خیلی از مواقع هست که آنقدر غرق در زندگی مادی خود شده ایم که به بهشت و جهنم حتی فکر هم نمی کنیم اما هر چقدر این زمان طولانی شود اما باز فکر هایی درون سرمان نجوا می دهند که آیا من بهشتی هستم یا جهنمی ایا خوب هستم یا انسان خوبی نیستم؟ از پل صراط می توانم بگذرم ؟
دوست دارید بدانید که آیا در قیامت از پل صراط مستقیم رد میشوید یا نه؟ اگر اندکی حوصله به خرج دهید و این سیاهه را تا آخر همراهی کنید، شاقول و شاخصی به دستتان خواهد داد که می توانید از همین اکنون و قبل از برپایی قیامت، دریابید که آیا آخرالامر، اهل نجات خواهید بود یا خیر؟!
طبق کریمه 71 سوره مریم، بدون ذرهای تردید، همه بندگان حتی اهل تقوا که مصداق کامل وفرد اتمّشان، پیامبران الهی هستند، در قیامت وارد جهنم میشوند! ولی در نهایت خداوند، متقین را نجات میدهد؛ وَإِن مِّنكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ حَتْمًا مَّقْضِیًّا*ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوا…
ذیل این آیه، بین اهل تفسیر، غوغایی است که منظور از “ورود” در جهنم چیست؟
به طور کلی دو مبنا وجود دارد: برخی معتقدند ورود به معنای مُشرِف شدن است. شاهد مثالشان هم آیهای است که میگوید موسی(ع) به آب مدین، مشرف شد(نه اینکه داخل شود)؛ « وَلَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْیَنَ وَجَدَ عَلَیْهِ أُمَّةً مِّنَ النَّاسِ یَسْقُون»[1] برخی دیگر ورود را به معنای دخول گرفتهاند، درست مثل کریمه 95 انبیاء که میفرماید:«إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِن دوُنِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُمْ لَهَا وَارِدُونَ»( شما و آنچه غیر خدا میپرستید، هیزم جهنّم خواهید بود؛ و همگی در آن وارد میشوید.)
یا کریمه 98 هود که میفرماید: «یَقْدُمُ قَوْمَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ»؛ ( روز قیامت، او در پیشاپیش قومش خواهد بود؛ و (به جای چشمههای زلال بهشت) آنها را وارد آتش میکند! و چه بد آبشخوری است (آتش)، که بر آن وارد میشوند!)
در این میان دیدگاه دو مفسر معاصر، مرحوم علامه طباطبایی و شاگرد ماجدش، استاد جوادی آملی نکتهآموز است.
نظر مرحوم علامه طباطبایی
بنا بر نظر علامه، با اینکه از عبارت آیه بعد که میفرماید: «ونذر الظالمین فیها جثیا»، ورود به معنای دخول فهمیده میشود اما «نجات متقین از آتش مستلزم این نیست كه داخل آتش شده باشند، زیرا نجات همانطور كه با انقاذ شخص داخل مهلكه صادق است، با دور كردنش از مهلكه نیز صادق است، و اگر كسى را كه مشرف به هلاكت شده از هلاكت دور كنیم او را نیز نجات داده ایم… پس حق مطلب این است كه ورود بر بیش از حضور و اشراف (البته اختیارى ) دلالت ندارد… و معناى این دو آیه چنین است كه : هیچ یك از شما – متقیان و ظالمان – نیست، مگر آنكه به زودى در لبه و پرتگاه آتش قرار مىگیرید.»[2]
دیدگاه استاد آیت الله جوادی آملی
اینکه گفته میشود تفسیر تسنیم استاد جوادی آملی، شرح تفسیر کبیر المیزان علامه طباطبایی است، چندان درست نیست. با اینکه استاد و شاگرد در بسیاری از آراء تفسیری، اتفاق نظر دارند اما موارد بسیاری هست که شاگرد نظر استاد را برنتابیده و دیدگاه دیگری اتخاذ نموده است که باید در مجال خودش باز گفته شود. از جمله این موارد، تفسیری است که آیت الله جوادی آملی ذیل این آیه ارائه کرده است. ایشان قائل به جمع است و ورود را به هر دو معنا صحیح میداند و معتقد است که میتوان بر آن از آیات و روایات، دلیل آورد. تفصیل سخن ایشان در این باب چنین است:
« اگر ورود به معنای دخول باشد ورود همگان به جهنم محذوری ندارد برای اینكه جهنم جای آتش است نه خود آتش مثل اینكه ورود موسای كلیم و مؤمنان به دریا، ورود فرعون و آلفرعون و درباریان فرعون به دریا هر دو حق بود منتها وجود مبارك موسی وارد دریا شد و دریا خشك بود فرعون و آلفرعون وارد دریا شدند و«فَغَشِیَهُم مِنَ الْیَمِّ مَا غَشِیَهُمْ»[3]دریا خانه ی آب است نه آب، جهنم خانه و اتاق آتش است جای آتش است نه آتش، بنابراین برابر آیات فراوانی كه دارد«أُولئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ»[4]یك،«لاَ یَسْمَعُونَ حَسِیسَهَا وَهُمْ فِی مَا اشْتَهَتْ أَنفُسُهُمْ خَالِدُونَ»[5]دو، و آیات دیگر نشان میدهد كه بهشتیها و مردان باتقوا از عذاب دورند نه از جهنم از آتش دورند، از عذاب دورند، از كیفر دورند، اما وارد جهنم بشوند و از نزدیك جهنم را ببینند و شكرگزاری كنند كه رحمت است پس اگر ورود به معنای دخول باشد دخولِ در جهنم، عذاب نیست مثل اینكه دخول در دریا عذاب نیست اگر موسای كلیم وارد دریا شد«فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِیقاً فِی الْبَحْرِ یَبَساً»[6]نصیب اوست و از دریای خشك میگذرد یعنی آبهای رفته رفته است و آبهای نیامده نمیآید یك سدّ آبی درست میشود این وسط میشود خشك نه تنها معبَر میشود نه تنها فرمود:«فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِیقاً فِی الْبَحْرِ» بلكه«یَبَساً» را ذكر كرد كه اینجا جای خشك است بالأخره كفشتان پایتان تَر نمیشود این طور اینجا هم كفشتان پایتان اصلاً گرم نمیشود این طور، اگر این باشد و همان طوری كه برای وجود مبارك ابراهیم شد«یَا نَارُ كُونِی بَرْداً وَسَلاَماً»[7]اینچنین میشود پس ورود در آنجایی كه آتش است به معنای عذاب نیست ورود در خود آتش و عذاب رنجیدن و سوختن عذاب است پس اگر ورود به معنای دخول باشد باز هم قابل جمع است هم شواهد آیهای دارد هم شواهد روایی بر فرض این روایات ضعیف باشد آیات اصلِ مسئله است0»[8]
آیا ما اهل نجات خواهیم بود؟
حال برگردیم به آنچه در پیشانی نوشت این نوشتار وعده کردیم و آن شاخصی است که به وسیله آن، می توانیم پیش از برپایی قیامت، دریابیم که اهل نجات خواهیم بود یا نه؟
علامه طباطبایی به نقل از كتاب معانى از امام صادق علیه السلام روایت آورده كه حضرتش فرمود:
«صراط مستقیم، طریق بهسوى معرفت خدا است، و این دو صراط است، یكى صراط در دنیا، و یكى در آخرت، اما صراط در دنیا عبارتست از امامى كه اطاعتش بر خلق واجب شده، و اما صراط در آخرت، پلى است كه بر روى جهنم زده شده ، هر كس در دنیا از صراط دنیا به درستى رد شود، یعنى امام خود را بشناسد، و او را اطاعت كند، در آخرت نیز از پل آخرت به آسانى مى گذرد و كسی كه در دنیا امام خود را نشناسد، در آخرت هم قدمش بر پل آخرت مى لغزد، و به درون جهنم سقوط مى كند.[9]
پینوشتها:
[1] . سوره قصص، آیه ی 23.
[2] . ترجمه تفسیر المیزان،ج۱۴، ص 126-125.
[3] . سوره ی طه، آیه ی 78.
[4] . سوره ی انبیاء، آیه ی 101.
[5] . سوره ی انبیاء، آیه ی 102.
[6] . سوره ی طه، آیه ی 77.
[7] . سوره ی انبیاء، آیه ی 69.
[8] . درس تفسیر آیت الله جوادی،88/09/16
[9] . ترجمه تفسیر المیزان، ج1،ص 66 .