نوحه رحلت پیامبر اکرم در روز 28 صفر برای کسانی که می خواهند در عزاداری ها شرکت کنند مناسب است متن نوحه های رحلت پیامبر (ص) برای مداحی و همچنین زیباترین متن نوحه رحلت حضرت محمد را در ادامه می خوانید.
♣ ♣ ♣
ندارم به سر، سایه پدر
موضوع: نوحه رحلت پیامبر
سبک: ولادتی
قالب: آهنگین
شاعر: ناشناس
منبع: بانک جامع اشعار مداحان
دیدی، رخت عزا شد بر تنمای دلبرم
گشتم، یتیمه و خاک غمش شد بر سرم
علی علی علی علی
ندارم به سر، سایه پدر
صد واویلتا صد واویلتا (۲)
❆❆❆❆❆❆❆❆
دل شد، در ماتمش پر از داغ و درد و محن
مولا، تنها نما پیکرش را غسل و کفن
علی علی علی علی
هستند پیش من، حسین و حسن
صد واویلتا (۲)
❆❆❆❆❆❆❆❆
جز غم، که از وفا به خانه ما سر زده؟
بهر، یاری ما دیگر کسی نیامده
علی علی علی علی
اهل کینه اند، در سقیفه اند
صد واویلتا (۲)
❆❆❆❆❆❆❆❆
اسم، فرزند آخر من را او بر گزید
اما، سوزد دلم که عاقبت رویش ندید
علی علی علی علی
رفت از این جهان، آن خلد آشیان
صد واویلتا (۲)
رو در جهان چو خاتم پیغمبران گذاشت
داغی گران به سینه اهل جهان گذاشت
او بُد همای قُدسی و عالم بر او قفس
بگشود بال و روی، بر ان آشیان گذاشت
در راه سر بلندی دین و رضای حق
کوشید تا که بر سر این کار جان گذاشت
راحت بشد از شماتت و آزار دشمنان
رفت و غَمش به سینه عالم نشان گذاشت
رفت از میان امت و در بین مسلمین
از خود به یادگار دو شیئی گران گذاشت
هست آن دو شیء عترت و قرآن که امتش
نه حد این شناخت مه حرمت بر آن گذاشت
او در گذشت و فاطمه دل شکسته را
تنها میان امت نامهربان گذاشت
زهرا مگر نبود ز عترت که خصم دون
پس درد و داغ بر دل ن نوجوان گذاشت
شیر خدا امام زمان بود و فاطمه
جان را براه حفظ امام زمان گذاشت
فاطمه در ماتم بابا نشسته
موضوع: نوحه رحلت پیامبر
سبک: ولادتی
قالب: آهنگین
شاعر: ناشناس
منبع: بانک جامع اشعار مداحان
گلشن هستی شد خزان امشب
اشک غم ریزد آسمان امشب
مسجد پیغمبر از غم حجله بسته
فاطمه در ماتم بابا نشسته
یا محمد یا محمد (۲)
❆❆❆❆❆❆❆❆
بر سر امت کرده غم خانه
سوره در سوره آیه در آیه
دست گلچین باغ دین را کرده تاراج
یا محمد میکند آهنگ معراج؟
یا محمد یا محمد (۲)
❆❆❆❆❆❆❆❆
روح پیغمبر میکند پرواز
غربت مولا میشود آغاز
بعد فقدان رسول الله رحمت
میشود زهرا زدن مزد رسالت
یا محمد یا محمد (۲)
❆❆❆❆❆❆❆❆
بیت وحی حق گشته نیلی پوش
لالهها گریان باغبان خاموش
باغبان دارد ز. باغ آشنایی
از میان لالهها عزم جدایی
یا محمد یا محمد (۲)
❆❆❆❆❆❆❆❆
بزم آل الله گشته غمخانه
مثل شمعی سوخت جان پروانه
آل طاها محفل ماتم گرفتند
گرد پیغمبر نوای غم گرفتند
یا محمد یا محمد (۲)
مدینه مدفن پیغمبر ماست
که خاکش سرمه چشم تر ماست
مدینه مَهبط جبرئیل بوده است
