15 انشا شب یلدا برای کلاس اول تا یازدهم
انشا شب یلدا برای دانش آموزان ابتدایی و دبیرستان یکی از موضوعات جذاب و شیرینی است که با نزدیک شدن به این شب زیبا، در مدارس بسیار مطرح می شود. شب یلدا به عنوان بلندترین شب سال فرصتی برای یادگیری آداب و رسوم کهن ایرانیان و لذت بردن از دورهمی های خانوادگی است. این شب پرخاطره که با قصه گویی بزرگان، خوردن خوراکی های سنتی مانند هندوانه و انار، و خواندن اشعار حافظ همراه است، روحیه همبستگی و محبت را در دل ها زنده می کند.
انشا در مورد شب یلدا کوتاه
شب یلدا شبی برای خاطره سازی است. شب یلدا بلندترین شب سال و نماد اتحاد و شادی خانواده ها است. در این شب دورهمی های صمیمانه با اعضای خانواده رنگی تازه می گیرد و صدای خنده و شادی خانه ها را پر می کند. بزرگ ترها قصه های کهن را برای کوچکترها تعریف می کنند و خاطرات گذشته زنده می شود.
هندوانه، انار، و آجیل های خوشمزه، همراه با شعرخوانی از حافظ، بخشی از زیبایی های این شب به یادماندنی است. شب یلدا فرصتی است تا کنار عزیزانمان از نعمت خانواده شکرگزار باشیم و یاد بگیریم که گرمای دل ها در بلندترین شب سال، می تواند سرمای زمستان را شکست دهد.
این شب زیبا یادآور ارزش لحظه های کوچک و ساده ای است که در کنار عزیزانمان سپری می شود و به ما می آموزد که زندگی، با عشق و مهربانی معنا می گیرد.
انشا در مورد شب یلدا کودکانه
شب یلدا، طولانی ترین شب سال، فرصتی است تا خانواده ها دور هم جمع شوند و لحظاتی شاد را سپری کنند. در این شب کودکان با شور و هیجان در کنار بزرگ ترها می نشینند و از قصه های قدیمی لذت می برند. پدربزرگ ها و مادربزرگ ها داستان های کهن را با عشق برای نوه هایشان بازگو می کنند و این قصه ها، پلی میان نسل ها می سازد.
سفره ی یلدا با میوه های رنگارنگ مانند انار و هندوانه تزیین می شود. دانه های سرخ انار نماد شادی و برکت هستند و هندوانه با طعم شیرینش، یادآور روزهای گرم تابستان است. کودکان با ذوق و شوق از این میوه ها می خورند و طعم های خوشمزه را تجربه می کنند.
در این شب بلند بازی های گروهی و شعرخوانی نیز جایگاه ویژه ای دارد. کودکان با هم بازی می کنند، می خندند و خاطراتی زیبا می سازند. بزرگ ترها نیز با خواندن اشعار حافظ، به شب یلدا رنگ و بویی فرهنگی می بخشند و کودکان را با ادبیات غنی ایران آشنا می کنند.
شب یلدا به کودکان می آموزد که در کنار خانواده بودن و از لحظات ساده زندگی لذت بردن، چقدر ارزشمند است. این شب فرصتی است تا محبت و صمیمیت در خانواده ها تقویت شود و کودکان احساس امنیت و خوشبختی کنند.
با گذر از شب یلدا کودکان می فهمند که حتی طولانی ترین شب ها نیز می گذرند و روزی نو آغاز می شود. این پیام امید و روشنایی در دل های کوچک شان نقش می بندد و به آن ها می آموزد که همیشه به فردایی روشن امیدوار باشند.
انشا در مورد شب یلدا برای کلاس اول
شب یلدا یک شب خیلی قشنگ است. شب یلدا طولانی ترین شب سال است. همه در این شب کنار هم جمع می شوند و خوش می گذرانند. مادربزرگ قصه می گوید و پدربزرگ خنده می کند. ما انار می خوریم و هندوانه شیرین می خوریم.
مامان سفره شب یلدا را همانند سفره هفت سین عید نوروز تزیین می کند و روی آن خوراکی های رنگارنگ می گذارد. بابا هم شعر حافظ می خواند. من دوست دارم وقتی بابا شعر می خواند، صدایش را گوش کنم.
