شعرهای غمگین برای شهادت حضرت علی (ع)

شعرهای غمگین برای شهادت حضرت علی (ع)

شعر شهادت حضرت علی علیه السلام با مضمون غم و اندوه را در این نوشتار از سایت سماتک برایتان تهیه و تنظیم کرده ایم و در ادامه از شما دعوت می کنیم مجموعه شعر غمگین شهادت امام علی (ع) را بخوانید.

شعرهای غمگین برای شهادت حضرت علی (ع)

شعر غمگین شهادت امام علی

اشعار غمگین شب شهادت حضرت علی علیه السلام را در ادامه این بخش مرور خواهیم کرد.

 

بابا اتاق پر شده از بوی مادرم
وقتش رسیده پر بکشی سوی مادرم

دیگر خجل نباش تو از روی مادرم
فرقت شده شبیه به پهلوی مادرم

از پشت در دوباره تو را می زند صدا
تا که به دست تو بدهد محسن تو را

سی سال در نبودن مادر شکسته ای
پهلو به پهلویش پس آن در شکسته ای

در کوفه های درد مکرر شکسته ای
از مردم و نبودن باور شکسته ای

گر چه شکسته ای و دلت هم شکسته تر
این دل شکسته را هم از این کوفه ها ببر

یادت که هست مادر ما قد خمیده بود
یادت که هست گیسوی مادر سپیده بود

یادت که هست محسن خود را ندیده بود
یادت که هست غنچه خود را نچیده بود

آنروزها که قد تو آنجا خمیده شد
موی منم شبیه تو بابا سپیده شد

مادر رسیده عطر پیمبر بیاورد
تو تشنه ای برای تو کوثر بیاورد

مرهم برای این دل پرپر بیاورد
تا خار را ز دیده ي تو در بیاورد

حرفی بزن که مونس تو مادر آمده
حالا که استخوان زگلویت در آمده

بابا بگو به مادرم از غصه های من
از کوفه های بعد تو و ماجرای من

از بی حسین گشتن من از عزای من
از کوفه گردی من و از کربلای من

بابا بگو که زینب خود را دعا کند
بعد از حسین زود مرا هم صدا کند

مادر رسید و زخم سرت را نگاه کرد
گریه برای گودی یک قتلگاه کرد

پس رو به روسیاهی خیل سپاه کرد
نفرین به رقص خنجر مردی سیاه کرد

وشمر جالسٌ … نفس مادرم گرفت
سر که به نیزه رفت دل معجرم گرفت

شعرهای غمگین برای شهادت حضرت علی (ع)

اشعار شهادت حضرت علی (ع)

رادمردی مهربان با دست های پینه دار
در میان کوچه های شهر غربت رهسپار

کیسه های نان و خرما روی دوش خسته اش
کیست این مرد غریبه ، با لباسی وصله دار؟

کهکشان ها شاهد غم های بی اندازه اش
ماه می گرید برایش چون دل ابر بهار

نیمه شب ها لابه لای نخل ها گم می­شود
چاه می داند دلیل گریه های ذوالفقار

در کنار چاه هرشب ایستاده جبرئیل
تا تکاند از سر دوش علی گرد و غبار

چند سالی هست بعد ماجرای فاطمه
لرزشی افتاده بر آن شانه های استوار

قامت سرو بلندش در هلال افتاده است
زیر بار رنج های تلخ و سخت روزگار

جای رد ریسمان های زمخت فتنه ها
سال ها مانده است بر دست کریمش یادگار

شعرهای غمگین برای شهادت حضرت علی (ع)

متن نوحه شهادت حضرت علی (ع)

دم نبود آدم نبود و عالم نبود علی بود
بعد حضرت حق فقط یکی بود اونم علی بود

آب خاک و دریا نبود دنیا نبود علی بود
حضرت مسیحی نبود و موسی نبود علی بود

آسمون نبود کهکشان نبود شاه لو کشف بود
حرفی از بهشت در میان بود ایون نجف بود

ثروت سلیمان نگین انگشترش نمی شه
اون  فاتحه خیبره کسی منکرش نمی شه

قربون سیاست مداری و حیبت و وقارش
رنگ رعد و برق می پره با یک برق ذوالفقارش

می زنه به میدون با ذکر یا زهرا دم می گیره
به چه صحنه ای پشت سرش اباالفضل قدم می گیره

