HPV

متن روضه اربعین حسینی

متن روضه اربعین حسینی

متن روضه های جانسوز اربعین حسینی به مناسبت فرا رسیدن چهلم امام حسین علیه السلام در این بخش از مقاله تدارک دیده شده است و از شما دعوت می کنیم با متن روضه اربعین حسینی همراه ما باشید. برای اثبات عشق مان به سیدالشهدا می توانیم در روز اربعین امام حسین (ع) یک متن روضه سوزناک اربعین را بخوانیم و در باب شهادت سومین امام شیعیان عزاداری کنیم.

متن روضه اربعین حسینی

چهل شبِ چشم انتظارم

چهل شبِ که خواب ندارم

چهل شبِ میخوام برادر

 رو خاکِ قبرت سَر بزارم

آه .. چِلّه نشینِ داغَم ..

چِلِّه نشینِ دردَم ..

این همه راه رو  اومَدم ، دورِت بگردم ..

ای کاش زانو هام رمق داشت، داداش .. ای کاش بدنم یه ذره جون داشت .. میدونید اینکه میگن ، از رویِ ناقه ها خودشونو انداختن نرسیده به قبر  … شاید دیده باشید زائرای اربعین  ،۱۴۰۰تا عمود … می آمدن ، می آمدن … دیگه از عمود ۱۰۰ به بعد اونهایی پیاده رفتن میدونن، دیگه پاهات مالِ خودت نیست .. دیگه این ۱۰۰ تا عمودِ آخر پاهاتُ میکِشی رویِ زمین … هی به رفیقت میگی : صبر کن ، بِشین یه ذرّه استراحت کن ، میگه دیگه طاقت ندارم ، بزار برسیم .. بهش میگی : ده دقیقه ..، یه ذرّه آب بخور ، یه ذرّه جون بگیر  … میگه نه … تا نِگام به حرم نیوفته نمیشینم .. این هزار و چهارصد .. همچین که نگاهش به حرم میافته شاید دیده باشی  تا میرسیدن از دور ، گنبد و گلدسته را میدیدن ، همه با صورت می افتادن .. همه داد میزدن .. حسین .. حسین .. هنوز صدایِ خواهرش میآد …

ای تشنه لب … جانِ زینب … حسین ..

چِلّه نشینِ دردم

این همه راه رو اومدم ،دورِت بِگردَم

آه .. چِلّه نشینِ داغَم ..

چِلِّه نشینِ دردَم ..

این همه راه رو  اومَدم ، که برنگردم ..

کاشکی همینجا سَرمو بزارم رو خاکِ تربتت، دیگه سَرَمو بلند نَکُنم.. داداش ، مدینه اَزَم بپرسهِ حسینتُ چرا نیاوردی ..؟ چی جواب بِدَم ..

 افتادم از نَفَس اگر چه

با نامِ تو نَفَس گرفتم

هر جوری بود از دستِ نیزهِ

سَرِت رو آخر پس گرفتم …

آه .. از سَفرِ اسارت ..

از سَفرِ جِسارت..

سوغات آوردم پیرهَنِ رفته به غارت ..

با اینکه هر چی بود تو خیمه ..

 دشمنِ ما از کینه برده ..

راحت بخواب ، عزیزِ زینب

معجرِ خواهر ، دست نخورده

  آه .. خواهرتُ توانِ

گفتَنِشُ نداره

خودت بِخون، حرفهامُو  از چادرِ پاره

اینم داداش .. هرجا اومدن بچه ها تُ بزنن خودم یک نفری ، سِپَر شدم .. چادرم زیرِ دست و پا ، پاره شد .. امّا نگذاشتم لباسِ بچه هاتُ پاره کُنَن ..

 از داغِ تو اگر خمیدم ..

از داغِ دخترت شِکستم ..

سَر پنجه هام اگر که زخمِ ..

قبرِشو کَندَم با دو دستم ….

داداش خیلی بهم سخت گذشت ، تو  تجربه اش رو داری حسین … تو  برای علی اصغرت  قبر کَندی ، امّا با غلافِ شمشیر قبرِ بچه تُ کَندی .. من تنهایی تو خرابه .. با دستهای زخمیم هی خاکها رو کَندَم … حسین … حسین …

آه .. سَر پنجه هام اگر که زخمِ ..

قبرِشو کَندَم با دو دستم ….

آه .. از وقتی که اسیر شد ..

سه سالۀ تو پیر شد …

از تازیانه ها تَنِش مثلِ کویر شد ..

فقط همینو بگم … یه جای سالم تو بدن ِدخترت نموند …

اِی … حسین

متن روضه اربعین حسینی

متن روضه جانسوز اربعین

متن روضه غمگین و سوزناک اربعین حسینی از مداحان معروف سیدالشهدا برای شما عاشقان حسین بن علی علیه السلام که میخواهید برای پیاده روی و مجالس سوگواری اربعین حسین روضه خوانی کنید برای شما تهیه و تنظیم کرده ایم.

