وقتی کسی عزیزی را از دست می دهند ممکن است روزهای اول خیلی دلتنگ او شود و برایش بی تابی و گریه کند اما ما می دانیم که گریه کردن کار خوبی نیست و برای آرامش او باید کارهایی انجام دهیم که در متن زیر به آن اشاره شده است .
آرامش روح اموات
هر كار خيرى كه انجام دهيد و ثوابش را به روح ميت هديه بكنيد، براى او مفيد است؛ چه ذكر و قرآن و نماز مستحبى و طلب مغفرت باشد، و چه صدقه، و اما در باره نماز و روزه و كارهاى واجب ـ كه از ايشان قضا شده ـ در مرحله اول بر عهده فرزند بزرگتر است و اگر او انجام ندهد، بر فرزندان ديگر واجب نيست. اگر پسر بزرگتر نتواند نماز و روزه و ساير كارهاى پدر، مثل حج را (اگر پدر مستطيع بوده و نرفته است) انجام دهد، مىتواند كسى را اجير نمايد؛ يعنى پول بدهد انجام دهند، ولى اگر برادران و خواهران و مادرتان مي خواهند خودشان نماز و روزه پدر را انجام دهند، اشكال ندارد.
كسى كه براى ميت عملى را انجام مىدهد، گرچه در نيت بايد قصد نيابت نمايد، ولى قسمت عمده ثواب آن طبق روايات ـ در نامه عمل او نيز نوشته مىشود. البته باعث برىءالذمه شدن ميّت نيز شده و او از عذاب و گرفتارى نجات پيدا مىكند.
مرحوم حاج شيخ عباس قمى در مفاتيحالجنان، ص 317 حديث صحيحى را از امام صادق(ع) نقل فرموده كه در ضمن آن حديث اين طور آمده «ميت شاد و مسرور مىشود و گشايش پيدا مىكند به دعا و استغفارى كه براى او مىكنند چنانچه زنده شاد مىشود به هديه كه براى او مىبرند و فرمود كه ثواب نماز، روزه، حج، صدقه و ساير اعمال خير و دعا در قبر ميت بر او وارد مىشود و ثواب آن براى مرده و كسى كه آنها را انجام داده نوشته مىشود». روايات ديگرى نيز در آنجا نقل شده كه مىتوانيد مطالعه كنيد، بنابراين يقين كنيد كه آنچه براى اموات خودتان هديه مىكنيد در صورتى كه اخلاص داشته باشيد به آنها مىرسد و ثوابش در نامه عمل خودتان هم ضبط مىشود.
در زمينه آداب و مستحبات زيارت اهل قبور، توجهتان را به نكات زير جلب مي كنيم:
1-مستحب است در نزد قبر ميت خواندن سوره حمد و ناس و فلق و توحيد و آيه الکرسی هر کدام سه مرتبه و سوره قدر هفت مرتبه
2-از رسول خدا(ص) چنين نقل شده است: هر که بر قبرستان عبور کند و 11 مرتبه سوره توحيد را بخواند و ثوابش را به اموات آن قبرستان هديه کند به تعداد آن مردگان اجر و پاداش می يابد.
3-در روايات معتبر آمده است که اگر کسی به نزد قبر برادر مومن خود برود و رو به قبله دستش را بر روی قبر بگذارد و 11 مرتبه سوره قدر را بخواند از ترس بزرگ روز قيامت در امان خواهد بود . و در روايت ديگر آمده است که خداوند او و صاحب قبر هر دو را بيامرزد.