همه گل ها بر جمالش قربون ابروی هلالش
هرکی تو میدان با حیدر رو به رو شد بد به حالش

یا علی علی یا حیدر
یا علی بگو خستگی برون کن

یا علی بگو اهل عالم و غرق در جنون کن
خاطرات معراج حضرت مصطفی علی بود

آخرین کلام خدا به احمد یک یا علی بود
دست حق علی صوت حق صدای خوش علی بود

هر کجای عرش عکس ناز عاشق کش علی بود
(علی عالم رو صفا داد علی قلبم رو جلا داد

علی امشب دست قول سفر کرب و بلا داد
علی علی علی علی

شعرهای غمگین برای شهادت حضرت علی (ع)

اشعار غمگین شب شهادت امام علی

چه خاکی بر سر ما شد

دوباره نیمه های شب

تنی غسل و کفن می شد

به پیش دیده ی زینب

دوباره شهر خوابیده

دوباره می رود تابوت

حسین و مجتبی گریان

پریشان عالم لاهوت

مدینه می شود تکرار

شبانه می رود بابا

شبانه بر روی شانه

شبیه مادرم زهرا

فراق یار سر آمد

علی مهمان زهرا شد

عزادار امیر عشق

زمین و عرش اعلی شد

دل زینب پر از اندوه

حسن زار و پریشان است

ابوفاضل شده بی تاب

حسین از غصّه گریان است

اذان مسجد کوفه

ندارد شور سابق را

فراق مرتضی کرده

عذاب آور دقایق را

امیر المؤمنین امشب

شده مهمان بانویش

گرفته مادر سادات

سر او را به زانویش

گمانم فاطمه بسته

دوباره زخم مولا را

برای همسرش گفته

جواب هر معمّا را

حضرت علی

بگو زهرا برای من

چرا رویت شده نیلی؟!

حضرت زهرا

میان کوچه ی تنگی

علی جان خورده ام سیلی

حضرت علی

چرا این سینه سوراخ است؟!

چرا از من گرفتی رو ؟!

چرا با من نگفتی از

کبودیِّ رخ و پهلو ؟!

حضرت زهرا

نشسته میخ بر سینه

برای حفظ دین من

سپر بودم برای تو

امیرالمؤمنین من

حضرت علی

دلیل بغض سنگین و..

عجیب مجتبایم چیست ؟!

شکسته از چه آویزت ؟!

چه شد که چادرت خاکیست؟!

حضرت زهرا

میان کوچه ها بوده

عصایم شانه ی ایثار

به ضرب کین زمین خوردم

همانجا چشم من شد تار

حضرت علی

خودم دیدم گل سرخی

که بر روی کفن داری

خودم دیدم که خون لخته

تو بر روی بدن داری

حضرت زهرا

نگو از سرخیِّ لاله

تو که دیدی کفن دارم

غم آن سر که با خنجر

جدا شد از بدن دارم

حضرت علی

نگو از کربلا زهرا

خودم دادم به کوفی نان

کجا با سنگ می آید؟!

کسی بر دیدن مهمان

حضرت زهرا

ببین در کنج ویرانه

به روی دامنی سر را

ببین وجه تشابه را

بخوان آیات کوثر را

حضرت علی

برای کوثرم کوثر

تلاوت می کنم امّا

به همراهم دعایی کن

بیاید یوسف زهرا

شعرهای غمگین برای شهادت حضرت علی (ع)

