متن مداحی شهادت امام هادی (ع)

متن مداحی شهادت امام هادی (ع) برای مجالس عزاداری دهمین امام شیعیان را در این بخش از سایت سماتک تهیه و گردآوری کرده ایم.
متن مداحی شهادت امام هادی
ای جلوه ی حُسنِ جمال ایزدی
تو نور حیّ سرمدی
امامِ هادی سیّدی یا سیّدی
دعا کن آقا در مسیر بندگی
رها شوم از هر بدی
امامِ هادی سیّدی یا سیّدی
ابنُ الرّضا یوسف آلِ طاها
ای مرقدِ تو قبله گاهِ دلها
ما را بِخَر به حقّ نام زهرا، به حقّ مولا
امامِ هادی امامِ هادی…برای ما دلدادگانِ عشق تو
ذکرِ علی پرستش است
راه تو راه خیر و هم سعادت است
ای چارُمین علیِ معصومین سوگند
بر نامِ آسمانی ات
آرزوی سینه زنان شهادت است
دلهای ما خالی زِ درد و غم کن
ما را شَها عزیز و ارجمند کن
در راه دین مدافع حرم کن، غرق کرم کن
امامِ هادی امامِ هادی…ای نوه و نورِ دلِ امام رضا
به زهر کینه و جفا
پاره جگر شدی به شهر سامرا
به دست شَهوَت پیشگانِ دون صفت
وَ در غبارِ فتنه ها
پاره جگر شدی به شهر سامرا
برای تو ارض و سما بگرید
هم اِنّما هم هَل اتیٰ بگرید
شیر خدا با مصطفیٰ بگرید، زهرا بگرید
امامِ هادی امامِ هادی…
***
متن مداحی شهادت امام هادی محمود کریمی
ای کعبه دل کوی تو یا حضرت هادی
وی قبله جان روی تو یا حضرت هادیای چشم همه سوی تو یا حضرت هادی
ای خلق ثناگوی تو یا حضرت هادیآیینه اجلال نبی کیست تویی تو
چارم علی از آل نبی کیست تویی توتو اختر برج نبوی شمس هدایی
ماه علوی آینه حسن خداییفرمانده ملک قدر و جیش قضایی
آری تو علیّ ابن جواد ابن رضاییخوبان جهان نور هدایت ز تو دارند
ارواح رسل روح ولایت ز تو دارندتو جانی و در کالبد کلّ وجودی
تو وجه خدا آینه غیب و شهودیتو نیّت و تکبیر و قیامیّ و قعودی
تو رابطه خلق و خداوند و دودیاز فیض تو منّت به سر خلق نهادند
با مهر تو دادند به ما آنچه که دادندای گوهر توحید به درج دهن تو
روییده به هر سو گل وحی از چمن توانوار خدا در تو و حسن حسن تو
ما جامعه داریم ز فیض سخن توزین جامعه دل سوی تولای تو راهی است
هر جمله آن جلوه ای از وحی الهی استاز سامره خیزد به فلک نور حقایق
دل ها به طواف حرم قدس تو شایقمرهون تو روز و شب و ساعات و دقایق
روزی خود خوان کرمت جمله خلایقمدح تو ندای حق و جبریل منادی
نام تو علی کنیه زیبای تو هادیمن آبرو از خاک در سامره دارم
من خاطره ها از سفر سامره دارممن جلوۀ طور از شجر سامره دارم
من عشق دو قرص قمر سامره دارمهر جا که روم مرغ دلم در حرم توست
چشمم به تو و لطف و عطا و کرم توستتو حجّت حق خلق به تأیید تو بنده
توحید و نبوّت به تولاّی تو زندهجبریل به بام تو یکی مرغ پرنده
در بین قفس رام تو شیران درندهکردند چو بر ماه جمال تو نظاره
پروانه صفت دور تو گشتند همارهنور تو که از صبح ازل تافته در دل
خاموش نگردد به هزاران متوکّلهرگز نشو محو، حق از فتنه باطل
آری نرسد بار کج خصم به منزلقرآن همه را با سخن وحی دهد پند
هر چیز بود فانی جز وجه خداوندای جود تو همچون یم و افلاک حبابت
آوخ که رسید از ستم خصم عذابتگریم به تو و غصّه بیحدّ و حسابت
افسوس که بردند سوی بزم شرابتبرخیرگی خصم و به بی شرمی او اف
خاکم به دهن جام میت کرد تعارفتو آیه تطهیری و رجس از تو به دور است
دل جای خدا و دهنت چشمه نور استوای از متوکّل که چه بی شرم و جسور است
مست می و مست ستم و مست غرور استبا آن شرف و عزّت و اجلال معانی
می خواست که در محفل او شعر بخوانیخواندی دو سه بیتی که بهم ریخت سرورش
بر خاک فکندی زیر تخت غرورشگفتی سخن از آدمی و تنگی گورش
افتاد به تن لرزه بدان قدرت و زورشلرزید ولی در پی اظهار ندامت