4-در روايت آمده که حضرت باقر(ع) نزد قبر يکی از شيعيان ايستادند و اين دعا را خواندند: اللهم ارحم غربته و صل وحدته و آنس وحشته و آمن روعته و اسکن اليه من رحمتک ما يستغنی بها عن رحمه من سواک و الحقه بمن کان يتولاه
5- طبق رواياتي كه از حضرات معصومين(ع) وارد شده است زيارت اهل قبور مؤمنين در روزهاي دوشنبه و پنج شنبه و جمعه مستحب مؤكد است و سنت پيامبر اسلام(ص) و سيره اهل بيت(ع) نيز چنين بوده است و فعل معصوم نيز براي ما حجت است و در روايتي از رسول خدا(ص) آمده است كه حضرت فرمود: ((هديه بفرستيد براي مردگان خود)) پس سوال شد چيست هديه مرده ها؟ فرمود: صدقه و دعا و نيز فرمود ارواح مؤمنين هر جمعه به آسمان دنيا مقابل خانه ها و منزل هاي خود فرياد مي كنند هر يك از ايشان به آواز حزين با گريه اي اهل من و اولاد من اي پدر من و مادر من و خويشان من مهرباني كنيد بر ما…)). براي آگاهي بيشتر ر.ك : 1- مفاتيح الجنان, مرحوم حاج شيخ عباس قمي، قسمت قبور زيارت مؤمنين, ص 1014 2- اصول كافي , ج 3, باب 13 از ابواب المزار 3- كامل الزيارات, ابن قولويه, ص 320 4- وسائل الشيعه, ج 3, باب 55, ص 223,
6- کتاب سیاحت غرب تالیف آقا نجفی قوچانی و کتاب معاد شهید دستغیب در این رابطه مفید و قابل استفاده است .
7- انسانى كه از دنيا مىرود تا هنگامى كه در عالم برزخ است و هنوز قيامت بر پا نشده باشد، كارهاى خيرى كه براى او انجام مىدهند به صورت هديه به او مىرسد و چه بسا مورد غفران و بخشش نيز واقع شده و يا موجب تعالى و تكامل روح او مىشود. در اين باره روايات و احاديث زيادى نقل شده است. به عنوان نمونه چند مورد اشاره مىشود. امام صادق(ع) فرموده است: «يدخل على الميت فى قبره الصلاة والصوم والحج والصدقة والبر والدعاء و يكتب اجره للذى يفعله و للميت؛ نماز و روزه و حج و صدقه و نيكى و دعا در قبر ميت داخل مىگرددو پاداش آن اعمال علاوه بر اين كه براى كسانى كه آنها را انجام مىدهد هست براى ميت نيز خواهد بود»، (المحجةالبيضاء، ج 3، ص 42).
پيامبر اكرم(ص) مىفرمايد: «… ليدخل على قبور الاموات من دعاء الاحياء من الانوار مثل الجبال؛ دعاى زندگان به صورت كوههاى نور بر قبرهاى مردگان داخل مىگردد»، (المحجةالبيضاء، ج 3، ص 341). علاوه بر اين اعمالى كه براى او انجام مىدهند نتايج و ثمرات اعمال و كارهايى را نيز كه خودش انجام داده بعد از مرگش به او مىرسد.
8- امام صادق(ع) فرموده است: «ستّ خصال ينتفع بها المؤمن من بعد موته: ولد صالح يستغفر له و مصحف يقرأ فيه و قليب يحفره و غرس يغرسه و صدقة ماء يجريه و سنة حسنة يؤخذ بها بعده؛ شش چيز است كه بعد از مرگ مؤمن به او سود مىرساند. فرزند صالح و شايستهاى كه براى او دعا و طلب آمرزش كند. قرآنى كه تلاوت شود. چاهى كه حفر كرده و درختى كه غرس نموده و آبى را كه جارى ساخته و روش و سنت پسنديدهاى كه پس از او مورد عمل قرار گيرد»، (بحارالانوار، ج 6، ص 293). براى آگاهى بيشتر ر.ك: 1- منازل الاخره، شيخ عباس قمى 2- حيات پس از مرگ، على محمد اسدي
9- هر كار خيرى كه انجام دهيد و ثوابش را به روح ميت هديه بكنيد، براى او مفيد است؛ چه ذكر و قرآن و نماز مستحبى و طلب مغفرت باشد، و چه صدقه،بهترین کمک به پدر و مادرتان این است که اگر حق واجبی مانند نماز و روزه و حج و حق الناس بر ذمه آنهاست آن را از طرف آنها ادا نمایید و سپس انجام امور مستحب و خیرات و مبرات برای ام بسیار مفید و نافع است .