شعر غمگین شب شهادت حضرت علی

 یکبار دیگر غسل و تدفین در د ل شب

یکبار دیگر ناله های وای زینب

یکبار دیگر مخفیّانه  روی شانه

تابوت رفته با صدای وای زینب

یکبار دیگر حال و روز شیعه زار است

ما مانده ایم و روضه های وای زینب

یکبار دیگر بغضهای مجتبی و …

اشک حسین است و نوای وای زینب

یکبار دیگر قصّه ی تلخ یتیمی

گریه برای روزهای وای زینب

شاه عدالت بار خود بست و سفر کرد

غمهای قلب زینبش را بیشتر کرد

در کودکی داغ پیمبر دید زینب

بی تابیِّ زهرای اطهر دید زینب

روی در آتش گرفته میخ سرخی

همرنگ با خونهای بستر دید زینب

سجّاده ای وا شد به امّید دعایی!!!

از زندگیّش سیر مادر دید زینب

صدرنگیِّ کوفه رسید آنجا که روزی

بر نی سر ساقیُّ و دلبر دید زینب

بر کوفه و این مردم صد رنگ لعنت

بر هر که پر کرده به دامن سنگ لعنت

این شیرها شمشیرهای کربلا شد

صفهای اینجا لشکری در نینوا شد

آن کودکی که نان و خرمای علی خورد

اسباب ترس کودکان خیمه ها شد

سر روی نی بی بیِّ ما در مجلس می

کنج خرابه خوابگاه اولیاء شد

بغض علی هر روز بیش از پیش شد تا…

با روضه ی سر دختری کوچک فدا شد

ذکر علیُّ  و زینب و بی بی رقیّه

از دست این شهر ریا  آقا بیا شد

جان رقیّه  جان زینب  حقِّ این مرد

آقای ما  مولای ما  برگرد  بر گرد

شعرهای غمگین برای شهادت حضرت علی (ع)

شعر غمگین برای شهادت حضرت امیرالمومنین

باز مخفیانه

میره از خونه مون

جسمی به روی ِ

شونه تا آسمون

بازم شکسته

دل زینب خدا

بارون می باره

از ابر چشمامون

چشماتو بستی مرتضی

زینب شده صاحب عزا

بابا علی بابا علی (4)

دستی بکش رو

سر این بچّه ها

یتیمایی که

شیر آوردن بابا

پاشو دوباره

نون و خرما ببر

واسه فقیرا

غریب آشنا

داغ تو بغض سینه شد

کوفه مثه مدینه شد

بابا علی بابا علی (4)

واسه حسنم

واسه حسین من

تو روضه خوندی

غریب اباالحسن

گفتی تو از زهر

از پاره ی جگر

از تشنگیُّ و

شهید بی کفن

گفتی تو از دربه دری

از زینب و بی معجری

بابا علی بابا علی (4)

گفتی به عبّاس

بابا از کربلا

گفتی بمونه

همیشه پیش ما

گفتی علمدار

اباالفضله ولی

مگه علمدار

میشه دستاش جدا

بابا علی بابا علی (4)

شعرهای غمگین برای شهادت حضرت علی (ع)

شعر شهادت امام علی

شبونه از خونه می ری

بابای خوب یتیما

برسون سلام ما رو

بابا به مادر گلها

ما نتونستیم ببندیم

زخم پیشونیتو حیدر

برو تا ببنده واسه ت

با یه دست زخمتو مادر

برو تا پهلو شیکسته

سرتو ببنده بابا

برو که درمون درد ِ

تو بشه خنده ی زهرا

امون از غصّه ی زینب (4)

احمد و مادر و محسن

چشم به راه تو می شینن

شاد از این وصال و غمگین

که تو رو اینطور می بینن

چشم زینب شده از غم

بارونی توی شب قدر

بابای خاکو سپردن

داداشام  به سینه ی قبر

پاشو بابا که یتیم  ِ

شهر کوفه چشم به راهه

پاشو که دلتنگ آه و …

روضه هات گوشای چاهه

امون از غصّه ی زینب (4)

