HPV

متن ترانه های ابی | متن آهنگ های عاشقانه و معروف ابی

متن ترانه های ابی و متن اشعار آهنگ های ابی و متن بهترین ترانه های عاشقانه ابی و متن شعر آهنگ های معروف ابی خواننده را در این نوشتار تقدیم حضورتان خواهیم کرد. ترانه های ابی، ترکیبی از شعرهای عاشقانه و نغمه های دلنشین هستند. در این مقاله مجموعه ای از متن آهنگ های عاشقانه و غمگین ابی را تهیه و گردآوری کرده ایم. با ما همراه باشید.

متن ترانه قصه عشق ابی

شب به اون چشمات خواب نرسه
به تو میخوام مهتاب نرسه
بریم اونجا، اونجا که دیگه
به تو دست آفتاب نرسه

عاشقت بودن عشق منه
اینو قلبم فریاد میزنه
گریه ی مستی داره صدام
این صدای عاشق شدنه

قصه ی عشقت باز تو صدامه
یه شب مستی باز سر رامه
یه نفس بیشتر فاصلمون نیست
چه تب و تابی باز تو شبامه

تو که مهتابی تو شب من
تو که آوازی رو لب من
اومدی موندی شکل دعا
توی هر یارب یارب من

شب به اون چشمات خواب نرسه
به تو میخوام مهتاب نرسه
بریم اونجا، اونجا که دیگه
به تو دست آفتاب نرسه

شب به اون چشمات خواب نرسه
به تو میخوام مهتاب نرسه
بریم اونجا، اونجا که دیگه
به تو دست آفتاب نرسه

قصه ی عشقت باز تو صدامه
یه شب مستی باز سر رامه
یه نفس بیشتر فاصلمون نیست
چه تب و تابی باز تو شبامه

تو که مهتابی تو شب من
تو که آوازی رو لب من
اومدی موندی شکل دعا
توی هر یارب یارب من

شب به اون چشمات خواب نرسه
به تو میخوام مهتاب نرسه
بریم اونجا، اونجا که دیگه
به تو دست آفتاب نرسه

شب به اون چشمات خواب نرسه
به تو میخوام مهتاب نرسه
بریم اونجا، اونجا که دیگه
به تو دست آفتاب نرسه

متن ترانه های ابی 1

متن آهنگ ابی همین خوبه

همین خوبه که غیر تو همه از خاطرم میرن.
هنوز گاهی سراغت رو ازین دیوونه میگیرن.
به جز تو همه میدونند واست این مرد میمیره.
واسه همین جداییت رو کسی جدی نمیگیره.
به جز تو همه میدونند واست این مرد میمیره.
واسه همین جداییت رو کسی جدی نمیگیره.
همین خوبه همین خوبه …

همین خوبه که با اینکه چشاتو روی من بستی.
تو چند تا خاطره با من هنوزم مشترک هستی.
همین خوبه که آرومی و حس میکنی آزادی
که دست کم تو عکسامون هنوزم پیشم ایستادی.
واسه من کافیه اینکه تو از من خاطره داری
به یادشون که میافتی واسه من وقت میذاری.
همین خوبه همین خوبه …

همین خوبه که با اینکه سراغ از من نمیگیری
ولی تا حرف من میشه یه لحظه تو خودت میری
به جز تو همه میدونن واست این مرد میمیره
واسه همین جداییت رو کسی جدی نمیگیره
به جز تو همه میدونن واست این مرد میمیره
واسه همین جداییت رو کسی جدی نمیگیره
همین خوبه همین خوبه …

همین خوبه که با اینکه چشاتو روی من بستی
تو چند تا خاطره با من هنوزم مشترک هستی
همین خوبه که آرومی و حس میکنی آزادی
که دست کم تو عکسامون هنوزم پیشم ایستادی.
واسه من کافیه اینکه تو از من خاطره داری
به یادشون که میافتی واسه من وقت میذاری.
همین خوبه همین خوبه …

متن ترانه درخت ابی

توی تنهایی یک دشت بزرگ
که مثل غربت شب بی انتهاست
یه درخت تن سیاه سربلند
آخرین درخت سبز سرپاست

رو تنش زخمه ولی زخم تبر
نه یه قلب تیر خورده نه یه اسم
شاخه هاش پُر از پَر پرنده هاست
کندویِ پاکِ دخیله و طلسم

چه پرنده ها که تو جاده کوچ
مهمون سفره سبز اون شدن
چه مسافرا که زیر چتر اون
به تن خستگی شون تبر زدن

