بهترین انشا در مورد نماز برای دانش آموزان دبستان و دبیرستان را در این بخش تهیه و گردآوری کرده ایم. اگر تمایل دارید در مسابقات انشا با موضوع نماز شرکت کنید و یا یک انشا در مورد اهمیت نماز کلاس ششم می خواهید با ما همراه باشید.
♦ ~~~ ♦
در این بخش از مقاله چند انشا با موضوع نماز و عبادت را برای دانش آموزان پایه های تحصیلی دبستان، متوسطه اول و متوسطه دوم تهیه و جمع آوری کرده ایم. اگر انشای نماز دبیرستان را می خواهید بنویسید می توانید با نگاهی به این نوشتار از آنها ایده بگیرید و بهترین انشا در مورد نماز با مقدمه و نتیجه گیری را یادداشت کنید.
نماز این واژه چهار حرفی سرشار از معنا و رمز و راز است، شاید آن را عبادت بدانی، یا اطاعت، یا شکرگزاری یا معاشقه با پروردگار، اما نماز همه را در برمی گیرد و در عین حال فراتر از همه این توصیفات است.
نماز تنها یک سری واژه های عربی نیست که پشت سر هم گفته شود و صرفا بخواهی تکلیفت را به عنوان یک مسلمان ادا کرده باشی؛ نماز رابطه زیبای بین عاشق و معشوق است. عاشقی که خدایی می کند و معشوقی که اگرچه کوچک و ناتوان اما بزرگترین خلقت پروردگارش است.
نماز هر مومن می تواند عروج داشته باشد که همانند نخ محکمی آدم خاکی را به آن سوی کائنات و ماورای همه قدرت ها وصل کند و اهمیت آن تا آن جاست که رسول پاکی ها درباره آن فرمودند: ”کسی که نماز را سبک بشمارد از من نیست …”
نماز آداب زیبایی دارد، ما مسلمانان هر روز صبح و ظهر و عصر و شام هفده رکعت نماز عشق به پا می داریم و با مقدمات آن ذهن و روح و جسم خود را از آلودگی ها پاک می کنیم، با وضو برای حاضر شدن در پیشگاه بزرگ پروردگارمان طهارت می کنیم؛ با اذان و اقامه روح خود را آماده این دیدار کرده و قامت می بندیم تا همه چیز جز خداوند را پشت سر جا گذاشته و در حضور قادر مطلق به تنهایی حاضر شویم؛ به رکوع رفته و به خاک بیفتیم و شهادت دهیم و سلام بگوییم.
♦ ♦ ♦ ♦
به نام پروردگار جهانیان؛ امروز قصد دارم زیباترین انشا نماز برای شما دانش آموزان دوره متوسطه را بنویسیم:
نیمه شب بود، یک نیمه شب سهمگین؛ در این نیمه شب حال دلم خوش نبود، دلم گرفته بود؛ ساعت از یک بامداد گذشته بود، ولی همان گونه خواب برایم معنایی نداشت؛ از جایم برخاستم، کلافه بودم، کمی دور اتاق قدم زدم؛ رفتم کنار پنجره ایستادم و به آسمان نگریستم.
ظاهرا ساکت بودم، اما درونم غوغا بود. خدا را صدا می زدم؛ عاجزانه به آسمانِ پرستاره خیره شده بودم و خدا را می خواندم. در آن لحظه تنها چیزی که در ذهنم شکل گرفت، معمایی به نام “نماز” بود؛ ناخودآگاه نیرویی مرا تقویت کرد که بعد از مدت ها نماز بخوانم.
وضو گرفتم؛ با هر مشت آبی که به چهره ام می زدم، درخشندگی نوری را در وجودم احساس می کردم. به اتاق برگشتم؛ چادرِ سفیدِ مادرم را سر کردم، نگاهم در آیینه به خودم افتاد؛ به راستی که چقدر چهره ام با ان چادر سفید، معصوم شده بود!
ناخودآگاه لبخندی گوشه لبم نقش بست؛ سجاده فیروزه ای رنگ مادرم را از گوشه طاقچه برداشتم و کف اتاق پهن کردم.
نگاهی به ساعت انداختم؛ ده دقیقه به دو بامداد بود. نمی دانم چرا با آن روحیه مجروح، در آن ساعت از نیمه شب که همه خواب بودند، به نماز می ایستادم؟!…
افکارم را از سرم دور کردم، برخاستم و به نماز اقامه کردم؛ هر ذکری که میگفتم، آرامش بیشتری می یافتم. احساس سبکی می کردم، گویا بارِ بزرگی را از دوشم بر می داشتند.
آرامشی که در آن لحظات داشتم برایم وصف شدنی نبود. نمی دانم در این آیات چه سِرّی نهان بود، که بر زبان آوردن شان چنین آرامشی به آدم می داد. سجده آخرِ نماز بود؛ به سجده رفتم و عاجزانه آرامشی همیشگی را از خدا طلب کردم.
در همان حال بی اراده قطره اشکی از گوشه چشمم روی سجاده چکید، بوی یاس های خشکیده فضا را پر کرده بود. سرم را از سجده برداشتم، تشهد و سلام دادم، بوسه ای بر روی مُهر نشاندم و سجاده را جمع کردم.
