متن نوحه شب هفتم محرم – حضرت علی اصغر (ع)

متن نوحه شب هفتم محرم حضرت علی اصغر (ع) طفل 6 ماهه حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام را در این می خوانید. ایشان در مدینه به دنیا آمد و مادرش رباب دختر امرء القیس بن عدی از قبیله کلاب بوده است. هنگامی که همه یاران حضرت به شهادت رسیدند، امام برای وداع با طفل خردسال شش ماهه شان، او را در آغوش گرفتند و در همان لحظه حرمله تیری به سمت طفل رها کرد و به گلوی حضرت علی اصغر علیه السلام برخورد کرد. هفتم محرم به یاد مظلومیت کودک شیرخوار سید و سالار شهیدان بنام حضرت علی اصغر نامگذاری شده است و متن مداحی برای شب هفتم محرم را در این نوشتار تقدیم حضورتان خواهیم کرد.
متن نوحه شب هفتم محرم
شب و روز هفتم محرم به سوگواری برای حضرت علی اصغر اختصاص دارد و در این نوشتار زیباترین متن نوحه شب هفتم محرم حاج محمود کریمی، سید مهدی میرداماد، سید مجید بنی فاطمه، حاج حسین سیب سرخی، حاج میثم مطیعی، حاج حسن خلج و … را برایتان تهیه و تنظیم کرده ایم. شما عزاداران حسینی می توانید در این ایام غمگین ترین متن نوحه علی اصغر (ع) را در مراسم تان بخوانید.
◊ ◊ ◊ ◊ ◊
متن نوحه علی اصغر سه ضرب
خسته شده چشمات ای وای ای وای
مادر فدا لب هات ای وای ای وای
میوفتی از بالا ای وای ای وای
پیش سر بابات ای وای ای وای
میروی قدری آرام تر روی نی آرام مادر
از دل گهواره رفتی روی نی الله اکبر
علی لای لای علی لای لای بالام لای لای
سایه می اندازی روی سر من
سرو قدت رو نیزه گل پسر من
یک شبه مردی شدی دلاور من
خسته شده چشمات ای وای ای وای ای وای
مادر فدای لب هات ای وای ای وای ای وای
میوفتی از بالا ای وای ای وای ای وای
پیش سر بابات ای وای ای وای ای وای
علی لای لای علی لای لای بالام لای لای
آب که شد بعد از تو آزاد
آتشی بر جانم افتاد
آب رسید اما تو رفتی
ای خدا ای داد بیداد
بس که به دنبال نیزه دویدم
بس که به روی خود پنجه کشیدم
از بغل نیزه تا خدا رسیدم
گهواره شد دستم ای وای ای وای ای وای
دنبال تو هستم ای وای ای وای ای وای
میشد خدا ای کاش ای وای ای وای ای وای
چشماتو میبستم ای وای ای وای ای وای
علی لای لای علی لای لای بالام لای لای
کودک معصومم پیر شد
تشنه در میدان سیر شد
حاجت قلب من شیر بود
شد روا شد اما پیر شد
خاک بیابان ها بر سر و رویش
پر شده با نیزه حجم گلویش
مثل ستاره ای شدی پیش عمویت
گلم بردی مرا از یاد ای وای ای وای ای وای
مویت به دست باد ای وای ای وای ای وای
هر چه تو را بستند ای وای ای وای ای وای
بازم سرت افتاد ای وای ای وای ای وای
علی لای لای علی لای لای بالام لای لای
گولوم لای لای
◊ ◊ ◊ ◊ ◊
متن نوحه زمینه حضرت علی اصغر
بارون بارون داره میباره
چشمام خیسه برات میباره
آروم آروم بخواب ای مادر
سقا از راه میرسه آخر
گریه بسته گلم گلوت میگیره
غم نخور که دله عموت میگیره
با لب پر ترک رقیه آخر
بوسه از قرص ماهه روت میگیره
لالالالا عزیز مادر
لالالالا علی اصغر
بی تو دارم غم دنیارو
داری میری ببین اشکارو
من میفهمم حال سقا رو
نفرین کردم موج دریا
موج نزن ای فرات خرابم کردی
پای این انتظار عذابم کردی
واسه چند قطره آب جلو شیش ماهه
بی وفا از خجالت آبم کردی
لالالالا عزیز مادر
لالالالا علی اصغر
من با اینکه جگرم تشنست
دردم اینه پسرم تشنست
توی حرمه گرم آتیشی
من میسوزم غیرتی میشی
میری و هر نفس دلم میسوزه
وای از اون لحظه که حرم میسوزه
خواب بد دیدم اینکه بعد خیمه
چادرم تا به معجرم میسورزه
لالالالا عزیز مادر
لالالالا علی اصغر
◊ ◊ ◊ ◊ ◊
متن نوحه شب هفتم محرم حضرت علی اصغر
لالالالا لای لای علی اصغر اروم بخواب مادر
انقدر با گریه هات من و اتیش نزن مادر لای لای علی اصغر
تو خیمه ها نمونده
نه اب و نه شیری
داری جلوی چشمام
اروم اروم میمیری
طاقت بیار خدا ماهم بزرگ ای اصغر اروم بخواب مادر
زبونت و دور لبات نچرخون ای مادر لای لای علی اصغر
لالا میگم بخوابی
تا عمو تاب بیاره
قول عموت عزیزم
اصلا نشد نداره
لشکر ببینید پسرم توی تب و تابه لب تشنه ابه
رحمی کنید به بچه ای که زیر افتابه لب تشنه ابه
ابش بدید میمیره
ابش ندید میمیره
مگه گلوی بچم
چقده اب میگیره
بابات داره میلرزه
دشمن داره می خنده
خدا خدا خدایا
سرش به مویی بنده
چه جوری تیر زدن که
سر جدا از بدن شد
بمیره مادر تو
که قنداقت کفن شد
متن نوحه سینه زنی شب هفتم محرم
بست روی سر عمامه پیغمبر را
رفت تا بلکه پشیمان بکند لشکر را
