HPV

متن ادبی شهادت امام هادی علیه السلام

متن ادبی شهادت امام هادی علیه السلام را در این بخش تهیه و گردآوری کرده ایم. حضرت علی النقی الهادی علیه السلام در روز سوم ماه رجب سال ۲۵۴ هجری قمری به مقام شهادت نائل آمدند و ایشان در طول عمر مبارک شان خدمات زیادی را برای تبلیغ دین مبین اسلام انجام دادند. از شما دعوت می کنیم با زیباترین متون ادبی در مورد شهادت امام هادی (ع) همراه ما باشید.

متن ادبی شهادت امام هادی علیه السلام

متن ادبی شهادت امام هادی

با سامرّا…

انگار که پاره های آتش، بر جگر سامرا گذاشته باشند! انگار که شهر، یک باره غرق در دریای اندوه شود!
خبر سهمگین، این گونه اثر می گذارد.
سامرا را امروز باید نشناخت که از این داغ ناگهان، شکسته شده است.
سامرا، همه جانبه، وقف اشک ریزی است و در کوچه هایش، آهنگ دلگیر کوچ موج می زند.
سامرا، مونسی جز غم ندارد. همدمی جز بغض های مانده در گلو ندارد.
شهر، با معصومیت از دست رفته، در خویش فرو می ریزد.
امروز، هیچ شاعری نیست که همراه شعرش، از حسّ غربت سامرا سرشار نباشد. تنها حرکتی که از سامرا، با رفتن دهمین رهنمای روشن گر، زاده سخی ترین مردمان، هادی دوران سر می زند، بر سر زدن است و گریستن.

***

هادی مسیر زندگی…

من در مسیر زندگی ام،
نام شما را مسکن روح و روانم می دانم…
اصلا با آوردن نام تان، خیالم از تمام مسیرهای جاده خاکی راحت می شود،
خیالم راحت می شود که قدم در آن مسیر ها نمی گذارم،
چرا که شما، راهنما و دستگیر شیعیان و محبان تان هستید…
آن کس که خود را شیعه شما بداند، زندگی اش را هم به دست خودتان می سپارد و می داند این زندگی را به امن ترین ساحل می رسانید…
کسی که هدایت را از شما بجوید، محال است که گمراه شود…
شما اگر هدایت کسی را بپذیرید، محال است که در زندگی اش قدم اشتباهی بردارد…
حال، هدایت کنید ما را که سخت گرفتاریم

***

متن ادبی کوتاه شهادت امام هادی ع

امروز زمین آغوش گشوده است تا بار دیگر انسان پاکی از سلاله خاندان پیامبر(ص) را در خود جای دهد و او را به حیاتی برتر از این دنیای دون و در کنار اولیا و انبیا نوید دهد. شهادت جانگداز آن امام همام، امام علی النقی(ع) را به عموم شیعیان جهان تسلیت می گوییم.

***

متن ادبی زیبا در مورد شهادت امام هادی

متن ادبی زیبا در مورد شهادت امام هادی

با جامعه کبیره

خورشید ادعیه، گرم از نگاه تو، در لحظه های اُنس می تابید.
تو، پنجره های پر از نگاه را به سوی «زیارت جامعه کبیره» گشودی.
امروز، هر که در رثای تو بیشتر اشک بریزد، آسمان عشق را، بزرگی نور را، وسعت معنویت را بهتر دریافته است.
دستمال های خیس از جامعه کبیره، مأنوس چشم های سوگمندند. زائران بغض آلود آمده اند و در محضر عباراتی که آورده ای، خطاب به تو آن را اشک می ریزند.
جامعه کبیره، یادگاری است که کوچ خونرنگ امروز تو را تداعی می کند.
با جامعه کبیره، لحظه های گمراه، به سوی واژه های خوش طینت آفرینش هدایت شدند. امروز، غروب آفتاب غمگین در رگ های کلمات جامعه کبیره جریان دارد.

***

متن ادبی تسلیت شهادت امام هادی

متن ادبی تسلیت شهادت امام هادی

سلام بر مردی که چراغ فروزان هدایت بود و یاور و راهنمای همیشه امت…
کتاب دانایی و پارسایی و زهد را به هم درآمیخته بود و از مدینه تا سامرا، نور و روشنایی ریخته بود
عروج مظلومانه دهمین مشعل فروزان آسمان هدایت، امام علی النقی هادی علیه السلام را تسلیت عرض می نماییم

***

دهمین فانوس هدایت که شکسته شد و دفتر امامت که به آتش کشیده شد، چه غریبانه سوختند آرزوهای دست یافتنی!
در خون نشسته است آفتابی دیگر و غروب، با حسرت، به همه جهان تسلیت می­گوید پایان دهمین روزش را…
شهادت امام هادی بر ملت شریف ایران تسلیت باد