عجیب بود، حالم دیگر آن آشفتگی قبل از نماز را نداشت. آرام بودم و این آرامش را در دیگر لحظات عمرم حفظ کردم، آن چادر سفید، حصار همیشگی خلوت های من و خدایم شد.
در این بخش انشا نماز برای مسابقه کشوری را برایتان تدارک دیده ایم و در صورتی که می خواهید زیبایی های نماز را توصیف کنید با انشای نماز برای مسابقات استانی همراه ما باشید.
حس خوب یعنی زمانی که دستانم را به سمتش دراز می کنم و می دانم که اگر دنیا و آدم هایش، اگر غم ها و شادی هایش به من پشت کند باز او هست که دستانم را که با همه ی خواهش و التماس به سمتش دراز شده است بگیرد و دوباره و دوباره در لطفش را به رویم باز کند. چه کسی بالاتر از خدا و نمازی که تنها به شکرانه ی همه ی نعمت هایش زیر لب تکرار می شود تا در عوض این همه نعمت شکری کوچک گفته باشیم.
نماز همان حس خوب است که خداوند در قرآن کریمش و به واسطه ائمه مطهرش بارها و بارها تکرار کرده است تا با اجابت آن این حس خوب در ما جاری شود. خداوند هیچ گاه نیازمند نماز ما نیست اما توصیه ی شدیدی به آن کرده است و این توصیه برای ما انسان ها چیزی جز سود و منفعت به همراه ندارد.
از همان وضویی که قبل از نماز می گیریم تا به رعایت بهداشت و پاکیزگی در طول روز به فواید دیگر آن دست یابیم بر طبق مطالعات پزشکی اعمال وضو در پنج نوبت روز موجب بیرون راندن انرژی منفی از بدن و دوری از بسیاری از بیماری ها مانند فشار خون و.. می شود.
قسمت دیگر نماز که آیات قرآن در طول روز تکرار می شود تا یادآور شود هیچ معبودی جز خداوند نیست و برتر و بالاتر از خداوند کسی وجود ندارد تا برای او رکوع و سجود کنیم و سر تعظیم فرود آوریم و قبله ای که به سمت آن سر بر زمین می گذاریم که آن نیز خود به دلیل جریان مغناطیسی زمین موجب وارد شدن انرژی مثبت به بدن می شود و موجب آرامش روح و روان و سبکی جان می شود و در نهایت دستانی که خالصانه در طول روز به سویش دراز می کنیم تا در ذهن ما حکاکی شود که نباید دست خواهش و کمک به سمت کسی جز پروردگار منان دراز کنیم. زیرا او بهترین است چه برای گوش کردن حرف هایمان، چه از خوشی ها و چه از ناخوشی و برای کمک رساندن به ما کسی جز او بالاتر نیست تا به ما کمک کند و دست ما را بگیرد.
♦ ♦ ♦ ♦
درود خداوند بر همه شما دانش آموزان و بهترین انشا در مورد نماز را می نویسم:
مقدمه:
آیا می دانید که چگونه در هنگام نماز خواندن می توان به آرامش رسید؟
رمز و راز مسئله در این است که نماز ذکر و یاد خدا و نیایش به درگاه اوست.
ما در این انشا در مورد آن بیشتر سخن خواهیم گفت..
بدنه:
تو در محراب نماز و در آن هنگام که پروردگار رحمان و رحیم خود را می خوانی، با او سخن می گویی و در آن هنگام که از قرآن مجید در نماز قرائت می کنی سخن خدایت را فرا می گیری. یعنی انسان نماز گزار هم با خدا سخن می گوید و هم سخنان خدا را دریافت می کند. در فردای قیامت که در محضر خداوند حضور می یابی نمازت به بهترین شکل و نیکوترین صورت در کنارت می ایستد تا تو را شفاعت کند.
لازم است که اوقات نمازت را در میعادگاه ملاقات و دیدار با پروردگار جهان قرار بدهی و بر این باور باشی که وقت نماز وقت دیدار با خداوند است و زمان جدا شدن از تمام دغدغه ها و وسوسه های فکری روز؛ و خود را از نظر روحی برای این ملاقات آماده سازی و با اذان و اقامه به استقبال آن بروی و با تکبیر گفتن در آغاز و افتتاح نماز از شر وسوسه گر خناس، به خداوند پناه ببری.
پس بر تو لازم است در آیات سوره حمد و هر سوره دیگری که بعد از حمد انتخاب می کنی چنان تدبر و تامل نمایی گویی که این آیات را بطور مستقیم از خداوند دریافت می کنی و در هنگام رکوع و سجود با تقدیس و تسبیح خداوند به او تقرب بجویی و خود را به مقام ربوبی او نزدیک سازی.
و در تشهد هم به عبودیت او و رسالت حضرت محمد اقرار نمایی و اینجاست که دوباره در سلام به خدای خود سلام می دهی انگار تازه به درگاهش رسیده ای. اگر با توفیق و کمک خداوند، خود را با نمازت منسجم و هماهنگ سازی و با روح نماز دمساز شوی، زندگی تو دگرگون می شود و توام با صلاح و رستگاری تکامل میابی.
با نماز خواندن تو هر روز خود را بهتر از گذشته خواهی یافت و به این باور و یقین خواهی رسید که تنها با نماز خواندن و نزدیک شدن به خدا می توان تنها راه گشا و حلال مشکلات خود را بیابی و بدانی از این طریق می توان به ارامش رسید و نه از راه هایی که بیگانگان ان را به عنوان رسیدن به آرامش برای جوانان معرفی کرده اند.