من به مهمانی تان سوی شما آمدهام
یادتان نیست نوشتید بیا؟ آمدهام
نوشتید بیا کوه فراهم کردیم؟
پشت تو لشکر انبوه فراهم کردیم
ننوشتید زمینها همه حاصلخیزند؟
باغهامان همه دور از نفس پاییزند
ننوشتید که ما در دلمان غم داریم
در فراوانی این فصل تو را کم داریم
ننوشتید که هستیم تو را چشم به راه
نامه نامه لک لبیک اباعبدالله
حرف هاتان همه از ریشه و بن و باطل بود
چشمه هاتان همگی از ده بالا گل بود
باز در آینه، کوفی صفتان رخ دادند
آیهها را همه با هلهله پاسخ دادند
نیست از چهره آیینه کسی شرمنده
که شکم ها همه از مال حرام آکنده
بیگمان در صدف خالی شان دری نیست
بین این لشکر وامانده دگر حری نیست
بی وفایی به رگ و ریشه ی آن مردم بود
قیمت یوسف زهرا دو سه مَن گندم بود
آی مردم پسر فاطمه یاری میخواست
فقط از آن همه یک پاسخ آری می خواست
چه بگویم به شما هست زبانم قاصر
دشت لبریز شد از جمله ی هل من ناصر
در سکوتی که همه ملک عدم را برداشت
ناگهان کودک شش ماهه علم را برداشت
همه دیدند که در دشت هماوردی نیست
غیر آن کودک گهواره نشین مردی نیست
آیه آیه رجز گریه تلاوت می کرد
با همان گریه ی خود غسل شهادت می کرد
گاه در معرکه آن کار دگر باید کرد
گریه برنده تر از تیغ عمل خواهد کرد
عمق این مرثیه را مشک و علم می دانند
داستان را همه ی اهل حرم می دانند
بعد عباس دگر آب سراب است سراب
غیر آن اشک که در چشم رباب است رباب
مرغِ در بین قفس این در و آن در میزد
هی از این خیمه به آن خیمه زنی سر می زد
آه بانو چه کسی حال تو را می فهمد؟
علی از فرط عطش سوخت خدا می فهمد
می رسد ناله آن مادر عاشورایی
زیر لب زمزمه دارد پسرم لالایی
کمی آرام که صحرا پر گرگ است علی
و خدای من و تو نیز بزرگ است علی
کودک من به سلامت سفرت آهسته
میروی زیر عبای پدرت آهسته
پسرم شادی این قوم فراهم نشود
تاری از موی حسین بن علی کم نشود
تیر حس کردی اگر سوی پدر میآید
کار از دست تو از حلق تو بر میآید
خطری بود اگر، چاره خودت پیدا کن
قد بکش حنجرهات را سپر بابا کن
◊ ◊ ◊ ◊ ◊
متن نوحه شب هفتم محرم محمود کریمی
ای مشعل محفل الستم
وی گشته علم به روی دستم
خون گلویت نمیگذارد
تا بعد زمان دهد شکستم
ای خندهی فتح بر لب تو
خون تو قوام مکتب تو
شش ماهی من اگر چه خردی
تو مرد شهادت و نبردی
سرباز همیشه فاتح من
لبخند بزن که فتح کردی
این طفل شیر خواره همه لشکر من است
در بین سی هزار سپه یاور من است
یک باغ لاله هدیه به محبوب کردهام
این شیرخواره دست گل آخر من است
الدخیل یا رضیع الحسین
بر آب وضوت خون فشاندی
بر دوش پدر نماز خواندی
پیغام مرا ز حلق خونین
بر گوش جهانیان رساندی
مظلوم ترین شهید بابا
لبخند بزن امید بابا
ای کوثر مصحف شهادت
لبخند تو بهترین عبادت
حیف است که کشته ات بخوانم
امروز تو یافتی ولادت
هرچند که شد صدات خاموش
خون تو نمیشود فراموش
خونی که از آن جمال خدا گشت لاله گون
باور کنید خون علی اصغر من است
این طفل شیر را مشمارید شیر خوار
من مصحف خدایم و این کوثر من است
الدخیل یا رضیع الحسین
دریای نخورده آب اصغر
خجلت زده ات رباب اصغر
از تیر سه شعبه آب خوردی
سیراب شدی به خواب اصغر
کشتند ز داغ تو مرا هم
گشتیم شهید هر دو باهم
معراج تو از تو تا حسین است
در خون تو نقش یا حسین است
تنها تو شبیب دست من دست
تشییع تو نیز با حسین است
من سینه چاک سنگر سرخ شهادتم
این است آن شهید که هم سنگر من است
این است آن شهید که با بی زبانی اش
تا صبح روز حشر پیام آور من است
جسمش به روی دست منو مرغ روح او
پرواز کرده در بغل مادر من است
الدخیل یا رضیع الحسین
ای سرو همیشه راست قامت
ای سایه ی قامتت قیامت
سقای سپاه و مشک بر دوش
تاریخ کجا کند فراموش
یا عباس ماکو مثل القمر
متن مداحی شب هفتم محرم محمود کریمی
قربان صورتش طفلی که شکل فاطمه بوده است سیرتش
(علی جان چرا سر در گریبان چون جنینی برای من امیر المومنینی)
هرچند کودک است اما نگاه کن به علی رفته هیبتش
باب الحوائجی یک قطره ی کم است ز موج کرامتش
دوزخ شود بهشت در حشر اگر که جلوه کند با شفاعتش
از فرش تا به عرش عالم تمام غرق دریای رحمتش
جمع ملائکه صف بستند بین نماز جماعتش
در فقه کربلا ثابت شده است بر همگان مرجعیتش
وقته تلزی است اهل کلام تشنه فن بلاغتش
آمد حسین با زیبا ترین فراز کتاب هدایتش
یک قطره اب خواست افسوس اهل کوفه نکردند اجابتش
لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاَ تَنْظُرونی
(ای کاش، همگی در روز عاشورا بودید و میدیدید.)
کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی
(که چگونه برای کودک خردسالم، آب خواستم وآنان رحم نکردند)
آری نسیم هم خیلی مراقب است زمان زیارتش
سر بسته است حرف اهل کنایه باش
لطیف است صورتش
ینی لبش تا امشب ترک نداشت
بی چاره مادرش جان میکند عزیز دلش در برابرش
لعنت به حرمله میشد بلند نعره الله اکبرش
یک شعبه داشت آه اما نگاه کرد به آن تیر دیگرش
بر روی دست شاه یک روضه بی سر است که خواندند اصغرش
قنداقه پاره شد محکم رسید تیر وبهم ریخت پیکرش
از استخوان گذشت آری برید از سه طرف هرسه خنجرش
تیر سه شعبه برد از صورتش کمی و تمامی حنجرش
افتاد از روی شانه های علی بر زمین سرش
می آید از گلو همراه خون صدای نفس های آخرش
یک سر به نیزه رفت ژیش نگاه حرمله بی چاره مادرش
عمرش به سر رسید وقتی به مادر علی اصغر خبر رسید
یک باره پیرشد از انتها ی خیمه زنی تا به در رسید
نفس ببین به شروع دعای استثغا
گرفت بارش رحمت ز ربنای حسین
هر کس که دید راس تو را روی نیزه ها
آهی کشید و گفت بیچاره مادرت
اگر دشمن بر این صحرا بتازه
دیگه چیزی از این پیکر نمونده
سر تو قاتل مادر شده نیزه نشین
بس که افتاد زمین
سر نیزه بزرگ است برای سر تو
به فدای سر تو
دیدم از تیر سه شعبه گلم از خواب پرید
گوش تا گوش درید
نعشه های بدنت
بچه ها دست بابا خونی شده
گمونم شیش ماهه قربونی شده
عباشو بروی اصغر کشیده
حسینن حسین حسین
میروی قدری آرام تر
◊ ◊ ◊ ◊ ◊
متن نوحه زمینه شب هفتم محرم
لای لای ددیم آدو آ
حق یتیشسین دادو آ
علی لای لای بالام لای لای
حق یتند دادو آ
آناوی سال یادو آ
علی لای لای بالام لای لای
لای لای ددیم بیون جان
باش یاستیق گیونجان
علی لای لای بالام لای لای
سن یات گل یاتاقیندا
سن باخیم بیونجان
بالام لای لای گولوم لای لای
لای لای ددیم آقلاما
اورگیمی داغلاما
بالام لای لای گولوم لای لای
دو ایندی غنچه ای دون
منه اوره باقلاما
بالام لای لای گولوم لای لای
چوخ آغلاما باباجان غیرتیم قبول المیر
دایانما حرمل بو چشم اشک وار گولیر
علی لای لای بالام لای لای گولوم لای لای
◊ ◊ ◊ ◊ ◊
متن نوحه شب هفتم محرم میرداماد
بخواب علی قحطی ابه
بخواب علی حرمله خوابه
بخواب علی عموت یه مرده
بخواب علی که بر میگرده
بخواب علی تشنگی درده
درد کنار اب باشی از تشنگی بی تاب باشی
درد عموت سقا باشه تو نتونی سیراب باشی
لالا شرمندت دریا
شرمندت سقا
شرمندت بابا
لالا علی علی
بخواب علی اروم بگیری
بخواب علی داری میمیری
مادرتم نداره شیری
تو اسمون ابرای تیره
شاید بخواد بارون بگیره
کجا بیاد که خیلی دیره
بیچاره مادرت رباب که خیره به فلک شده
لباش و میگزه اخه لبات ترک ترک شده
لالا بی رمقی بابا
تو حرم این صحرا
شرمندتن ابرا
لالا علی علی
◊ ◊ ◊ ◊ ◊
واحد سنگین شب هفتم محرم
مگه من مادر چند تا پسرم که کشتنت
تازه دندون در اوردی اصغرم که کشتنت
هنوزم بعضی شبا خواب میبینم شیر میخوری
هنوزم نمیشینه تو باورم که کشتنت
هی میگفتم با خودم عصای دستم اصغره
پیر شدم من و سر مزار جدش میبره
کاش میشد فقط یه بار موی تو رو شونه کنم
میمیرم اگه یه بار گونه هات و بو نکنم
علی لای لای پسرم
مثه یه قران جیبی بودی تو دست بابات
رفتی و فقط میگفتم که خدا پشت و پنات
الهی هیچ کی تو اغوش باباش شهید نشه
الهی هیچ مادری اینقده نا امید نشه
اونا که به برق سکه های کوفه دل خوشیت
خودتون بچه ندارید مگه بچه می کشید
هر کی خواست بخونه از من توی روضه یا کتاب
اولش اه بکشه بعد بگه بی چاره رباب
حرمله غذای من یه عمره خون جگره
من نمیگذرم ازت خدا هم از تو نگذره
نوحه خوانی روز هفتم محرم
لالالالا گلم لالالالا بهارم
شمع یک سالگیت و من شر قبرت میذارم
اگه زنده بمونم اگه مادر نمیرم
برات جشن تولد سر خاکت میگیرم
عمو برا جشنت اب میاره پسر عموتم گلاب میاره
اما همش خواب و خیاله
لالالالا تو خواب دیدم که دندون در آوردی
پاشودی و یه قسره اب واسه مادر اوردی
سر سجاده خود رو به قبله میشینم
دعام اینه که مادر دومادیت و ببینم
شب دومادی تو عزیزم پشت سرت آروم آب میریزم
اما همش خواب و خیاله
لالالالا هنوز مونده لباسات روی دستم
نمیره از خیالم که خودم چشمات و بستم
تو که چیزی نگفتی تو زبون وا نکردی
وقتی رفتی میگفتم نکنه برنگردی
من و با غم تو پیر میکنن تو رو با سه شعبه سیر می کنند
اما اینا خواب و خیال نیست
◊ ◊ ◊ ◊ ◊
متن نوحه شب هفتم محرم بنی فاطمه
خون تو از چشمام که چی میکشم
تو این کویر خشک می باره چشم
نگیر بهونه تا من اروم بشم
می دونم تشنته
اروم باش چاره نیست، رو دست من بخواب
ابی تو خیمه نیست
لالایی لالایی عمو بر میگرده
لالایی لالایی خیلی مرده
لالایی لالایی
با بغض تو چشمات صدام می کنی
با چشمای گریون نگام می کنی
نمی دونی که چی باهام می کنی
میری رو دست باد
بی سر میشی گلم، با یک تیر سه پر
پرپر میشی گلم
لالایی لالایی چه با سردی رفتی
لالایی لالایی نگام کردی رفتی
لالایی لالایی
نفس بکش مادر عذابم نده
با گریه هات اصغر عذابم نده
دیگه از این بیشتر عذابم نده
از دیروز تا حالا