مدینه مرقد چار اختر ماست
مدینه سر فراز و سر بلند است
مدینه داغدار و دردمند است
ز دیوار و زمین و کوچه هایش
صدای ناله زهرا بلند است
بقیع دل خراش ما در اینجاست
قبور اولیای ما در اینجاست
درونش قبر بی نام و نشانی است
که می گویند آنجا قبر زهراست
مدینه شهر ایثار و رشادت
مدینه مدفن زهرای اطهر
مدینه شهر زیبای پیمبر
مدینه مدفن زهرای اطهر
مدینه گشته ای از ظلم و اندوه
به مثل کربلا در روز عاشورا
مدینه شهر خون، شهر قیامی
مدینه مدفن چندین امامی
مدینه کی شود مهدی بیاید
بیاید قبر زهرا را بیابد
وامصیبت وامصیبت
موضوع: نوحه رحلت پیامبر
سبک: ولادتی
قالب: آهنگین
شاعر: ناشناس
منبع: بانک جامع اشعار مداحان
سید بطحا رفته از دنیا
آه و واویلا آه و واویلا
شهر قرآن زین عزا گشته سیه پوش
ای خدا شمع هدی گردیده خاموش
وامصیبت وامصیبت (۲)
❆❆❆❆❆❆❆❆
نوحه خوان حیدر میزند برسر
در عزای او سوره کوثر
ای مدینه داغ بابا دیده زهرا
شد یتیمه کن دگر با او مدارا
وامصیبت وامصیبت (۲)
❆❆❆❆❆❆❆❆
بعد او مردم حق ادا کردند
در سرای او آتش آوردند
شعله بالا میرود از خانه او
شد اسیر میخ در پروانه او
وامصیبت وامصیبت (۲)
❆❆❆❆❆❆❆❆
بعد از او یارب شد حسن تنها
کشته اعدا شد گل زهرا
طعنه و زخم زبانها قوت او شد
تیر کین دسته گل تابوت او شد
وامصیبت وامصیبت (۲)
ز داغ من ببر رَخت عزا کن ای علی جان
خدا حافظ برای من دعا کن ای علی جان
پس از من زخم های کینه سروا می کند بَهرت
برو خود را مهیای بلا کن ای علی جان
بدستت می سپارم هستی خود را گل خود را
ز جان و دل، غم او را دوا کن ای علی جان
بگو آید حسن تا من زنم بوسه به لبهایش
تو پاک اشک از عذرا مجتبی کن ای علی جان
نهد بر سینه ام تا سر بگیرم بوسه از حنجر
تو عشقم را حسینم را صدا کن ای علی جان
برای ماندن نهضت پس از خون حسین من
تو زینب را سفیر کربلا کن ای علی جان
مقرر گشته بر تو صبر و غربت، ور نه می گفتم
که اول میخ را از در جدا کن ای علی جان
متن نوحه های رحلت پیامبر
تشبیه و وصف روی تو کار خیال نیست
آئینه وجود خدا را مثال نیست
بر هرچه هست، نام محمد نوشته اند
آری که اسم و رسم خدا را زوال نیست
این اعتقاد ماست که لقمه به جای خود
حتی نفس کشیدن بی تو حلال نیست
ما را محبت نبوی رو سپید کرد
رویش سیاه هرکه غلام بلال نیست
از جمع ما ابوذر و سلمان درست کن
این جمله کارها که برایت محال نیست
در خاک ما اویس قرن رشد می کند
وقتی برای دیدن رویت مجال نیست
بال و پر شکسته تو را درک می کند
بی روضه ی تو راه به سوی کمال نیست
روز دوشنبه آمد و حال تو زار شد
زهرا شکست پیش تو و بی قرار شد
روز دوشنبه غصه ی مادر شروع شد
آری عزای داغ پیمبر شروع شد
روح الامین برای تسلی نزول کرد