نتیجه گیری:
پیامبر اسلام می فرماید: مومنی نیست که به نماز ایستد مگر این که رحمت الهی تا عرش او را احاطه می کند و فرشته ای بر او گماشته می شود که ندا می نماید، ای فرزند آدم اگر می دانستی آن چه را که در نمازت است و با که سخن می گویی هرگز از نماز ملول نمی شدی و از آن روی نمی گرداندی. آری! آنچه در آسمان ها و زمین است باید نیایش خدا نمایند و تنها برای اوست ثنا و ستایش.
♦ ♦ ♦ ♦
نماز یادآور حضور خدا در تمام لحظات زندگی انسان است اهمیت نماز بسیارست. هر مسلمان روزی 5 بار به نماز می ایستد تا اعلام کند بدون رضایت خداوند هیچ کاری را انجام نخواهد داد. نماز پناه بردن به خداوند از شر وسوسه های شیطان است، شیطانی که در همه حال به دنبال فریب دادن انسان و دور کردن او از مسیر درست و خداوند است.
کسی که نماز می خواند آرامش را در راز و نیاز با خدا می بیند، و با این کار خود را به معبود خویش نزدیک تر می کند. فرد نماز خوان در لحظات سخت و مشکلات زندگی به خداوند پناه می برد و از او یاری می جوید و محال است خداوند پاسخی به این خواسته ی بنده ی مومن خویش ندهد.
هر فرد مسلمان می داند که نماز ستون دین بوده و خواندن آن بر هر مسلمانی واجب است، بنابراین به محض شنیدن اذان کارهای دیگر را متوقف کرده و برای ایستادن در حضور خدا آماده می شود. او می داند که هنگام نماز باید ذهن و قلب خود را خالی از امور دنیوی کند و با حضور قلب در پیشگاه خدا حاضر شود.
امام صادق (ع) می فرماید: ” هنگامى که به نماز ایستادى بدان که در پیشگاه خداوند هستى و اگر او را نمى بینى، او تو را مى بیند. پس به نمازت توجه کن ”
نماز خواندن دل انسان را صفا می دهد و بالعکس دوری از آن باعث تیرگی قلب آدمی می گردد.
پیامبر اکرم (ص) نماز را به جوی آب روانی تشبیه می کند که انسان روزی پنج مرتبه بدن خویش را در آن شستشو داده و از تمام پلیدی ها و گناهان پاک می شود.
اگر فردی تنبلی کند و با اشتیاق نماز نخواند پس از مدتی دیگر رغبتی برای نماز خواندن نخواهد داشت و روز به روز از خداوند دورتر می شود.
اهمیت و ارزش نماز بر هیچ کس پوشیده نیست و فرد مسلمان از زمان کودکی با این مسئله آشنا می شود، پس نداشتن فرصت یا بهانه هایی از این قبیل، توجیه قابل قبولی برای سبک شمردن نماز نیست.
♦ ♦ ♦ ♦
صدای قوقولی قوقوی خروس همسایه مان می آید، انگار او وقت سحر را می داند، امروز با صدایش از خواب بیدار شدم، وقت نماز است باید بروم و وضو بگیرم.
مادرم سر سجاده قشنگش نشسته و قرآن می خواند و من با این که خیلی خوابم می آید اما با آب سرد وضویم را می گیرم تا خواب از سرم بپرد، این کار همیشه حس خوبی به من می دهد.
مادرم می گوید اگر می خواهی همراه امام زمان نماز بخوانی باید موقع اذان بیدار باشی، چه صبح، چه ظهر و چه شب ها. اگر موقع اذان آماده باشی امام زمان (عج) هم آن لحظه حتما آماده نماز است و متوجه تو هم می شود.
من هم امروز تصمیم گرفتم پشت سر امام زمان بایستم و با ایشان نماز بخوانم. نماز خواندن یعنی صحبت کردن با خدا و در همه حال ذکر خدا را گفتن. ما در برابر خداوند بزرگ خم می شویم و حتی با سجده روی خاک می افتیم و او را تسبیح می گوییم.
خداوند در قرآن فرموده است که نماز انسان را از بدی و زشتی ها پاک می کند و دستور می دهد که همه ما مسلمانان نماز به پا داریم.
من از وقتی نماز می خوانم بیشتر مواظب رفتارم هستم که دروغ نگویم، پشت سر کسی صحبت نکنم، با دوستان و پدر و مادرم بداخلاقی نکنم و فکر می کنم نماز خواندن باعث شده با همه مهربان تر شوم.
با نماز خواندن احساس می کنم امام هم من را دوست دارد چون سعی کرده ام با این کارها شبیه ایشان باشم و با ایشان به سمت خدا حرکت کنم و انسان کامل و خوبی شوم.
♦ ♦ ♦ ♦
مقدمه: با نام خداوند انشا با موضوع نماز آغاز می کنم که امام صادق (ع) در مورد آن فرمودند: هرکه نماز را سبک بشمرد او را شفاعت نخواهم کرد.
