وسواس فکری یکی از بیماریهای مهم است که می توان با کمک دارو درمانی و یا انجام کارهای صحیح آنرا درمان کرد. درمان قطعی وسواس فکری شدید و چگونه وسواس فکری را درمان کنیم در ادامه بیان خواهد شد.
اولین قدم در درمان قطعی وسواس فکری شدید شناخت هرچه بهتر آن است. بنیاد بین المللی OCD این بیماری را نوعی اختلال اضطراب معرفی میکند که در آن فرد در یک چرخه فکری وسواس گونه (افکار ناخواسته، اعتراضی، احساساتی که به شدت استرس زا هستند) و رفتارهای اجباری (رفتارهایی که از فرد سر میزند تا از شر افکار وسواسی و اضطراب ناشی از آنها خلاص شود) گرفتار میشود.
زمانی که یک فرد به وسواس فکری شدید مبتلا باشد، به نظر میرسد که سیستم هشدار در مغز وی، دچار مشکل میشود و او خطری را میبیند که ممکن است اصلا وجود نداشته باشد. آنها ممکن است افکار مزاحم یا غیرمنطقی را تجربه کنند و در اقداماتی اجباری و بسیار جدی در راستای این افکار گرفتار شوند تا احساس اضطرابشان را تسکین دهند و مطمئن شوند همه چیز درست پیش میرود.
علائم و نشانههای وسواس فکری شدید اضطراب گونه هستند. افکار ناخوشایند میتوانند مانند نگرانی بسیار شدید دربارهی آلودگی ذهن فرد را درگیر کنند؛ برای مثال «میکروبهای موجود روی این دستگیره میتوانند به تمام آشپزخانه سرایت کنند. باید فورا آن را تمیز کنید. شما باید دوباره لباستان را هم بشویید، چون با آن به دستگیرهی آلوده دست زدید». یا اینکه «آیا در خانه را باز گذاشتم؟ آیا پایم را روی چیزی در خیابان گذاشتم؟» و یا افکار ممکن است به شکل تصاویر آزار دهندهی خشن، جنسی یا ترس از آسیب زدن به خودتان یا دیگران پدیدار شوند؛ «اگر آن چاقو را بردارم و به کسی آسیب بزنم چه؟». یا نگرانیهای بیش از حد در رابطه با سلامتی: «این زائده روی بازوی تو حتما سرطان است!» یا ممکن است شما را به دام کمال گرایی بیندازند؛ «همه چیز باید کاملا منظم و متقارن روی میز چیده شده و رومیزی نباید ذرهای چروک داشته باشد».
افراد مبتلا به وسواس فکری شدید اغلب ترس مفرطی از احساس گناه و تعهد دارند. آنها مدام نگران هستند و فکر میکنند کارهای خاصی باید انجام دهند تا از خودشان و دیگران محافظت کنند. در مطالعه اخیر دانشگاه واترلو، برندا چیانگ به این نتیجه رسید که: «افراد مبتلا به وسواس فکری شدید، همواره از احساس مسئولیت شدیدی رنج میبرند… آنها اغلب فکر میکنند که مسئول یک کار بد هستند، یا اگر موفق به انجام کاری نشوند بابت آسیبهای ناشی از آن مسئولند.»
این احساس زجر و گرفتاری در مبتلایان به وسواس فکری شدید زمانی تشدید میشود که آنها «مجبور» به انجام کاری هستند. این اجبار میتواند ذهنی یا فیزیکی باشد و یا در رفتارهایی مثل تمیز کردن افراطی، بررسیهای مداوم (مثلا چک کردن گاز برای چندین بار متوالی) و یا تکرار کاری نمود پیدا کند. فرد ممکن است در چرخهای مثل شستن یک شی بارها و بارها یا شستن دست تا زمانی که ترک بردارد گیر بیافتد. آنها ممکن است بارها به به خانه برگردند تا مطمئن شوند درها قفل هستند، چراغها خاموش هستند و غیره. یا مثلا در شمارش، ضربه زدن و یا تکرار برخی اعمال به تعداد دفعات خاصی حساس باشند. این اجبار در کارها ممکن است ذهنی باشند؛ مثلا تکرار پشت سرهم یک سری اطلاعات برای اینکه اطمینان حاصل شود چیزی کم و کسر نیست یا کسی در خطر نیست. یا آنها ممکن است در ذهنشان تلاش کنند افکارشان را کنترل کنند و بخواند تصویری بد را با یک تصویر خوب جایگزین کنند یا اصرار داشته باشند تا عدد خاصی در ذهنشان بشمرند.
این علائم و نشانهها انرژی فرد مبتلا را میگیرند. آنها ممکن است خودشان متوجه رفتارها و فکرهای غیرعادی خود بشوند، اما در این چرخه گرفتار شده اند و هیچ راه فراری ندارند. این افراد حتی ممکن است تلاش کنند وسواس خود را پنهان کنند که این خود باعث سختتر شدن کارها میشود.
فرد مبتلا به وسواس فکری شدید یک سیستم هشدار دهنده در ذهن خود دارد که او را از خطرهایی که وجود خارجی ندارند میترساند، زمانی که شخص تسلیم اجبار این سیستم شود اوضاع خراب میشود. وقتی که او به این آژیر خطر توجه میکند و پاسخ میدهد، به مغز خود یاد میدهد که این سیگنالها مهم هستند. اما اگر در مقابل این هشدارهای دروغین بایستند، به طور موقف دچار اضطراب و نگرانی تشدید شده میشوند، اما این آژیر خطر ساکت میشود. اینجاست که مغز دیگر فکر نمیکند این هشدارها مهم هستند و کمتر آنها را اعلام میکند. درواقع فرد مبتلا به وسواس فکری شدید باید فکر خود را تغییر دهد و قدرت این کار را دارد.