يكى از ويژگىهاى عالم برزخ همين است كه ميت تا هنگامى كه در برزخ بسر مىبرد. به كلى از دنيا بريده نمىشود بلكه گاه گاهى با آن ارتباط برقرار مىكند و در روايات به اين مسأله تصريح شده چنان كه مرحوم كلينى در كافى (ج 3،ص 230) بابى با عنوان «ان الميت يزور اهله» مطرح كرده و رواياتى نيز نقل كرده است. از آن روايات معلوم مىشود كه مردگان اعم از افراد با ايمان و حتى افراد بىايمان نيز گاه گاهى به ديدار خانواده خود مىآيند. در اين كه هر چند وقتي كه بار به ديدار آنها مىآيند طبق روايت بستگى به مقام و منزلت شخص ميت دارد.
امام صادق(ع) مىفرمايد: «ان المؤمن ليزور اهله فيرى ما يحب و يستر عنه ما يكره و ان الكافر ليزور اهله فيرى ما يكرهو يستر عنه ما يحب؛ ميت مؤمن هر آينه به ديدار خانوادهاش مىآيد پس هر چه را كه خوشايند باشد مىبيند و آنچه را كه خوشايند نباشد از او پوشيده مىشود و كافر نيز به ديدن خانواده خود مىآيد پس مىبيند هر آنچه را كه ناخوشايند است و هر چه پسنديده و خوب باشد از او پوشيده مىشود». در روايات آمده است كه معمولاً روزهاى جمعه و به شكل پرندهاى به ديدار خانواده خود مىآيند، (همان، ح5). اما اين كه از خانواده و بازماندگان توقع و انتظار دارند، آرى چنين است. چنان كه پيامبر اكرم(ص) فرمودهاند: «ان ارواح المؤمنين تأتى كل جمعه الى السماء الدنيا بعذاء دورهم و بيوتهم ينادى كل واحد منهم بصوت حزين باكين: يا اهلى و ياولدى و يا ابى و يا امى و اقربائى اعطفوا علينا يرحمكم اللّه… اعطفوا علينا بدرهم او برغيف او بكسوه يكسوكم اللّه من لباسىالجنه…؛ ارواح مؤمنان هر جمعه به آسمان دنيا مىآيند و روبروى خانهها مي ايستند و هر يك با آواى حزين در حالى كه مىگريدمىگويد اى كسان من اى فرزندانم، پدرم، مادرم، نزديكانم به ما عطوفت كنيد. خداى شما را بيامرزد… با درهم پولى يا گرده نانى و يا لباسى در حقما رحم كنيد كه خدا به شما از لباسهاى بهشتى بپوشاند».
در روايات زيادى به مردم سفارش شده كه مردگان را فراموش نكنند. چنان كه پيامبر اكرم(ص) مىفرمايد: «لاتنسوا موتاكم فى قبورهم و موتاكم يرجون احسانكم و موتاكم محبوسون يرغبون فى اعمالكم البر و هم لايقدرون. اهدوا الى موتاكم الصدق والدعا؛ مردگان خود را در قبرهايشان فراموش نكنيد و آنها اميد به احسان شما دارند و مردگان شما محبوسند رغبت وميل در كارهاى نيك شما دارند و خود قدرت بر انجام آن ندارند.
براى مردگان خود صدقه و دعا هديه كنيد» (آثارالصادقين، ج 21، ص274). براى آگاهى بيشتر ر.ك: 1- منازل الاخره، شيخ عباس قمى. 2- حيات پس از مرگ، على محمد اسدي. از بعضي روايات استفاده مي شود كه صدقه و كارهاي خير و يا اعمال مستحبي مانند دعا و زيارات كه هديه اموات مي شود به آنها مي رسد. از جمله مرحوم حاج شيخ عباس قمي در مفاتيح الجنان , ص 317 حديث صحيحي را از امام صادق (ع ) نقل فرموده كه در ضمن آن حديث اين طور آمده «ميت شاد و مسرور مي شود و گشايش پيدا مي كند به دعا و استغفاري كه براي او مي كنند چنانچه زنده شاد مي شود به هديه كه براي او مي برند و فرمود كه ثواب نماز, روزه , حج , صدقه و ساير اعمال خير و دعا در قبر ميت بر او وارد مي شود و ثواب آن براي مرده و كسي كه آنها را انجام داده نوشته مي شود» البته آنچه نقل شد, عين عبارت مفاتيح نيست بلكه با تصرف در عبارت , لكن همان مضمون است . روايات ديگري نيز در آنجا نقل شده كه مي توانيد مطالعه كنيد, بنابراين يقين كنيد كه آنچه براي اموات خودتان هديه مي كنيد در صورتي كه اخلاص داشته باشيد به آنها مي رسد وثوابش در نامه عمل خودتان هم ضبط مي شود.
