روضه وفات حضرت زینب سلام الله علیها برای روز 15 رجب مصادف با سالروز شهادت حضرت زینب کبری به همراه اشعار مدح و متن روضه وفات حضرت زینب کبری سلام الله علیها را در سایت سماتک می خوانید اگر به دنبال اشعار و متن روضه سوزناک حضرت زینب س هستید با این نوشتار همراه ما باشید.
روضه خوانی در سالروز وفات حضرت زینب کبری سلام الله علیها ثواب زیادی دارد و به مناسبت فرا رسیدن سالروز وفات حضرت زینب کبری سایت سماتک زیباترین و بهترین آثار مداحی و متن روضه وفات حضرت زینب را برای شما همراهان همیشگی جمع آوری کرده است تا بتوانید با استفاده از آنها در مراسم روضه خوانی وفات حضرت زینب کبری نهایت استفاده معنوی را ببرید. حضرت زینب سلام الله علیها که خواهر امام حسن و حسین (ع) بودند به دلیل شخصیت والا و بزرگی که داشتند و به دلیل نقش اساسیشان در جریان عاشورا و کربلا همیشه یکی از شخصیتهای محبوب در میان شیعیان جهان بودهاند. جلسات روضه خوانی به مناسبت شهادت زینب کبری همیشه منور به نام این بانوی بزرگ بوده و بسیاری از مداحان اشعار مدح و متن روضه وفات حضرت زینب را می خوانند. در ادامه مجموعه بسیار سوزناک و غمگین از متن مداحی و روضه حضرت زینب کبری سلام الله علیها برای شما سروران گرامی قرار گرفته است.
♣ ♣ ♣
ستم ندیده کسی در جهان، مقابل زینب
نسوخت هیچ دلی در جهان، چنان دل زینب
نگشت شاد، دلش از غم زمانه، زمانی
ز آب غم بسرشتند، گوییا گِل زینب
فغان وآه از آن دم، که خصم دون به لب شط
برید سر زقفای حسین، مقابل زینب
فتاده دید چو در خاک، سرو قامت اکبر
قرار و صبر و تحمل، برون شد از دل زینب
میان لشگر اعدا به راه شام نبودی
به غیر معجر نیلی، به چهره، حایل زینب
به گرد ناقه او، کوفیان به عشرت و اما
سر حسین بسنان، پیش محمل زینب
نه آب بود و نه نانی، نه شمعی و نه چراغی
چو گشت کنج خرابه مقام و منزل زینب
چگونه شرح غمش را رقم کند، ید «جودی»
که جز خدا نه کس آگه زد درد و مشکل زینب
ما گرفتار بلای زینبیم
سبک: ولادتی
قالب: غزل
شاعر: ناشناس
منبع: بانک جامع اشعار مداحان
ما گرفتار بلای زینبیم
ما حسینی از عطای زینبیم
تا خدا بر ما عنایت میکند
ما گدای هر گدای زینبیم
بر گل نرگس قسم در روضهها
سائل مهر و وفای زینبیم
ما برای دین به سینه میزنیم
شیعیانِ درسهای زینبیم
سینه عریان حسین بی کفن
رخ کبودان عزای زینبیم
آخر مجلس به وقت شور عشق
سوی مقتل در قفای زینبیم
ما به وادی محبت از ازل
کربلایی، از دعای زینبیم
وقت دیدار اجل بعد از حسین
چشم، در راه لقای زینبیم
در جزا گر مادرش رخصت دهد
دست بر سینه به پای زینبیم
ای اختر فضائل و ای آسمان صبر
ای زینب ای به گلشن دین باغبان صبر
گر شد حسین تشنه جگر قهرمان عشق
نازم به همتت که توئی قهرمان صبر
گشتی تو سرفراز که در دشت کربلا
دادی چنانکه خواست خدا، امتحان صبر
در حیرتم که صبر تو را وصف چون کنم
کلک زبان بریده ندارد بیان صبر
توصیف صبر توست مگر آنچه حق نزول
فرموده در کتاب مقدس به شأن صبر
دوران زندگانی هر کس زمان اوست
دوران زندگیّ تو باشد زمان صبر
ای یادگار فاطمه تا روز رستخیز
عاجز به وصف صبر تو باشد زبان صبر
کردی تو صبر تا که ظفر یافتی به خصم
آری ظفر همیشه رود هم عنان صبر
«خسرو» به یاد صبر فراوانت اوفتد
در هر کجا که گفته شود داستان صبر
غم چهره نیلی غم کودک و سیلی
غم طعنه و دشنام غم سنگ لب بام
شده قاتل زینب، امون از دل زینب
میون همه دلها، امون از دل زینب
