تو را
که تو خود ضامن غریبانی
من به کویت پناه آوردم
عـوض گـل، گناه آوردم
سیدی هر چه بودم و هستم
به ضریح تو دست دل بستم
تو رئوفی و من زمینخورده
تو بلندی و من همه پستم
بس که بگرفتهاید تحویلم
فکر کردم که از شما هستم
عهد بستم دگر گنه نکنم
باز هم عهد خویش بشکستم
عوض آنکه دست رد بزنی
باز بگرفتی از کرم دستم
روز اول اجازهام دادید
بر شما خانواده پیوستم
آتش ار سوزدم نمیفهمم
بس که از کوثر تو سرمستم
نگـذاری برنـد در نـارم
به همه گفتهام رضا دارم
ای ملایک کبوتر حرمت
چشم آدم به گندم کرمت
نه خراسان فقط،که ملک خداست
عالمی زیر سایۀ علمت
تو مسیحای آل فاطمهای
که مسیحا دمد ز فیض دمت
حرم قدس کبریا گردید
به خراسان رسید تا قدمت
قاتلت را نمیکنی نومید
به جوادت اگر دهد قسمت
همۀ زندگانیام این است
که دهم جان به گوشۀ حرمت
هم ملک زائر تو، هم انسان
هم عرب سائلند، هم عجمت
هر که یک بار بر تو آرد رو
تو سه نوبت کنی زیارت او
باز در عرش خدا ولوله برپاشده است
دري از عرش به سمت دل ما واشده است
ازدحام است در بيت امام هفتم
جن و انس و ملك آنجاست چه غوغا شده است
همگي با دلتان راهي آنجابشويد
همه تبريك بگوييد كه بابا شده است
آنكه عالم همگي محو جمالش هستند
به رخ گل پسرش محو تماشا شده است
آمده آنكه نوشتند شبيه زهرا
پاره جان و تن حضرت طاها شده است
پسر حضرت موسي به جهان آمده و
پاركابش همه جا حضرت عيسي شده است
السلام اي همه جا حضرت خورشيد شده
روز ميلاد تو در هر دو جهان عيد شده
با تو هر روز خراسان به خودش مي بالد
نه خراسان همه ايران به خودش مي بالد
نه خراسان و نه ايران به خداوند قسم
همه عالم امكان به خودش مي بالد
چونكه روي لب تو لحظه به لحظه جاريست
ثانيه ثانيه قرآن به خودش مي بالد
منتسب بر تو شده گنبد و ايوان طلا
اين شده گنبد تابان به خودش مي بالد
من قسم مي خورم اين واژه برازنده توست
با شما واژه سلطان به خودش مي بالد
چونكه درگوشه ايوان تو جا خوش كرده
برسرخوان تو مهمان به خودش مي بالد
يوسفان در دو سرا محو رخ ماه تو اند
پادشاهان جهان بنده درگاه تو اند
سجده در گوشه ايوان طلايي عشق است
نوكري بر سركوي تو خدايي عشق است
هر كسي عاشق پابوسي ليلاي خود است
در دم مرگ كنارم تو بيايي عشق است
ضامن آهوي صحرا شدنت جاي خودش
اينكه در روز جزا ضامن مايي عشق است
تا ابد قبله نماي دل من سمت شماست
اينكه در كشور ما قبله نمايي عشق است
همه عرش و زمين را به گدايي بدهند
باز مي گويد از اين خانه گدايي عشق است
كعبه و كرب و بلا هر يكشان عرش خداست
اينكه هم كعبه و هم كرببلايي عشق است
اي كه در كشور ما عرش معلا داري
آنچه خوبان همه دارند تو يكجا داري
اي كه در چهره خود شمس منور داري
در شجرنامه خود نام پيمبر داري
نوه صادقي و ذريه شيرخدا
خوش به حال تو كه چون فاطمه مادر داري
فرصت جنگ نشد تا كه بفهمند همه
تو به بازوي خودت قدرت حيدر داري
همه در صحن تو مشغول به کاري هستند
چقدر دور وبرت خادم ونوكر داري
چه بزرگان كه ميان حرمت خاك شدند
توخودت ماهي و دور و برت اختر داري