شب یلدا پر از خنده و شادی است. همه می خندند و با هم بازی می کنیم. وقتی دور هم هستیم، خیلی خوشحال می شوم. دوست دارم همیشه شب یلدا باشد. چون در این شب، خانواده کنار هم هستند و دلم خوشحال می شود.
من شب یلدا را خیلی دوست دارم.
انشا در مورد شب یلدا برای کلاس دوم
شب یلدا یک شب جادویی است که ما در کنار خانواده مان آن را جشن می گیریم. این شب طولانی ترین شب سال است و ما برای آن خیلی ذوق داریم. وقتی شب یلدا می شود، مادرم سفره ای زیبا پهن می کند و انارهای سرخ، هندوانه شیرین و آجیل های رنگارنگ را روی آن می گذارد.
پدربزرگ همیشه اولین نفر است که قصه های قدیمی و شیرین خودش را تعریف می کند. او از زمستان های قدیم و جشن های شب یلدا می گوید. مادربزرگ هم یک جوراب بافتنی برایم آورده که خودش درست کرده است.
در این شب همه شاد و خوشحال هستیم. من و خواهر یا برادرم بازی می کنیم و گاهی با بزرگ ترها در فال گرفتن و شعرخوانی همراه می شویم. بابا می گوید شب یلدا یعنی کنار هم بودن و قدر لحظه ها را دانستن.
من شب یلدا را خیلی دوست دارم، چون پر از شادی، خنده و محبت است. در این شب همه چیز خاص تر و زیباتر به نظر می رسد. دلم می خواهد هر شب، مثل شب یلدا پر از شادی و محبت باشد.
انشا در مورد شب یلدا برای کلاس سوم
شب یلدا یا شب چله، یکی از جشن های باستانی و ماندگار ایرانیان است که در آخرین شب پاییز و طولانی ترین شب سال برگزار می شود. این جشن که قدمتی دیرینه دارد، در فرهنگ ایرانی نمادی از پیروزی نور و روشنایی بر تاریکی است.
در باورهای ایرانیان باستان، شب یلدا به معنای زایش خورشید یا مهر بوده است. آنان معتقد بودند که پس از این شب طولانی، با طلوع خورشید، روزها بلندتر و نور ایزدی بیشتر می شود. این باور باعث شد که شب یلدا به یکی از مهم ترین جشن های ایرانیان تبدیل شود.
یلدا در آخرین روز آذرماه قرار دارد و آغاز چله بزرگ محسوب می شود. چله بزرگ از اول دی تا دهم بهمن ادامه دارد و نشانگر روزهای سردتر سال است. پس از آن، چله کوچک از دهم بهمن تا بیستم اسفند آغاز می شود که به تدریج از شدت سرما کاسته می شود.
ایرانیان باستان در شب یلدا به دور هم جمع می شدند، با خوردن خوراکی های خاص مانند هندوانه و انار، خواندن اشعار حافظ و قصه گویی این شب را جشن می گرفتند. این آیین ها نشان دهنده اهمیت یلدا در فرهنگ ایرانی است.
تغییرات مداوم طول شب و روز باعث شکل گیری این باور در ایرانیان شده بود که تاریکی و روشنایی در نبردی همیشگی به سر می برند. شب یلدا نمادی از غلبه روشنایی بر تاریکی و امید به روزهای روشن تر است.
شب یلدا نه تنها یک سنت ملی است، بلکه فرصتی برای خانواده ها است تا در کنار هم به گفتگو، شادی و تقویت روابط بپردازند. این جشن میراثی است که نسل به نسل منتقل شده و ارزش های فرهنگی و معنوی آن همچنان پابرجاست.
دانش آموزان از دوره دبستان تا دبیرستان، با نوشتن انشاهایی درباره شب یلدا، آداب و رسوم این شب را یاد می گیرند. این فعالیت ها نه تنها آموزشی بلکه وسیله ای برای آشنایی بیشتر با فرهنگ اصیل ایرانی است.
انشا در مورد شب یلدا برای کلاس چهارم
یلدا و آیین هایی که در این شب برگزار می شود، برگرفته از باورهای کهن ایرانیان است. مردمان دوران باستان که زندگی شان بر پایه کشاورزی بود، با تغییرات فصول، طول روز و شب، و حرکات خورشید و ستارگان آشنا بودند. آن ها بر اساس این مشاهدات، برنامه های کاری و فعالیت های روزانه خود را تنظیم می کردند.