تا گریه های سوره ی کوثر شروع شد
وقت وداع دختر خود را نگاه کرد
حرف از شکست بال کبوتر شروع شد
ذکر حدیث صورت نیلی فاطمه
مرثیه های کوچه و یک در شروع شد
بر سینه اش حسین غریبش که تکیه زد
صحبت ز شمر و سینه و خنجر شروع شد
این پنج تن برای کسی گریه می کنند
گویا که روضه ی علی اکبر شروع شد
این روضه قلب آل علی را به خون کشید
دشمن چه دیر نیزه ز جسمش برون کشید
سخن امشب ز رحمت الله است
موضوع: نوحه رحلت پیامبر
سبک: ولادتی
قالب: قافیه پریشان
شاعر: ناشناس
منبع: گلواژههای محرم ۹
روزهای عجیب و جانسوزی است
نفس از هُرم غصه میگیرد
مثل هر سال بر اب الزهرا
دلِ دیوانه، روضه میگیرد
سخن امشب ز. رحمت الله است
سنگ خوردهترین پیمبر عشق
ناسرودهترین غزل آری
مطلع بی نظیر دفتر عشق
آخرین روز عمر پر بار
مصطفی آخرین سفیر خداست
حسنین و علی پریشانند
دل پریشانتر از همه زهراست
روی پیشانی رسول خدا
عرق احتضار بنشسته
بهر امت نماید استغفار
با دلی پر ز غصه و خسته
فارق الحال میشود احمد
چون نظر میکند به سوی علی
سر گذارد به شانهی زهرا
گرم عشق است و گفتگوی علی
گفت: از حجره ام همه بیرون
غیر زهرا و حیدر و حسنم
گریه سر داد با پریشانی
که بیاای حسین بی کفنم
دست زهرا گرفت با گریه
در کف دست مرتضی بنهاد
ای علی سید الوصیینم
نرود فاطمه تو را از یاد
یاس یاسین، امانتی خداست
این رخ، چون گل و قد طوبی
جان تو جان فاطمه حیدر
این دو بازوی سالم زهرا
کاش روز سقیفه میبودی.
چون در آتش جمال یاست سوخت
سینهای را که بوسه میدادی
میخ، آن را به چوبه در دوخت
دست خیبر گشای، بسته به بند
دست زهرا شکسته در کوچه
کاش بودی که بنگری آقا
آن قیام نشسته در کوچه
تا که آرام، جان دهد طاها
جبرئیل آمده برای کمک
وای فردا میان شعله و خون
آید از پشت در صدای کمک
نوحه های رحلت پیامبر
مدینه شهر رسالت محیط غم ها بود
به کوچه کوچه آن ناله بود و غوغا بود
حکایت از غم هجران مصطفی می کرد
قیامتی که به شهر مدینه بر پا بود
نَفَس نَفَس زدنش بود پیک رحلت او
که از وجود وی، آثار ضعف پیدا بود
به خانه اشک عزا، در سقیفه طرح نفاق
به خانه شور غم و در سقیفه شورا بود
بناله امت اسلام، جمع گشته ولی
میان جمع علی بود، آنکه تنها بود
تمام بر سر یک حرف متفق گشتند
که آن گرفتن حق علی و زهرا بود
روح هستی در میان بستر است
موضوع: نوحه رحلت پیامبر
سبک: ولادتی
قالب: مثنوی
شاعر: ناشناس
منبع: بانک جامع اشعار مداحان
روح هستی در میان بستر است
لحظههای آخر پیغمبر است
رو به قبله پای او در احتزار
میکشد از بهر مرگش انتظار
حیدر احساس غریبی میکند
فاطمه هم ناشکیبی میکند
یک طرف گریان حسن یکسو حسین
یک طرف آه و فغان زینبین
زیر لب گوید به آواز جلی
اشهد ان، ولی الله علی
گاه گویدای گروه بی وفا