می زد همه دم تیشه به طوبای امامتفریاد که زد زهر ستم شعله به جانت
افسوس که مسموم شدی چون پدرانتآوخ که ز تن رفت برون تاب و توانت
سوزد جگرم بر تو و غم های نهانت«میثم» که به دل سوز و به سر شور تو دارد
باشد که به خاک حرمت چهره گذارد
***
مداحی کودکانه در مورد شهادت امام هادی
قربان آقایی که بی منت عطا دارد
در روستا اندازه دنیا گدا دارد
دستی که آوردیم سویش پرشد و برگشت
یک دست هم در محضر خوبان صدا دارد
تا حضرت سید محمد دستگیر ماست
این دردهای لاعلاج ما دوا دارد
آنقدر قربانی برای نذر اوردند
حس میکنی دورو بر صحنش منا دارد
فیروزه ای رنگ است اما منشا نور است
خورشید هم از یمن این گنبد نما دارد
هر ناامیدی با امید ازین حرم رفته
به به چقدر این آستان حاجت فوری دارد
هرچند درهای حریمش سوخت درآتش
اما به دل داغی ز قبر مجتبی دارد
عالم بسوزد در غم آن قبر خاکی که
مهدی برایش شب به شب بزم عزا دارد
***
متن نوحه شهادت امام هادی
دلخون و مضطرم ؛ دارم از دنیا میرم
بی صدا می سوزم و ؛ بین غربت می میرم
سنگینه بغض غم، بسته راه هرنفس
مثل مرغی میزنم، بال و پر کنج قفس
خسته ام ای خدا – از شهر سامرا
میشوم آسان از این غصه ها
در موجی ازبلا- میزنم دست وپا
شعله زد بر جانم زهر جفا
واویلا واویلا ….با داغ روضه ی ؛ کوچه ناله میزنم
مثل جدم مرتضی، دست بسته بردنم
افتادم بین راه ؛ مثل زهرا مادرم
روی خاک کوچه ریخت، اشک چشمان ترم
شبانه آمدن – بین خانه ی من
مرا از سر سجاده بردن
اگرچه صبرم ربود- اما هرچه که بود
صورت همسرم نشد کبود
واویلا واویلا ….منکه دور از میهن ؛ مبتلا بر غربتم
دشمن بی رحم من ؛ کرده هتک حرمتم
بیست سال بی کسی ؛ دیده ام خیلی عذاب
مردم و زنده شدم ؛ من کجا بزم شراب ؟!!
جانم آمد به لب – سوختم درتاب و تب
یاد عمه ی مظلومه زینب
این کجا ان کجا ؟ – وای ازاین ماجرا
خیزران و سرو طشت طلا
یاحسین یا حسین …
حسین رحمانی
***
متن نوحه امام هادی سازگار
ای دهمین رهبر والا مقام
نجل محمد خلف نه امام
روح دعا، روح سجود و قیام
سایۀ لطفت به سر خاص و عام
مُهر تو امضای صلات و صیام
سیّدنا حضرت هادی سلام
آینة احمدی و مرتضی
واقف آینده ای و ما مضی
هادی راه قدری و قضا
نجل جواد استی و ابن الرضا
جدّ و پدر هر دو امام همام
سیّدنا حضرت هادی سلام
خازن جنت به سرایت فقیر
پیش جلالت متوکل حقیر
ملک دل اهل ولا را امیر
دل که نباشد به ولایت اسیر
نور الهی است بر آن دل حرام
سیّدنا حضرت هادی سلام
ای ز کرامت شده غمخوار من
اشک تو در چشم گهربار من
نام تو و ذکر تو گفتار من
سامرۀ توست دل زار من
ای حرم دل ز تو بیت الحرام
سیّدنا حضرت هادی سلام
ای غمت از جور عدو بی حساب
ای جگر شیعه برایت کباب
دیده مدام از متوکل عذاب
از چه تو را برد به بزم شراب
خوب گرفتند ز تو احترام
سیّدنا حضرت هادی سلام
خون عوض اشک فشانم همه
نیست به سوز جگرم خاتمه
ناله شده بر لب من زمزمه
بزم شراب و پسر فاطمه
سوزد از این غم جگرم صبح و شام
سیّدنا حضرت هادی سلام
حیف که ای بضعۀ پاک جواد
خصم ستم پیشه تو را زهر داد
داغ تو را بر دل عالم نهاد
دور تو کم بود و مصائب زیاد
عمر تو با خون جگر شد تمام
سیّدنا حضرت هادی سلام
سینه ز سوز مِحَن ات سوخت سوخت
شمع صفت جان و تنت سوخت سوخت
شیعه به هر انجمنت سوخت سوخت
آه که قلب حسنت سوخت سوخت
اشک فشاند ز فراقت مدام
سیّدنا حضرت هادی سلام
حیف که شد صحن و سرایت خراب
زائر قبر تو شده آفتاب
غربت تو کرده دلم را کباب
خون چکد از دیده به جای گلاب
سوخت از این غم جگر خاص و عام
سیّدنا حضرت هادی سلام