در طول سال روزهایی را تجربه می کردند که بسیار بلند بود و امکان بهره مندی بیشتر از نور خورشید فراهم می شد. به همین دلیل نور و روشنایی را نماد نیکی و پیروزی دانسته و آن را در تقابل با تاریکی و ظلمت شب قرار می دادند.
شب یلدا که بلندترین شب سال و آغاز پیروزی روشنایی بر تاریکی محسوب می شود، فرصتی برای پاسداشت خورشید و روشنایی است.
انشا در مورد شب یلدا برای کلاس پنجم
آخرین شب پاییز که به عنوان شب یلدا یا در میان عامه مردم شب چله شناخته می شود، یکی از مهم ترین جشن های ایرانی است. این شب از دیرباز همراه با آداب و رسومی خاص در فرهنگ ایرانی جایگاه ویژه ای داشته و هنوز هم در بسیاری از شهرها و روستاهای ایران به طور گسترده برگزار می شود.
مردم ایران با توجه به تنوع فرهنگی و آیین های خاص هر منطقه، شب یلدا را به شیوه های گوناگون جشن می گیرند. در این شب چله اعضای خانواده و بستگان نزد بزرگ ترین فرد طایفه یا خانواده گرد هم می آیند. پس از صرف شام خوراکی هایی مانند میوه های زمستانی نظیر انار و هندوانه، آجیل شب یلدا و شیرینی های محلی میل می کنند. همچنین رسم خواندن فال حافظ و نقل داستان ها و خاطرات نیز یکی از بخش های جذاب این شب است که لحظات شادی را برای همگان به ارمغان می آورد.
انشا در مورد شب یلدا برای کلاس ششم
شب یلدا طولانی ترین شب سال و آخرین شب پاییز است. این شب به گونه ای از راه می رسد که انگار دقایق بیشتری می خواهد تا با پاییز وداع کند. در این شب دلنشین و خاطره ساز، خانواده ها گرد هم می آیند و با گفتگو و مهمانی، آخرین لحظات پاییز را با شادی سپری می کنند. اگرچه پاییز جای خود را به زمستان می دهد، اما طعم انارهای خوش رنگ، عطر دلپذیر هندوانه و آجیل های متنوع، گرمایی دلنشین به دل های حاضرین می بخشند.
هرچند که شب یلدا سرد است اما گرمای صمیمیت و شادی در جمع ها، سرمای هوا را از یاد می برد. این شب هرچند طولانی باشد اما به چشم برهم زدنی سپری می شود. حافظ شاعر محبوب شب یلدا، با غزل های بی بدیلش زینت بخش جمع های خانوادگی است. خواندن اشعار دلنشین او روح را تازه می کند و لحظاتی به یادماندنی می آفریند. در کنار خواندن غزل های حافظ جشن و پایکوبی حال و هوای خاصی به این شب می دهد و خاطراتی از پاییز را که با تمام زیبایی هایش به پایان رسیده زنده نگه می داریم. چه شبی باشکوه و چه پایانی رؤیایی برای فصل پاییز و این بود انشا در مورد شب یلدا که من نوشتم!
انشا در مورد شب یلدا برای کلاس هفتم
چرا شب یلدا را جشن می گیریم؟
شب یلدا طولانی ترین شب سال، نه تنها به خاطر افزایش یک دقیقه ای درازا بلکه به خاطر اهمیتی که در فرهنگ ما دارد، مورد توجه قرار می گیرد. این شب، نمادی از پیروزی نور بر تاریکی و آغاز فصلی تازه است.
جالب است بدانیم که در طول سال، دقایق بسیاری بی توجه از کنار ما می گذرند و به آنها اهمیتی نمی دهیم، اما شب یلدا با آن یک دقیقه اضافی، بهانه ای می شود برای جمع شدن دور هم. این شب، فرصتی است تا دور از هیاهوی روزمره و فشارهای کاری، لحظاتی را در کنار خانواده و دوستان سپری کنیم و به اشتراک گذاری خاطرات، خوراکی ها و داستان های کهن بپردازیم.
شلوغی مغازه ها و خرید آجیل و هندوانه و انار، تنها بخشی از ظاهر این جشن است. اما آنچه بیشتر اهمیت دارد، این است که شب یلدا ما را به یاد ارزش های ماندگار مانند صمیمیت، همدلی و اهمیت روابط خانوادگی می اندازد. این شب یادآوری می کند که هر دقیقه ای که با عزیزان مان می گذرانیم، ارزشمند است.