نماز می خوانیم تا بندگی خود را به آفریننده ی جهان هستی ثابت کنیم و بگوییم که جز تو سرپناهی برای کمک و یاری نداریم. غیر از تو سنگری برای مقابله با دشمنان تو نداریم و فقط تویی هم درد ما در مشکلات پس به تو سجده می کنیم.
نماز خواندن و در نهایت ایمان یک شخص به آموزش و اعتقاد خانواده و مخصوصا پدر و مادر بستگی دارد. پس خانواده های ما در ابتدا خود اعمال دینی و مخصوصا نماز جماعت را انجام دهند و از کودکی به فرزندان خود آموزش بدهند تا دربزرگسالی دچار مشکل نشوند.
و همچنین نباید والدین فرزندان خود را طوری به نماز خواندن وادارند که آن ها فقط به خاطر پدر و مادرشان نماز بخوانند و وقتی که آنان نیستند هیچ توجهی نداشته باشند. پس همانطور که گفته شد ما باید در کودکی و همچنین کودکان را تشویق به این کار کنیم.
ما انسان ها گاهی نماز را برای دیگران می خوانیم و گاهی برای استفاده بردن از معنویات آن ولی ما موظفیم در برابر نعمت های بیکران خداوند متعال او را سپاس گوییم. پس به عقیده ی من ما نماز را برای شکر خدا و مهمتر از آن رضای خدا می خوانیم.
نتیجه گیری: در آخر این نکته را فراموش نکنیم که امام حسین (ع) حتی در ظهر عاشورا در میدان مبارزه در برابر تیر های دشمن هم نماز را رها نکرد.
نماز، ستون دین، کلید بهشت و نشانه ی وفاداری ما به عهد خویش با خداست. جامعه ی اسلامی و فرد مسلمان با نماز شناخته میشود؛ در جامعه و خانواده ای که نماز راه نیافته، گویا اسلام وارد نشده است.
مسلمانان در زندگی خود بخشی از وقت شان را به نماز خواندن اختصاص میدهند. نماز را اولین بار حضرت محمد به یارانش آموخت. بر مسلمانان واجب شده است که در شبانه روز پنج نوبت نماز بخوانند تا خدا را از یاد نبرند و در زندگی همیشه موفق باشند.
ما مسلمانان زمانی که نماز می خوانیم در واقع با خدای خودمان صحبت می کنیم که اگر تلاش کنیم بیش تر به نماز توجه کنیم و متوجه چیزهای دیگر نباشیم، آن وقت است که قلب ما بیش تر متوجه حضور خدا در کنارمان میشود.
نماز خواندن اثرات موثر زیادی بر روی انسانها می گذارد. زمانی که ما پنج نوبت در روز نماز می خوانیم با این نماز خود نشان می دهیم که تمامی اعمال ما در طول روز برای رضای خدا بوده و ما در هر لحظه به یاد خدا بوده ایم، همانگونه که خدا همیشه به یاد ما است.
نماز خواندن، ثواب دارد و ما را از گناهان دور نگه می دارد. ما با نماز زندگی آرامی را تجربه خواهیم کرد.
♦ ♦ ♦ ♦
نماز خواندن یعنی صحبت کردن با خدا. در نماز، ما با خدا راز و نیاز می کنیم، حرف های دل مان را به خدا می زنیم، چیزهایی که دوست داریم را از خدا می خواهیم و به او می گوییم که چه قدر دوستش داریم. درصورتی که وقت هایی که غمگین و تنها هستیم و نمی توانیم با کسی حرف بزنیم، نماز بخوانیم حال ما بهتر می شود و ناراحتی ما کم می شود؛ زیرا صحبت کردن با خدا انسان را آرام می کند.
خدا همیشه منتظر است ما به سوی او برویم و از او کمک بخواهیم، تا به ما کمک کند. همچنین نماز خواندن و پرستش خدا باعث می شود ما بدانیم همیشه کسی است که کار های ما را می بینید، بخاطر همین خطاها و گناهان کم تری در زندگی انجام می دهیم و آدم بهتری خواهیم بود.
خدا نعمت های زیادی به ما داده است که ما باید قدر آنها را بدانیم و از خدا بخاطر این نعمات قدردانی کنیم. نماز خواندن هم یکی از راه هایی است که ما به وسیله آن، از خدا بخاطر نعمت هایش قدردانی می کنیم.
کسی که مسلمان است باید نماز بخواند و بخاطر تنبلی یا هر کاری دیگری خواندن آن را فراموش نکند. پیامبر و امامان ما هم، گفته اند که به نماز اهمیت بدهیم و نماز را اول وقت بخوانیم. قبل از نماز خواندن باید شرایط نماز خواندن، درست خواندن و مقدمات آن مانند وضو را خوب یاد بگیریم، تا نماز ما باطل نباشد.
♦ ♦ ♦ ♦
با نام خداوند بلند مرتبه؛ انشای نماز برای مسابقات کشوری و استانی را آغاز می کنم.
صدای دلنشینی گوش هایم را نوازش می کند و سکوت و تنهایی ام را در هم می شکند بویی؛ به مشامم می رسد. عصاره عطر اقیاقیاست که با گل رز آمیخته شده و فریاد دلنشین الله اکبر را با نسیم صبحگاهی به در خانه مردم می کوبد؛ خدا بزرگ است. «حی علی فلاح» بشتابید به سوی رستگاری.
