انشا ادبی در مورد تابستان ؛ انشا در مورد تابستان را تعریف کنید

انشا ادبی در مورد تابستان ؛ انشا در مورد تابستان را تعریف کنید

انشا ادبی در مورد تابستان

انشا ادبی در مورد تابستان و زیبایی هایش یکی از بهترین موضوعات برای انشا نویسی دانش آموزان دوره ابتدایی و دبستان است. در اینجا چند موضوع انشا در مورد تابستان را تعریف کنید به همراه جدیدترین انشا در مورد تابستان با مقدمه و نتیجه گیری برای شما دانش آموز گرامی تهیه و آماده شده است. اگر به دنبال انشا ادبی با موضوع فصل تابستان هستید در این بخش بهترین مجموعه انشا ادبی در مورد فصل تابستان را بخوانید.

 

انشا در مورد تابستان را تعریف کنید

توصیف ادبی فصل تابستان و متن انشا در مورد تابستان را تعریف کنید در این نوشتار از سایت سرگرمی سماتک بخوانید. اگر می خواهید یک انشای اختصاصی در مورد فصل تابستان بنویسید توصیه می کنیم انشا در مورد تابستان را تعریف کنید که در این قسمت آماده شده است را بخوانید و یادداشت کنید. نخستین انشا ادبی در مورد تابستان را در اینجا بخوانید:

تابستان فصل خوب و داغی است من فصل تابستان را خیلی دوست دارم ، چون در آن فصل می توانم درس نخوانم البته اگر تجدیدی نداشته باشم . در تابستان بعضی ها استخر می روند من تا به حالا استخر ندیدم چون ما پول نداریم به استخر برویم البته پدرم که خودش اوستا همه کارهااست می گوید استخر جای مزخرفی است و ما هر وقت هوس استخر می کنیم پدرمان با کاسه در حیاط رویمان آب می پاشد و می گوید اینم استخر و ما هم می فهمیم استخر چقدر مزخرف است که با کاسه روت اب بریزند و پول بگیرند . در این فصل هوا گرم است ما کولر نداریم یک پنکه داریم که پدرمان می گوید برق یارانه ای است روشن نکنید یک روز که کسی خانه نبود من و برادرم پنکه را روشن کردیم و خیلی کیف داد ولی زری خواهرم ما را لو داد و شب پدرم ما را کتک زد و سیم پنکه را کند . در این فصل میوه های زیادی وجود دارد ولی ما پول نداریم بخریم گاهی که پدرم با افتخار میوه می اورد میوه هایش گندیده است و می گوید میوه تابستان همینه ولی نمی دانم چرا میوه های تیمور پسر همسایه که تو کوچه می خورد گندیده نیست . چون یک بار من تا سر کوچه کولش کردم تا به من یه سیب داد . در تابستان مادرم یه باد بزن دارد که مادر بزرگش 10 سال پیش از مشهد برایش سوغاتی اورده و مادرم همیشه منتظر تابستان است تا جلوی اقدس خانم خودش را با آن باد بزند و پز بدهد . در تابستان ما گوشت نمی خوریم پدرم می گوید گوشت در گرما ضرر دارد ولی من به پدرم گفتم که آخه زمستان هم سرد بود گوشت نخوردیم و پدرم گفت خفه شو توله سگ و من فهمیدم که حتما زمستان هم گرم بوده و من نفهمیدم.من تابستان خوشحالم چون از داخل سوراخ کفش های من آب نمی رود و سردم نمی شود . اخه کفش های من دو تا سوراخ بزرگ دارد البته یه سوراخ ریز هم دارد که مهم نیست پدرم که اوستای همه کارهاست می گوید سوراخ برای کفش لازم است و هو ا کش است و پا را خنک می کند یه شب که پدرم خواب بود من برای کفش هایش دو تا هوا کش درست کردم تا او را خوشحال کنم که صبح با کمربند حسابی کتک خوردم و فهمیدم کفش آدم های بزرگ هوا کش نمی خواهد . در تابستان بعضی ها لباس ندارند و من دلم برای ان ها می سوزد . مثل جایی که پدرم کار می کند او در خانه های بزرگ باغبانی می کند یک روز من را برای کمک با خودش برد من دیدم که دختر صاحب خانه لباس ندارد و لب استخر لخت زیر آفتاب خوابیده و تازه پوستش هم سیاه شده من که دلم برایش سوخت لباس خودم را که 8 تا سوراخ داشت و کمی بو می داد – چون مادرم می گفت اگه بشورش کلا پاره می شه- در آوردم و انداختم روش اون هم جیغ کشید و فرار کرد . و نمی دانم چرا این فداکاری من باعث شد پدرم اخراج شود و من هم کتک سیری بخورم آخه معلم کلاس سوم ما در مدرسه در مورد دهقان فداکار خیلی حرف زده بود و می گفت فداکاری خوب است . و من نتیجه گرفتم فداکاری برای آدم های لخت خوب نیست . یکی ازسرگرمی های ما در تابستان رفتن به پارک است که من خیلی دوست دارم پارک ما یک دستشویی دارد که پدرم با افتخار می گوید رئیسش هست و ما دم دستشویی می شینیم و از مردمی که می روند و شاش میکنند پول می گیریم که خیلی مزه دارد ، یک بار که پدرم حواسش نبود و یک آقایی که آمده بود 500 تومان به من و داداشم داد . البته من نفهمیدم که چرا پول زیاد داده ولی برادرم که بزرگتر است و همه چی را می داند گفت حتما خیلی شاش داشته که پول زیاد داده است . ما با این پول دو تا بستنی خریدیم که خیلی مزه داد البته زری دید و ما مجبور شدیم بقیه بستنی را به زری بدهیم تا ما را لو ندهد چون پدرم می گوید بستنی خطرناک است و انسان را مریض می کند ولی من یک بار پرسیدم پس چرا همه بستنی می خورند که پدرم یک پس گردنی جانانه به من زد و من فهمیدم که بستنی خیلی بد است .