غم اون همه آزار بین کوچه و بازار
غم خنده دشمن سر هر کوی و برزن
شده قاتل زینب، امون از دل زینب
میون همه دلها، امون از دل زینب
غم کوچه و سیلی غم صورت نیلی
غم یاس خزونی غم قد کمونی
غم و غربت حاکی غم چادر خاکی
غم غسل شبونه غم بازو و شونه
غم حیدر خسته غم فرق شکسته
غم صورت گلگون غم طشت پراز خون
غم شبه پیمبر روی خونی اکبر
غم محسن دیگر غم غربت اصفر
غم دست بریده غم فرق دریده
غم پیکر عریان غم اون لب و دندان
غم و محنت و ناله غم مرگ سه ساله
شده قاتل زینب امون از دل زینب
میون همه دلها،امون از دل زینب
امون از دل زینب، امون از دل زینب
دلش دریای صدها کهکشان صبر
غمش طوفان صدها آسمان ابر
دو چشم از گریه همچون ابر خسته
ز دست صبر ِزینب، صبر خسته
صدایش رنگ و بویی آشنا داشت
طنین ِموج آیات خدا داشت
زبانش ذوالفقاری صیقلی بود
صدا، آیینه صوت علی بود
چه گوشی میکند باور شنیدن؟
خروشی این چنین مردانه از زن
به این پرسش نخواهد داد پاسخ
مگر اندیشه اهل تناسخ
حلول روح او، درجسم زینب
علی دیگری با اسم زینب
زنی عاشق، زنی اینگونه عاشق
زنی، پیغمبر ِقرآن ناطق
زنی، خون خدایی را پیامبر
زن و پیغمبری؟ الله اکبر
یک سال و نیم…
سبک: ولادتی
قالب: قصیده
شاعر: ناشناس
منبع: بانک جامع اشعار مداحان
یکسال و نیم بعد تو سالار تشنه لب
زینب به آب لب نزدای یار تشنه لب
یکسال و نیم بعد تو سوخت جان زینبت
شانه نخورده موی پریشان زینبت
یکسال و نیم گریه برای تو کرده ام
با عالمی که غرق عزای تو کرده ام
یکسال و نیم ناله زدم ای حسین من
یاد قدیم ناله زدم ای حسین من
یکسال و نیم خنده به زینب شده حرام
جز نام دوست نشنود از من کسی کلام
یکسال و نیم روضه گودال خوانده ام
از دست و پای زخمی اطفال خوانده ام
یکسال و نیم یاد گلوی تو بوده ام
وقت نماز محو وضوی تو بوده ام
یکسال و نیم یاد لبت از دلم نرفت
یاد نماز نیمه شبت از دلم نرفت
یکسال و نیم بعد تو سینه زدم حسین
آتش به جان اهل مدینه زدم حسین
یکسال و نیم بعد تو فریاد میزدم
در مسجد النبی ز دلم داد میزدم
یکسال و نیم با پدر خسته گفته ام
از محمل برهنه و کت بسته گفته ام
یکسال و نیم با حسن از کوفه گفته ام
یک کوچه نه از غم صد کوچه گفته ام
یکسال و نیم نیمه شب بهر مادرت
گفتم حکایت سم اسبان و پیکرت
یکسال و نیم بعد تو خوابم نبرده است
زینب طعام سیر پس از تو نخورده است
یکسال و نیم زینب تو بود و زمزمه
خجلت ز روی مادر سردار علقمه
یکسال و نیم ناله ام البنین حسین
میزد مرا کنار بقیع بر زمین حسین
یکسال و نیم پیرهنت اشک من گرفت
شیب الخضیب زخم تنت اشک من گرفت
یکسال و نیم فکر سرت روی نیزهها
یک لحظه هم نکرده برادر مرا رها
یکسال و نیم یاد سرت در میان طشت
از قلب پاره پاره خواهر جدا نگشت
یکسال و نیم زینب تو بود و اضطراب
یک خاطره است کشته مرا مجلس شراب
پس از حسین چگونه حیات داشته باشد؟
چگونه در دل طوفان ثبات داشته باشد؟
کسی که کرببلا رو به چشم دیده و مانده
گمان نمیکنم اصلا وفات داشته باشد
به وقت مرگ نه، حقش نبود زینب کبری
کنار خویش دو شاخه نبات داشته باشد؟
چه غم از اینکه کسی هم حرم نداشته باشد
کسی که معجزه در کائنات داشته باشد
قسم به عمه سادات میدهد همگی را
کسی که کار مهم با ذوات داشته باشد
دمشق جمع پریشان کربلا و بقیع است
اگر چه فاصله با این نقاط داشته باشد
وزیده پرچم ارباب رو به سوی دمشقش
به خواهرش همه جا التفات داشته باشد
رقیه تا که نخواهد از عمه مشک عمو را