خوش کنید اجر رسالت را ادا
از شما چیزی نخواهمای همه
جز مودت با عزیزم فاطمه
آخر او دار و ندار من بود
او گل باغ و بهار من بود
فاطمه هم خون و هم بوی من است
روح ما بین دو پهلوی من است
فاطمه عشق من و جان من است
فاطمه تفسیر قرآن من است
فاطمه یک هدیه از رب جلی است
کوثر است و شیشه عمر علی است
این وصیت از من و چشم ترم
بعد من جان شما و دخترم
بعد من اکرام و تکریمش کنید
نی ز. حقش نیز تحریمش کنید
هان مبادا اینکه آزارش کنید
در غم غربت گرفتارش کنید
شبی که نور زلال تو در جهان گـــــــم شد
سپیده جامه سیه کرد و ناگــــهان گم شد
ستاره خـــون شد و از چشم آسمان افتاد
فلک ز جلـــوه فرو ماند و کهکشان گم شد
به باغ سبز فلک ، مــــهر و مــــاه پژمـــــردند
زمین به سر زد و لبخند آســـمان گــم شد
دوبــــاره شب شد و در ازدحـــــام تاریکـی
صـــــدای روشن خورشید مهربـان گم شد
پس از تـــو، پرسش رفتن بدون پاسخ مـاند
به ذهــــن جــاده ، تکاپوی کـــاروان گم شد
بهـــــار، صید خزان گشت و باغ گل پژمـــرد
شبی که خنده ی شیرین باغبـــان گم شد
ترانـــــــه از لب معصوم «یــــاکریــم» افتاد
نسیم معجــــــزه گل، ز بوستان گم شد
شکست قلب صبـــــور فرشتگـــان از غـم
شبی که قبـلـه ی توحید عاشقان گــــم شد
رسید حضـــــــــرت روح الامین و بر سر زد
کشید صیحه ز دل، گفت: بوی جــان گم شد
نشست بغض خــــــدا در گلوی ابراهـیـــم
شبی که کعبه ی جان ، قبله ی جهـان گم شد
غرور کعبــــــــه از این داغ ناگهــــان پاشید
نمــــــــاز و قبله و سجاده و اذان گـــم شد
«ستاره ای بدرخشید و… »، تسلیت ای عشق!
ز چشم زخم شب فتنه، ناگهــــــان گم شد
به عـزم وصف تو دل تا که از میان برخاست
قلـم به واژه فرو رفت و ناگهـــــــان گم شد
به هفت شهر جمــــــال تو ای دلیل عشق !
شبیه حضـــــــــرت عطار، می توان گم شد
به زیـــــــر تیغ غمت، در گلــــوی مجنونــــم
ز شوق وصل تو، فریـــاد «الامـــــان» گم شد
از آن دمی که دلــم خوش نشین داغت شد
به مرگ خنده زد و از غم جهــــــــان گم شد
ای فاطمه انسیه حورا
موضوع:نوحه رحلت پیامبر
سبک: ولادتی
قالب: آهنگین
شاعر: ناشناس
منبع: بانک جامع اشعار مداحان
مریز اشک غم اینچنین به بر من
مرا میکشی پاره جگر من
که هستم ز. داغ تو غرق محن
پس از خود ترا بینمای گل محزون
گهی بین آتش گهی هاله خون
زنی دست و پاای همه هست من
منم فکر ضرب در و دیوار
گل و غنچه و صدمه صد خار
عزیز دلمای حاصلمای فاطمه انسیه حورا
مخور غم که تو اول کسی که میشوی ملحق به بابا
❆❆❆❆❆❆❆❆
خدایا به داد دل مرتضی رس
که گردد پس از من شکسته و بی کس
که بی اذن او پا به خانه زنند
گهی از جفا کنج خانه نشانند
گهی دست بسته به کوچه کشانند
