شعر عید غدیر کودکانه به همراه مجموعه زیباترین شعر درباره عید غدیر برای کودکان را در این بخش از سایت سماتک تقدیم به شما سروران گرامی و نوجوان خواهیم کرد. اگر به دنبال شعر کودکانه عید غدیر خم هستید با ما همراه باشید.
یه جا به نام غدیر
روزی پیامبر ما
یه جا به نام غدیر
گفت به همه آدما
هر کسی من بوده ام
بزرگ و رهبر او
از این به بعد علی هست
امام و سرور او
از اون به بعد علی شد
امام ما مومن ها
عید می گیریم اون روزو
تا باشد دنیا دنیا
علی امام ما هست
اینو همه میدونیم
ما علی رو دوست داریم
شیعه اون می مونیم(2)
مژده ی عید غدیر
بچه ها شادی کنید، آمده عید غدیر
باز گوید مادرم، قصه های دلپذیر
بار دیگر شهر ما، نور باران می شود
بافروغ چلچراغ، شب چراغان می شود
باز هم امشب پدر، نقل و شیرینی خرید
باز بوی عطرِ و گُل، می دهد پیغام عید
بنده خوب خدا، یار پیغمبر علی علیه السلام
او امام اول است، بهترین رهبر علی علیه السلام
بانگ قرآن مجید، می رسد از کوچه ها
مژده عید غدیر، شادی ما بچه ها (1)
عید غدیر
یه عید دیگر
عید غدیر است
عید یک امام
امام علی است
پیامبر ما
رسول اکرم
دست علی را
گرفته در دست
این است مردم
بعد من امام
قدرش بدانید
حرفم این است
پندش بشنوید
حرفش گوش کنید
تا نشید گمراه
دین من این است (3)
غدير چشمة جوشان
غدير ، آب خروشان
غدير، يه بركة خوب
غدير، يه روز محبوب
غدير، يه روز زيبا
يه عيدِ خوبِ خدا
غدير، عيد ولايت
شده روز هدايت
پيغمبر خدا گفت
نبي مصطفي گفت:
«علي امام شماست
برايتان رهنماست»
امام متقينه
اميرالمؤمنينه
حرف شيطون گوش نشه
غدير فراموش نشه
ما بچههاي شيعه
با هم ميگيم هميشه
غديرو دوست ميداريم
جشناي خوب مي گيريم
در غدیرخم پیمبر دست تو
تا گرفت و گفت از اوصاف تو
تو برای شیعیان گشتی امام
چون پیمبر کرد حجت را تمام:
«هرکسی را که منم مولای او
شد علی هم رهبر و مولای او»…
عدل و داد و مهر و احسانت، علی
اسوهای شد بهرِ یارانت، علی…
جان من قربان نامت، یا علی
جان فدای آن مرامت، یا علی
یک شیعه کوچولو خوب، دست میزنه پا میزنه
از شوق جشن اهل بیت بال میزنه بال میزنه
عید غدیره بچهها مولا امیره بچهها
این عید زیبا بر تمام بچهها بادا مبارک
ای شیعه کوچولو حالا بنشین و پاشو
که به دست پیامبر علی امیر مؤمنان شد
عید غدیره بچهها مولا امیره بچهها
این عید زیبا بر تمام بچهها بادا مبارک
شیعه کوچولوها، حالا بپریم بالا، حالا دستا به بالا
بگیم شکرت خدا که شیعه مرتضاییم ما
عید غدیره بچهها مولا امیره بچهها
این عید زیبا بر تمام بچهها بادا مبارک
حالا چرخ و چرخ و چرخ یا مهدی العجل
که شد عید غدیر و غم از دلامون پر زد و رفت
عید غدیر بچهها، مولا امیره بچهها
این عید زیبا بر تمام بچهها بادا مبارک
در کعبه تولد شد
در دانه ای عالم شد
همدم نبی اکرم شد
یار دخت دو عالم شد
مولا علی مولا
از غیب ندا آمد
دستوری ز وحی آمد
آن پری ز عالم بالا
بهر عید غدیر آمد
مولا علی مولا
در کعبه قیامت شد
صد ول وله بر پا شد
با بانگ بلند و خوش
اعلام ولایت شد
مولا علی مولا
چون ظهر نزدیک شد
فارغ ز زیارت شد
استاد در میان جمع
گوئی ستاره روشن شد
مولا علی مولا
بر دست گرفت دستش را
خواند خطبه ی غدیرش را
اعلام نمود جانشین و ولی اش را
ای حاکم وارث و وصی اش
مولا علی مولا
تو جان جانی علی
چه مهربانی علی
تو جانشین خورشید
در آسمانی علی
تو اولینی علی
تو بهترینی علی
همیشه میدرخشی
مثل نگینی علی
چه پاک و با صفایی
تو هدیه خدایی
تورا صدا میکنیم
که آشنا و نمایی
تو سروری تو رهبری
از همه عالم سری
فقط تویی فقط تو
که یار پیغمبری
علی علی جان ماست
قله ایمان ماست
ما همه خاکیم با او
مژده باران ماست
باز مرغ غزلم میل پریدن دارد
تا به ایوان نجف شوق رسیدن دارد
نمک سفره ام از حضرت زهراست ولی
باده از دست یدالله چشیدن دارد
آتش عشق تو افتاد به خار و خس دل
پس بدم دم به دم این شعله دمیدن دارد
همه ذرات جهان گرد علی می گردند
این طوافیست به والله که دیدن دارد
تکیه بر کعبه بزن وارث شمشیر دو دم
اشهد و ان علی از تو شنیدن دارد
ظفر از عشق علی سینه سپر باید کرد
تا علی هست به دل … قلب تپیدن دارد
باید به همان سال دهم برگردیم
با بیعت در غدیر خم برگردیم
تا سوز عطش نکشته ما را باید
تا برکه ی اکملت لکم برگردیم
هرجا که غدیر رفته باران رفته
جنگل به کویر و کوهساران رفته
هر جا که امام هست در مکتب او
حیوان هم اگر آمده انسان رفته
این بغض هنوز سر به شورش دارد
این چشم هزار چشمه جوشش دارد
این زخم هزارو چارصد ساله ما
اندازه زخم تازه سوزش دارد
بر جای بماند از تو یک رد کافیست
از عشق نشانه ای در این حد کافیست
درک تو فقط حد رسول الله است
یک شیعه اگر تو را بفهمد کافیست
دور و بر نور را که خلوت دیدند
انکار تو را چقدر راحت دیدند
این کوردلان تو را ندیدند اگر
یک عمر فقط از تو کرامت دیدند
از تو اثری شگرف مخفی مانده
آئین تو پشت حرف مخفی مانده
برگرد به تیغ حنجرم را بتکان
آهنگ تو زیر برف مخفی مانده
چشمی که به یک اشاره برمیخیزد
با دیدن یک ستاره برمیخیزد
شب را به نگاه خیره سنجاق نکن
خورشید تو هم دوباره برمیخیزد
توصیف تو حال دیگری میخواهد
نیروی خیال دیگری میخواهد
محدوده واژه ها برایت تنگ است
این شعر مجال دیگری میخواهد
عید غدیر مبارک