ای وای ای وای

رسیده کاروان یاس اقاقی و لالۀ خزون دیده

رسیده خواهری که گل های باغشُ دست روزگار چیده

همون زینب که بی علمدار اکبر و قاسم و علی اصغر

رسیده بی پناه بی محرم و غریبُ اسیر بی یاور

مثل ما عزاداره عزاداره

چهل روز که بی یاره

چشاش ابر بهاره

روضه خونه کنار پیکر بی سر

به یاد بوسۀ آخر وصیت های مادر

پاشو ای نور دیده

ببین زینب خمیده

پاشو از جا

بغل کن خواهری که قدش خمیده و چشمای تَرش تاره

کسی که چهل شب تو صحرا بدون تو یا اخا شد آواره

پاشو مرحم رو قلب زخمی بزار که از غصه ها دلش خونه

نگیری کاش سراغ اون دختری رو که مونده توی ویرونه

چهل روز دلم تنگ برای تو

به لب دارم نوای تو

حسین جونم فدای تو

چهل روز شدم تنها و بی سامون

شدم حیرون و سرگردون برادر تو بیابون

پاشو ای نور دیده

ببین زینب خمیده

بازم آقا

صدام کن تا که زائر کربلا بشم با دلی که شد بی تاب

بیام و زیر قبۀ تو صدات کنم که دوست دارم ارباب

همیشه شوق دیدن کربلا رو من توی این سرم دارم

حسین جان اذن کربلامو من از دعاهای مادرم دارم

بازم امسال من عاشق دعوت کن

بازم آقا تو قسمت کن که باشم کربلاتون

بازم امسال میخوام بین حرم باشم

آقا جون تو دلت جاشم

بمیرم کاش براتون

حسین جانم حسین جان….

متن روضه اربعین حسینی

متن روضه کوتاه اربعین

خواندن متن روضه کوتاه اربعین امام حسین جهت رهسپار شدن دلها بسوی کرب و بلاست. این روزها که نمی‌ توان پای پیاده به کربلا رفت باید با پای دل در کنج حرم سیدالشهدا جای گرفت.

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّهَ اللَّهِ فی اَرْضِهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقُومُ
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقْعُدُ
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تُصَلّى وَ تَقْنُتُ

الان کجای عالم شرف حضور داری اقاجان … کجا داری نماز میخوانی … کجا داری گریه می کنی … کجای عالم داری برای ما دعا می کنی … کجای عالم داری برا ما استغفار می کنی ؟؟؟ اونی که ما گریه کنا می فهمیم اینه ،الان تو کوفه با عمه جانت زینب داری همراهی می کنی … بعضی ها فرمودن وقتی قافله رو از کوفه بردن تا وقتی که تو کوفه بودن یه عده ازین ۸۴ زن و بچه که بعضی هاشونم بنی هاشمی نبودن تو کوفه فامیل داشتن.

سکینه ی بنت الحسین دید بعضی ها اومدن بعضی ازاین  اسرا رو از قافله جدا کردن عمه جان اینا کجا دارن میرن؟ فرمود عزیز برادرم اینا اینجا فامیل دارن ازین به بعد دیگه با ما نمیان … ” نه نمیان ،اینجا خونه دارن اینجا کس و کار دارن …”(خیلی دله این نازدانه ابی عبدالله شکست) عرضه داشت عمه جان مگه ما تو کوفه کس و کاری نداریم ؟(الله اکبر) یه نگاهی کرد؛ دید از این به بعد لباس هاشونو رفتن عوض کردن”  این بچه هایی که از گرسنگی و تشنگی رنگ به چهره نداشتن دیگه آب و غذا بهشون دادن …

یعنی از اینجا به بعد فقط بنی هاشم تو قافله ی اسرا هستن …” کجا دارن میرن ؟اینا رو دارن میبرن شام بلا …”  همونایی که ۴۰ سال کینه ی امیرالمومنین و به دلاشون داشتن …” آقا جان الان کجای عالمی ؟ از زبان خود شما روضه ی اسارت عمه جان تو بخوانیم” اون روضه ای که خودت  فرمودی من خون گریه می کنم …”روضه ای که امام زمان خون گریه کنه حیفه من و تو گریه نکنیم …”

متن روضه اربعین حسینی

متن روضه جاماندگان اربعین

عمه ی من اسوه ی ایوب بود
شاهد قرآن و لب و چوب بود

هرچه صدا زد مزن ظالم که او مادر ندارد ….

هر چی گفت نزن بچه هاش دارن می بینن ” نتیجه ای نگرفت

آخر به طعنه گفت بزن ،خوب میزنی …
ظالم به بوسه گاه نبی چوب میزنی ….

بأبی المستضعف الغریبیا ثارالله … یا اباعبدالله …

نَسئَلُک اَلّلهُمَ و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظیمِ الاَعظَم الاَعَزِ العَجَّلِ الاَکرَم به عظمت و مصیبت عمه جان امام زمان حضرت زینب سلام الله علیها تو را میخوانیم یا الله …

سلام و تسلیت خالصانه ما را اصاعه به محضر نورانیش برسان
اصاعه اقا و مولا و ولی نعمتمان را دعا گوی ما قرار بده
به دعای مستجابش حسن عاقبت بخیری به همه ما کرم فرما ….

منتخبی از بهترین متن روضه جاماندگان اربعین حسینی را در این بخش خواندید و این مطلب بیشتر مناسب برای کسانی است که نتوانسته اند در اربعین امسال به کربلا مشرف شوند و متن روضه جامانده اربعین در باب چهلمین روز شهادت امام حسین را در زیر خواهید خواند.