از خواب برمی خیزم به کنار حوض می روم شنای ماهیان درون حوض مرا به یاد، شستشوی انسان بوسیله ی نماز های پنج گانه می اندازد. چه صدای دلنشینی«لا اله الا الله» معبودی جز او نیست. سجاده ام را باز می کنم، فریادی از درون، خود را به دیواره های وجودم می کوبد و انگار دیگر تحمل سکوت را ندارد.
می خواهد بغض سکوتش را بشکند و فریاد بزند و با خدای خویش راز و نیاز کند. قنوت چه لحظه زیبایی است. انسان را به یاد ان پرستویی می اندازد که سالهاست در فراغش به افق نظاره می کند. و من در بی کسی هایم تنها نام مقدس تو را زمزمه می کنم چون تو تنها کسی هستی که در اوج فاصله ها صدایم را میشنوی.
ای یاری دهنده دلهای ناامید از تو می خواهم دلم را با نورت روشن سازی و در هنگام مصیبت ها پناه دل بی کسم باشی. نماز را دوست دارم وقتی که سر بر سجده می گذارم و در مقابل مقام بلند تو حاجتم را میخواهم وقتی که سجده می کنم می خواهم ساخته شدن وجودم از خاک را به یاد آورم و همچنین از نعمت های بی کران خداوند تشکر کنم. وقتی نماز می خوانم به کرانه های آسمان میرسم، به اعلاء و به عروج میرسم نماز لحظه ی زیبایی است.
آری چه زیباست زمانی که فرشتگان در زمان خواندن تو را همراهی می کنند و آن نور و درخششی که در چهره ی ما پدیدار می گردد. فرشتگان را ببین در دستهایشان قلم هایی است که ثواب نماز را می نویسند قلم هایشان از جنس انوار الهی است. انسان با نماز به شناخت حقیقی خدا می رسد. و چه زیباست مرگ در حال نماز.
♦ ♦ ♦ ♦
به نام اسماء زیبای الهی انشا در مورد نماز برای کلاس نهم آغاز می کنم. شاید هر کسی برای نماز خواندن خود دلیلی داشته باشد. من نماز می خوانم زیرا پر پروازم به سوی عرش الهی است. نماز می خوانم تا در آسمان قلبم اوج بگیرم تا بر دریای دلم ببارم. می خوانم چون می دانم نماز زیباترین نیایش است.
نماز یکی از عادات بزرگ اسلامی است. مظهر کامل خشوع و خضوع در برابر ذات اقدس الهی است. نماز عبادتی است که انسان در پیشگاه مقدس حق می ایستد و به بندگی خویش در مقابل خالق بزرگوار و مالک خود اعتراف می کند. من نماز می خوانم با توجه به آیه ی الصلاه عمود الدین نماز ستون دین است و با توجه به این که اولین چیزی که در کارنامه ی انسان دیده می شود نماز است.
نماز مانند قلمی است بر کاغذ زندگی که نویسنده را هدایت می کند. اوست که می گوید نویسنده احساسش را چگونه بر روی کاغذ بیاورد وقتی بین من و معبودم کمتر از یک صدا کردن فاصله است چرا نباید معبودم را صدا کنم او که سفره نعمت هایش را به من گسترانیده و من باید شکرش گویم و این شکر نماز است.
من نماز می خوانم زیرا الصلاه تنهی عن الفحشاء المنکر نماز انسان را از کار زشت و ناپسند باز می دارد و با توجه به این که اگر خیمه ای ستون نداشته باشد نمی ایستد و فرو می پاشد اگر در دین اسلام نماز نباشد فرو می پاشد.
من نماز می خوانم چون الگوی من امام حسین علیه السلام است. ایشان که نمازش را در میدان جنگ فراموش نکرد و با کمال عبودیت و بندگی و خضوع و خشوع نمازش را خواند. من همیشه این شعر را به یاد می آورم اگر از کربلا یاد آری ای دوست. نمازت را سبک نشمار ای دوست من نمازم را سبک نمی شمارم و می خوانم زیرا همانطور که جسم انسان به غذا نیاز دارد روح انسان نیز به غذا نیاز دارد و غذای روح نماز است.
نماز در بین عبادت ها همچون انضباط است. مثلا اگر دانش آموزی معدلش ۲۰ باشد و انضباطش کم باشد نمی توان گفت دانش آموزی ممتاز است و نماز نیز چنین است؛ اگر کسی تمام عبادت هایش پسندیده باشد و نماز نخواند مسلمان واقعی نیست.
من نمازم را می خوانم چون همیشه او در کنار من است مثل آسمان و ابرهایش، دریا و ماهی هایش، جنگل و درختانش که بدون هم پر از تنهایی اند. این جنگل و دریا و آسمان نیست که به درخت و ماهی و ابر نیازمندند؛ این آنها هستند که به جنگل و آسمان و دریا وابسته اند و من نیز به خداوند خود نیازمندم می خوانم با توجه به حدیث پیامبر که فرمودند (( احب الا عمال الی الله عز و جل الصلوه والبر والسماء )) محبوب ترین اعمل در پیشگاه خداوند متعال سه چیز است :
نماز
نیکی و احسان به مردم
جهاد در راه خدا
در نتیجه نماز می خوانم زیرا نماز پاکیزه کننده روح و جسم است نماز پلی بین من و خالقم است پلی از جنس عشقم سخت تر از فولاد.