با نگاهی به گذشته، یلداهایی که در کنار خانواده گذرانده ام، یادآور فرصت هایی است که برای بودن در کنار هم داشته ایم. خوشحالم که چنین سنتی در فرهنگ ما جای دارد و می توانیم هر سال، حتی برای چند ساعت دور از دغدغه های روزانه و صرفاً برای یکدیگر وقت بگذاریم.
انشا در مورد شب یلدا برای کلاس هشتم
گذراندن شب یلدا در خانه مادربزرگ برای من تجربه ای فراتر از یک شب طولانی زمستانی و یک جشن سنتی است. شبی که جو همه چیزش با صدای ترکیدن هیزم ها در بخاری کهنه و عطر دل انگیز شیرینی های تازه فضای خانه را پر می کند، سرشار از حس نوستالژیک و دلپذیری است.
مادربزرگ به دلیل کهولت سن دیگر توان آماده سازی برای این شب را ندارد؛ بنابراین عمه ها و عموهایم هر ساله پیش از شب یلدا به خانه اش می روند تا همه چیز را برای برگزاری شبی به یادماندنی فراهم آورند. مادربزرگ با لبخندی گرم و مهربانانه بر تخت چوبی اش می نشیند و به تلاش های آنها برای چیدن سفره ی یلدا با مهر نگاه می کند.
هرچند انارهای دانه دار، هندوانه های شیرین و آجیل های رنگین بخش مهمی از شب یلدا را تشکیل می دهند، اما آنچه این شب را برای من منحصربه فرد می کند، صمیمیت بی پایانی است که در قلب های ما جریان دارد، و من این حس را در چشمان مادربزرگ به روشنی می توانم ببینم.
او در این شب داستان هایی از روزگاران دور برای ما نقل می کند، از زمان هایی که ما حتی نمی توانیم تصور کنیم. داستان هایش پر از درس های زندگی، عشق و خانواده است و گاهی اشک در چشمانش حلقه می زند، اما همواره لبخند بر لب هایش باقی می ماند. روایت های او به درازای شب های یلدا سرشار از زیبایی و عمق است.
در روستای مادربزرگ، شب یلدا همیشه با بارش برف همراه است و صدای وزش بادهای سرد زمستانی در تضاد با گرمای خانه ای که عشق در آن موج می زند، فضایی دل انگیز ایجاد می کند. ما در این شب تا نزدیکی های صبح بیداریم و روز بعد را تا دم ظهر می خوابیم.
به طور خلاصه، شب یلدا در خانه مادربزرگ نمادی از اتحاد نسل ها است و به ما یادآوری می کند که باید قدر دیدار و لحظه های دورهمی را دانست.
انشا در مورد شب یلدا برای کلاس نهم
وقتی تابستان به پایان می رسد، طبیعت شروع به تغییر می کند. برگ های درختان ابتدا می ریزند و آنهایی که بر جای می مانند، به رنگ های زرد و قرمز درمی آیند. رنگ سبز که نماد زندگی است، به تدریج کمرنگ شده و جای خود را به طیف هایی از قرمز و نارنجی می دهد که نشان از روزهای سردتر دارد.
پاییز به آرامی سپری می شود و در نهایت به شبی می رسیم که به عنوان بلندترین شب سال شناخته می شود، شب یلدا. این شب آخرین شب پاییز است و نقطه عطفی به شمار می رود، نه فقط در تقویم بلکه در فرهنگ ما.
شب یلدا گویی می خواهد به ما یادآوری کند که همچون طبیعت به خواب زمستانی فرو نرویم. شاید آن یک دقیقه ای که این شب از دیگر شب ها طولانی تر است، نمادی است برای ما انسان ها که در سرما و سوز سردی هوا، هشیار و بیدار باقی بمانیم.
جشن گرفتن این یک دقیقه شاید به معنای آن باشد که در سردترین روزهای سال، یکدیگر را فراموش نکرده و در کنار هم گرمای حضور یکدیگر را احساس کنیم.