پژمرده تر شدی، لب هات و وا نکن
شاید بهتر شدی
لالایی لالایی ببین بی قرارم
لالایی لالایی دیگه شیر ندارم
لالایی لالایی
◊ ◊ ◊ ◊ ◊
واحد شب هفتم محرم
ای که گرفتی به دوش بار غم و بار عشق
باز بیا سر کنیم قصهی گلزار عشق
قصه شنیدم که دوش تشنه لب گلفروش
برد گلی سبز پوش هدیه بازار او
گل غم ناگفته داشت خاطره آشفته داشت
چشم به جون خفته داشت
از غم سالارش
عشوه کنان ناز کرد وا شدن آغاز کرد
خنده زد و باز کرد دیده به دیدار عشق
گرچه زمان دیر بود تشنه لب شیر بود
منتظر تیر بود یار وفادار
باغ تب و تاب داشت گل طلب آب داشت
کی خبر از خواب داشت دیده بیدار عشق دیدار
عشق زمین گیر شد عرش سرازیر شد
گل هدف تیر شد ای عجب از کار عشق
ای عجب از کار عشق
آن گل نیکو سرشت بر ورق سرنوشت
باخطی از خون نوشت معنی ایثار عشق
این گل باغ خداست از چمن کربلاست
خوابگه او کجاست سینه اسرار عشق
◊ ◊ ◊ ◊ ◊
نوحه های شب هفتم محرم
بسم الله الرحمان الرحیم
به نام خدای حسین
و فدیناه بذبح عظیم
به پا شد عزای حسین
نام حسین آمد
عالم یک صدا شد
نام حسین آمد
اینجا کربلا شد
میجوشد از زمین
خون خدا حسین
ما عاشق توییم
لبیک یا حسین
بسم الله الرحمان الرحیم
شده خیمه ها قحط آب
عطش وناله و گرما و تب
گرفته صدای رباب
ای طفل معصومم
رفتی ز هوش اصغر
هل من معین شم
آمد بگوش اصغر
برخیز عزیز من
دارد نوا حسین
با گریه ات بگو
لبیک یا حسین
ز حرم عازم میدان شدی
در آغوش بابا علی
برود شاید قطرهای
به خشکی لبها علی
دلشوره افتاده
در جان من مادر
شد همهمه بر پا
در آن سوی لشکر
شد آسمان کبود
در چشم مضطرم
بابا گریه کنان
آمد سمت حرم
لبیک یا حسین
◊ ◊ ◊ ◊ ◊
متن نوحه علی اصغر بنی فاطمه
لالا لالا گل پر پر من
لالا لالا علی اصغر من
تو آغوشم لالا کن
برا سقا دعا کن
که رفته برگرده
مشکاشو پر کرده
ای بمیرم مادر که رنگ و روت زرده
حلالم اگه آبی نیس
حلالم کن اگه بی شیرم
نگاهت میگه من تشنم
دارم میمیرم
لالا لالا گل پر پر من
لالا لالا علی اصغر من
لالا لالا گل تشنه ی آب
لالا لالا روی نیزه به خواب
کجا رفتی عزیزم
چرا رفتی عزیزم
مگه نمیدونی من بی تو میمیرم
تا نفس اخر اروم نمیگیرم
دلم خوش بود که تو رو دارم
دلم خوش بود به صدای تو
چشام خیرست پای نیزه به چشمای تو
لالا لالا گل پر پر من
لالا لالا علی اصغر من
◊ ◊ ◊ ◊ ◊
متن نوحه شب هفتم محرم سه ضرب
از عطش رنگت پریده، بالام ای بالام
از گرما لبهات خشکیده، بالام ای بالام
بابات از علقمه اومد، بالام ای بالام
اما با قد خمیده، بالام ای بالام
بابات اومد رمق تو زانوهاش نیست
جوهر تو صداش نیست
با مشک پاره پاره
ولی عمو باهاش نیست
شرمنده تم نازنینم باید تو خیمه بشینم
شرمنده از حسین و عباس و ام البنینم
از عطش رنگت پریده، بالام ای بالام
از گرما لبهات خشکیده، بالام ای بالام
بابات از علقمه اومد، بالام ای بالام
اما با قد خمیده، بالام ای بالام
لالایی بچم خوابیده، بالام ای بالام
لالایی باباش تو میدون، بالام ای بالام
عباش و دورش پیچیده، بالام ای بالام
نرو مادر اونجا یه قطره آب نیست
چیزی به جز سرای نیست
یه بار دیگه بیدار شو
میدون که جای خواب نیست
مادر بمیره که از صبح بیداری و بی قراری
حالا چرا ساکتی تو آخه تو که خواب نداری
شرمنده تم نازنینم باید تو خیمه بشینم
شرمنده از حسین و عباس و ام البنینم
از عطش رنگت پریده، بالام ای بالام
از گرما لبهات خشکیده، بالام ای بالام
بابات از علقمه اومد، بالام ای بالام
اما با قد خمیده، بالام ای بالام
کاشکی حرفامو میشنفتی، بالام ای بالام
کاشکی یک چیزی میگفتی، بالام ای بالام
دیشب خواب دیدم که فردا، بالام ای بالام
از روی نیزه می افتی، بالام ای بالام
آخه فردا که نیزه ها بلندن
به حال من میخندن
تو رو با بند قنداق رو نیزه ها میبندن
وقتی که فردا سرا رو رو نیزه ها میشمارن
با نیزه ها پیکرت رو از زیر خاک در میارن
متن نوحه حاج محمدرضا طاهری شب هفتم محرم
از روی دست من پر زدی اصغرم
مادرت منتظر مانده است در حرم
رنگ خون گرفته مویت وا شده ز هم گلویت
گر نشد تو را دهم اب اشک من چکیده رویت
ای آخرین یار بابا
بزرگ انصار بابا
شدی علمدار بابا
علی علی لایی لایی
داغ تو بد ترین مشکل قافلست
پاسخ گریه ام خنده حرملست
از حرارت تب تو شد ترک ترک لب تو
ناگهان سه شعبه امد بوسه زد به غبغب تو
سرت به یک مو شده بند
زدی به رویم تو لبخند
غمت دلم را ز جا کند
علی علی لایی لایی
پشت این خیمه ها یک مزار می کنم
مادرت امده بر سرم میزنم
امده تو را ببیند طفل سر جدا ببیند
وای من اگر سرت را روی نیزه ها ببیند
امان از این نیزه دارا شوند
اگر در بیابان به تربتب فاتحه خوان
علی علی لایی لایی
◊ ◊ ◊ ◊ ◊
مداحی لالایی علی اصغر
لالالالا
نه دیگه فکر آبه، نه بغل ربابه
بالای نیزه خوابه
الهی قربونش برم که داره هنوز می خنده
بیا نیگاش کن عمه زینب قد علیم بلنده
دستم که نمیرسه ببوسمت مادر
سینه می زنم فقط واسه غمت مادر
داری میری جلوتر، پیش داداشی اکبر
بپا نیوفتی مادر
علی علی لالایی
لالالالا
فدای روی ماهت، که به منه نگاهت
اخه چی بود گناهت