متن روضه اربعین حسینی

عمه ی من نائب الحیدر است
سیدالنساء پس از مادر است

عمه ی من سفیر خون خداست
هم دم هجده سر از تن جداست

عمه ی من اوست که در قافله
نشسته آورده به جا نافله …

عمه ی من بر سر بازارها
دیده ز اهل ستم آزارها

این بی بی کسی هست که ۵۶ سال آفتاب سایه اش رو ندیده بود ؛ این خانمی که ۵۶ سال تا کربلا که بیاد، تاریخ نوشته هیچ چشمی قد و قامتشو ندیده”” این خانمیه که وقتی حرم پیغمبر میخواست بره ، امیرالمومنین و حسنین دورش و می گرفتن ،شبانه به زیارت پیغمبر میرفت” امیرالمومنین قنبر رو میفرستاد برو چراغ های حرم رو کمتر کن …”

یه روز امام مجتبی پرسید بابا ما که زیارت میخوایم بریم روز میریم بدون هرگونه تشریفات” اما چرا زینب خواهرم که میخواد بره شب می بریمش با این همه تشریفات؟ فرمود همه ی اینا به خاطر اینه مبادا کسی قد و قامتشو ببینه ….” حالا این خانم محاصره شده بین نامحرما ….” این زینب و آوردن تو کوچه و بازار کوفه دارن میگردونن …. یه جمله فقط” این خانمو آوردن تو مجلس شراب ….”

آی حسین ……

متن روضه اربعین حسینی

متن روضه اربعین امام حسین

روضه های اربعین حسینی مناسب برای بیستمین روز از ماه صفر را در این بخش خواهید خواند و اگر می خواهید عزاداری هایتان باشور حسینی همراه باشید از شما دعوت می کنیم با این قسمت همراه ما باشید:

سلام همسفرِ نیمه راهه بی سرِ من

سلام ماهِ به دریایِ خون شناورِ من

گذشته است چهل روز از شهادتِ تو

هنوز مانده به گودال دیده ی تَرِ من

زن و بچه رو جمع کرد،صدا زد:حسینم را همین جا سر بریدند…

هزار بار سرت را به نوک نی دیدم

هنوز داغ تو یک لحظه نیست باورِ من

خدا گواه است چه دیدم در این چهل منزل

که بود همسفرم،قاتلِ برادرِ من

تن تو ماند زمین پیشِ خواهرِ تو

سرِ تو گشت جدا پیشِ چشمِ مادرِ من

حسین جان! از زمانی که رویِ زمین افتادی شروع شد..

ز خاطرم نرود هرگز، ای عزیزِ دلم

که چوب خورد به لبهات در برابرِ من

به ذوالفقارِ زبان،حمله بر عدو کردم

یه جوری خطبه خواند،که بعضی ها که دور بودند و صدا رو می شنیدن،سئوال کردند:طنینِ صدا آشناست،علی اومده به کوفه؟… خطبه هایت طَنین صوتِ علی ست/یا ز مادر گرفته ای الهام!؟/زینبی ، حیدری ، تو زهرایی/این بُوَد اصلِ صَنعَتِ ایهام/ای که از قامتِ هلالیِ تو/راست گردیده قامت اسلام…

به ذوالفقارِ زبان،حمله بر عدو کردم

چنانکه محملِ من گشته بود سنگرِ من

گزارشاتِ سفر را زمن بپرس ولی

مپرس از اینکه نیامد سه ساله دخترِ من

حسین جان! نگاه نکن این همه سختی کشیدم،اول بهت بگم،که شیرِ شیر آمده ام،کاری کردم باهاشون که همه شهر گریه می کردن،با همین بچه هایی که پریشونن،شام رو گرفتم،من دخترِ علی ام،مادرم فاطمه بابام علی رو از مسجد تو خانه آورد،دختر فاطمه ام،یه کاری کردم همه پریشان،نالان…نفرینشون هم کردم…گفتم:ان شاءالله چشماتون گریون باشه،چون شما بابام رو دیده بودید،یتیم هاتون نمک گیرِ بابام بودن…داداش سخت بود ولی همش زیبایی بود…

رفقا! اُسرایِ کربلا رو همه ی بلاد بردن،کوفه در جنوب کربلاست،حلب،در شمال غربیِ کربلاست،بِعَلبَک،لبنانِ فعلی،به سمت غربِ شامِ…کمتر از یک ماه،بین1100 تا 1400 کیلومتر،خیلی راهه،روی ناقه ی عریان،یه جایی سه ساله صدا زد:عمه جان! اینا نمیخواد وایستن؟…حالا برایِ چی؟ چون این ناقه لنگ بود،ناقه ای که امام سجاد هم سوارش بود لنگ بود…

الان زائر هشتاد کیلومتر،صد کیلومتر، ده قدم راه هم که میره…تویِ همین ده قدم همه میان میگن:” هَلابیکُم یا زُوار الحسین” خوش اومدین،بفرمایید چایی،بفرمایید شربت،غذا…داداش! از ما هم پذیرایی کردن…