10- بر اساس آيات و روايات، ارتباط خاصى ميان قبر برزخى و قبر خاكى، يعنى بين روح انسان در برزخ و بدن مادى او در قبر خاكى وجود دارد. اين ارتباط، در اصل از ارتباط روح و بدن مادى كه در طول زندگى دنيوى با يكديگر يك نوع اتحاد داشتهاند، سرچشمه مىگيرد كه با قطع تعلق روح از بدن پس از مرگ به كلى از ميان نمىرود، بلكه يك نوع ارتباط در حدّ پايينترى ميان روح برزخى و بدن مادى و خاكى وجود دارد، البته نه در حد و اندازهاى كه در زندگى دنيوى و در دوران تعلق روح به بدن وجود داشت و نه با آن كيفيت و كميت، بلكه در ميزانى ضعيفتر و با كم و كيفى ديگر. از همين رو، قبر خاكى با قبر و عالم برزخى روح ارتباطى دارد كه نقاط ديگر اين ارتباط را ندارند، و به همين جهت است كه على رغم حضور روح در عالمى فوق ماده، زمان و مكان [برزخ] توجه خاصى به بدن مادى و نقطهاى كه بدن خاكى در آن است، دارد و بر اساس همين ارتباط ميان قبر خاكى و قبر برزخى است كه دستورات و احكام خاصى در باب قبر، تشييع جنازه، كفن، دفن، حرمت قبر، استحباب زيارت قبور، دعا، طلب رحمت و مغفرت بر سر قبور و نظاير آنها در شريعت اسلامى وجود دارد.
اين ارتباط روح با قبر خاكى موجب مىشود كه بتوان از اين طريق بهتر با روح رابطه برقرار و به او توجه كرده و نيز توجه او را جلب كرد، بدين جهت در روايات تأكيد فراوانى بر زيارت قبور، دعا، طلب رحمت و مغفرت و تلاوت قرآن كريم بر سر قبرها شده است، هر چنداين آداب در هر جايى براى مردگان خوب است، ولى به دليل ارتباط قبر برزخى با قبر خاكى بر انجام اين آداب بر سر قبرها تأكيد بيشترى شده و از استحباب بيشترى برخوردار است. از طرفى ارواح نيز بر اساس اين ارتباط با بدن مادى و قبر خود از حضور مؤمنان مسرور و مبتهج مىشوند. امام صادق(ع) مىفرمايد: «قسم به خداى متعال، مردگان رفتن شما را [بر سر قبورشان] مىدانند و با حضور شما مسرور مىشوند و با شما اُنس مىگيرند و بهرهمند مىشوند»، (وسائل الشيعه، ج 2، ص 878 و نيز در اين باب نگا: عروج روح، استاد محمد شجاعى، مقدمه و تدوين محمدرضا كاشفى، تهران، كانون انديشه جوان، چاپ اوّل، 1379 ش، ص 71 ـ 76). امّا مهمترين اثر دنيوى زيارت اهل قبور براى انسان، تذكر مرگ و يادآورى اين رخداد مهمّ است و اين خود، موجب باز داشتن انسان از بازىهاى دنيوى، (نگا: نهجالبلاغة، ترجمه دكتر سيد جعفر شهيدى، خطبه 84، ص66)، مانع انجام كارهاى زشت و ناروا، (همان خطبه 99، ص 92) باعث انجام اعمال و كردار نيك، (همان، كلمات قصار، 31، ص 364) سبب بى رغبتى و كم خشنودى از دنيا، (همان،كلمات قصار 349، ص 423) و زمينهساز عبرت آموزى است، (همان، خطبه 221، ص 252).