به نام آن خدایی که نام او راحت روح است و پیغام او مفتاح الفتوح
و سلام او در وقت صباح مومنان را صبوح است
و ذکر او مرحم دل مجروح است
و مهر اوبلا نشینان را کشتی نوح است.
بهترین انشا در مورد نماز را آغاز می کنیم:
خدایا چه یافت آن که تو را گم کرد و چه گم کرد آن که تو را یافت. زندگی بی یاد خدا تاریک است و انسان بدون تکیه گاه هراسان. هرکس در دنیا به چیزی دل می بندد و امیدوار می شود و تکیه می کند اما خدا شناسان و یکتا پرستان دل به خدا می بندند و او را که تکیه گاهی پر توان است الهام بخش خویش قرار می دهند. انسان برای اینکه بتواند به زندگی ادامه دهد، نیاز به آب وغذا و کلسیم و… دارد.
ولی انسان ها برای اینکه روح شان نیز بتواند به زندگی ادامه دهد نیازمند چیزهایی هستند و آن چیزها و یا بهتر بگویم آن چیز یاد خداست که می تواند به انسان آرامش خاطر دهد. و همان طور که در قرآن نیز اشاره شده است “الا بذکرالله تطمئن القلوب” با یاد خدا دلها آرام گیرد.
و این امر زمانی می تواند به خوبی جواب دهد که کشتی روح انسان در دریای متلاطم و خروشان زندگی در حال متلاشی شدن است. و فقط خدا و یاد خداست که می تواند ادمی را از غرق شدن و نابودی و ناامیدی نجات دهد و به او آرامش خاطر دهد.
در واقع یاد خدا و یا همان نماز ریسمانی است که آدمی را به اوج آسمان ها می برد و انسان را به خدا نزدیک تر می کند و ارامشی عجیب در روح و روان او به وجود می آورد و به غیر از این نکته نماز عبادتی است که امامان معصوم (ع) و پیامبر (ص) به آن بسیار سفارش کرده اند و قبولی کارهای خوب انسان را در قبولی نماز او خوانده اند و همچنین بیان کرده اند که در روز قیامت به اولین چیزی که رسیدگی می شود نماز است.
پس با این همه تاکیدها باید دانست که نماز پناه بی پناهان، راز و نیاز صالحان، سنگر دردمندان، گلستان روح افزای عاشقان و عبادت مخصوصی است که برای پرستش خدا و راز و نیاز با او همچنین سرود پاکی و یکتا پرستی و توحید است. انسان باید در همه ی دوران ها به یاد خدا باشد و از خداوند یاد کند همان گونه که خداوند عزوجل همیشه و در همه حال به یاد ماست و از ما غافل نمی شود و این یاد او فایده هایی دارد که اصلی ترین آن این است که با یک تیر چند نشان زده ایم.
اول این که به آرامش رسیده ایم، دوم به فرموده ی مولا علی علیه السلام نماز گناهان را مانند ریزش برگ درختان فرو میریزد و….
مخلوقات باید بداند که نباید در چنین کار بزرگی سستی کنند و از آن چیزی بکاهند. زیرا انسان تا جوان وشاداب است مانند درختی تازه است که شکوفه داده ولی وقتی پیر شد، می شود همان درخت در فصل زمستان که دیگر نه شکوفه ای دارد و نه برگی و چوب خشکی است که هیچ جلوه و زیبایی ندارد.
به قول خواجه عبدالله انصاری: در جوانی مستی، در پیری سستی پس کی خدا پرستی؟ همچنین باید توجه داشت که یاد خدا و نماز مانند اسلحه ای کوبنده عمل می کند که خصم انسان را از ریشه نابود می کند و همچنین پایه دین نبوی پیامبر اسلام نیز همین نماز است.
ارزنده ترین گوهر مقصود نماز است****زیبنده ترین هدیه به معبود نماز است
کوبنده ترین اسلحه ی مکتب توحید****کز ریشه کند خصم تو نابود نماز است
گفتم به خدا پایه ی دین نبوی چیست****فریاد بر آورد و بفرمود نماز است
به راستی که چه زیباست نماز و زیباتر از آن این است که مایه ی آرامش روح و روان می شود و انسان را به آرامش عجیب می رساند و بیهوده نیست که امام سجاد (ع) می فرمایند: خدایا من در دنیا چیزی را دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری و آن این است که من چون تویی دارم و تو چون خودی را نداری.
راستی این جمله یعنی چه؟ یعنی اینکه خدا را داشتن و به واسطه ی نماز یاد او کردن و دل را تسکین دادن و به آرامش رساندن. پس ای انسان ها همیشه به یاد خدا باشید و زندگی خود را وقف رسیدن او کنید زیرا امامان ما نیز این گونه بودند و این گونه زندگی می کردند.
♦ ♦ ♦ ♦
با نام خداوند مهربان قلم را در دست می گیرم تا یک انشا ادبی در مورد نماز بنویسیم
نماز اتصال با بی نهایت است و تمرکز قوای دماغی است و همه ی آسمان ها و زمین و همه جا را که خدا در آنجاست و جایی نیست که خدا نباشد و این راه طولانی را در نماز پیمودن معراج است. و این که نماز تمرین است تا در جهان دیگر پذیرفته شویم؛ یعنی اگر قبول نشود، سایر اعمال نیز پذیرفته نیستند، همانگونه که اگر مکیدن نباشد سایر پیامدهای آن نیستند.