با جوادت برو در سوريه زينب تنهاست
تو حسين ابن علي هستي و اكبرداري
تيغ بردار و پناه حرم زينب شو
ماسپاهيم و تو صاحب علم زينب شو
تو خودت بر سر دوشت علمش را داری
در دلت روضه ی آن قد خمش را داری
گرچه در کشور ما از حرم او دوری
از همین دور هوای حرمش راداری
بارها سوریه رفتی به طواف حرمش
حتم دارم که غبار قدمش را داری
بار آخر که رسیدم حرمت، محزون بود
به گمانم که تو در سینه غمش راداری
بکش آهی که پلیدان همگی دق بکنند
مطمئنم که تو در سینه دمش را داری
بنویس عمه من خود سپرمولا بود
بنویس از ته دل، تو قلمش راداری
بنویس عمه ما مثل دری در صدف است
هر که توهین بکند با خود مولا طرف است
دل با صفا شد،شب جشن رضا شد
حاجت قلب کلّ عاشقا روا شد
ارض و سماوات،پر از نور خدا شد
حاجت قلب کلّ عاشقا روا شد
بوسیده بابا صورت تمام بود و هست خود،جانم جانم
حضرت نجمه دسته گل گرفته روی دست خود،جانم جانم
مولا مولا علی بن موسی…
مظهر سبحان،بهار عشق و ایمان
ای پسر حیدر و زهرا یا رضا جان
حاجتمان است،فدای تو کنیم جان
ای پسر حیدر و زهرا یا رضا جان
از قدمَت جان و دل ما همه با صفا شده،مولا مولا
پر از شمیمِ رحمت و رایحه ی خدا شده،مولا مولا
مولا مولا علی بن موسی…
همیشه هر جا،خوبه با شما باشیم
آرزو داریم عرفه کربلا باشیم
مثل شهیدا،به راه خدا باشیم
آرزو داریم عرفه کربلا باشیم
دعا کن آقا که ما هم فداییِ مکتب بشیم،ان شاءالله
همسُفره ی مدافعان حرم زینب بشیم،ان شاءالله
مولا مولا علی بن موسی..
لیلة میلاد مسعود ولیّ حق رضاست
پارة جسم نبی چشم و چراغ مرتضاست
عالم آل رسول و زاده پاک بتول
رهبر ملک قدر فرماندة جیش قضاست
قبله هفتم که پیش بارگاه رفعتش
آسمان با وسعت بیانتها، تحت الشعاست
نجمه زاده آفتابی را به هنگام سحر
کافتاب بامدادان ذرّه او را گداست
قرص خورشید است این خورشید روی سرمدی
ماه تابان است این، ماه که ماه مصطفی است
شمس پیش شمس حسنش گاه مغرب گوشه گیر
ماه از شرم رخش، هر صبحدم در انزواست
موسی عمران بگردان روی از طور و ببین
کانچه نادیدی عیان در خانة موسای ماست
گر خدا خوانم و را در مرتبت کفر است کفر
ور جدا گویم خطا گفتم خطا گفتم خطاست
عقل مدحش را کند، یا وهم وصفش آورد
کان حقیری ناتوان و این فقیری بینواست
کنت نورالله شنیدی؟ این فروغ سرمدی است
نحن وجهالله خواندی؟ این جمال کبریاست
از کجا جوئی دوا؟ خاکش بود داروی درد
وز که میخواهی شفا؟ درگاه او دار الشّفاست
گِرد کویش بر مشامم خوشتر از بوی بهشت
آب جویش در مذاقم بهتر از آب بقاست
جز خدا هر کس بگوید وصف او را نادرست
جز نبی هرکس بخواند مدح او را، نابجاست
من ز خجلت آستین در کوی او دارم به رخ
کآستان او زیرتگاه خیل انبیاست
مرقد او کعبه جان و طوافش کار دل
صحن پاکش مروه و ایوان زرّینش صفاست
با وجود آنکه کس قدر ورا نشناخته
هم گدا با او هم او با هر گدایش آشناست
دل به رویش داده یوسف بسکه رویش دلفروز
جان ز بویش جسته عیسی بسکه رویش جانفراست
بوی عطر خلد، ارزانی برای اهل خلد