مباد سوریه رود فرات داشته باشد
قسم به اشک رباب و قسم به گوش سه ساله
زیارت تو دوتا احتیاط داشته باشد
گفتم از کوه بگویم قدمم میلرزد
از تو دم میزنم اما قلمم میلرزد
هیبت نام تو یک عمر تکانم داده ست
رسم مردانگی ات راه نشانم داده ست
پی نبردیم به یکتایی نامت زینب
کار ما نیست شناسایی نامت زینب
من در ادراک شکوه تو سرم میسوزد
جبرئیلم همه بال و پرم میسوزد
من در اعماق خیالم… چه بگویم از تو
من در این مرحله لالم چه بگویم از تو
چه بگویم؟! به خدا از تو سرودن سخت است
هم علی بودن و هم فاطمه بودن سخت است
چه بگویم که خداوند روایتگر توست
تار و پود همه افلاک نخ معجر توست
روبروی تو که قرآن خدا وا میشد
لب آیات به تفسیر شما وا میشد
آمدی تا که فقط زینت مولا باشی
تا پس از فاطمه صدیقه صغری باشی
آمدی شمس و قمر پیش تو سو سو بزنند
تا که مردان جهان پیش تو زانو بزنند
چشم وا کردی و دنیای علی زیبا شد
باز تکرار همان سوره «اعطینا» شد
عشق عالم به تو از بوسه مکرر میگفت
به گمانم به تو آرام پیمبر میگفت:
بی تو دنیای من از شور و شرر خالی بود
جای تو زیر عبایم چقدر خالی بود
عمه سادات رفته ز دنیا
سبک: مرثیه
قالب: آهنگین
شاعر: حاج غلامرضا سازگار
منبع: مرآت ولایت ۳
شهادت زینب کبراست
صاحب عزا حضرت زهراست
عمه سادات رفته ز دنیا
واویلا واویلا
اشک فراقش به دو عین است
قاتل او داغ حسین است
عمه سادات رفته ز دنیا
واویلا واویلا
دارد به پیکرش نشانه
از ضربههای تازیانه
عمه سادات رفته ز دنیا
واویلا واویلا
امشب بوَد حضور مادر
دیدار خواهر و برادر
عمه سادات رفته ز دنیا
واویلا واویلا
امشب رقیه سه ساله
میآورد بر عمه، لاله
عمه سادات رفته ز دنیا
واویلا واویلا
ام البنین عباست امشب
آید به استقبال زینب
عمه سادات رفته ز دنیا
واویلا واویلا
چهارمین شمس امامت
یا سیدی سرت سلامت
عمه سادات رفته ز دنیا
واویلا واویلا
بانوی قد خمیده، رنج و بلا کشیده
مثلِ تو کس به عالم، جور و جفا ندیده
ای شعرِ تو شکسته، در حنجر و گلویم
ای درد تو هزار و، من از کدام گویم؟
ای بغضِ خسته تو، در سینه ام نهفته
شعرم ز غربتِ تو، جز اندکی نگفته
میسوزم، در آتشِ غمِ تو
اشکِ من، دارو و مرهمِ تو
ذکرِ لبِ تو والعصر، با شرحه شرحه آه!
خورشیدِ غم بر آید، همراهِ گریه با ماه
ای ابرِ آسمانت، هر شب بهانه دارد
در کنجِ غربت و غم، گل آشیانه دارد
مصداقِ آیههای، صبر و سکوتِ قرآن
از تو به آیه آیه، شد کربلا نمایان
آید سکوتِ سرد از، کرببلای عشق ات
آید صدای درد از، گلدسته دمشق ات
میسوزم، در آتشِ غمِ تو
اشکِ من، دارو و مرهمِ تو
ای مردم عالم فریاد از این غم
سبک: مرثیه
قالب: آهنگین
شاعر: حاج غلامرضا سازگار
منبع: مرآت ولایت ۳
در ماتم زینب همه جا گشته قیامت
یا حضرت سجاد سرت باد سلامت
ای مردم عالم فریاد از این غم
گردیده ز غم کرب و بلا شهر مدینه
خون میچکد از دیده گریان سکینه
ای مردم عالم فریاد از این غم
خاموش شده زمزمه روح فزایش
امشب شهدا دسته گل آرند برایش
ای مردم عالم فریاد از این غم
امشب به ملاقات هم آیند دو خسته
پیشانی بشکسته و پهلوی شکسته
ای مردم عالم فریاد از این غم
عباس شهیدای پسرِ ساقی کوثر
بر خواهر مظلومه خود آب بیاور
ای مردم عالم فریاد از این غم
امشب تو ز خون سر خودای علی اکبر
بر عمه مظلومه خود لاله بیاور
ای مردم عالم فریاد از این غم
آتش کشد از ناله سادات زبانه
کز کعب سنان بر تن او مانده نشان
ای مردم عالم فریاد از این غم