تا یه روز تو اومدی بی خستگی
با یه خورجین قدیمیِ قشنگ
با تو نه سبزه نه آینه بود نه آب
یه تبر بود با تو با اهرم سنگ

اون درخت سربلند پرغرور
که سرش داره به خورشید میرسه، منم منم
اون درخت تن سپرده به تبر
که واسه پرنده ها دلواپسه، منم منم

من صدایِ سبزِ خاکِ سربی ام
صدایی که خنجرش رو به خداست
صدایی که توی بهتِ شبِ دشت
نعره ای نیست ولی اوجِ یک صداست

رقص دست نرمت ای، تبر به دست
با هجوم تبر گشنه و سخت
آخرین تصویر تلخ بودنه
توی ذهنِ سبزِ آخرین درخت
حالا تو شمارش ثانیه هام
کوبه های بی امون تبره

تبری که دشمنِ همیشه
این درختِ محکم و تناوره
من به فکر خستگی های پٙر پرنده هام
تو بزن تبر بزن

من به فکرِ غربتِ مسافرام
آخرین ضربه رو محکم تر بزن
من به فکر خستگی های پٙر پرنده هام
تو بزن تبر بزن

من به فکرِ غربتِ مسافرام
آخرین ضربه رو محکم تر بزن
من به فکر خستگی های پٙر پرنده هام
تو بزن تبر بزن

من به فکرِ غربتِ مسافرام
آخرین ضربه رو محکم تر بزن
آخرین ضربه رو محکم تر بزن
آخرین ضربه رو محکم تر بزن
آخرین ضربه رو محکم تر بزن

🔥 داغ داغ
جملات ناب فلسفی به زبان انگلیسی با ترجمه فارسی
جملات ناب فلسفی به زبان انگلیسی با ترجمه فارسی

متن ترانه های ابی 2

متن آهنگ ابی از دست تو میرم (این آخرین باره)

از دست من میری، از دست تو میرم
تو زنده میمونی، منم که میمیرم
تو رفتی از پیشم، دنیامو غم برداشت
برداشت ما از عشق، باهم تفاوت داشت

این آخرین باره، من ازت می خوام، برگردی به خونه
این آخرین باره، من ازت می خوام، عاقل شی دیوونه
این آخرین باره، من ازت می خوام، برگردی به خونه
این آخرین باره، من ازت می خوام، عاقل شی دیوونه

اونقدر بزرگه، تنهایی این مرد
که حتی تو دریا، نمیشه غرقش کرد
من عاشقت هستم، اینو نمی فهمی
یه چیزو میدونم، که خیلی بیرحمی

همیشه می رفتی، هر لحظه هر ساعت
آغوش من هرگز، زندون نبود واست
هرچی بدی کردی، پای من بنویس
نتیجه این عشق، بازم مساوی نیست

این آخرین باره، من ازت می خوام، برگردی به خونه
این آخرین باره، من ازت می خوام، عاقل شی دیوونه
این آخرین باره، من ازت می خوام، برگردی به خونه
این آخرین باره، من ازت می خوام، عاقل شی دیوونه

متن ترانه خانوم گل ابی

خانم گل آی خانم گل برام سخته تحمل
قدم هات روی چشمام بیا به اینور پل
از این گوشه دنیا تا اون گوشه دنیا
چشام بسته برات پل خانم گل آی خانم گل
از اون روز که جدایی من رو به گریه انداخت
برات بارون چشمام پل رنگین کمون ساخت

خانم گل آی خانم گل برام سخته تحمل
قدمهات روی چشمام بیا به اینور پل

به یادت که می افتم می لرزه دل و دستم
هزار داد میزنم داد هنوز عاشقت هستم
یه روز تو باغ پائیز تو رو تکی دیدم
زدی ریشه تو قلبم تو رو به جون خریدم
من از خرابه دل برات گلخونه ساختم
بهارو با تو دیدم به بوی تو شناختم

خانم گل آی خانم گل برام سخته تحمل
قدمهات روی چشمام بیا به اینور پل

بهار وقتی بهاره که بوی تو داره
وگر نه مثل هرسال خزون انتظاره
دلم امیدواره اگر چه گله داره
که برگردی دوباره روزا رو می شماره
میدونم که تو امروز پشیمونتری از من
بیا که دیره فردا واسه به هم رسیدن