 

♠ ♠ ♠ ♠ ♠

 

انشا ادبی در مورد تابستان با مقدمه و نتیجه

انشا ادبی در مورد فصل تابستان به همراه مقدمه و نتیجه در این بخش قرار داده شده است. اگر دانش آموز ابتدایی هستید و به دنبال یک موضوع انشا ادبی در مورد تابستان هستید با ما همراه باشید:

وزش بادهای نسبتا خنک و ملایم در کنار دریا و البته صدای لذت بخش پرندگان و باد همگی نشان از یک فصل زیبا را دارد. از کنار مزارع که رد شویم سرزمین های پراز گندم های زرد رنگ را می بینیم که مانند خورشید می درخشند و نظر هر بیننده ی را به خود جذب می کنند. این همه زیبایی و جذابیت در این طبیعت بی نظیر است.

در این فصل دیگر خبری از برف و باران های شدید و هوای سرد نیست… فصل آن است که لباس های خنک بپوشیم و گاه با قدم زدن در زیر نور خورشید عرق کردن را تجربه کنیم. در شب های پر ستاره تابستان زیر نور ماه در شب استراحت کنید بدون اینکه بخواهید به مشغله ها و دغدغه های روزانه تان فکر کنید. فکرتان را آزاد کنید و تمامی تلاش تان را بکار بگیرید تا تابستان خود را آنطور که می خواهید بگذرانید.

در فصل تابستان دیگر درختان بار سنگین خود را به زمین گذاشته اند و گویی شبیه به انسان ها در حال استراحت کردن و تفریح در این فصلند.

دستانتان را بلند کنید و از پروردگارتان به دلیل این همه زیبایی تشکر کنید و شکرگذار نعمت های بی نکران و بی انتهای معبود خود باشید. از بودن فصل تابستان لذت ببرید و به دنبال تفریح و نشاط باشید چرا که تا تابستانی دیگر باید زمان زیادی را پشت سر بگذارید.

 

♠ ♠ ♠ ♠ ♠

 

انشا در مورد تابستان را چگونه گذراندید

انشای ادبی در مورد تابستان را چگونه گذراندید می توانید یکی از بهترین موضوعات برای انشا نویسی در مورد فصل تابستان باشد. انشا ادبی درباره فصل تابستانرا چگونه گذرانده اید در پایین آمده است:

تابستان چه دیر می آمد و چه با شتاب می گذشت و چقدر خاطره برای ما می ساخت، قبل از دبستان که برای من تابستان و زمستان و بهارش چندان تفاوتی نداشت و چهار فصل خداوند را تنها در اضافه و کم شدن حجم لباس هایم درک می کردم و بس!

به دبستان که رفتم تابستان پادشاه فصل هایم شد، همان که برای رسیدنش از اول مهر لحظه شماری می کردم و 365 روز سال را می شمردم، همان که سخت می آمد و قبل از آمدنش باید هفت خوان رستم را رد می شدم، هفت خوانی به تلخی امتحانات پایان سال!