پیر نابینای کوفه

دنبال سنگ صبوره

جای سر بعد تو اینجا

یا رو نیزه ست یا تنوره

پا نداد تا که بپرسم

که چی گفتی تو به سقـــّـا

به خدا بی تو می ترسم

بمونم تو کوفه بابا

برمی گردیم به مدینه

شاید اونجا وفا باشه

شاید اینبار تو مدینه

میخ و آتیشی نباشه

سقیفه و کوفه انگار

دستشون توی یه کاسه ست

ظلم تو اینجا افتخارو…

کشتن غریب حماسه ست

آدم و عالم می دونن

که بابام علی غریبه

امّا غصّه های بابام

قصّه ی شیب الخضیبه

امون از غصّه ی زینب (4)

شعرهای غمگین برای شهادت حضرت علی (ع)

شعر کوتاه شهادت حضرت علی علیه السلام

سر و کار عاشقا با ناله و اشک و غمه

می شینه روی لب اهل دو عالم زمزمه

شاه مظلومیّت و غربت و درد و غم علی

میشه از ضربه ی کین امشب مهمون فاطمه

تابوتش مثل مدینه مخفیونه

داره روی شونه ها میره ز خونه

حسنین و ملائک بابا رو بردن

زینب از غمهای حیدر پریشونه

بابا حیدر باباحیدر بابا حیدر  بابا (4)

باید آسمون مثه چشمای زینب بباره

خونه ی بی تو دیگه بابا صفایی نداره

خدا می دونه فقط چقدر مصیبت کشیده

هنوزم عزادار سیلی و چشمای تاره

به خدا هیچوقت یادش نمی ره بانوش

دستشو از درد می زد به روی پهلوش

با چادر خاکی بعد از غم کوچه

حتــّی تو خونه پیش علی پوشوند روش

بابا حیدر باباحیدر بابا حیدر  بابا (4)

کربلا

مگه میشه شبای کرب و بلات یادم بره

مگه میشه صفای صحن و سرات یادم بره

مگه میشه گنبد و گلدسته و ایوون طلات

مگه میشه موجای نهر فرات یادم بره

کربلات رویای هر روزمه آقا

آرزومه دیدن علقمه آقا

شب جمعه زائر شیش گوشه ی تو

با آه و گریه میشه فاطمه آقا

حسین ارباب حسین ارباب حسین ارباب  ارباب (4)

شعرهای غمگین برای شهادت حضرت علی (ع)

شعر غمگین تسلیت شهادت امام علی

تهدَّمت وَالله أرکانُ الهدی

تپش قلب ما علیِّ مرتضی (4)

تموم خلقت یه طرف طرف دیگه مرتضی

حق داره آسمون براش بپوشه پیرهن عزا

بارونیّه ابر چشای زینبین و حسنین

تشییع میشه شبونه و مخفیّونه شیر خدا

اشکای عبّاس علی جاریّه روی گونه هاش

چشمای یاس منتظره تا بری تا آسمونا

تهدَّمت وَالله أرکانُ الهدی

تپش قلب ما علیِّ مرتضی (4)

وصیّتای آخرت یادم نمی ره به خدا

اشکایی که ریختی واسه غربت شاه شهدا

وقتی دست عبّاستو گذاشتی تو دست حسین

گفتی باید باشه اباالفضل ساقیِّ کرب وبلا

گفتی تو پهلوونی وُّ چشم حرم به دستته

سقــّــا تویی باید بیاری آب برای بچّه ها

تهدَّمت وَالله أرکانُ الهدی

تپش قلب ما علیِّ مرتضی (4)

گفتی که زینبم باید پیش داداشت بمونی

تا وقتی سر بریده ش میره  به روی نیزه ها

گفتی به من که صبر کنم باشه ولی بابا چطور؟!

من ببینم تن داداش حسینو زیر دست  و پا

گفتی به من می مونیُّ و می بینی شعله می کشه

آتیش کینه ی سقیفه یه روزی از خیمه ها

بابا ببر برای مادرم سلام زینبو

بگو تا پای جون نمی شم از حسین تو جدا

تهدَّمت وَالله أرکانُ الهدی

تپش قلب ما علیِّ مرتضی (4)

 

شعر غمگین شهادت حضرت علی (ع)

برچسب‌ها:

جدیدترین مطالب