برای انجام این کار، این بیماران باید درمان درست را پیدا کنند. متاسفانه، زمانی که فرد مبتلا به دنبال راههای درمان قطعی وسواس فکری شدید میرود، فقدان آموزش و تخصص کافی در میان پزشکان و روانشناسان گاهی به تشخیص اشتباه یا ناقص منجر میشود. اما به هرحال خبر خوب این است که امروزه راههای بسیار خوب و ویژهای برای درمان وسواس فکری وجود دارد. این روشهای درمانی با متدهای سنتی و گفتاری متفاوتند و قادر هستند زندگی این افراد را به طور کامل تغییر دهند.
درمان رفتاری – شناختی (CBT) وسواس فکری شدید به بیمار کمک میکند که الگوهای فکری خود و راههایی که این الگوهای فکری بر رفتارهایش تاثیر میگذارد را شناسایی کند. این روش دههها روش مورد علاقهی درمانگران در ایالات متحده و اروپا بوده است. این روش برای طیفی وسیعی از موضوعات موثر است. در CBT زیرشاخههای زیادی مثل پذیرش و تعهد درمانی نیز وجود دارند.
درمان وسواس فکری شدید بدون دارو، به روش دیگری نیز در تعدادی از مطالعات دهه ۱۹۸۰ موثر بوده است؛ مواجهه درمانی و پیشگیری از پاسخ یا EPR بسیاری از این مطالعات نشان دادهاند که این روش درمانی، به اندازه دارو درمانی مثل استفاده از کلومیپرامین، موثر بوده است.
در مورد این روش درمان وسواس فکری شدید همواره صحبت میشود، چراکه به تعداد بسیار زیادی کمک کرده است و متخصصان هنوز آن را بهترین گزینه درمان غیردارویی وسواس فکری میدانند. اما دانستن این نکات بسیار ارزشمند است:
۱) به شدت توصیه میشود که در این باره با پزشک متخصص در این حوزه مشورت شود.
۲) مانند هر گزینه درمانی دیگری، EPR برای همه کارساز نیست. نکته دوم بویژه برای افرادی که بیماریشان با سایر اختلالات روانی مثل افسردگی، اختلال دوقطبی و … تلاقی دارد حائز اهمیت است. در این شرایط درمان به روش مواجهه میتواند کارآیی کمتری داشته باشد، بنابراین باید با متخصص مشورت کنید.
روش درمانی مواجهه و بازداری از پاسخ ((Exposure Response Prevention Therapy (EPR)، یک روش درمان رفتاری-شناختی است که در آن بیماران به طور مکرر در معرض خطرات ساختگی قرار میدهند تا ترسشان را آزمایش کنند. برای مثال، یک بیمار که از آلودگی «میترسد»، کف حمام خانه را لمس میکند بدون آنکه دستهایش را بشوید. یا کسی که مدام همه چیز را چندین بار چک میکند، خانه را بدون هیچگونه بررسی ترک میکند. هنگامی که آنها در معرض این شرایط قرار میگیرند، یاد میگیرند که اضطراب حاصل از افکار وسواس گونه خود را تحمل کنند و همزمان از درگیر شدن در رفتارهای وسواسی اجباری اجتناب میکنند تا ناراحتی هایشان به مرور تسکین یابد.
شرایطی که بیمار در معرض آن قرار میگیرد، از لحاظ میزان ترسناک بودن برای بیمار، رتبه بندی میشوند و از کمتر به بیشتر به تدریج افزایش پیدا میکند. این روش درمان قطعی وسواس فکری شدید تاکنون برای بسیاری موثر بوده و زندگیشان را تحت تاثیر قرار داده است.
همهی افراد شایستهی یک زندگی خوب هستند. همینطور که بیشتر دربارهی وسواس فکری شدید یاد میگیرید، خوب است که این پیام امید بخش را به کسانی که از این بیماری وسواس رنج میبرد برسانیم و به آنها بگوییم که تنها نیستند و درمان وسواس فکری امکان پذیر است. آنها میتوانند زندگی بهتری داشته باشند و زندگیشان را پس بگیرند.
توضیح مفصلی درباره درمان به روش EPR و گزینههای درمان قطعی وسواس فکری شدید بدون دارو وجود دارد. اما اجازه دهید از این توضیح خلاصه استفاده کنیم:
درمان به روش مواجهه یک شکل خاص از درمان شناختی – رفتاری است که دارای دو مولفه به طور همزمان است: مواجهه و پیشگیری از پاسخ.
در مواجهه، فرد را با وضعیتی مواجه میکنند که وسواس و اضطراب ناشی از آن تحریک شود. سپس براساس مولفه جلوگیری از پاسخ، به او گفته میشود که در برابر پاسخ اجباری ناشی از اضطراب مقاومت کند. در نتیجه، سطح اضطراب فرد به طور طبیعی کاهش مییابد و او به مرور میتواند رنج خود را تحمل کند. این مواجهات توسط یک متخصص بالینی برنامه ریزی میشوند؛ کسی که به شما کمک میکند محرکهای وسواستان را به خوبی شناسایی کنید. این برنامه ریزی دارای سلسله مراتب است و به مرور چالش برانگیزتر میشوند.
جلوگیری از پاسخ، میتواند دشوار باشد، چون باید در آن از شر احساسات ناخواسته خلاص شد. با این حال، زمانی که به فرد کمک میشود که در آن شرایط به زندگیش و چیزهایی که دوست دارد فکر کند، میتواند از این لحظات دشوار عبور کند. از آنجا که اغلب این مرحله دشوارترین مرحله درمان قطعی وسواس فکری شدید بدون داروست، لازم است معنا و کارکرد آن به خوبی برای بیمار مشخص شود.