خانم گل آی خانم گل برام سخته تحمل
قدمهات روی چشمام بیا به اینور پل
از این گوشه دنیا تا اون گوشه دنیا
چشام بسته برات پل خانم گل آی خانم گل

خانم گل آی خانم گل برام سخته تحمل
قدمهات روی چشمام بیا به اینور پل
از این گوشه دنیا تا اون گوشه دنیا
چشام بسته برات پل خانم گل آی خانم گل

خانم گل آی خانم گل برام سخته تحمل
قدمهات روی چشمام بیا به اینور پل

متن ترانه های ابی 3

متن ترانه ابی شب زده

عزیز بومی ای هم قبیله رو اسب غربت چه خوش نشستی
تو این ولایت ای با اصالت تو مونده بودی تو هم شکستی
تشنه و مومن به تشنه موندن غروره اسم دیار ما بود
اون که سپردی به باد حسرته تمام دار و ندار ما بود
کدوم خزان خوش آواز تو رو صدا کرد ای عاشق
که پر کشیدی بی پروا به جستوجوی شقایق
کناره ما باش که محزان به انتظاره بهاریم
کناره ما باش که با هم خورشیدو بیرون بیاریم
هزار پرنده مثله تو عاشق گذشتن از شب به نیت روز
رفتن و رفتن صادق و ساده نیامدن باز اما تا امروز
خدا به همراه ای خسته از شب اما سفر نیست علاج این درد
راهی که رفتی رو به غروبه رو به سحر نیست شب زده برگرد
کدوم خزون خوش آواز تو رو صدا کرد ای عاشق
که پر کشیدی بی پروا به جست و جوی شقایق
کنار ما باش که محزون به انتظار بهاریم
کنار ما باش که با هم خورشیدو بیرون بیاریم
هزار پرنده مثل تو عاشق گذشتن از شب به نیت روز
رفتن و رفتن صادق و ساده نیامدن باز اما تا امروز
خدا به همراه ای خسته از شب اما سفر نیست علاجه این درد
راهی که رفتی رو به غروبه رو به سحر نیست شب زده برگرد

🔥 داغ داغ
اشعار مناجاتی و شعر زیبای وداع با ماه رمضان
اشعار مناجاتی و شعر زیبای وداع با ماه رمضان

متن ترانه ابی مست چشات

اون دو تا مست چشات
منو خوابم میکنه
ذره ذره اون نگات
داره آبم میکنه

اون دو تا مست چشات
منو خوابم میکنه
ذره ذره اون نگات
داره آبم میکنه

داره می میره دلم
واسه مخمل نگات
همه رنگی رو شناختم
من با اون رنگ چشات

همه رنگی رو شناختم
من با اون رنگ چشات
مثل یک رویای خوش
پا گرفتی تو شبام

از یه دنیای دیگه
قصه ها گفتی برام
هنوز از هرم تنت
داره می سوزه تنم

از تو سبزه زار شده
خاک خشک بدنم
دستای عاشق تو
منو از نو تازه ساخت

دل ناباور من
جز تو عشقی نشناخت
داره میمیره دلم
واسه مخمل نگات

همه رنگی رو شناختم
من با اون رنگ چشات
همه رنگی رو شناختم
من با اون رنگ چشات

متن ترانه ابی خالی

من
خالی از عاطفه و خشم
خالی از خویشی و غربت
گیج و مبهوت بین بودن و نبودن
عشق، آخرین همسفر من
مثل تو منو رها کرد
حالا دستام مونده و تنهایی من

ای دریغ از من
که بیخود مثل تو گم شدم
گم شدم تو ظلمت تن
ای دریغ از تو
که مثل عکس عشق
هنوزم داد میزنی تو آینه ی من

وای
گریه مون هیچ، خندمون هیچ
باخته و برنده مون هیچ
تنها آغوش تو مونده
غیر از اون هیچ

ای
ای مثل من تک و تنها
دستامو بگیر که عمر رفت
همه چی تویی، زمین و آسمون هیچ
در تو می بینم، همه بود و نبود
بیا پر کن منو ای خورشید دل سرد
بی تو میمیرم مثل قلب چراغ
نور تو بودی، کی منو از تو جدا کرد