ناموسِ خدا و مَلأ عام که دیده؟

شادی و کف و خنده و دشنام که دیده؟

سرهایِ بنی فاطمه در شام که دیده؟

قرآن و سر و سنگِ سرِ بام که دیده؟

هُورا و کف و داغِ دل و گریه  و ناله

بهتر که نگویم که چه شد طفلِ سه ساله

من خنده و شادی و کف و هلهله دیدم

ده فاطمه را بسته به یک سلسله دیدم

رأس شهدا را جلویِ قافله دیدم

من خنده ی شادی به لبِ حرمله دیدم

از کعبِ نی و شادی و بیداد بگویم

از سلسله ی گردنِ سجاد بگویم

مردم عوضِ بزم عزا،عید گرفتن

در ریختنِ خونِ خدا عید گرفتن

دور سرِ شاهِ شهدا عید گرفتن

در ماتم مصباحِ هُدا عید گرفتن

رخسارِ گُلِ یاس و کبودی چه بگویم

قرصِ قمر و سنگِ یهودی چه بگویم

کارم تمومِ نمونده جونی به تنم

یه اربعینِ دارم زار می زنم

زار می زنم،زار می زنم،حسین…

می خونم نوحه برات ،وای،وای،وای

می کنم گریه برات،های،های،های

حسین جان!قربونِ زائرات،زائرهای کوچیک و کم سن و سال،قربون زائرایی که الان تو آغوش پدر و مادراشون خوابشون برده دارن میان،قربون زائرایِ سیرابت،قربون زائرایِ شیرخواره ات که هر موقع گشنه میشن،مادرشون هست،یه گوشه کنارِ جاده مادر میشینه،چادر رویِ سرِ بچه اش میکشه،بچه اش رو شیر میده،بچه که آروم میشه،بلند میشه،بسم الله..طرف کربلا حرکت میکنه…حسین….

مثل اربعین که بی بی حضرت زینب سلام الله علیها رسیدن کربلا،تا سه روز هی ناله زد،هی حسین حسین گفت،تا این زن و بچه ها می اومدن آروم بشن،می رفتن علقمه…دوباره گریه و زاری شروع می شد…

ای برادرِ من، چشمِ تو روشن…

عباس! یادته میخواستم برم قبر جدم رو زیارت کنم،می دویدی عباس از جلو،همه مشعل ها و شمع ها رو خاموش می کردی،مبادا سایه ی من رو  هم کسی ببینه…

ای برادرِ من، چشمِ تو روشن…

روم نمیشه بگم رفت معجرِ من

حسین….

متن روضه اربعین حسینی

متن روضه کوتاه اربعین امام حسین

بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا

ای خدا! هر کس تا حالا رفته قبر حسین(ع) را بغل کرده است. اما آی زن و مرد! زینب(س) بدن پاره پاره اش را بغل کرده. ما پیاده می رفتیم کربلا این مردم مسلمان برای زوّارهای امام حسین(ع) احترام می گذشتند. آی بمیرم! زینب(س) را کتک زدند. آی حسین! حسین! حسین! حسین!….

چون شب اربعین است بگذارید چند بیت شعر بخوانم.

سوی شامم می برند این کوفیان با شور و شین
ای زمین کربلا جان تو و جان حسین

ای زمین کربلا امشب حسین تنها بُود
نی غلط گفتم که امشب ساروان اینجا بود

اللهم صل علی محمد و آل محمد بحق الحسین یا الله!

متن روضه اربعین حسینی

روضه های قدیمی اربعین

اربعین چهلمین روز شهادت امام حسین علیه السلام می باشد و هر ساله افراد زیادی برای زیارت آقااباعبدالله الحسین به کرب و بلا می روند و افرادی هم نمی توانند بروند، در این مقاله متن روضه های قدیمی اربعین برای افراد مشرف شده به زیارت کربلا در چهلمین روز شهادت حسین بن علی (ع) جمع آوری شده است.

اُف بر این روزگار! بچه های فاطمه (س) کجا و گوشه ویرانه کجا. چراغها را خاموش کردند. در این تاریکی به یاد یک خرابه نشین باشد. مجلس،خوب مجلسی است حال خوشی هم داریم. روز اربعین هم است، نزدیک زوال ظهر است. آی امام حسین(ع)! این قدر دلمان می خواست امروز کربلا باشیم. آی امام حسین! این قدر دلمان می خواست امروز دور قبرت مثل پروانه بچرخیم. آقایان اهل علم! فضلا! محترمین! رجال فضیلت! متدینین! مذهبی ها! خود امام حسین(ع) هم راضی است که من امروز شما را به حرم این سه ساله ببرم.

خدا نکند سرپرست شوی، به خدا سرپرستی خیلی زحمت دارد، مسوولیت دارد. زینب(س) سرپرست بچه ها بود. زینب (س) این همه غمی که دارد باید به همه کارها برسد. بی بی، تمام زنها و بچه ها را خواب کرد. حالا آمد خودش بخوابد. کمتر من این کلمه را با صراحت گفته ام، اما روز اربعین است بگذارید بگویم، آتش بزنم. آی زن و مرد! زینب(ع) آمد روی خاکها بخوابد.

تا آمد بخوابد یک وقت دید گوشه خرابه در تاریکیها یک بچه بلند شده، هی می گوید: بابا! بابا! بابا! ای خدا! چه کار کنم؟ با این همه زحمت من این زن و بچه را خواباندم، باز یکی یکی بیدار می شوند بلند شد آمد جلوببیند چه کسی است؟ دید رقیه است. امروز برای امام حسین(ع) داد بزنید. رقیه گفت: من بابایم را می خواهم، من پدرم را می خواهم، الان بابایم اینجا بود.