خداوند نماز را برای تصفیه و تکمیل روح مقرر فرموده تا توحید عملی را از بنده اش مشاهده کند، سپس بدن عنصری را مطیع و منقاد روح قرار داده و سایر اعمال و نیز سایر عبادات را همچون روزه، خمس، ذکات، حج، جهاد، امر به معروف، نهی از منکر و … به امور مادی و بدن عنصری مرتبط ساخته تا تحت فرمان روح انجام وظیفه کند و نیز ترقی و تکامل روح را در برگزاری نماز منحصر نموده است.
سپس سایر عبادات را دائر مدار نماز دانسته که اگر بنده اش نماز خواند و آن نمازش قبول درگاه حق تعالی واقع شد سایر عبادات و اعمال نیک او پذیرفته می شود و چنانچه نماز نخواند یا نمازش مورد قبول واقع نشود، سایر اعمالش نیز پذیرفته نخواهد شد. نماز نوعی هنرنمایی الهی است. که خداوند تمام ارزش ها را به نحوی در آن قرار داده است. مثل این چند مورد زیر:
“یاد خدا یک ارزش است و تنها وسیله آرام بخش دل هاست و نماز بالاترین کرده هاست”
“در نماز رو به سوی کعبه می ایستیم، در حج به زیارت کعبه موفق می شویم”
“در زکات مال انسان پاکیزه می شود، در نماز قلب او”
انشای نماز خود را با این حدیث از امام علی علیه السلام جمع بندی می کنم که فرمودند:
هنگامی که مرد به نماز بر می خیزد شیطان می آید به نظر حسرت به او نگاه می کند؛ زیرا می بیند که رحمت خدا او را فرا گرفته است. (امام علی ع)
♦ ♦ ♦ ♦
نماز عبادتی است که بر انبیای پیشین نیز واجب بوده است. در روایات نماز به نور، برهان، چراغ، اصل اسلام، پرچم ایمان، سیمای دین، بهترین اعمال، بهترین وسیله ی توسل، محبوبترین اعمال، نور چشم پیامبر (ص)، اول واجب دین برای انسان، اولین چیزی که باید به تازه مسلمانان آموزش داد، اولین چیزی که در روز قیامت مورد محاسبه قرار می گیرد، آخرین وصیت پیامبر (ص) است.
آنچه باید بیشترین همت صرف آن شود، وسیله ی نجات از آتش قیامت، میزان اعمال، باقیات الصالحات توصیف شده است که تمامی این تعبیرات در متن روایات ائمه اطهار (ع) می باشد. همچنین نماز در قیامت برای سر مؤمن تاج، برای صورتش نور، برای پایش عبور از صراط، برای بهشت کلید و برای خدا رضایت می باشد.
هر کس نماز را اقامه کند دین را اقامه کرده و هر کس نماز را رها کند دین را رها کرده است. پیامبر اکرم (ص) فرموده اند: «کسی که نماز را عمداً ترک کند از مکتب اسلام خارج است.»
شرط عبادت، اخلاص است. عبادتی که خالصانه نباشد مثل لامپی است که برق ندارد. برای بعضی از روزها نماز مخصوص و برای امامان معصوم نیز نمازی مخصوص بیان شده است. در موقع نماز خواندن، خوردن، آشامیدن، به اطراف نگاه کردن، سخن گفتن، باطل کردن وضو، گریه کردن برای مصائب دنیوی و سایر اموری که در رساله مراجع تقلید آمده، نمونه هایی است از اموری که باید نمازگزاری از آنها پرهیز کرد. هرگاه تصمیم بگیریم تمام کمالاتی را که در نماز نهفته است در تمام کارهای خود تزریق کنیم، آن وقت تمام کارهای ما خیرالعمل خواهد شد.
یکی از شرایط نماز آن است که مکان نمازگزار دچار تزلزل و اضطراب و لغزندگی و شیب تند نباشد. نمازگزار باید احکام نماز را آموزش ببیند و دانستن احکام نماز بر هر مسلمان واجب است. نماز در هیچ شرایطی تعطیل بردار نیست و نمی توان از زیر بار آن شانه خالی کرد، بلکه در هر شرایطی لازم است و باید آن را اقامه کرد.
حضرت علی (ع) فرموده اند: «از نماز اوّل وقت نباید غفلت شود، حتّی در میدان جنگ.»
هوس ها، جلوه ها، حیله ها و تمام پرتگاه ها در روز جلوه دیگری دارند و لذا اوّل روز و آخر روز باید نماز خوانده شود و برای وسط روز سفارش ویژه آمده است. سفارش به خواندن نماز جمعه و عید شده است و هر گاه مشکل اضافه ای برای انسان پیش آمد سفارش به نماز بیشتری شده است.
هر انسانی در طول روز به خاطر هدف های مختلفی که دارد، تلاش های گوناگونی می کند، امّا هنگامی که زمان نماز می رسد، دل ها به یک سو متمایل گشته و متمرکز می شوند.
اسلام، نماز را هدیه ای ارزشمند برای زندگان و مردگان قرار داده است، چنان که خود نماز یک هدیه الهی است که خداوند به بشر عطا کرده تا از این طریق انسان با او گفتگو کند.