به ناموس او تازیانه زنند
چه خوش زحمت من ادا گردد
غریبانه محسن فدا گردد
عزیز دلمای حاصلمای فاطمه انسیه حورا
مخور غم که تو اول کسی که میشوی ملحق به بابا
❆❆❆❆❆❆❆❆
خودم دیدم آن بی حیای ستمگر
چه سان زد به روی حبیبهی داور
که شد غرقه خون معجر مادرم
منم آن که گم کرده با دل خسته
در این کوچه یک گوشوار شکسته
چه خاکی شد آخر خدا بر سرم
به کوچه چنان جوجه لرزیدم
زمین خوردن مادرم دیدم
دخترم روشنی چشم تَرَم زهرا جان
پیشتر آی و ببین بیشترم زهرا جان
سفر مرگ به پیش آمده و باید رفت
زین جهان رو به جهان دگرم زهرا جان
جان سپارم من و از فتنه ایام ترا
بخداوند جهان می سپرم زهرا جان
دخترم اینهمه در ماتم من گریه مکن
آتش از اشک مزن بر جگرم زهرا جان
بعد من عمر تو کم باشد و از عترت من
زودتر از همه آئی به برم زهرا جان
ناگزیرم که در این امت بی مهر تو را
می گذارم من و خود می گذرم زهرا جان
ای علی جانم
موضوع:نوحه رحلت پیامبر
سبک: ولادتی
قالب: غزل
شاعر: ناشناس
منبع: بانک جامع اشعار مداحان
ز داغ من به بر رخت عزا کنای علی جانم
خداحافظ برای من دعا کنای علی جانم
پس از من زخمهای کینه سر وا میکند بهرت
برو خود را مهیای بلا کنای علی جانم
به دستت میسپارم هستی خود را گل خود را
ز جان و دل غم او را دوا کنای علی جانم
مقرر گشته بر تو صبر و غربت ور نه میگفتم
که اول میخ را از در جدا کنای علی جانم
بگو آید حسن تا من زنم بوسه به لبهایش
تو پاک اشک از عذار مجتبی کنای علی جانم
نهد بر سینه ام تا سر بگیرم بوسه از حنجر
تو عشقم را حسینم را صدا کنای علی جانم
برای ماندن نهضت پس از خون حسین من
تو زینب را سفیر کربلا کنای علی جانم
متن نوحه رحلت حضرت محمد
صبر کن سیر ببینم رخ بابایم را
موضوع: نوحه رحلت پیامبر
سبک: مرثیه
قالب: غزل
شاعر: حاج غلامرضا سازگار
منبع: دو دریا اشک ۲
ملک الموت مزن شعله به زخم جگرم
وای من گر تو مدارا نکنی با پدرم
صبر کن سیر ببینم رخ بابایم را
چه کنم سد نگاهم شده اشک بصرم
قسمت این بود که بالای سرش بنشینم
چشم بگشایم و جان دادن او را نگرم
وقت جان دادن خود گفت: مقدر این است
دو مه و نیم دگر فاطمه را هم ببرم
ای پدر! مادر مظلومه من یار تو بود
من پس از رفتن تو جان علی را سپرم
با تن خسته و بازوی کبود از مسجد
قول دادم که علی را به سوی خانه برم
دست از دامن حیدر نکشم یک لحظه
گر بریزند همه اهل مدینه به سرم
قسمت این بود که بعد از تو بمانم بابا
تا که با دادن جان، جان علی را بخرم
به فدای سر یک موی علی باد پدر
گر میان در و دیوار دهد جان، پسرم
جگرت سوخت به هر بیت که گفتی «میثم»
اجر این سوختنت با احدِ دادگرم
چراغ و مسجد و محراب شد خموش امشب
فتاد چشمه فیض ابد ز جوش امشب