توصیف طعم روز آخر مدرسه و آغاز تعطیلات تابستان غیرممکن است اگرچه همه ما مزه آن را زیر زبان خود احساس کرده ایم! سه ماه بدون درس و مشق، سه ماه تا دیروقت بیدار ماندن، صبح زود بیدار نشدن، سه ماه تفریح، بازی های کودکانه عصرگاهی، مسافرت و …

اما چه زود می گذشت این سه ماهی که یک سال منتظرش بودم، در یک چشم به هم زدن همه روزهایش خاطره می شد و می رسید آن روزهایی که از فکر کردن به آن هم تنم می لرزید! همان روزهای آخر تابستان …

همان روزهایی که شمارش هایم دوباره شروع می شد و بوی ماه مهر تمام اعصاب بویایی ام را دچار اشکال می کرد.

تنها دلخوشی آن روزها خریدن لباس های نو بود، دفتر نو و دیدن دوستانم در لباس فرم مدرسه، اولین روز مدرسه همیشه با ذوق و شوق بود، بیشتر در حد معارفه و خوش و بش هایی معمولی اما چه زود درس و مشق و ساعت 9 شب خوابیدن جای آن همه شادی تابستانی را می گرفت و من دوباره شمارشگر سالیانه ام را با عدد 365 تنظیم می کردم و روز از نو …

 

♠ ♠ ♠ ♠ ♠

 

انشای ادبی کوتاه درباره تابستان

اگر به دنبال یک انشای ادبی کوتاه در مورد فصل تابستان می گردید در این بخش سایت سماتک تصمیم گرفته است بهترین انشای ادبی کوتاه در مورد تابستان را برایتان فراهم آورد تا بتوانید بهتر درباره دومین فصل سال انشا بنویسید:

خداوند فصل ها را برای ما قرار داده است که هر کدام از آنها زیبایی های خاص خود را به همراه دارد. توصیف قدرت خداوند بزرگتر از آن می باشد که قابل وصف باشد و ما بتوانیم در یک متن آن را خلاصه نماییم. فصل تابستان با شروع و پایان خود نشانه های را به ما نمایان می کند که هر کدام از آنها نشانه های از عالم معنا را به نمایش می گذارد.

اگر می خواهید به این نشانه های بزرگ پی ببرید کافی است کمی تدبر را بکار بگیرید تا بتوانید به بزرگی و یگانگی خداوند برسید. وقتی زمان تاثیرات خود را در طبیعت می گذارد و کم کم بهار و نشانه های آن را برای ما پدیدار می شود طبیعت رنگ دیگری به خود می گیرد و سال نو با همه خوشحالی ها و نشاط هایش فرا می رسد…

 

♠ ♠ ♠ ♠ ♠

 

انشا در مورد فصل تابستان ادبی

انشا در مورد فصل تابستان را می توانید به شکل های مختلفی بنویسید که ما در این بخش یک موضوع انشا در مورد فصل تابستان ادبی برایتان آماده کرده ایم که اگر مایل باشید با هم می خوانیم:

تابستان و تعطیل بودن ان فرصت مناسبی برای کسانی است که میخواهند جز مدرسه کار های دیگری انجام بدهند
همچون کلاس هایی غیر از کلاس مدرسه
مانند کلاس های اموزش زبان و یا کلاس های ورزشی
و البته بسیاری از دانش اموزان زرنگ در ایام تابستان برای درس هایی که در انها ضعیف هستند به کلاس میروند
تا سال تحصیلی را بدون هیچ مشکلی شروع کنند
تابستان فصل تعطیلات است فصل خوشگذرانی
معمولا اکثر مردم در اواخر تابستان یعنی شهریور ماه به مسافرت میروند
تابستان زمان مناسبی است برای استراحت که در اختیار ما دانش اموزان قرار میگیرد
بعد از یک سال تحصیلی سخت و بعد از امتحانات
تابستان زمان مناسبی برای استراحت و پرداختن به کارهای دیگه است
تابستان با اینکه گرمترین فصل سال است ولی باز هم در بسیاری از مناطق ایران سرد است
ولی در جنوب کشور تابستان به شدت گرم است و همین است که میگویند ایران کشور چهار فصل است

 


حتما بخوانید: متن در مورد فصل تابستان ؛ متن ادبی زیبا در مورد تابستان


 

انشا ادبی و عادی در مورد تابستان

انشا به زبان عادی و ادبی در مورد تابستان در این قسمت نوشته شده است و مناسب برای دانش آموزانی است که می خواهند یک انشا ادبی ساده در مورد فصل تابستان بنویسند توصیه می کنیم انشا ادبی و عادی در مورد تابستان را در این مطلب بخوانید:

تابستان یکی از چهار فصل خداوند است که به برکت و سرسبزی و گرمای زیادش در بین فصل های دیگر شناخته شده است و من تابستان را خیلی دوست دارم.