دختر دُر دانه منم به کنج ویرانه منم عمه چه آمد به سرم چرا نیام پدرم

الله اکبر، الله اکبر

امروز می خواهم نوحه بخوانم، همه با من بخوانید:

دختر در دانه منم به کنج ویرانه منم عمه چه آمد به سرم چرا نیامد پدرم

الله اکبر، الله اکبر

یک وقت دیدند غلامی آمد یک طبق هم در دستش است. یا الله! یا الله! این بچه دوید جلو روپوش را از روی طبق برداشت، دید سر بریده حسین(ع) است.

عمه بیا گمشده پیدا شده کنج خرابه شب یلدا شده پدر! فدای سر نورانیت

سنگ جفا که زد به پیشانی ات بس که دویدم عقب قافله پای من از ره شده پر آبله

سر بابایش را به سینه چسباند. صدا زد: بابا! چه کسی مرا یتیم کرد؟ یک وقت دیدند این بچه دیگر ناله نمی کند. وقتی زیر بغل بچه را گرفتند دیدند رقیه جان داده است.

نور وجودم از طلوع روی حسین است ظلمت امکان، سواد موی حسین است
مشی قدم را وصال ذات قِدَم نیست جنبش سالک به جسجوی حسین است

جان ندهم جز به آرزوی جمالش جان مرا دل به آرزوی حسین است
عاشق او را چه اعتناست به جنت جنت عشاق خاک کوی حسین است
عاشق او را چه غم زمرگ طبیعت زندگی عاشقان به بوی حسین است

امام حسین! امشب، شب اربعین تو است. ای کاش کربلا بودیم. ای کاش می آمدیم کربلا، دور قبرت می چرخیم. آنهایی که می خواهند کربلا بیایند کجا هستند؟

متن روضه اربعین حسینی

متن روضه اربعین جدید

یعنی حسین جان اومدم کنار مزارت، می بینم مادرم اول رفته کنار قبر عباس نشسته.

تو تشنه رفتی و بعد تو آشیانم سوخت
نفس نفسم بی تو دودمانم سوخت

اگر چه دست کسی سمت  معجرم نرسید
زبس که زخم زبان بود نیمه جانم سوخت

به زیر تابش خورشید دخترت می گفت
که از حرارت زنجیر استخوانم سوخت

زبام های بلند، آتشی به نی می ریخت
پس از سر تو سر و روی دخترانت سوخت

بیشتر از همه تو زیارت اربعین خانم رباب اذیت شده، سه روز میگن اهلبیت کربلا بودن، زین العابدین ترسید از جان دادن خیلی ها،فرمان داد،عمه جان همه رو جمع کن برگردیم مدینه، دیدن رباب جلو اومد خانم جان: به من اجازه بده اینجا بمونم، بعضی ها نوشتند یک سال کنار قبر حسین یه طوری ضجه می زد،یه طوری ناله می زد، همه ی بیابون نشین ها با ناله ی رباب گریه می کردند، هر چی اومدند گفتند:خانم جان یه سایه بان حداقل بذار برات درست کنیم،آفتاب سوزنده است،می فرمود:نه،نه،خودم دیدم بدن عزیزم زیر آفتاب،روی خاک های گرم کربلا بود

رباب بر سر خود می زد و به من می گفت
به روی نیزه ببین طفل بی زبانم سوخت

متن روضه اربعین حسینی

متن روضه سوزناک اربعین

ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت حضرت آقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام در ادامه این بخش روضه های سوزناک اربعین حسینی برایتان تدارک دیده شده است که مناسب برای ایام سوگواری چهلم سید الشهدا می باشد:

بگیر جان مرا بر همین تراب حسین

که جان بگیرم از این لطف بی حساب حسین

یه دونه حسین امروز بیشتر بگی غنیمتِ، معلوم نیست اربعین سال دیگه نَفَسی باشه، من یه جوری میخوام حسین بگم،اگه سال آخرِ که اربعین زنده ام بتونم یه یاحسین بیشتر بگم

نه نای ماندن دارم …..

چندین میلیون زائر میگن رسیدن کربلا، این زائرا همه یه طرف، زینب یه طرف، این زائرا که رسیدن کربلا تو راه خیلی پذیرایی شدن، بهترین غذاها،بهترین رسیدگی ها،کافی ِ بفهمن زائر یه خار تو پاش رفته، همه سبقت می گیرن مداواش کنند،اما یه نفر نگفت:زینب چهل روزِ داره کتک میخوره و تازیانه میخوره

نه نای ماندن دارم نه روی برگشتن

اگه مدینه بپرسه: حسینت رو کجا گذاشتی اومدی؟

مخواه تا که بمانم در این عذاب حسین

ندیده مثل شب و روزهای زینب را

به عمر خویش نه ماه و نه آفتاب حسین

اسیر دردم ،اسیر غمم، چهل روز است
چهل شب است، ندارم به دیده خواب حسین

داداش چهل شب ِ نخوابیدم،میدونی از کی دیگه نخوابیدم؟ “اهل روضه اید همه ی شماها، اربعین یعنی مرور روضه های گذشته،چون همه ی روضه ها رو امروز زینب برا حسین خونده، اربعین یعنی از اول محرم هر چی