گذشت از سر گردون فغان اهل زمین
رسد به گوش زمین ناله سروش امشب
به بست دیده حق بین، پیمبر رحمت
که می زنند ملائک، ز دل خروش امشب
چرا صدای مناجات او نمی آید
ز شوق وصل، مگر رفته او ز هوش امشب
بجای نغمه تکبیر، رهبر اسلام
رسد سروش غم، از دخترش بگوش امشب
روان فاطمه از قَطع وَحی می سوزد
دریغ و درد، که این شعله شد خَموش امشب
متن نوحه های رحلت پیامبر
دخترم گریه تو پشت مرا می شکند
بیش از این گریه نکن قلب خدا می شکند
رحم کن بر دل خود آب شدی از گریه
بغض سر بسته از این حال و هوا می شکند
تا که نشکسته قدت راه برو در بر من
که پس از رفتن من دیده بلا می شکند
باز بوسیدم از این دست که زد شانه مرا
حیف یک روز کسی دست تو را می شکند
تو سیه پوش من و شهر به همدردی تو
حرمت شیر خدا را همه جا می شکند
کودکانت همه در پشت سرت می لرزند
که در خانه به یک ضربه ی پا می شکند
می دوی پشت علی تا که رهایش نکنی
ضربه ای می رسد و آینه را می شکند
بس که دنبال علی روی زمین می افتی
دل جدا سینه جدا شانه جدا می شکند
نوحه رحلت پیامبر
زهرا زهرا
موضوع:نوحه رحلت پیامبر
سبک: ولادتی
قالب: آهنگین
شاعر: ناشناس
منبع: بایگانی
یاس خوشبوی منی، روح پهلوی منی، زهرا زهرا
تو دلبر منی: زهرا زهرا
تو کوثر منی: زهرا زهرا
❆❆❆❆❆❆❆❆
ای آرامش دلم،ای اشک تو قاتلم، از غم دیگر
این سان نوحه سر مکن، خون قلب پدر مکن، جان حیدر
دار و ندار من: زهرا زهرا
بنشین کنار من: زهرا زهرا
❆❆❆❆❆❆❆❆
گشته بر من جلوه گر میروی تو پشت در
میزنی من را صدا میکشی آه از جگر
لیک جان مادرت هر چه آمد بر سرت
از دل و جان دخترم کن دفاع از رهبرت
❆❆❆❆❆❆❆❆
دلخسته از این جهان، هستم راهی جنان،ای ماه من
قلب و جان خسته ام، دندان شکسته ام، گواه من
با حسرت و محن: زهرا زهرا
بوسم لب حسن: زهرا زهرا
❆❆❆❆❆❆❆❆
آمده وقت سفر رخت ماتم کن به بر
ای عزیز جان من کن حسینم را خبر
تا بگیرم در برش تا ببوشم حنجرش
از وفا بر سینه ام گو که بگذارد سرش
یا ابتاه رسول الله
موضوع:نوحه رحلت پیامبر
سبک: ولادتی
قالب: آهنگین
شاعر: ناشناس
منبع: بانک جامع اشعار مداحان
یا ابتاه (۳) رسول الله
❆❆❆❆❆❆❆❆
چراغ کاشانه من رفتهای از خانه من
ببین که خونابه چکد ز اشک یتیمانه من
ز بعدت ای جوانیم شکسته و خزانیم
مزد رسالت تو شد قامت، چون کمانیم
همان که با سنگ جفا شکسته دندان تو را
ز ضربتی به پشت در شکسته پهلوی مرا
فاتحه خوانم که دگر به هجر تو نشسته ام
غبار تربتت نهم به بازوی شکسته ام
حس می کنم رفتار تو تغییر کرده
این روزها کردار تو تغییر کرده
هم صبح و ظهر و هم سرشب دیدن من
می آیی و گفتار تو تغییر کرده
یک فاطمه می گویی و دلشوره دارم
چون نحوه دیدار تو تغییر کرده
چیزی شده ای سایه روی سر من؟
مهمانی این بار تو تغییر کرده