من مشامم را صفا از خاک زوّار رضاست
ناز دارد شهر نیشابور بر باغ بهشت
ز آنکه خاکش جای پای ناقة آن مقتداست
عقد گوهر ریخته، جاری نمودی از دولب
آن حدیثی را که بین شیعه زنجیر طلاست
کی بود خوفش ز مأمون چون بود باکش ز خصم
آنکه نقش شیرهای پرده را فرمانرواست
منجی خلق دو عالم در دو عالم اوست او
ضامن آهو، گرش تنها بخوانی، نارواست
درد اگر داری برو از خاک او درمان بگیر
مشکل ار داری بیا آری رضا مشکل گشاست
دست شرق و غرب از این سرزمین پیوسته دور
ز آنکه ایران را بدین فرزند زهرا اتّکاست
سرزمین اهلبیت است این زمین و اهل آن
تا رضا دارد، به تهدید عدو بی اعتناست
هر اَبَر قدرت، در اینجا پای مال آید چو مور
هر ستم گستر، بسان دانه زیر آسیاست
قدسیان رو بند خاک هر که اینجا زائر است
عرشیان گویند آمین هر که را اینجا دعاست
طوف قبرش کن که در محشر مقام زائرش
فوق زوّار حسین ابن علی در کربلاست
سر بخاکش مه که در میزان و در حشر و صراط
زائر خود را رهائی بخش از خوف جزاست
بشنو از موسای کاظم این روایت را که گفت
زائر قبر رضا در عرش زوّار خداست
ناز تا صبح جزا بر سفره مریم کند
هر که را در کاسه از مهمانسرای او غذاست
بر فراز قبّهاش دارد لوائی سبز رنگ
شیعه تا صبح قیامت زنده زیر این لواست
گربه عالم بنگری هر کشوری را مرکزی است
مرکز ایران اسلامی، خراسان رضاست
ای که موسایت ثناخوان گشته در مصر وجود
وی که عیسایت بچرخ چارمین مدحت سراست
ای که ذکر آشنایت، ناامیدان را امید
وی که نام دلربایت، بی نوایان را نواست
کیستم من؟ تا که در کوی تو گردم ملتجی
اولیاءالله را سوی تو روی التجاست
من نمیگویم خدائی لیک گویم چون خدا
نعمتت بی ابتدا و رحمتت بی انتهاست
بر فقیر اعطا نمودی پیشتر از آنچه خواست
بر گدا انفاق کردی بیشتر از آنچه خواست
من نه مدحت را از آن گفتم که دانستم کهای
بل از آن گفتم که جز مدح تو را گفتن خطاست
تشنهای بودم که از آب بقا گفتم سخن
چون تو خضر رحمتی در بیت بیتم رهنماست
آنکه سائل را نراند از سر کویش توئی
و اینکه گردیده گدایت «میثم» بی دست و پاست
فخر بر رضوان کند زیرا در این کو، ملتجی است
ناز بر شاهان فروشد ز آنکه بر این در، گداست
مدینه باز چراغونی شد
هوای چشام چه بارونی شد
سر زد از آسمون ماه من
دل عاشقا چه طوفانی شد
نگارم امشب به دنیا اومد
به مجنون گوئید که لیلا اومد
همه پشتو پناهم از در اومد
دل شیداییم را دلبر اومد
رئوف اهلبیت مصطفی شد
به دست جرعهنوشان ساغر اومد
دوباره باز دلم شیدا شد
توی سینهام ببین غوغا شد
ندا پیچیده در این عالم
ضامن آهوی این صحرا شد
دلم گردیده در این عالم گم
ز نجمه آومد امام هشتم
خزان دل شده امشب بهاران
غم هجران من آومد به پایان
علیموسیالرضا شاهخراسان
دل ناشاد ما را شادگردان
صبح که میشه دل مدهوشم
به هوای تو می مینوشم
صدای نقارهخونهت هستش
آقاجون همیشه توی گوشم
تو رو دوست دارم نگار یکتا
روم با عشقت میونه صحرا
الا لیلای لیلای دل من
میان موجها تو ساحل من
خزان گردیده باغم باغبانا
تویی تنها تمام حاصل من