روضه شنیدی دوباره تکرار کنی و داد بزنی” داداش میدونی از کی دیگه خواب از چشمام رفت؟ از اون وقتی که دیدم دست به

کمرت گرفتی، دیدم از علقمه داری برمی گردی، دیدم صدای غصه و ناله ات همه ی کربلا رو گرفته

{دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد

چشم حرامی با حرم رو برو شد

بیا برگرد خیمه ای علمدارم

من و تنها نگذار ای کس و کارم}

حسین……

چهل شب است که میگویم السلام علیک

چهل شب است که نشنیده ام جواب حسین

این جوری نبوده ، این مصرع رو من قبول ندارم، حسین جان من که یادم ِ هر موقع تو رو صدا زدم جوابم رو دادی،کافی بود بفهمی دل زینب برات تنگ شده،هر موقع حس می کردی بهانه ات رو گرفتم،حس می کردی

باید یه نگاه کنی، یه نیرو به زینب بدی خودت رو نشونم میدادی، دروازه ی کوفه دیدی همه دارن سنگ میزنن، دیدم سرت بالا نیزه ها داره قرآن میخونه،”روز سکوت نیست امروز، امروز بچه های حسین با اشاره حرف

میزدن،چون صداشون در نمی اومد” داداش! مگه میشه سری که بالا نیزه قرآن بخونه با خواهرش حرف نزنه؟ من با نگاه باهات حرف زدم، دیگه کجا من رو نگاه کردی؟ داداش یادتِ، اونجایی که من رو بردن محله ی
یهودیا،من و بردن کوچه و بازار،چشمت به زینب افتاد چشمات رو بستی،اما داداش هرچی یادم بره، این آخری رو یادم نمیره،داداش! اون شب هم که اومدی خرابه،میخواستی دل دخترت رو آروم کنی،دیدم سر بریدت رو

از روی خاک برداشت

بابا!

دخترت از دنیا بریده

بدون تو خوشی ندیده

ببین همه موهام سفیده

بابا!

حسین واسه دخترت اومدی،اما دل من رو بردی، وقتی نگاه کردم دیدم سر یه طرف افتاد، دخترت یه طرف، ناله زدم: حسین.

متن روضه اربعین حسینی

متن روضه خوانی اربعین

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ

اسمت رو بنویس جزو زائران روز اربعین،حاشا به کرم آقا،اگه دل هایی که امروز برا حرمش می تپه،جزو زائراش ننویسن، مولا عباس چاوش وقتی با جوانها اومدند کربلا،پای پیاده، ابی عبدالله در عالم رؤیا اومد دیدن اینها، مولا عباس داره در رؤیا می بینه،تا اومدند از جا بلند شن،آقا فرمودند:بشینید مولا عباس،خیلی خسته شدید این همه راه پیاده اومدید، جان حسین بشینید،مولا عباس چند تا دلیل داشته اومدن من،اولین اینکه بدونید:هر کی میآد زیارتم من دیدنش میام،هر دیدی یه بازدیدی داره، یه دلیل دیگه اش، مولا عباس وقتی می اومدید یه پیرمردی جلوی جلسه ی شما، جلوی در،کفش های نوکرها رو جفت میکنه،دوست داشت با شما بیآد کربلا،گرفتار بود،پول نداشت،آه کشید، سلام من ِ حسین رو بهش برسونید،بگید :حسین فراموشت نکرده… حالا هرکی می خواد زائر بشه بسم الله، دست ادب روی سینه ات بگذار:

 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.

حالا یه سلام از زبون بی بی زینب بگیم:

 أَلسَّلامُ  عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ،أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ،أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ

گفت:حسین

منم آن کوهی که از داغت در هم شکستم
من همون زینبم که شام رو روی سر اونها ویرون کردم،اما دیگه طاقت ندارم

منم آن کوهی که از داغت در هم شکستم
شکستم آن گونه که نشناسی من که هستم

حسین جان یادت ِ، من متحیر بودم بالای گودال ِ قتلگاه،هی میگفتم:این حسین ِ من ِ، من باور نمی کردم، تو خودت از گلوی بریده صدا میزدی،اُخی  اِلیَّ، اشتباه نیومدی زینب من حسینتم، حالا حسینم، امروز اگه من خودم رو معرفی نکنم نمی شناسی.

منم همون همسفر ِ زار و تنها
که هنوز باور نداره تو این دنیا
فاتحه خون ِ تو شده رو این خاک ها

آب می ریزم رو مزارت ای تشنه لب
رسیده وقت دیدارت ای تشنه لب

می خوام بمیرم کنارت ای تشنه لب
سالار زینب یا حسین ای تشنه لب

تو از رو نیزه دیدی که هرچی من کشیدم
من از پای نیزه سنگ ها رو بر جون خریدم

یادت میآد افتاد سرت از نیزه ها
دویدم و بغل گرفتم تو رو تا

سرت نمونه زیر پای ِ مرکب ها
یادم میآد تو مجلس ِ نامحرم ها

سر تو بالا آمد از تشت طلا
که چشم های بی حیا برگرده از ما

سالار زینب یا حسین ای تشنه لب

متن روضه اربعین حسینی

متن شعر روضه شب اربعین

شما کاربر گرامی می توانید در شب اربعین حسینی منتخبی از زیباترین متن شعر روضه شب اربعین را در این بخش مطالعه کرده و در مراسمات عزاداری چهلم امام حسین علیه السلام بخوانید.