متن ترانه ابی با تو

با تو این تن شکسته
داره کم کم جون میگیره
آخرین ذرات موندن
توی رگهام نمیمیره

با تو انگار تو بهشتم
با تو پرسعادتم من
دیگه از مرگ نمیترسم
عاشق شهامتم من

اگه رو حصیر بشینم
اگه هیچ نداشته باشم
با تو من مالک دنیام
با تو در نهایتم من

با تو انگار تو بهشتم
با تو پر سعادتم من
دیگه از مرگ نمیترسم
عاشق شهامتم من

با تو شاه ماهی دریا
بی تو مرگ موج تو ساحل
با تو شکل یک حماسه
بی تو یک کلام باطل

بی تو من هیچی نمیخوام
از این عمری که دو روزه
در اتاقم واسه قلبم
پیرهن عزا بدوزه

با تو انگار تو بهشتم
با تو پر سعادتم من
دیگه از مرگ نمیترسم
عاشق شهامتم من

با تو انگار تو بهشتم
با تو پر سعادتم من
دیگه از مرگ نمیترسم
عاشق شهامتم من

متن ترانه خاکستری ابی

روح بزرگوار من
دلگیرم از حجاب تو
شکل کدوم حقیقته
چهره ی بی نقاب تو
وقتی تن حقیرمو
به مسلخ تو می برم

مغلوب قلب من نشو
ستیزه کن با پیکرم
اسم منو از من بگیر
تشنه ی معنی منم

سنگینه بار تن برام
ببین چه خسته می شکنم، می شکنم
به انتظار فصل تو
تمام فصلها گذشت

چه یأس بی نهایتی
ندیم من بود
فصل بد خاکستری
تسلیم و بی صدا گذشت

چه قلب بی سخاوتی
حریم من بود
دژخیم بی رحم تنم
به فکر تاراج منه

روح بزرگوار من
لحظه ی معراج منه
فکر نجات من نباش
مرگ منو ترانه کن

هر شعرمو به پیکرم
رشته ی تازیانه کن
وقتی تن حقیرمو
به مسلخ تو می برم

مغلوب قلب من نشو
ستیزه کن با پیکرم
اسم منو از من بگیر
تشنه ی معنی منم
سنگینه بار تن برام
ببین چه خسته می شکنم، می شکنم

متن ترانه گریز ابی

به تو از تو می نویسم
به تو ای همیشه در یاد
ای همیشه از تو زنده
لحظه های رفته بر باد

وقتی که بن بست غربت
سایه سار قفسم بود
زیر رگبار مصیبت
بی کسی تنها کسم بود

وقتی از آزار پاییز
برگ و باغم گریه می کرد
قاصد چشم تو آمد
مژده روییدن آورد

به تو نامه می نویسم
ای عزیز رفته از دست
ای که خوشبختی پس از تو
گم شد و به قصه پیوست

ای همیشگی ترین عشق
در حضور حضرت تو
ای که می سوزم سراپا
تا ابد در حسرت تو

به تو نامه می نویسم
نامه ای نوشته بر باد
که به اسمت چو رسیدم
قلمم به گریه افتاد

ای تو یارم روزگارم
گفتنی ها با تو دارم
ای تو یارم
از گذشته یادگارم

به تو نامه می نویسم
ای عزیز رفته از دست
ای که خوشبختی پس از تو
گم شد و به قصه پیوست

در گریز ناگزیرم
گریه شد معنای لبخند
ما گذشتیم و شکستیم
پشت سر پل های پیوند

در عبور از مسلخ تن
عشق ما از ما فنا بود
باید از هم می گذشتیم
برتر از ما عشق ما بود

ای تو یارم روزگارم
گفتنی ها با تو دارم
ای تو یارم
از گذشته یادگارم

به تو نامه می نویسم
ای عزیز رفته از دست
ای که خوشبختی پس از تو
گم شد و به قصه پیوست

به تو نامه می نویسم
ای عزیز رفته از دست
ای که خوشبختی پس از تو
گم شد و به قصه پیوست

به تو نامه می نویسم
ای عزیز رفته از دست
ای که خوشبختی پس از تو
گم شد و به قصه پیوست

🔥 داغ داغ
جواد دریساوی آهنگساز و خواننده ایرانی + تصاویر
جواد دریساوی آهنگساز و خواننده ایرانی + تصاویر

متن ترانه برج ابی

زیر این گنبد نیلی، زیر این چرخ کبود
توی یک صحرای دور، یه برج پیر و کهنه بود
یه روزی زیر هجوم وحشی بارون و باد
از افق، کبوتری تا برج کهنه پر گشود

برج تنها سرپناه خستگی شد
مهربونیش مرهم شکستگی شد
اما این حادثه ی برج و کبوتر
قصه ی فاجعه ی دلبستگی شد