تابستان را دوست دارم به خاطر اینکه همه جای زمین را سبزه پوشانده، میوه های رنگارنگ روی درخت ها به ما چشمک می زنند، روزهای آن آنقدر طولانی است که می توانیم به همه کارهایمان برسیم و شب هایش معمولا دورهمی های شادی با دوستان خانوادگی مان داریم.

تابستان فصل تعطیلات است، فصل دوچرخه سواری، فصل مسافرت به شهرهای خنک تر ایران و من به خاطر همین عاشق این فصل زیبا هستم. اگرچه بعضی اوقات به خاطر گرمای بیش از حد، هوس زمستان و برف و باران می کنم و این گرما ما را در خانه زندانی می کند اما به خاطر خنکی کولر این گرما خیلی زود از یادمان می رود و به خوبی می دانم همین گرما است که باعث می شود دانه های درختان به میوه تبدیل بشوند و آماده چیدن شوند.

من و خانواده ام بسیاری از شب های تابستان بخصوص آخر هفته ها به پارک نزدیک خانه مان می رویم، دور هم می نشینیم، بازی می کنیم، شام می خوریم و از هوای خنک شب های تابستان لذت می بریم.

هر ماه تابستان را هم چند روز در خانه پدربزرگ می گذرانیم که باغ میوه سرسبز دارد. گشتن و بازی کردن در آن جا، کمک به برداشت محصول و انگور چینی و خوابیدن در پشت بام هنگام شب ها خیلی خیلی خوش می گذرد.

تابستان با این که خیلی خوب است اما همیشه بعد از مدتی که می گذرد دلم برای مدرسه، معلم و دوستانم تنگ می شود و دوست دارم زودتر تابستان تمام شود و دوباره به مدرسه بروم.

مادرم همیشه می گوید من در بهار زندگی ام هستم و وقتی به سن و سال او برسم وارد تابستان زندگی ام خواهم شد. به قول مادرم آدم ها در تابستان زندگی پخته می شوند و تجربه های زیادی به دست می آورند.

 

♠ ♠ ♠ ♠ ♠

 

انشا ادبی در مورد فصل تابستان

در ادامه این بخش انشا ادبی در مورد فصل تابستان و زیبایی هایش را نوشته ایم که ممکن است نوشتن آن برای بسیاری از شما ساده و آسان باشد. توصیه می کنیم برای نوشتن یک موضوع انشای ادبی در مورد فصل تابستان حتما از ذهنیات و خاطرات خود کمک بگیرید و فقط رونویسی نکنید آخرین موضوع انشا درباره تابستان به زبان ادبی را هم در این بخش برای شما دانش آموز عزیز تهیه و تنظیم کرده ایم:

تابستان که میرسد دلم لک می زند برای تعطیلی های مدرسه . برای آن لحظه های خداحافظی های حیاط مدرسه و دوستی های یکساله ای که قول پیمانش ابدی بود و تا نواخته شدن زنگ تابستان تا لحظه ی دویدن و رسیدن به خانه تمام شده بود.

تابستان که میشود دلم لک میزند برای خواب های تا لنگ ظهر و عصر های پرسه زنان در کوچه ها . برای آن دوچرخه های رنگ و رو رفته با ساچمه های رنگی رنگی که هرسال تابستان نو می شدند.

تابستان که میشود دلم لک میزند برای آن توپ های پلاستیکی راه راهی که آویزان شده بود روبروی بقالی سر کوچه ها.

تابستان که میشود چمدان و باربند و رفتن هایمان برای یک سفر شمالی و خاطره ی کباب بین راه و پنجره های ماشین مان

برای آن شب های شب نشینی در حیاط خاله ،عمو با طالبی های شکر زده ای که به شرط چاقو نبودند

تابستان رسیده اما ما دیگر گم و گیج و یخ زده ایم میان زمستان های افکارمان.

تابستان از میان فصل هایمان حذف شد و ما سراسر پاییز و زمستانیم…

 

انشا ادبی در مورد تابستان به همراه زیباترین انشا در مورد تابستان با مقدمه و نتیجه را در این نوشتار خواندید . در این پست 10 موضوع انشای ادبی در مورد فصل تابستان را برایتان تهیه و گردآوری کرده بودیک که امیدواریم مورد استفاده قرار گرفته باشد. انشا ادبی در مورد فصل تابستان بسیار زیباست که می توانید خاطرات تان را یادداشت کنید و در پایان فصل تابستان یک موضوع انشا در مورد تابستان را تعریف کنید در دفترچه تان بنویسید.

جدیدترین مطالب