***

متن ادبی در مورد شهادت امام هادی

متن ادبی در مورد شهادت امام هادی

با واژه هایی از نسل گریه

درست سرِ ساعت اتفاق، سرخ ترین ضجه ها برمی خیزد.
شیون پدید می آید و جهان با دهمین موقعیت غم بار از امامت روبه رو می شود و زمین چون سرگشته ای مویه کنان، می گردد.
امروز را، لباس های سیاهِ بر تن، خوب می فهمند. پارچه های عزای بر دیوار درک می کنند که چه نوری از میان ما پر زده است.
آسمان نیز با ابرهای گریه زا، شعله وری خویش را عیان کرده است و با این نهضت جهانی مصیبت، هم سو شده است.
غمی در دل ها روییده که اگر بر همه اشیا تقسیم کنند، باز وسیع تر است.
در دستان امروز، مرثیه های طولانی به چشم می خورد. سوگ سرودهایی که چنین می گویند: عزیزِ دیگری نداشته ایم که از دست برود. پس باید خون گریست در این اندوه. در رثای دهمین پیشوای پارسایان، شعرها همه از نسل گریه اند؛ گریه های سپید که گِرد مزارش حلقه ماتم زده اند. در سینه ما غم است.
دهمین پرچم مشکی، نشانه ای از عزا است بر سردرِ بستان سرای امامت.
امروز، روز وداع با بهار هدایت گری است، پاییز پُر زخم در مسیر زندگی.
باید نشست و مطابق رسم غم، چکید. باید نشست و به شیوه متداول غصه، بارید.

***

امروز از روزهای خاص خداوند است که در آنْ دوست داران اهل بیت، در غم شهادت امامی به سوگ نشسته اند که فروزان تر از خورشید تابان، با تابش انوار علم و حکمت الهیِ خویشْ بر سر جویندگان حقیقت و معرفت، به هدایت آنان پرداخت. در سال روز شهادت امام هادی علیه السلام دل هایامان زخمیِ فراق آن پیشوای کوچ کرده از خیل زمینیان به سوی محفل آسمانیان است. دهمین نور هدایت و امامتْ با رفتنش نشتری دیگر از جنس عشق بر جام پاره پاره دلمان وارد کرد. آری، اینک امام هادی علیه السلام دعوت حق را لبیک گفته و عاشقان و دوست داران ولایت را، به درد هجران خویش مبتلا ساخته است.

***

متن ادبی برای شهادت امام هادی

متن ادبی برای شهادت امام هادی

تو را شهید کردند
آنانکه در حیطّه یِ شکّ
خود را بر بادهایِ خشم سپرده بودند .

کسانی که آسمان را نادیده گرفتند
تا برجستگی ها و حقایق را
با قیاس هایِ نامتناسب
به اهلِ حیاتِ وحش بفروشند
آنان را می گویم !

وضو گرفتند
تا نداشته هایِ مُخِ عدّه ای را بر مردم تحمیل کنند
و با پاسپورت هایِ جعلی
کوچِ مسافرانشان را تسهیل کنند ؛

نعره هایشان را هر یاغی
در هر زمان
و در هر مکان
و در قامتِ دوزیستان
و پشتِ چراغِ قرمزِ چهارراههایِ شهرشان
با التهاب می شنوند !

و حیاتِ مکمّلان را با شمشیر ،
بازسازی خواهند کرد
آنانکه با استحمار ، جوامعِ انسانی را حرّاج کرده اند
و به خواست خود ، زمینه ی جنگ و صلح را فراهم می کنند …

مارهای سمّیِ مرموز
با رعشه هایِ گناه
بر طوفان های ناوزیده بر افلاک
و سردارِ بی سپاه
با رقص و عربده و خمر و قاه قاه ،
نگاه کردند !

امّا با صلابت می گویم ؛
معتمد عباسی هایِ تاریخ
هنوز بر گُرده هایِ جوامع مختلف سوارند
و تجدید خاطره ها
هرگز علاجِ سرزمین هایِ سوخته نخواهد بود !

ما به اعتراف می خوانیم ؛
فَالرَّاغِبُ عَنکُم مارِق
و اللّازِمُ لَکُم لاحِقٌ
وَ المُقَصِّرُ فِی حَقَّکُم زاهِقٌ
وَ الحَقُّ مَعَکُم وَ فِیکُم وَ مِنکُم وَ إِلَیکُم
وَ أَنتُم أَصلُهُ وَ مَعدِنُهُ

پس ؛
باید ایستاد
تا شهید شد
و به تاریخ پیوست …

***

خدا را پیوسته برای هدایت مردم، حجت هاست. امام هادى علیه السلام، هادى امت و هدایت یافته غیب بود.
فروغی که از خورشید وجودش می تابید، روشن گر افکار و راهنمای مردم بیدار بود. ظلمت حاکم، آن حق مظلوم را به زندان افکند و در حصر نهاد، ولی آن نور زندانى، پیوسته روشنایی می بخشید و بر دل های محبان حکومت داشت؛ نه با سلاح، که با فلاح؛ نه با قدرت نظامى، که با فضیلت اخلاقى.
سخن چینان از جاذبه معنوی و برتری علمی اش در آتش حسد می سوختند و حاکمان، او را رقیب حکومت می دانستند. او را از مدینه به سامرا بردند تا مدینه بی خورشید بماند و پروانه ها، سرگردان و شیعه، پریشان، ولی خلفای کوردل عباسى، کورتر از آن بودند که فروغ جهان تاب او را درک کنند.
آنچه او را محبوب دل ها ساخته بود، پیوند با خدا، تکیه بر خالق، غنای از مخلوق، وارستگی از دنیا، وابستگی به ابدیت و دلدادگی به عبادت بود.
سلام بر جان روشن و ضمیر فروزانش که با نیایش و نجوا با خدا مأنوس بود و سجاده و سحر، گواه یک عمر تهجد و شب زنده داری اش بود.

دکمه بازگشت به بالا