مژده ای اهل وِلا نور خدا گشته پدید
هشتمینِ حجتِ حق آن شهِ فرزانه رسید
هم نبی صورت و حیدر صفت است این مهِ ناب
هر که دیدش دل از این خانه و کاشانه برید
بهرِ مولایِ جهان بابِ حوائج زِ وفا
پسری همچو رضا داده خداوندِ حمید
شبِ میلادِ رضا باده ز میخانه رسد
باید امشب همه دم باده ز پیمانه چشید
خنده بر لب بزند موسیِ جعفر همه دم
تا که با یک نظرش آن مهِ دُردانه بِــدید
مهِ ذیقعده شد و ماهِ خدا گشته عیان
همه تبریک بگویید که عید آمده عید
هر که باشد به دلش مهر رضا شاهِ کرم
شک نکن روز جزا می شود همواره سعید
میشود بیتِ خدا تا به ابد از ســرِ عشق
دلِ هر کس که به یادش دمی الساعه تپید
من کجا مدحِ شما ای شهِ فرزانه کجا
مدحتان کرده خداوند ، به قرآنِ مجید
آرزویم همه این است که در روز جزا
بشوم مثلِ غلامان شما نامه سپید
راستی بهرِ (بداغی) چه خوش است ای صنما
که شود در رهتان نوکرِدلداده شهید
گل می بارد گل می بارد عطر گل توحید آمد
نقاره ها نقاره ها مژده دهند خورشید آمد
تو نور طاهایی یا ابالحسن
کعبه ی دلهایی یا ابالحسن
حج فقرایی یا ابالحسن
الله اکبر الله اکبر
آمد رضای آل پیمبر
ای حرمت ای حرمت باب نجات کائنات
السلام علیک یا نور الله فی ظلمات
حرمت پناهم یا ابالحسن
در دو دنیا شاهم یا ابالحسن
عشقت را می خواهم یا ابالحسن
الله اکبر الله اکبر
آمد رضای آل پیمبر
ای که دیدار زائر را سه دفعه می کنی تکرار
کن قسمت این کمترین زیارت خود را بسیار
ای نامت گفتگو یا ابالحسن
مظهر ” الاهو” یا ابالحسن
یا ضامن آهو یا ابالحسن
الله اکبر الله اکبر
آمد رضای آل پیمبر
اومدی و دو عالَمه مسرور
میخونیم عاشقونه و دلشاد
با شهیدا میگیم همه با هم
آقا میلاد تو مبارکباد
مِهر تو سرشته در آب و گِلم ما
جانم امام رضا ذکر دل ما
ابالحسن مددی علی بن موسی الرّضا یا سیدی یا سیدی
ریزه خور های سفره ی لطفت
پادشاه عالم امکانن
همه خوبا به ذکرِ یا سلطان
سائل درگه خراسانن
ما ریزه خور توایم الحمدلله
هستیم عبدِ کریم الحمدلله
ابالحسن مددی علی بن موسی الرّضا یا سیدی یا سیدی
به دمِ من نوای تو آقا
همه هستم فدای تو آقا
کودکِ دل آرزوشه گم شه
توی صحن و سرای تو آقا
دوست دارم تا ابد پیشت بمونم
مدح شمارو با خوبا بخونم
ابالحسن مددی علی بن موسی الرّضا یا سیدی یا سیدی
با نام رضا به سینه ها گل بزنید
با اشك به بارگاه او پل بزنید
فرمود كه هر زمان گرفتار شدید
بر دامن ما دست توسل بزنید
وارث ایوب و نوح و یونس است
با كبوترها تنها مونس است
دل به دیدار محمد می رسد
هر كه عاشق شد به مشهد می رسد
اولیا در بحر خون ناجی شدند
زائران مرقدش حاجی شدند
در خاطرم از تو اشتیاقی مانده
طرح حرم و صحن و رواقی مانده
ای ضامن دلهای غریبان اینجا
یك آهوی بی قرار باقی مانده
مرغ دلم می خونه نغمه عاشقونه
دلش می خواد همیشه تو حرمت بمونه
چه عطر دلفریبی چه بوی خوب سیبی
به قلب خسته من امام رضا طبیبی
از هر قبیله ای به تو امید بسته اند
نبود كسی كه چشم تو بر او نظر نكرد
شاهنشه غریب، امیر رئوف طوس