گرچه اینها تنها تصورات و برداشت های من از شب یلدا هستند، اما انشا شب یلدا می تواند به معنای بررسی عمیق تر این باورها و سنت های کهن باشد که نسل ها به نسل ها منتقل شده اند. این شب نه تنها یک جشن سنتی بلکه فرصتی برای بازتاب و تأمل درباره ارزش هایی است که در جمع های خانوادگی و دوستانه ما را به هم نزدیک تر می کند.
انشا در مورد شب یلدا برای کلاس دهم
شب یلدا نه تنها به خاطر طولانی تر بودنش به مدت یک دقیقه یا کمتر نسبت به دیگر شب های سال معروف است، بلکه به دلیل اینکه این دقیقه بهانه ای برای دور هم جمع شدن و جشن گرفتن است، اهمیت پیدا می کند. این دورهمی ها به گفتگو و ایجاد خاطرات ماندگار منجر می شوند.
فقط در این یک شب و به بهانه همان یک دقیقه، خاطراتی ایجاد می شود که از دیگر شب های سال متمایز می گردد. تصور کنید که پس از گذشت شصت سال، مجموع این یک دقیقه ها به یک ساعت می رسد، که اگرچه به نظر ناچیز است، اما خاطرات زیادی در آن جا گرفته است.
این یک ساعت می تواند از پرمحتواترین و ارزشمندترین زمان های زندگی هر ایرانی باشد، که دقیقه های شب یلدا در طی شصت سال به آن افزوده شده اند.
مرور این شصت دقیقه ما را به سفری در زمان می برد؛ از اولین سال هایی که خاطرات شب یلدا را به یاد داریم، زمانی که شاید هنوز کودک بودیم، تا اخیرترین سال ها که شاید خود به عنوان پدربزرگ یا مادربزرگ، این خاطرات را برای نوه های خود بازگو می کنیم.
اندیشیدن به این موضوع شب یلدا را برای من دارای معنای عمیق تری کرده است. اکنون این انشا درباره شب یلدا را به پایان می برم، امیدوارم که شما نیز درک کرده باشید چرا این شب برای ما ایرانیان چنین اهمیتی دارد.
انشا در مورد شب یلدا برای کلاس یازدهم
ما هر ساله شب یلدا را با تمام اعضای خانواده، شامل عروس ها، دامادها و نوه ها، به دور هم بودن و جشن گرفتن سپری می کنیم. آن سال نیز مانند همیشه همه در خانه کوچک ما جمع شده بودند. خواهر و برادر بزرگ ترم همراه با همسر و فرزندانشان آمده بودند و فضای خانه پر از هیاهو و جنب وجوش شده بود. بچه های کوچک خانواده از این طرف به آن طرف می دویدند و شیطنت می کردند.
سفره شب یلدا با انواع خوراکی ها و تنقلات رنگارنگ پهن شده بود و بزرگ ترها دور آن نشسته بودند، اما کودکان مدام مشغول بازی و شلوغی بودند. کنترل بچه ها تقریباً غیرممکن به نظر می رسید. من تلاش می کردم بازی آن ها را آرام تر کنم، اما یک لحظه غفلت کافی بود تا پسربچه خواهرم از روی سفره بپرد و به آن طرف برسد. دختر کوچکتر برادرم که همیشه عاشق تقلید از او بود، قصد داشت همین حرکت را انجام دهد، اما با کمک سریع خانواده، جلویش را گرفتیم و او را دوباره سر جایش نشاندیم. فضا پر از جنب وجوش و لحظات پرهیجان بود.
پدر، دیوان حافظ را برداشت و نیتی برای جمع کرد. صفحه ای را گشود و شروع به خواندن کرد:
بر سر آنم که گر ز دست برآید
دست به کاری زنم که غصه سر آید
خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
دیو چو بیرون رود فرشته درآید
صحبت حُکام، ظلمت شب یلداست…در همین لحظه، دختر برادرم ناگهان با یک جهش بلند از روی سفره به طرف دیگر پرید، اما چون خیلی کوچک بود، پایش به آن طرف نرسید. او درست وسط سفره و میان خوراکی ها فرود آمد! ظرف هندوانه از هم پاشید و دانه های انار به اطراف پخش شدند. دخترک، که صورتش کاملاً به کیک یلدایی آغشته شده بود، شروع به گریه کرد، اما جمع با دیدن این صحنه به خنده افتاد. پدرم با مهربانی دیوان حافظ را کنار گذاشت، او را از میان خوراکی ها بلند کرد و در آغوش گرفت تا آرامش کند.