بالای نیزه زیر افتاب چیزی ازت نمونده
حرارت زیاد موهای سر تو رو سوزونده
موندم این چه کاری بود که با سرا کردن
تو حلق تو نیزه رو چه جوری جا کردن
میون سنگ و ازار، بالای نی تو بازا
خودت و خوب نگه دار
علی علی لالایی
لالالالا
دلم اتیش میگیره، مادر تو میمیره
کجایی وقت شیره
تازه برا خریده بودم دو تا لباس عزیزم
دم غروب تو خیمه دیدم تو اتیشاس عزیزم
گهوارت نمی دونم کی از حرم برده
هر کی برده کربلا با معجرم برده
یکی یه کاسه اب داد، مادرت و عذاب داد
تو رو با نیزه تاب داد
علی علی لالایی
◊ ◊ ◊ ◊ ◊
زمینه شب هفتم محرم
یا قتیل العبراة حسین
یا اسیر الکرباة حسین
کشتی امن نجات حسین
جان عالم به فدات حسین
حسین آقام آقام آقام
از غمت خونجگرم حسین
سایه ات روی سرم حسین
از سرم می گذرم حسین
چون شهیدان حرم حسین
حسین آقام آقام آقام
گریه کن که دیگه پلکات وا نشد
گریه نکن یه ذره اب پیدا نشد
گریه کن خبری از سقا نشد گریه کن
چرا به روی صورتم دوباره دس نمی کشی
نفس نمونده واسه من چرا نفس نمی کشی
نباشی کنارم عزیزم محاله یه لحظه بمونم
تو داری رو دستم میمیری چجوری لالایی بخونم
لالایی لالایی لالایی
رفتی و مادر تو بی طاقته
رفتی و رو دل خیمه داغته
رفتی و کفن تو قنداقته گریه کن
ببین یکی با تیر کمون کمین نشسته روبروت
خدا کنه نبنتت با اون سفیدی گلوت
شده هلهله توی میدون همین که سه شعبه رها شد
علی جون ندیده میدونم سرت از تن تو جدا شد
لالایی لالایی لالایی
وای من دل من از جا کنده شد
وای من همه لشکر خنده شد
وای من بابای تو شرمنده شد گریه کن
بابا برای دفن تو به پشت خیمه میرسه
واسه تن یه شیر خواره یه قبر کوچیکم بسه
اونا که به تو اب ندادن عزیزم الهی بمیرن
تو رو که گرفتن میترسم که گهوارت و هم بگیرن
◊ ◊ ◊ ◊ ◊
متن مداحی شب هفتم محرم
ای طفل بی شیرم لالایی لالایی
کشته غمت بابایی بابایی
میکشم حالا عبا روی سرم
سخت با شرمندگی حرم برم
در به درم پسرم
وای ولدی علی
چه خاکی از غمت به سرم بریزم
میمیرم میبینم لبهات و عزیزم
گریه نکن من برات رو میزنم
گریه نکن داره میلرزه بدنم
به خدا جون میکنم
وای ولدی علی
◊ ◊ ◊ ◊ ◊
متن نوحه شب هفتم محرم حاج حسن خلج
اروم بگیر ای پسرم داره میسوزه جیگرم
بابا رو خجالت نده نگاه نکن سمت حرم
چشما همه منتظرن تو رو به خیمه ببرن
خدایا با این بار امانت چه کنم
با این همه عرق خجالت چه کنم
کجایی یا زهرا تموم این صحرا از خون شده دریا
لالا علی لالا
با اون چشات چیزی بگو شش ماه پاره گلو
تو عشق پایان منی اخ که چه شیرین دهنی
واسه دل من میدونم تو دست و پا نمیزنی
تا چشمای مظلوم تو رو هم میذارم
از چشمام مثل گلوی تو خون میبارم
چشمای تو خوابه منم و جواب سوال ربابه
لالا علی لالا
لالا دردونه من بخواب گل پونه من
یادته لبخند میزدی روشن میشد خونه من
حالا با نسیمی سرت میفته رو شونه من
اتیش میگیره دل همه قافله رو
تا میشنون هلهل های حرمله رو
رفتی غریبونه قنداقه پر خونه بابات پریشونه
مداحی برای شب هفتم محرم
روی دست پدر اومد
یه علمدار بین لشگر
مرد میدون یه مبارز
پور حیدر علی اصغر
نه زره داره نه شمشیر شیر دلاور
سند غربت باباست این گل پرپر
سودای شهادت داره
شده سرباز ابی عبدالله
همین شیر خواره
لبیک یا ثار الله
همه اصحاب رو به ارباب
تحت فرمان امیرن
همه عاشق همه بی تاب
که برای تو بمیرن
میگه ساقیه حرم ای لشگر زینب
کم نشه سایه ارباب از سر زینب
تا خون در رگ ما باشه
باید این پرچم تا روز محشر
بالا باشه
لبیک یا ثار الله
◊ ◊ ◊ ◊ ◊
متن نوحه علی اصغر صغیر من
از ولوله نترسی مادر
از هلهله نترسی مادر
از شیر خوارم اینو میترسم
از حرمله نترسی مادر
برو دست علی یارته
برو خدا نگه دارته
برو که میدونم ای گلم
تیر سه پر آخر کارته
یارازق الطفل الصغیر
بچمو دستت میسپرم
یا راحم الشیخ الکبیر
غیر تو من کسی و ندارم
از ولوله نترسی مادر
از هلهله نترسی مادر
از شیر خوارم اینو میترسم
از حرمله نترسی مادر
برو دست علی یارته
برو خدا نگهدارته
برو که میدونم ای گلم
تیر سه پر آخر کارته
یارازق الطفل الصغیر
بچمو دستت میسپرم
یا راحم الشیخ الکبیر
غیر تو من کسی و ندارم
میگم آخی نترسی مادر
میگم که هی نترسی مادر
چند ساعت دیگه عزیزم
رفتی رو نی نترسی مادر
نفس آخرت میر ه و
یه دفه حنجرت میره و
دم غروب یه نیزه داره
دنبال پیکرت میره و
برو دست علی یارته
برو خدا نگه دارته
برو که میدونم ای گلم
تیر سه پر آخر کارته
یارازق الطفل الصغیر
بچمو دستت میسپرم
یا راحم الشیخ الکبیر
غیر تو من کسی و ندارم
آه داغ شد گلو نترسی مادر
افتاد عمو نترسی مادر
رو نی سرت بابا
شد رو به رونترسی مادر
به فدای حلق پاره تو
فدای سر آوره تو
دق میکنم ببینم اگه
توی حراجی گهواره تو
یارازق الطفل الصغیر
بچمو دستت میسپرم
یا راحم الشیخ الکبیر
غیر تو من کسی و ندارم
◊ ◊ ◊ ◊ ◊
متن نوحه حاج میثم مطیعی شب هفتم محرم
علیِ اکبر اذان گفته
شده هنگام نماز من
علی اصغر بیا بابا
رسیده وقت قنوت و راز و نیاز من
نوایم را، ربنایم را با خودت بالا میبری چون آه