حتّی انسان می تواند نماز بخواند و ثواب آن را به افرادی که مورد نظرش هستند، هدیه کند. نماز تا آخرین نفس همراه انسان است. هر یک از دستورات اسلامی ممکن است به دلیلی تعطیل شود. تنها عبادتی که بر همه افراد جامعه از جمله مرد و زن، فقیر و غنی، سالم و بیمار واجب است، نماز است که تا لحظه مرگ حتّی یک روز تعطیل شدنی نیست.
کم کم موذن اذان عشق را در گوش آسمان زمزمه می کند.
چه زیباست ندای الله اکبر !!!
چه زیباست ندایی که عظمت حق را بر دلم می نشاند!! و وسوسه های شیطان را از دلم می رهاند. خویشتن را برای نماز آماده می کنم. بانگ الله اکبر که سر می دهد ستون قلبم از بزرگی یاد خدا می لرزد و ندایی از درون مرا می خواند« الا بذکر الله تظمئین القلوب» و می گوی که باید خوشتن را برای نماز آماده سازم.
نماز!
آری واژه ی نماز که می شنوم پیمانه وجودم از لطف و رحمت حق لبریز می شود و غنچه های وصل در باب وجودم شکوفا می شود. چرا که پیام معنوی و عرفانی نماز ایجاد مشق در سالکان و عارفان و عاشقان است، نماز میقات عابدان و نور دیده ی اهل یقین است. نماز چشمه جوشان و زلال توحید و معرفت است و نماز وسیله ی عروج انسان به معراج است نماز نردبان ترقی انسان و کلاس خداشناسی و وسیله ی کمال انسان است.
وقتی به نماز می ایستم با شنیدن گل امید همچون خنده ای بر جانم می نشیند و با شنیدن گناهانم بریم تداعی می شوند و اشک خوف از چشمانم می بارد پس به نماز بر می خیزم و در میان امید و خوف می ایستم و تکبیره الاحرام می گویم و شمرده قرائت می کنم و به خشوع و خضوع رکوع و سجده می کنم و به اخلاص نماز را تمام می کنم و نمی دانم که نمازم مورد قبول حق تعالی قرار گرفته یا نه!
♦ ♦ ♦ ♦
قسم به قلم و آنچه می نگارد. انشا در مورد نماز کلاس پنجم را آغاز می کنیم:
نماز کاری است که برای هرمسلمانی واجب شده است. کسانی که به خدا ایمان قوی دارند به نماز نیز ایمان دارند و آنرا بجای می آورند. نماز کاری مهم است زیرا وسیله ی ارتباط ما با خداست. انسان با نماز به خدای خود نزدیک می شود.
حالا چرا از همه بیشتر پدربزرگ ها و مادربزرگ ها نماز می خوانند؟ شاید بگویید چون آنها افرادی با فکرهای قدیمی هستند! ولی نه اینطورنیست همانطوری که می دانید پدربزرگ ها و مادربزگ ها از ما باتجربه ترند آنها گشتند و گشتند و به نماز رسیدند. معنی نماز را فهمیدند. فلسفه ی نماز را درک کردند.
حالا چرا ما نماز می خوانیم؟ شاید بگویید چون به خدای خود نزدیک شویم و این درست است. از طرفی هم نماز یک نوع ورزش هم محسوب می شود. اما چرا با خدای خود ارتباط برقرار می کنیم؟ شاید بگویید که برای تشکر از نعمت هایی که خدا به داده است. آری اینطور است؛ اما می توانیم اینطور هم بگوییم که ما به خدا نیاز داریم. ما به ارتباط با خدا نیاز داریم. ما به نماز و نماز خواندن نیاز داریم. ما به همه ی اینها نیاز داریم تا با رسیدن به اینها سعادتمند شویم. روح ما از خداست و به او وابسته است. اگر شما به کسی وابسته شوید هر روز می خواهید او را ببینید و با او صحبت کنید. روح ما نیز این چنین است.
روح ما به خدا وابسته است و می خواهد هر روز با او حرف بزند و وقتی هم حرف می زند آرام می شود و وقتی هم با خدا حرف نزند دلتنگ می شود. می خواهد کاری بکند که دلتنگی را جبران کند و در آن لحظه ممکن است گناه هم بکند. پس ما به خدا و نماز خواندن نیاز داریم. همانطوری که بدن به غذا نیاز دارد و سلامتی اش به آن وابسته است روح ما نیز به نماز نیاز دارد و سلامتی اش به آن وابسته است.
همانطوری که تعذیه درست و کامل مانند ستون جلوی بیماری ها می ایستد، نماز نیز مانند ستون جلوی گناه کردن ها می ایستد. حالا که با نماز بیشتر آشنا شدیم باید بدانیم که خدا به نماز ما نیاز ندارد بلکه ما به نماز نیاز داریم. پس هنوز دیر نیست تا روح مان را به سلامتی برسانیم. بهتر است از همین حالا برویم دست بکار شویم و نمازهایمان را بخوانیم.
♦ ~~~ ♦
امیدوارم بتوانید رتبه اول انشای نماز کشور را از آن خود کنید و زیباترین انشا نماز را بنویسید. شاید انشا با موضوع نماز تلنگری باشد تا افراد ناآگاه را از خواب بیدار کند.