در این میان برادرم با لبخندی آمیخته به شوخی گفت: “فال حافظ دقیقاً درست از آب درآمد! دخترم دست به کاری زد که غصه ها را از یادمان برد!” این جمله خنده ای همگانی را به همراه داشت و حتی دخترک نیز که لحظاتی قبل گریه می کرد، خنده اش گرفت. آن شب یکی از به یادماندنی ترین شب های یلدای ما بود که با شادی و خنده تا سحرگاه ادامه داشت.
انشا در مورد شب یلدا در خانه مادر بزرگ
یلدا اولین شب زمستان است و ما بر اساس سنت هر ساله، این شب طولانی و خاطره انگیز را در خانه مادربزرگ جشن می گیریم. از همان لحظه ورود، گرمای دلنشین خانه و عطر دلپذیر هندوانه و انارهایی که مادربزرگ با دست های مهربانش آماده کرده، ما را در بر می گیرد.
مادربزرگ با وجود سن بالا همواره خودش سفره یلدا را پیش از رسیدن مهمان ها می چیند. او با دقت تمام از هندوانه های براق و دانه های انار گرفته تا آجیل های رنگین و شیرینی های خوشمزه ای که خود پخته، همه چیز را به زیبایی کنار هم قرار می دهد و دیوان حافظ را برای فال گیری آماده می کند.
با آغاز مراسم شب یلدا، ما کودکان دور سفره جمع می شویم و با یک کاسه آجیل در دست به داستان های جذاب شاهنامه که مادربزرگ روایت می کند، گوش می دهیم. پس از آن نوبت به فال گیری و دریافت هدایایی می رسد که او پیشاپیش قول داده بود.
مادربزرگ از سرما و برف های فراوان شب های یلدای دوره کودکی اش می گوید و قلب های ما که سال هاست برفی ندیده ایم، با تصور آن صحنه ها گرم می شود.
در حالی که بزرگ ترهای فامیل شب را با نوشیدن چای و گفتگو می گذرانند، مادربزرگ تمام شب را به ما اختصاص می دهد و با دقت به خوشی های ما می پردازد، انگار که می داند خاطرات این شب ها برای سال های آینده ما گرمابخش خواهد بود. من به مهربانی های مادربزرگم عشق می ورزم.
انشا در مورد شب یلدا با مقدمه و نتیجه
مقدمه
پاییز، فصل زیبای تغییر و تحول است؛ فصلی که رنگ ها به زرد و نارنجی بدل می شوند، هوا از گرما به خنکی می گراید و میوه های تابستانی جای خود را به پرتقال و انار می دهند. با پایان این فصل دل انگیز، ایرانیان شب یلدا را به عنوان جشن آغاز زمستان گرامی می دارند. این شب، لحظه ای شکوهمند برای گردهمایی و تقویت روابط خانوادگی است.بدنه
شب یلدا در هر گوشه ایران آداب و رسوم و خوراکی های خاص خود را دارد. حتی در میان خانواده ها، رسم ها و غذاهای این شب ممکن است متفاوت باشد. در یک خانواده، کوفته بخش جدانشدنی یلداست و در خانواده ای دیگر، آش گرم نماد این شب سرد است.از روزها قبل، همه برای برگزاری این شب تدارک می بینند. خرید هندوانه، انار، آجیل و چیدن کرسی، همه بخشی از هیجان آماده سازی یلداست. هر کس تلاش می کند با هنری که دارد، این شب را خاص تر و به یادماندنی تر کند.
اگر در خانواده ای تازه عروس و داماد باشد، مراسم ویژه ای به نام شب چله برگزار می شود. خانواده ها با تهیه سفره ای از خوراکی های یلدایی و هدایای زیبا، این شب را برای عروس و داماد به شبی فراموش نشدنی تبدیل می کنند. این رسوم نشان دهنده اهمیت یلدا در تقویت روابط خانوادگی است.
نتیجه گیری
شب یلدا فرصتی است برای دورهمی، معاشرت و استحکام پیوندهای خانوادگی. این شب باید با سادگی و صمیمیت برگزار شود، چرا که تجمل گرایی و تشریفات می تواند شور و حال این شب را کم رنگ کند. حفظ اصالت و سادگی شب یلدا، آن را به خاطره ای ارزشمند و جاودانه تبدیل می کند.