چیزی شده؟ با مرتضای من چه گفتی؟
این روزها سردار تو تغییر کرده
رو در جنان چو خاتم پیغمبران گذاشت
داغی گران به سینه ی اهل جهان گذاشت
او بُد همای قدسی و عالم بر او قفس
بگشود بال و روی برآن آشیان گذاشت
در راه سر بلندی دین و رضای حق
کوشید تا که بر سر این کار جان گذاشت
راحت بشد از شماتت و آزار دشمنان
رفت و غمش به سینه ی عالم نشان گذاشت
رفت از میان امت و در بین مسلمین
از خود به یادگار دو شیء گران گذاشت
هست آن دو شیء عترت و قرآن که امتش
نه حد این شناخت و نه حرمت بر آن گذاشت
او در گذشت و فاطمه ی دل شکسته را
تنها میان امت نا مهربان گذاشت
زهرا مگر نبود ز عترت که خصم دون
بس درد و داغ بر دل آن نوجوان گذاشت
شیر خدا امام زمان بود و فاطمه
جان را به راه حفظ امام زمان گذاشت
متن نوحه رحلت حضرت محمد
دست اجل به سینه و در احترام بود
موضوع:نوحه رحلت پیامبر
سبک: ولادتی
قالب: غزل
شاعر: ناشناس
منبع: گلواژههای محرم ۹
دست اجل به سینه و در احترام بود
یک گوشه ایستاده به عرض سلام بود
احمد به احتضار و خدیجه در انتظار
شوق وصال بر جگرش التیام بود
میشد فضای خانه غریب و غریبتر
بابا میان بستر و عمرش تمام بود
از پشت ابرِ گریه همه آب میشدند
در خانوادهای که محبت مرام بود
قرآن به دست ام ابیها نگاه کرد
بر سینه رسول، سر دو امام بود
بر آخرین وصیت و درد دل پدر
لبخند گرم فاطمه حسن ختام بود
در حال غسل دادن او بود مرتضی
در بیعت سقیفه، ولی ازدحام بود
امت به جاهلیت پنهان سقوط کرد
حالا اسیر ابرهه بیت الحرام بود
دلبند مصطفی به روی خاک کوچهها
گاهی به سجده بود و گَهی در قیام بود
متن نوحه های رحلت پیامبر
بس كه از آه، دل شعله ورت می سوزد
با تماشای تو قلب پدرت می سوزد
ای جگر گوشه ی من شعله مزن بر جگرم
جگرم سوخت ز بسكه جگرت می سوزد
زودتر از همه پیش پدرت می آیی
زودتر از همه شمع سحرت می سوزد
بعد من هرچه بلا هست سرت می آید
بعدمن وای كه پا تا به سرت می سوزد
زیر پرهای تو آرام گرفتم بابا
حیف از شعله در بال و پرت می سوزد
گاه در كوچه ای از درد زمین می افتی
گاه از ضرب كسی چشم ترت می سوزد
گاه یك نقش به یك روی تو جا می گیرد
گاه یك زخم به روی دگرت می سوزد
گاه در پشت در خانه ی خود می نالی
چشم وا می كنی و دورو برت می سوزد
یك طرف دست تو در پای علی می شكند
یك طرف دختركت پشت سرت می سوزد
از صدای تو در آن شعله علی می فهمد
كه اگر فضه نیاید پسرت می سوزد
♣ ♣ ♣
متن نوحه های رحلت پیامبر حضرت محمد (ص) را در بالا خواندید امیدواریم در روز 28 صفر که مصادف با رحلت جانسوز پیامبر گرامی اسلام است زیباترین متن نوحه رحلت پیامبر را از این مطلب انتخاب کنید و در مجالس عزاداری رحلت حصرت رسول اکرم بخوانید.