که قرآنم میشود کامل با تو اینک ای سوره کوتاه
به وقت قنوتم، عقیق منی تو، به دست قنوتم چه زیبایی
بیا گل سرخم که عطر گلابت نمازم را کرده رؤیایی
تو نغمه راز و نیاز منی، تو شعله سوز و گداز منی
به سرخی رویت، به خون گلویت
تو مٌهر قبول نماز منی
شکوفه ی سُرخَم خداحافظ
تبسمهایت چه شد بابا
تلظیهایت مرا کشته
تماشای قد و بالایت
غروب سرخِ رخ زیبایت مرا کشته
گلوی تو زیر برق خورشید این صحرا می درخشد باز
در آن سوی معرکه چشم تیر بیپروا میدرخشد باز
گلوی سپید و سه شعبه رسید و کبوتر نازم پرید از خواب
خبر نبرد کاش، نسیم بیابان، ز خون گلویش برای رباب
ببین همه هستم ز دستم رفت، بهروی دو دستم ز دستم رفت
ببین که شکستم، به گریه نشستم
که غنچه باغم … ز دستم رفت
شکوفه ی سُرخَم خداحافظ
◊ ◊ ◊ ◊ ◊
شور شب هفتم محرم
ای آیات سورهی مریم، حسین
یحیای پیمبر خاتم، حسین
عیسای شهید محرم، حسین
ثمر جان طاها
نور چشمان زهرا
قوت قلب مولا
ارباب با وفا
(یاحسین یابن الزهرا)
قامت بستهای که قیامت کنی
در خونت وضوی شهادت کنی
حق را روی نیزه عبادت کنی
سرت ای روح توحید
روی نی همچون خورشید
به همه عالم تابید
لب تشنهی شهید
(یاحسین یابن الزهرا)
پر میگیره دل به هوای حسین
سر میذاره پایین پای حسین
رو لبهاشه روضه برای حسین
شب جمعهها زهرا
میگه ظهر عاشورا
«قَتَلوکَ عَـطشانا»
خورشید نیزه ها
(یا حسین یابن الزهرا)
◊ ◊ ◊ ◊ ◊
نوحه سنگین علی اصغر
خونه غرقِ در آه حسرته
خونه بی بابا شام غربته
دوباره شب رسید و غم، رسید و داغ و درد
صدای طفل من گرفت از بس که گریه کرد
دوباره قاب عکسشو گذاشته روی پاش
خیره شده به سوی در، شاید بیاد باباش
خدا کنه بخوابه و راحت شه از تموم غصههاش
لالا لالا گلم بخواب
لالا لالا گلم بخواب
(لالا لالا لالا لالا)
چشماتو ببند روی درد و غم
خواب خوش ببین مرد کوچکم
دیگه تو مرد خونه ای! تو سایهی سرم
باید مثل بابا بشی مدافع حرم
تو هم یه روز بزرگ میشی یه پهلوون میشی
قد میکشی و باعث غرورمون میشی
تو هم یه روز مثل بابا شهید راه عشق و خون میشی
تو اصغری منم رباب
لالا لالا گلم بخواب
(لالا لالا لالا لالا)
بعضیا به ما طعنه میزنن
شکوهای نکن ای عزیز من
بابا فقط به خاطر خدا فدا شده
به خاطر خداس که غم نصیب ما شده
اگرچه طعنه میزنن ولی تو لب بدوز
نبینم از کنایهها خسته بشی یه روز
میسوزونه دل منو زخم زبون خیلیا هنوز
کسی تو رو نده عذاب
لالا لالا گلم بخواب
(لالا لالا لالا لالا)
متن نوحه شب هفتم محرم سیب سرخی
ای یگانه کودک یکتا پرست
وی به طفلی مستِ صهبای الست
گرچه شیر مادرت خشکیده است
شیر رحمت از لبت جوشیده است
میبرم تا آنکه سیرابت کنم
با خدنگ حرمله خوابت کنم
غم مخور ای کودک خاموش من
قتلگاه ت میشود آغوش من
غم مخور ای کودک گردی کشم
من خودم تیر از گلویت میکشم
در حرم زاری نکن از قحط آب
که خجالت میکشم من از رباب
دل به عشق دوست محکم تر ببند
چون خدنگ خشم می آید به خط
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند ارزوی کربلا
تشنه ی آب فراتم ای عجل مهلت بده
تا بگیرم در بقل قبر شهید کربلا
◊ ◊ ◊ ◊ ◊
متن مداحی زمینه شب هفتم محرم
لالایی گلم لالایی عزیز دلم
صدا هلهله میاد و میریزه دلم
بسه دیگه گریه رمق نداره صدات
اخه هیچ کسی دلش نمیسوزه برات
شاید بارون بیاد طاقت میاری
تو این غریبی من تنهام نزاری
لالایی گل پونه
کی دردم رو میدونه
یه چشمم برات اشکه
یه چشمم برات خونه
حسین جانم
اسیر خزون اسیر نامردی شدی
داری میری میدون ببین چه مردی شدی
میریزه روی صورت تو اشک رباب
شده آرزوهام برا تو نقش بر آب
باشه حواست به من از روی نیزه
تنها نمیزارمت حتی یه لحظه
لالایی گل لاله
من و گریه و ناله
خاطرات ما با هم
نشد حتی یک ساله
حسین جانم
برای دل من یه بار دیگه بخند
فقط روی نیزه علی چشاتو ببند
یادت باشه مادر به من نگفتی همین
یه وقت از رو نیزه با سنگ نیفتی زمین
میگن تو علقمه سقا شهید شد
دیدی امید دل ما نا امید شد
لالایی گل نازم
بیا دیدنم بازم
دوباره خودم واست
یه گهواره میسازم
◊ ◊ ◊ ◊ ◊
متن نوحه شب هفتم محرم زنجیر زنی
اگر چه تو بی تاب ابی بمان
حسین جان
تو ارام قلب ربابی بمان
توهمنام با بوترابی بمان
علی جان مبادا بخوابی بمان
تو دیگر دلم را نسوزان علی
علی علی
چه کرده لبه خشک تو، با حسین
که اینجا شده، از وسط تا حسین
نگفتی تو یک بار، بابا حسین
اگر خسته جانی بگو یا حسین
تو ارام جانی، نده جان علی
علی لای لای
چنان گرگ از هر طرف میزنند
عروسی گرفتند و در میزنند
برای کماندار کف میزنند
همیشه به قلب هدف میزنند
گلی را به همراه گلدان
علی علی، علی علی
علی جان
ببین مرگ من را، دعا میکنم
ببین حرمله را صدا میکنم
چه تیر بزرگی، رها میکند
علی جان سرت را جدا میکند
ذبیح من ای پور عطشان علی
اگر قلب من را تو راضی کنی
بخندی و با خنده نازی کنی
تو را میبرم، خیمه بازی کنی
به شرطی که کمتر، تلظی کنی
دعا میکنم، بهر باران علی
علی یا علی یا علی یا علی
نباشی دل ما ترک میخورد
و بر چهره ی اب لک میخورد
دل عرش سنگ محک میخورد
نباشی رقیه، کتک میخورد