اول قصه مونو تو می دونی تو می دونستی
من نمی تونم برم، تو می تونی تو می تونستی

باد و بارون که تموم شد، اون پرنده پر کشید
التماس و اشتیاقو ته چشم برج ندید
عمر بارون عمر خوشبختی برج کهنه بود
بعد از اون حتی تو خوابم اون پرنده رو ندید

ای پرنده من، ای مسافر من
من همون پوسیده ی تنها نشینم
هجرت تو هر چه بود معراج تو بود
اما من اسیر مرداب زمینم

راز پروازو فقط تو می دونی تو می دونستی
من نمی تونم برم، تو می تونی تو می تونستی
آخر قصه مونو تو می دونی تو می دونستی
من نمی تونم برم، تو می تونی تو می تونستی

متن ترانه مداد رنگی ابی

روزا با تو زندگی رو
پر از قشنگی می بینم
شبا به یاد تو همه اش
خوابای رنگی می بینم
چشم تو رنگ عسل
توی چشم تو نگاه
مثل شاه بیت غزل
لب تو غنچه نیمه باز باغ
تن تو، آتیش سوزنده داغ
قد تو مثل سپیدار بلند
دل تو، نرم تر از صبح پرند
نرم تر از صبح پرند
نرم تر از صبح پرند

قرمزی لبای تو
تو هیچ مداد رنگی نیست
خودت تو آینه ها ببین
رنگ که به این قشنگی نیست
شاخه گل حیاط ما
به آب و رنگش می نازه
اما تو که خونه باشی
هی پیش تو رنگ می بازه

روزا با تو زندگی رو
پر از قشنگی می بینم
شبا به یاد تو همه اش
خوابای رنگی می بینم
چشم تو رنگ عسل
توی چشم تو نگاه
مثل شاه بیت غزل
لب تو غنچه نیمه باز باغ
تن تو، آتیش سوزنده داغ
قد تو مثل سپیدار بلند
دل تو، نرم تر از صبح پرند
نرم تر از صبح پرند
نرم تر از صبح پرند

قرمزی لبای تو
تو هیچ مداد رنگی نیست
خودت تو آینه ها ببین
رنگ که به این قشنگی نیست
شاخه گل حیاط ما
به آب و رنگش می نازه
اما تو که خونه باشی
هی پیش تو رنگ می بازه

متن آهنگ نگرانت میشم ابی

دستشو میگیری، نگرانت میشم
دور میشی، میری، نگرانت میشم
دستتو میگیره، دور میشه، میره
تو رو از دست دادن تلخه! نفس گیره

دستام یخ کردن، تو سرم آتیشه
وقتی از هم دورین، نگرانت میشه؟
هزار ساله که رفتی
من هنوز پشت شیشه م

موهات باد برده عطرش جامونده پیشم
حال و روزم خوب و خوش نیست
بی تو نا آرومم

به یادت که میفتم نگرانت میشم
نگرانت میشم؛ نازکی! رنجوری
توی ظاهر اما، یاغی و مغروری
چشمات میخندن، توی قاب چوبی
نگرانت هستم؛ رو به راهی؟ خوبی؟

هزار ساله که رفتی
من هنوز پشت شیشه م
موهات باد برده، عطرش جا مونده پیشم
حال و روزم خوب و خوش نیست
بی تو نا آرومم
به یادت که میفتم، نگرانت میشم

بگو این بار، به دلش پابندی؟
توی عکس تازه تو بازم میخندی؟
اونکه پیشش هستی، عشقم حالیشه؟
اگه باز عاشق شی نگرانت میشه؟

متن ترانه ابی محتاج

امروز که محتاج توام جای تو خالیست
فردا که می آیی به سراغم نفسی نیست
بر من نفسی نیست، نفسی نیست
در خانه کسی نیست
نکن امروز را فردا
بیا با ما که فردایی نمی ماند
که از تقدیر و فال ما
در این دنیا کسی چیزی نمی داند
تا آینه رفتم که بگیرم خبر از خود
دیدم که در آن آینه هم جز تو کسی نیست
من در پی خویشم به تو برمی خورم اما
در تو شده ام گم به من دسترسی نیست
نکن امروز را فردا
دلم افتاده زیر پا
بیا ای نازنین ای یار
دلم را از زمین بردار
در این دنیای وانفسا
تویی تنها، منم تنها
نکن امروز را فردا،
بیا با ما
بیا با ما
امروز که محتاج توام جای تو خالیست
فردا که می آیی به سراغم نفسی نیست
در این دنیای ناهموار
که می بارد به سر آوار
به حال خود مرا نگذار
رهایم کن از این تکرار
در این دنیای وانفسا
تویی تنها، منم تنها
نکن امروز را فردا،
بیا با ما
بیا با ما
امروز که محتاج توام جای تو خالیست
فردا که می آیی به سراغم نفسی نیست
آن کهنه درختم که تنم غرقه برف است
حیثت این باغ منم خار و خسی نیست