یه مرتبه زینب نگاه کرد دید یه دختری داره از علقمه میاد، یه مرتبه نگاه کرد دید یه دختری”بگم چه جوری می اومد؟” یه مشک آبو بغل گرفته،آی حسین،اومد جلو گودال قتلگاه،یه مرتبه صدا زد:بابا،بابا… “دیدی دختر چه
زبونی می گیره؟”صدا زد:بابا شنیدم کشتنت،شنیدم با لب تشنه سر از بدنت جدا کردن، بابا شنیدم بهت آب ندادن، بابا پاشو ببین

برات آب آوردم،تا این صحنه رو زینب دید،صدا زد: همه ی زن و بچه ها بیان،همه رو جمع کرد،اومدن دنبال این دختر،جمع شدن توی قتلگاه، همه دارن گریه می کنند، همه دور گودال حلقه زدن، یکی خاک تو صورتش

میزنه،یکی زیر چادرش موهاشو پریشون میکنه، یکی ناله میزنه،یه وقت دیدن زینب اومد وسط گودال نشست، صدا زد:حالا میخوام

براتون روضه بخونم”مگه میشه روز اربعین زینب روضه خون نباشه؟”گفت: حالا همه ساکت باشید، بذارید خودم روضه بخونم، آخه خودم دیدم

همین جا لاله ام را سر بریدن

ملائک از گلویش بوسه چیدن

خودم دیدن همه دور داداشم حلقه زدن، خودم دیدم نیزه دار داره با نیزه میزنه، خودم دیدم یکی با خنجر میزنه، خودم دیدم یکی با شمشیر میزنه.اونی که صدای من رو بلند کرد،دیدم اونایی که شمشیر ندارن، دیدم

دامناشون رو پر از سنگ کردن، همه داداشمو با سنگ میزنن، همین جا، دستم رو گذاشتم رو سرم، فریاد زدم: “وامحمدا…واحسینا…” همین جا بود دیدم مادرم فاطمه اومد، کنار بدن عزیزم نماز خوند….

این اشکارو قدرش رو بدون، بمال به این دست و صورتت، این دستت اگه خالیِ،اگه چیزی در محضر اینا نداری،نگی گنهکارم،نکی من کجا حسین کجا؟

حاج رحیم ارباب که از اساتید آیت الله بروجردی بوده،گفت: یه روز دیدم دو تا جوان اومدن دم در مسجد ایستادن، ظاهر خیلی خوبی نداشتن، یکیشون گفت:فلانی اینجا امشب غذا میدن بیا بریم بخوریم، اون یکی گفت:

نه بابا اینا هیئت دارن اگه بری توشون باید مثل خودشون بشی،باید سینه بزنی، دوساعت طول میکشه، گفت:حالا بیا بریم ما که

کاری نداریم.میگه: این دوتا جوان اومدن، من هواشون رو داشتم، عقب مجلس نشستن، همه دارن گریه میکنن،ضجه میزنن،این دو تا جوان مسخره می کنند، می خندیدن،یعنی چی این سینه زنی؟یعنی چی این گریه؟…
میگه:بارها اومدن از جام بلندشم برم اینا رو بندازم بیرون یا تذکر بدم بهشون،باز با خودم گفتم ،خود حضرت زهرا شاید ناراحت

بشه،میگه:گذشت،فرداش دیدم این دوتا جوان که دیروز مسخره می کردند و می خندیدن، اول مجلس، هنوز منبری شروع نشده اومدن دو زانو جلو منبر نشستن هی گریه می کنند،هی تو سر خودشون میزنن،ماندم خدایا

چی شده؟کشیدمشون کنار گفتم:اون از خنده ی دیشب شما،این از گریه ی امروز شما،چی شده یه شبِ زیر و رو شدید؟ گفت:

فلانی دیشب که از اینجا رفتیم خونه، هر دوتای ما با هم این خواب رو دیدیم،خواب دیدیم صحرای محشره، مارو به عنوان گنهکار گرفتن،دست و پامون رو زنجیر کردن،بستن دارن میبرن سمت آتش،هی التماس ،آقا تو

رو بخدا مارو رها کنید، بذارید برگردیم عمل خوب انجام میدیم،گفت: نه اگه میخواستید تا حالا انجام میدادید، میگه ما رو نزدیک

آتیش کردن، این داغی آتش به صورت ما می خورد، یه مرتبه دیدیم یه خانمی صداش رو بلند کرد گفت: صبر کنید، یه بی بی اومد، اینارو رها کنید، اینها مال من هستند، اینها آزاد شده ی من هستند، ملک ها مارو رها

کردند، گفتیم: بی بی جان ما که یه دونه عمل خوب توی نامه ی عملمون نداریم، چرا مارو آزاد کردید؟ قصه چیه؟ گفت: یادتون