دل نیست، آنچه داغ تواش پر شرر نكرد
بر حال من به جان جوادت نگاه كن
فكری به حال این دل بی سرپناه كن
بر زائران پاك تو من غبطه می خورم
آقا ترحمی به من پر گناه كن
چـشـمـه هـاى خـروشان تو را مى شناسند
مـوج هـاى پـريشـان تـو را مى شنـاسند
پـرسش تـشنـگـى را تـو آبـى ، جوابـى
ريـگ هـاى بيابـان تـو را مى شنـاسـند
نام تو رخصت رويـش اسـت و طــراوت
زين سـبـب بـرگ و باران تو را مى شناسند
از نشـابـور بـر مـوجـى از ( لا ) گذشتى
اى كه امواج تـوفـان تـو را مى شنــاسـند
اينك اى خوب! فصـل غـريـبـى سـر آمـد
چـون تمـام غـريـبـان تـو را مى شنـاسند
كاش من هم عـبور تــو را ديــده بــودم
كـوچـه هـاى خـراسـان تو را مى شنـاسند
از انتهای ناله هام ، از پشت چشمای ترم
بغض گلوم داد می زنه : « من خونه زاد حرمم »
گنبد پر نور رضا ایستگاه اول ، آخره
تموم دنیا یه طرف ، پر زدن اینجا محشره
اینجا به جز كبوترا ملائكه پر می زنن
اینجا همه سائلن و حلقه رو بر در می زنن
صابخونه ی كریم ما ، آخر عشقه به خدا
مشهد مدینه اس،كربلاس،مشهد دمشقه به خدا
اینجا واسه زیارتهام اذن و اجازت می گیرم
با آب سقاخونه هاش غسل شهادت میگیرم
شكوه ایوون طلا وجودم رو تكون می ده
از كرمش امام رضا به ماها آب و دون می ده
وقتی پرای خسته ام رو به گنبد تو می كشم
انگار میرم به كربلا ، طعم غریبی می چشم
می خوام بگم ترانه هام وقف صفای حرمت
بیا بشین تو قلب من ، خونه فدای قدمت
تموم عشق من اینه كه ریزه خوار تو باشم
بین تموم عاشقات ، عاشق زار تو باشم
نبض رضا رضا رضا ، طپش طپش های دلم
دلم نمیاد كه بخوام از حرمت جایی برم
دهه ی دوم ذیقعده شروعش زیباست
زاد روز گلی از نسل علی(ع) وزهراست(س)
چشم دل بازکن وشهر مدینه بنگر
خانه ی حضرت کاظم طرب وجشن بپاست
عرشیان وهمه ی اهل زمین شادانند
بر لب جمله ی آنها فتبارک به نواست
بوسه ها نجمه زند بر سر وروی پسرش
پدرش خنده زنان شاکر درگاه خداست
آمده تا که شود جای نشین پدرش
او ولیعهد شه هفتم درگاه ولاست
سومین نام علی بین امامان باشد
حجت هشتم حق بر همه ی ارض وسماست
او پسندیده ی خالق بود و خلق ورسول
زین جهت نام شریفش مزین به رضاست
نقل از حضرت صادق شده در باره ی او
عالم آل رسولست و به دانش دریاست
ای خوشا موسم میلاد وکنار حرمش
حرمش غرق سرورست وبهشتی ماواست
ای خوشا گوش به نقاره سپردن آنگه
که طربناک به میلاد رضا غرق نواست
ای خوشا دیدن آن خیل عظیم زایر
که به لبهای همه بهر رضا ذکر ثناست
ای خوشا دیدن آن پنجره ی فولادش
دیدن زایر بیمار که دنبال شفاست
ای خوشا نوش زسرچشمه ی سقاخانه
جرعه ای آب که یادآوری آب بقاست
ای خوشا ولوله ی شادی عشاق رضا
که قلوب همگی از غم واندوه رهاست
ای خوشا روشنی چشم به انوار رخی
که پس پرده بود دیدن رویش رویاست
متن شعرهای زیبا به مناسبت سالروز ولادت حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام و دهه کرامت را در این مطلب خواندید. متن شعر ولادت امام رضا علیه السلام مناسب برای مراسم مولودی خوانی و سرود است.