تصلی قلب یتیمان، بمان
بس کن رباب، خوشی به نیومده
بس کن رباب، دستاتو هی تکون نده
بس کن رباب، گهواره رو نشون نده
بس کن رباب، پاشو بیا همراه من
بس کن رباب، رخت اسیری کن به تن
بس کن رباب، حرف از علی اصغر نزن
تنها شدی، بارونیه چشم ترت
تنها شدی، خیلی بلا اومد سرت
تنها شدی، دیگه نمیاد اصغرت
بس کن رباب، نگو که اصغرم کجاست
بس کن رباب، نگو چرا از من جداست
سرش بروی نیزه هاست
یک سر تیر گلوی پسرم را سوزاند
دو سر دیگر ان هم جگرم را، سوزاند
ضربش انقدر شدید است، که پاشیده علی
تار صوتی تو را تیر تراشید علی
مادرت دید به روی تو عبا افتاده
استخوان های گلویت به صدا افتاده
نفس از حنجره ی پاره کشیدن، سخت است
پا برهنه عقب بچه دویدن سخت است
بس کن رباب، حرمله بیدار میشود
سهمت دوباره، نیزه اعدا میشود
بس کن رباب، سر به سر غم گذاشتی
اصلا خیال کن علی اصغر نداشتی
گیسو، مکش انقدر، تو تازه عروسی
رباب
ای کاش میشد لا اقل، دست تو را بست
علی علی علی
سرت بر روی نیزه تاب میخورد
بمیرم نیزه دارت اب میخورد
حسیــــــن
گفت امیر پدر رو بزنم یا پسر رو
گفت مگر نمیبینی سپیدی زیر گلوی علیشو
اه، گفت اصلا ولش کن
اگر پسر و بزنی حسین خودش جون میده
حسیـــــــــــــــــــــــن
نوحه شب ۷ محرم
آئینهام جمال تو را آرزو کنم
آلالهام بهشت ولا آرزو کنم
ماهم اسیر پنجۀ ظلمت نمیشوم
خضر رهم که آب بقا آرزو کنم
آغوش گرم تو که خدای محبتی
یعنی مقام انس تو را آرزو کنم
اشکم برای آب نباشد که از خدا
یاری سیدالشهدا آرزو کنم
شش ماههام حریص شهادت شده دلم
تیر سه شعبه را به خدا آرزو کنم
این کوفیان شرور و بد اندیش و ناکساند
از حق سلامت اسرا آرزو کنم
سر بر فراز نیزه اگر میرود چه غم؟
سر را ز تن به نیزه جدا آرزو کنم
بالای نیزه بعثت عشق مرا ببین
پیغمبرم حریم حرا آرزو کنم
گم گشته هم چو محسن زهرا مزار من
شوریدهام مقام فنا آرزو کنم
◊ ◊ ◊ ◊ ◊
متن نوحه عزاداری شب هفتم محرم
ذکر علی الدوام شاه السلام
من غلاممو همه اجدادم غلام
تا زنده ام صبح و ظهرو شام
سمت کربلا می ایستم میدم سلام
دلبر سلام سرور سلام
ای سایه ی محشر سلام
صاحب حرم تویی سایه ی سرم تویی
من نوکرم حسین شاه کرم تویی
(رباب من ارباب حسین این نوکرو دریاب حسین) دوبار
من اهل کربلام باتو آشنام
من مریض عشقتم اسم تو دوام
مقیم روضه هام دلخوشم آقام
عمریه ریزه خوره آقام اما م رضام
سلطان سلام جانان سلام
ای صاحبه میران سلام
من جلد گنبدم آقا نکن ردم
کرب و بلایی از سلطان مشهدم
(سلطان علی موسی الرضا) دوبار
این جرف آخره که تا به محشره
جونمو میدم کسی سمت حرم نره
شیعه ی لشکره عبد حیدره
سرمون فدا سره علیا مخدره
علی قوتم علی قیمتم
شاکی شده رگ غیرتم
از خون زره به تن مجنون و بی کفن
سرباز زینبم نذر امام حسن
(زینب مدد) دوبار
متن نوحه علی اصغر با سبک
ای تو زیبا غنچۀ بستان من
چشم خود وا کن، گل عطشان من
باز کن چشمان ناز خویش را
دور کن از خیمه ها تشویش را
عازم دیدار پیغمبر شدی
تو در آغوشم ـ علی ـ پرپر شدی
تو در آغوشم چه زیبا خفته ای
با نگاه خود، به بابا گفته ای:
ای پدر ای کاش سربازت شوم
کودکم ای کاش جانبازت شوم
ای پدر ای کاش چون قاسم شوم
سوی درگاه خدا عازم شوم
کاش مانند عموی با وفا
پیش پای تو کنم جانم فدا
کاش مثل اکبرت عاشق شوم
بهر دیدار خدا لایق شوم”
ای گل سرخ و سپید من، علی
طفل شش ماهه، شهید من، علی
ای چراغ خیمه هایم روی تو
ای تمام چشم هامان، سوی تو
ای گواه غربت اهل حرم
اصغرم ای اصغرم ای اصغرم
ای که طفل پاک و معصومی، علی
مثل جد خویش مظلومی، علی
ای طلوع عشق، در سیمای تو
ای قرار من، رخ زیبای تو
ای بهار من چرا پژمرده ای؟
طاقت و صبر از دل من برده ای
پیش چشمم ای گل زیبای من
تیر بر حلقت زدند ای وای من
بر گلویت تیر کین، پرتاب شد
چشم های خسته ات در خواب شد
شد تو را گهواره آغوش پدر
کی شود داغت فراموش پدر؟
کی چنین تشنه گلی پرپر شود؟
حنجری از تیرِ کینه تر شود؟
کی چنین بوده کنار رود آب؟
کودک شش ماهه ای در التهاب…
◊ ◊ ◊ ◊ ◊
متن نوحه ترکی شب هفتم محرم
یا باب الحوائج شه خوبان علی اصغر
دلبند حسین بن علی جان علی اصغر
ای محرم اسرار نهان یا علی اصغر
ناز اللریلن مشکل آچان یا علی اصغر
عاشقدی سنه پیروجوان یا علی اصغر
قربان سنه عشاق جهان یا علی اصغر
سسلر سنی مهدی شه دوران علی اصغر
دلبند حسین بن علی جان علی اصغر
سس دوشدی مدینه گوزلی گلدی جهانه
زهرا نوه سی حیدر کراره نشانه
سقا کیمی قامتلیدی پیوسته دی شانه
بیر تل توکینی ورمروخ عالمده جنانه
مسکندی سنه روضه رضوان علی اصغر
دلبند حسین بن علی جان علی اصغر
ای گوزلری مدهوش ایلین شاه حجازی
ای باغ محبتده ربابین گل نازی
ای کرب وبلانین سندی اوخلی بوغازی
وارشاه وگدانین سنه عالمده نیازی
ای عالمین عشاقینه سلطان علی اصغر
دلبند حسین بن علی جان علی اصغر
پایانه چاتوب عشقیده هجرانی ربابین
شوقیله گلور عالمه مهمانی ربابین
دوققوز آیی زحمت دییدی جانی ربابین
مینلر ملک اولمشدی نگهبانی ربابین
سالم گله دنیایه چومرجان علی اصغر