متن روضه سوزناک حضرت زینب
دیده آزاد مردان اشک بار زینب است
کوه صبرو استقامت بی قرار زینب است
در اسارت خلق را آزادگی آموخته
چون خدا در این اسیری پاسدار زینب است
باید از دخت علی کار علی را خواستن
لاجرم با خصم دین پیکار کار زینب است
مادرش آموزگار مکتب شرم وحیاست
فارق التحصیل دانشگاه مادر زینب است
آنکه با ایراد نطقی کاخ استبداد را
کرد ویران بر سر قوم ستمگر زینب است
آنکه داغ شش برادر را بدل هموار کرد
تابماند جاودان دین پیمبر زینب است
تازیانه خوردن و از دین حق کردن دفاع
فاطمه در این روش آموزگار زینب است
گر مدال فاطمه از میخ در بر سینه بود
خون پیشانی مدال افتخار زینب است
قلبها، جانها نفسها نطقها، اندیشهها
جملگی بایک نگه در اختیار زینب است
هست از درهای جنت یک درش باب الحسین
فاش میگویم کلید قفل آن در زینب است
زلف عفاف، رشته دامان زینب است
آیات صبر، پایه ایمان زینب است
ایثار و پاکدامنی و عزم و اقتدار
این چار، درسِ طفلِ دبستان زینب است
حبل المتینِ قافله سالار عاشقان
تا روز حشر، موی پریشان زینب است
گل زخمهای پیکر صد پاره حسین
آیات بیشماره قرآن زینب است
هر کس که پا نهد به عزا خانه حسین
بر او کرم کنید که مهمان زینب است
سرهای نوک نیزه همه دستههای گل
تنهای پاره پاره، گلستان زینب است
آن نیزهای که خصم به قلب حسین زد
زخمش هنوز بر دل سوزان زینب است
با یاد صبح یازدهم، صبح بی حسین
هر روز صبح، شام غریبان زینب است
وقتی که گفت با سپه کوفه «اُسکُتوا»
دیدند کائنات به فرمان زینب است
وقتی رقیه را به ره شام میزدند
دیدم حسین، دست به دامان زینب است
یاللعجب مگر که قیامت به پا شده
بر نیزه آفتاب درخشان زینب است
مه بر فراز چرخ چراغ خرابهها
خورشید نوک نیزه ثناخوان زینب است
روز جزا بهانه ما از برای عفو
خون حسین و دیده گریان زینب است
تا آفتاب بذل کند نور خویش را
«میثم» همیشه بنده احسان زینب است
زینب طلوع بود ولی ابتدا نداشت
زینب غروب بود ولی انتها نداشت
زینب رسول بود ولی مصطفی نشد
شهر نزول بود اگر چه حرا نداشت
زینب اگر نبود کسی فاطمی نبود
زینب اگر نبود کسی مرتضی نداشت
زینب اگر نبود حسینی نمیشدیم
زینب اگر نبود زمین کربلا نداشت
زینب هر آن چه گفت تماماً حسین بود
اصلاً به غیر نام حسین اعتنا نداشت
زینب اگر نبود مسلمان نداشتیم
باور کنید ذکر حسین جان نداشتیم
جایی پریده است که پیدا نمیشود
حتی عروج این همه بالا نمیشود
دیدند صبح آمده اما در آسمان
خورشید شهر فاطمه پیدا نمیشود
یا ایها الرسول چرا آفتاب صبح
در آسمان شهر تماشا نمیشود
فرمود: زینب آینه روی دخترم
آن که مقام بی حدش املا نمیشود
چون بی نقاب آمده بیرون حجره اش
امروز آفتاب هویدا نمیشود
حقش نبود کعبه نیلوفرش کنند
حقش نبود سر زده بی معجرش کنند
لبهاش تشنه بود ولی رود نیل بود
بالش شکسته بود ولی جبرئیل بود
زینب، فرشته، آینه، حوریه، عاطفه
از جنس خانواده ای از این قبیل بود
گودال هم که رفت فقط سر به زیر بود
شرمنده بود از اینکه قتیلش قلیل بود
کوچه به کوچه لشگر کوفه شکست خورد
از دست خانمی که تماماً اصیل بود
ویرانه کرد کاخ بلند یزید را
زینب تبر نداشت ولیکن خلیل بود
متن روضه وفات حضرت زینب
در این مجموعه سعی شده است بهترین آثار مداحی و متن روضه های غمگین و سوزناک وفات حضرت زینب برای شما عزیزان انتخاب شود اگر می خواهید روضه خوانی به مناسبت سالروز وفات حضرت زینب کبری سلام الله علیها برگزار کنید.