هست دیشب اومدید هیئت؟گفت: یادتون رفتید زیر زمین شام خوردید؟ گفت یادتون توی راه پله ها می اومدید بالا،دیدید دو سه تا استکان نبلکی رو زمین ِ،گفتید اینهارو برداریم پای اینها بهش نخوره بشکنه؟ شما به

اندازه ی یه جابجایی استکان نبلکی به گردن من حق دارید، به همون اندازه من دستت رو می گیرم…

“بی بی جان می خوای بگم اینا چند ساله سینه زن حسینند؟ بی بی میخوای بگم اینا عمرشون، هستی شون برا حسینِ؟ می خوای بگم این نوکرا دو ماه محرم صفر همه چیزشون رو میذارن کنار،فقط توی حسینیه ها دنبال

گریه کردن هستند؟ مگه میشه بی بی مارو نگاه نکنه،مگه میشه بی بی مارو رها کنه؟

 


همچنین ببینید: عکس پروفایل اربعین


 

متن روضه اربعین حسینی

متن روضه روز اربعین

چهل روز از شهادت امام حسین (ع) گذشته است و چه خوب است در بیستم ماه صفر متن روضه روز اربعین را بخوانیم و با خواندن روضه های جانسوز در باب اربعین حسینی ارادت خویش را به محضر امام سوم مسلمانان برسانیم.

بی تو دلم، بِسمِلِ بی‌بال بود

تازه بعد از چهل روز، حرف دلِ زینب شروع شده،بسمل یعنی: مرغی که دَمِ جون دادنِ…حسین جان! چهل روز زینب این جوری بود…یه نگاه می کرد بالا نی سر تو رو می دید،میخواست جون بده…

بی تو دلم، بِسمِلِ بی‌بال بود

داغِ چهل روزه، چهل سال بود

طایر جان، دور سرت می‌پرید

مرغ دلم، گوشۀ گودال بود

سلسله، گردیده النگوی دست

خار، به پای همه خلخال بود

سینۀ ما، داغ روی داغ داشت

خال لب ما، همه تبخال بود

همره ما، تار و نی و چنگ بود

دسته گُلِ محفل ما، سنگ بود

خیز، زجا، ای پسر مادرم

من نه مگر این که تو را خواهرم

معجر نو، بر سر خود کرده ام

بس‌که به سر، ریخته خاکسترم

تو در مدینه، وسط آفتاب

عبا کشیدی به روی پیکرم

داداش یادته؟یه روز اومدی توی خونۀ من، دیدی من خوابم، از روزنۀ در دیدی آفتاب رو صورتم داره میخوره…داداش! یادته؟عبات رو برداشتی،رو صورتم کشیدی،یه مرتبه بیدار شدم…گفتم:حسینم! چی شده داداش! گفتی:خواهرم! نگران نباش،بخواب،دیدم آفتاب رو صورتت افتاده،دلم نیومد آفتاب صورتت رو اذیت کنه…داداش! یه نگاه کن زینبت چهل روزه تو آفتابِ…

در پی این قصه، گمانم نبود

از سَرِ نی، سایه کنی بر سرم

باورم نمی شد داداش،یه روز سایبان من سَرِ به نیزه رفته ی تو باشه…

من نه فقط همسفرت گشته ام

سوخته ‌ام ، دور سرت گشته ام

کرب و بلا، باغ گل ما کجاست؟

مصحف صدپاره ی زهرا کجاست؟

ای بدنت پاره تر از برگ یاس!

باغِ گُل و لاله ی لیلا کجاست؟

رباب با شاخه ی گل آمده

غنچه ی پرپر شده ی ما کجاست؟

رقیّه را، اگر نیاورده ام

سکینه ات آمده، سقّا کجاست؟

عبارت عجیبِ تو مقتل،میگه:وقتی خودشون رو از بالای محمل ها انداختن،هر کی یه صورتِ قبر رو بغل کرد،دیگه اینجا زینب عنان کار از دستش خارج شد،دیگه خیالش راحتِ،کسی کسی رو اذیت نمیکنه،دیگه خیالش راحتِ تازیانه نیست،کعب نی نیست،سیلی نیست…میدونه همه راحت گریه می کنند..

هر کی یه جایی روضه اش رو شروع کرد،اما یه مرتبه دیدن یه دختری داره میره سمتِ علقمه،چهل روزه عموش رو ندیده،چهل روزه از عموش بی خبرِ، چهل روزه عمو قول داده…دیدن یه مشک رو پُر از آب کرد،عمو چشمت روشن…عمو پاشو دوباره پات رو رکاب کن آخه دوباره زینب اومده…شاید سکینه یه جمله به عموش گفت:صدازد:عمو جان!…

تا تو بودی خیمه ها آرام بود

دشمن از بی حرمتی ناکام بود

تا تو رفتی چهره ها نیلی شدن

عمو! دست ها آماده ی سیلی شدن

عمو! هر کی رسید به ما سیلی زد…هر کی رسید به ما ناسزا گفت…هر چی رو نیزه ها نگاه کردم سرت رو پیدا نکردم… ای حسین

متن روضه اربعین حسینی برای شما بازدید کننده عزیز در بالا تهیه و گردآوری شد در این شب و روزها از شما عزیزان التماس دعای مخصوص داریم و امیدواریم از متن روضه جانسوز اربعین امام حسین علیه السلام راضی بوده باشید.

دکمه بازگشت به بالا