دلبند حسین بن علی جان علی اصغر
گونلر دولانوب اولدی رجب آیی هویدا
ایو اهلی ربابه ایلیوب بستری برپا
جنتده دعا ایتدی ربابی اوزی زهرا
زهرا گلینین یاری ایدوب زینب کبری
گوز آچدی جهانه مه تابان علی اصغر
دلبند حسین بن علی جان علی اصغ
وردیله خبر گلدی ایوه شاه خجسته
گول الده گلوب شاه ربابین باشی اوسته
صف چکدی وفا اهلی گلوب دسته به دسته
زهرا بالاسی آلدی بالاسین الی اوسته
گولدی بابا سین گورجاغی خندان، علی اصغر
دلبند حسین بن علی جان علی اصغر
عشقیله حسین بن علی اوپدی بالاسین
نازیله چکوب اصغرینین نازو اداسین
باش باشینه قویدی یوزینه چکدی عباسین
گورسددی علی اصغرینه کرب وبلاسین
قویدی اوز اوزه باغلادی پیمان علی اصغر
دلبند حسین بن علی جان علی اصغر
زینب آلوب آغوشیه دییوب اصغره لا لا
قارداش بالاسین اوپدی دیدی زینب کبری
ای کاش آنام فاطمه حاضر اولا بوردا
لای لای دیه بو طفل لبن خوارینه زهرا
زهرا قوجاقندا یاتا بیر آن علی اصغر
دلبند حسین بن علی جان علی اصغر
بیر بزمیدی جمعیدی تمام عاشق زهرا
اکبر واریدی قاسم و عباس دلارا
خدمتده خانم ام بنین شادیدی لیل
هدیه گتوروب نازلی رقیه گل زیبا
اکبر اوخودی حسنوه قران علی اصغر
دلبند حسین بن علی جان علی اصغر
بیر بیر هامی آغوشه آلوب اصغری یکسر
قارداش بالاسین ایستدی عباس دلاور
اوپدی بالانین آننینی عرض ایتدی برادر
بیر گون بونا من اورگه درم جنگ برابر
میداندا ایدر جنگیده طوفان علی اصغر
دلبند حسین بن علی حان علی اصغر
دولمشدی حسینین گوزی عباس سوزیننن
عباسیدن آلدی بالانی اوپدی یوزیننن
سرپوشینی چکدی بالانین شاه گوزیننن
بیر لحظه کنار ایلیه بولموردی اوزیننن
گوزیاشلی دییوردی سنه قربان علی اصغر
دلبند حسین بن علی جان علی اصغر
اوز صود امرین چوخ ادبیلن آنا آلدی
گددی هامی بیرجه آناسینان بالا قالدی
صود وردی علی اصغری گهواریه سالدی
لای لای بالا لای لای گویه منزلدن اوجالدی
لای لای سسینه باغلادی مژکان علی اصغر
دلبند حسین بن علی جان علی اصغر
دوققوز آیی یول گوزلدیم ای جانیمه همدم
ایددیم سنه گهواره و قنداقی فراهم
لای لای سسیمه ایندی یاتورسان بالا بی غم
چوخ گورمسین الله ربابه سنی بیر دم
سنسیز منه دنیا اولی زندان علی اصغر
دلبند حسین بن علی جان علی اصغر
عشقون الییوب قلبیمی آباد علی لای لای
گویلرده توتوبلار سنه میلاد علی لای لای
میلادون ایدوب فاطمه نی شاد علی لای لای
بیر گون دوراسان عشقیله داماد علی لای لای
دیداریوی ایستلله جوانان علی اصغر
دلبند حسین بن علی جان علی اصغر
فکر ایددی رباب اوغلونا خلعت بیچه جکدی
فکر ایددی که گونلر بیله بی غم گچه جکدی
آلتای بالانین زحمتینی عشقیله چکدی
بیلموردی عطشدن بالاسی قان ایچه جکدی
سیراب ایده جاخدی سنی پیکان علی اصغر
دلبند حسین بن علی جان علی اصغر
گون اولدی اوگون گون قاباقندا گونه باخدی
گولدی علی اصغر گونی یاندردیدا یاخدی
تا حرمله اوچ شعبه اوخی حلقینه شاخدی
اولدوز کیمی باشی بالانین دالدیا آخدی
قان ایچدی وروب جانینی عطشان علی اصغر
دلبند حسین بن علی جان علی اصغر
متن نوحه زنجیر زنی شب هفتم
ای کودک شش ماهه ی
بی جرم و تقصیرم
ای طفل بی شیرم
بعد از تو مادر جان ز جان و
زندگی سیرم
ای طفل بی شیرم
مادر به قربان تو و
رخسار گلگونت
این حلق پر خونت
هم در کنار اصغرم، بنگر زمین گیرم
ای طفل بی شیرم
از ماتم بی شیری ام
ای راحت جانم
در اه و افغانم
ای کودک شش ماهه و …
مادر تو را با شیره ی جان پروریدم من
خیرت ندیدم من
رفتی و کردی ای علی
جان از قمت سیرم
ای طفل بی شیرم
◊ ◊ ◊ ◊ ◊
متن نوحه قدیمی شب هفتم محرم
بی تو نمیاد خواب به چشمام علی بالام
شد نقشه بر آب آرزوهام علی بالام
بی تو دیگه دنیا رو نمیخوام علی بالام
فکر نمیکردم یه روز سرت رو نیزه ها بره
فکر نمیکردم یه روز سرت رو نیزه ها بره
از حرمله نمیگذرم خدام ازش نمیگذره
یه کاری کرده دیگه واسم نمیخندی
لالایی میخونم چشماتو نمیبندی
یه کاری کرده که غمه عالم سرم ریخته
یه کاری کرده سرو وضعت بهم ریخته
علی لالای لای لای…….
تو گهواره خیلی جات خالیه علی بالام
رو نیزه شدی هم قد بابات علی بالام
مادر به فدای قدو بالات علی بالام
چشم همه به گریه ی مادر بی گناته
برو علی که تو بهشت فاطمه بچشم به راته
کاری ازم بر نیومد آخر حلالم کن
جلوی فاطمه منو محشر حلالم کن
حالا که توی بغل زهرا میری مادر
مراقب بازوی زخمیباش علی اصغر
داره میده زندگی عذابم علی بالام
بعد از تو دیگه خونه خرابم علی بالام
یادت باشه میای به خوابم علی بالام
کاش که نبینی که قاتلت میبنده دستای منو
جان منو نیزه گرفت پس نمیده جان منو
سنگ تو دستاشون دیدم طاقت نیاوردم
کنار عمه زینبت مادر زمین خوردم
چه روزگاری کشید آخر کجا کارم
میبنی که دنبال گهواره تو بازارم
علی اصغر لالای لای لای…….
◊ ◊ ◊ ◊ ◊
متن نوحه شب هفتم محرم علی اصغر (ع) با سبک، سه ضرب و … را در این مقاله تقدیم به شما عزاداران حسینی کردیم. به یاد مظلومیت طفل 6 ماهه شهید دشت کربلا در این شب به عزاداری می نشینیم و انشالله که مورد قبول درگاه الهی واقع شود.