متن ترانه ابی جعبه جواهر

دلم مثلِ یه جعبه است جعبه ی پُر جواهر
خونه به رنگ یاقوت امّا خوشه به ظاهر
حیف که زد و شکست اش هرکی به دست اش افتاد، هرکی به دست اش افتاد
دلم مثلِ یه باغه باغ بهار نارنج
واسه تنای خسته یه جای خلوت و دنج
حیف که تو این زمونه عشقه که رفته از یاد، عشقه که رفته از یاد

شب تولد عشق دلم رو هدیه دادم
به اون که عاشقم کرد من و داد بر باد
هدیه رو وانکرده پس فرستاد، پس فرستاد، پس فرستاد
هدیه رو پس فرستاد

دلم مثلِ یه جعبه است جعبه ی پُر جواهر
خونه به رنگ یاقوت امّا خوشه به ظاهر
حیف که زد و شکست اش هرکی به دست اش افتاد، هرکی به دست اش افتاد
دلم مثلِ یه باغه باغ بهار نارنج
واسه تنای خسته یه جای خلوت و دنج
حیف که تو این زمونه عشقه که رفته از یاد، عشقه که رفته از یاد

شب تولد عشق دلم رو هدیه دادم
به اون که عاشقم کرد من و داد بر باد
هدیه رو وانکرده پس فرستاد، پس فرستاد، پس فرستاد
هدیه رو پس فرستاد

شب تولد عشق دلم رو هدیه دادم
به اون که عاشقم کرد من و داد بر باد
هدیه رو وانکرده پس فرستاد، پس فرستاد، پس فرستاد
هدیه رو پس فرستاد
پس فرستاد هدیه رو پس فرستاد پس فرستاد

🔥 داغ داغ
نوحه برای شهادت حضرت ابوالفضل
نوحه برای شهادت حضرت ابوالفضل

متن ترانه عادت ابی

توی راه عاشقی فرصت تردیدی نیست
میدونی تو قلب من نقطه تزویری نیست
گریه شبونه رو جز تو که تسکینی نیست
مثل این شکسته دل هیچ دل غمگینی نیست

تو چه دیدی که بریدی تو ز هم پاشیدی
تو چه بیهوده ز من رنجیدی
به چه جرمی چه گناهی تو منو سوزوندی
غم عالم به دلم کوبوندی

به تو نفرین دل عاشق دل زار
تو منو غرق خجالت کردی
من آزاده مغرورو ببین
تو چطو بنده عادت کردی

به تو نفرین دل عاشق دل زار
تو منو غرق خجالت کردی
من آزاده مغرورو ببین
تو چطو بنده عادت کردی

تو چه دیدی که بریدی تو ز هم پاشیدی
تو چه بیهوده ز من رنجیدی
به چه جرمی چه گناهی تو منو سوزوندی
غم عالم به دلم کوبوندی

توی راه عاشقی فرصت تردیدی نیست
میدونی تو قلب من نقطه تزویری نیست
گریه شبونه رو جز تو که تسکینی نیست
مثل این شکسته دل هیچ دل غمگینی نیست

تو چه دیدی که بریدی تو ز هم پاشیدی
تو چه بیهوده ز من رنجیدی
به چه جرمی چه گناهی تو منو سوزوندی
غم عالم به دلم کوبوندی

به تو نفرین دل عاشق دل زار
تو منو غرق خجالت کردی
من آزاده مغرورو ببین
تو چطو بنده عادت کردی

به تو نفرین دل عاشق دل زار
تو منو غرق خجالت کردی
من آزاده مغرورو ببین
تو چطو بنده عادت کردی

تو چه دیدی که بریدی تو ز هم پاشیدی
تو چه بیهوده ز من رنجیدی
به چه جرمی چه گناهی تو منو سوزوندی
غم عالم به دلم کوبوندی

به چه جرمی چه گناهی تو منو سوزوندی
غم عالم به دلم کوبوندی
به چه جرمی چه گناهی تو منو سوزوندی

متن ترانه ابی پیچک

حالا دیگه تو رو داشتن خیاله
دل اسیر آرزوهای محاله
غبار پشت شیشه میگه رفتی
ولی هنوز دلم باور نداره

حالا راه تو دوره
دل من چه صبوره
کاشکی بودی و می دیدی
زندگیم چه سوت و کوره

حالا راه تو دوره
دل من چه صبوره
کاشکی بودی و می دیدی
زندگیم چه سوت و کوره

آسمون از غم دوریت
حالا روز و شب می باره
دیگه تو ذهن خیا بون
منو تنها جا می ذاره
خاطره مثل یه پیچک
می پیچه رو تن خستم
دیگه حرفی که ندارم
دل به خلوت تو بستم
دل به خلوت تو بستم

حالا دیگه تو رو داشتن خیاله
دل اسیر آرزوهای محاله
غبار پشت شیشه میگه رفتی
ولی هنوز دلم باور نداره

حالا راه تو دوره
دل من چه صبوره
کاشکی بودی و می دیدی
زندگیم چه سوت و کوره

حالا راه تو دوره
دل من چه صبوره
کاشکی بودی و می دیدی
زندگیم چه سوت و کوره

آسمون از غم دوریت
حالا روز و شب می باره
دیگه تو ذهن خیابون
منو تنها جا می ذاره

خاطره مثل یه پیچک
می پیچه رو تن خستم
دیگه حرفی که ندارم
دل به خلوت تو بستم
دل به خلوت تو بستم
دل به خلوت تو بستم
دل به خلوت تو بستم
دل به خلوت تو بستم
دل به خلوت تو بستم

متن آهنگ ابی بیا کنارم (حریق سبز)

بیا کنارم سرو ناز بی تاب
بیا کنارم زیر طاق مهتاب
عطش ببازیم به نسیم دریا
غزل برقصیم تا طلوع فردا

بیا کنارم ساقه بهاره
رو فرش برگ و پولک ستاره
خمار شعرم می شکنه پیش تو
عجب شرابی نفس تو داره

گل بهارم، در انتظارم
حریق سبزی، بیا کنارم

تن حریرت جوی عطر جاری
صدای گرمت غیرت قناری
بذار بگیرم مثل تور دریا
تو رو در آغوش ماهی فراری

بیا کنارم سرو ناز بی تاب
بیا کنارم زیر طاق مهتاب
عطش ببازیم به نسیم دریا
غزل برقصیم تا طلوع فردا

گل بهارم، در انتظارم
حریق سبزی، بیا کنارم

اگه بدونن ابر و باد و بارون
چه دلنوازه این شب مهربون
هجوم می آرن روی چرت کوچه
صدای شهرو می برن آسمون

غروب گذشت و شب رسید به نیمه
تب تو می خواد گل سرخ هیمه
بگو بخوابن همه اهل دنیا
هنوز یک نیمه مونده از شب ما

گل بهارم، در انتظارم
حریق سبزی، بیا کنارم
گل بهارم، در انتظارم
حریق سبزی، بیا کنارم، بیا کنارم

متن اهنگ ابی پوست شیر

قلب تو قلب پرنده پوستت اما پوست شیر
زندون تن و رها کن ای پرنده پر بگیر
اون ور جنگل تن سبز پشت دشت سر به دامن
اون ور روزای تاریک پشت این شبای روشن
برای باور بودن جایی باید باشه شاید
برای لمس تن عشق کسی باید باشه باید
که سر خستگیاتو به روی سینه بگیره
برای دلواپسی هات واسه سادگیت بمیره
قلب تو قلب پرنده پوستت اما پوست شیر
زندون تن و رها کن ای پرنده پر بگیر
حرف تنهایی قدیمی اما تلخ و سینه سوزه
اولین و آخرین حرف حرف هر روز و هنوزه
تنهایی شاید یه راهه راهیه تا بی نهایت
قصه ی همیشه تکرار هجرت و هجرت و هجرت
اما تو این راه که همراه جز هجوم خار و خس نیست
کسی شاید باشه شاید کسی که دستاش قفس نیست
قلب تو قلب پرنده پوستت اما پوست شیر
زندون تن و رها کن ای پرنده پر بگیر

متن آهنگ قبله ابی

پشت دیوار شب یه راهی داره
که می ره یه راست در خونه ی ستاره
چهار قدم از ور دل ما که رد شی
می بینی ماه شب چارده داره
خورشید خانومو ابروشو برمی داره
خورشید خانومو ابروشو برمی داره

بیا بریم اونجا که شباش بوی تو باشه تو هواش
باد که میاد رد شه بره بریزه سرت ستاره هاش
بیا بریم اونجا که شباش بوی تو باشه تو هواش
باد که میاد رد شه بره بریزه سرت ستاره هاش

وقتی میای قشنگترین پیرهنتو تنت کن
تاج سر سروریتو سرت کن
چشماتو مست کن همه جا رو بشکن
الا دل ساده و عاشق من

قبله یعنی حلقه ی چشم مستت
ضریح اونه که دست بزنم به دستت
جای دخیل پامو ببند تو خونه ت
به جای مهر سرمو بزار رو شونه ت،
سرمو بزار رو شونه ت
سرمو بزار رو شونه ت
سرمو بزار رو شونه ت

بیا بریم اونجا که شباش بوی تو باشه تو هواش
باد که میاد رد شه بره بریزه سرت ستاره هاش
بیا بریم اونجا که شباش بوی تو باشه تو هواش
باد که میاد رد شه بره بریزه سرت ستاره هاش

وقتی میای قشنگترین پیرهنتو تنت کن
تاج سر سروریتو سرت کن
چشماتو مست کن همه جا رو بشکن
الا دل ساده و عاشق من

قبله یعنی حلقه ی چشم مستت
ذریح اونه که دست بزنم به دستت
جای دخیل پامو ببند تو خونه ت

متن ترانه غربت ابی

هیچ تنها و غریبی
طاقت غربت چشماتو نداره
هر چی دریا رو زمینه
قد چشمات نمیتونه
ابر بارونی بیاره
وقتی دلگیری و تنها
غربت تمام دنیا
ازدریچهٔ قشنگِ
چشم روشنت میباره
وقتی دلگیری و تنها
غربت تمامِ دنیا
از دریچهٔ قشنگِ
چشمِ روشنت میباره
نمیتونم غریبه باشم
تویِ آیینهٔ چشمات
تو بزار که من بسوزم
مثل شمعی توی شبهات
توی این غروب دلگیرِ جدایی
توی غربتی که همرنگ چشاته
همیشه غبارِ اندوه
روی گلبرگ لباتِ
حرفی داری روی لبهات
اگه آهِ سینه سوزِ
اگه حرفی از غریبی
اگه گرمایِ تموزِ
تو بگو به این شکسته
قصه های بی کسیتو
اضطراب و نگرانیت
حرفایِ دلواپسیتو
حرفای دلواپسیتو
نمیتونم غریبه باشم
توی آیینهٔ چشمات
تو بزار که من بسوزم
مثل شمعی توی شبهات
نمیتونم نمیتونم
نمیتونم نمیتونم

متن آهنگ ابی عطر تو

همین امشب فقط
امشب فقط هم بغض من باش
همین امشب فقط مثل خود عاشق شدن باش
در آوار همه آینه ها تکرار من باش
همین امشب کلید قفل این زندون تن باش

رو گلدون رفاقت
بریز عطر سخاوت
بپاش رنگ طراوت
ای جان جانان، ای درد و درمان
ای سخت و آسان، آغاز و پایان

ببار ای ابرکم بر من ببار و تازه تر شو
ببار و قطره قطره نم نمک آزاده تر شو
تو این باغ پر از برگ و پر از خواب ستاره
اگه پر میوه ای پر سایه ای افتاده تر شو

رو گلدون رفاقت
بریز عطر سخاوت
بپاش رنگ طراوت

ای جان جانان، ای درد و درمان
ای سخت و آسان، آغاز و پایان

امشب ببین که دست من عطر تو رو کم میاره
امشب همین ترانه هم نفس نفس دوست داره

صدا صدا صدای من
به وسعت یکی شدن
بیا بیا شکن شکن
بیا به جنگ تن به تن
بیا به جنگ تن به تن

ببار ای ابرکم بر من ببار و تازه تر شو
ببار و قطره قطره نم نمک آزاده تر شو
تو این باغ پر از برگ و پر از خواب ستاره
اگه پر میوه ای پر سایه ای افتاده تر شو

رو گلدون رفاقت
بریز عطر سخاوت
بپاش رنگ طراوت
ای جان جانان، ای درد و درمان
ای سخت و آسان، آغاز و پایان

دکمه بازگشت به بالا