خواندن سرگذشت افراد موفق و رنجهایی که برای رسیدن به هدف متحمل شدند برای هر کسی میتواند مفید باشد. تجربه افراد موفق به ما کمک میکند تا مسیرمان را سریعتر پیدا کنیم و دلایلی را برای زندگی کردن با یک هدف مشخص جلوی رویمان ببینیم.
جدای از اینکه خود عادت کتاب خواندن از جمله عادات افراد موفق است، کتابهایی هم نگاشتهاند تا دیگران هم راه خود را پیدا کنند. در این جا قصد داریم چند عدد از این کتابها را به شما معرفی کنیم.
استفان کاوی در کتاب «7 عادت مردمان مؤثر» با بررسی هزاران فرد موفق در مییابد همه آنها عادتهای مشترکی دارند. عادتهایی که به موفقیت روزافزونشان ختم میشود. او مهمترین عواملی را برایمان مثال زده است که این افراد برای پیشبرد اهداف شغلی و زندگیشان بهکار میبندند.
وی ضمن برشمردن عادتهای مذکور، سرگذشت افرادی را هم در کتاب میآورد که باعث گیرایی هر چه بیشتر آن شده است.
عادتها خوب و بد دارند. همه میدانیم برای پیروزی باید عادتی خاص را پرورش دهیم. در این بین، کسانی که موفق میشوند روی عادتهایشان تا حدی کنترل دارند. آنهایی را که بهدردشان نمیخورده است کنار گذاشتهاند و عادتهای خوبی کسب کردهاند.
در کتاب «قدرت عادت»، دوهیگ شرح مفصلی از عادتها و چرخۀ شکلگیریشان را برایمان روایت میکند. او با دقت نظر، توضیح میدهد چرا روزهایمان تکراری است. نمونههایی در کتاب برایمان جهت کنار گذاشتن عادتهای نادرست و پرورش دادن عادتهای خوب برایمان آماده ساخته است.
در این کتاب میتوانید با قانون طلایی تغییر عادت او آشنا شوید.
دیوید شوارتز کتاب «جادوی فکر بزرگ» را در 1959 در آمریکا چاپ کرد و پس از مدت کوتاهی، میلیونها نسخه از آن به فروش رفت. شوارتز را هم میتوان جزو نویسندگان خالق بهترین آثار جهان دانست. او در کتابش ما را با راز و رمز تفکر آشنا میسازد. با اینکه سالها از انتشارش میگذرد، همچنان ناشران به چاپ پیوسته آن علاقهمند هستند.
وی در کتاب مذکور، راهکارهایی ارائه میدهد تا هر فرد بتواند با تفکر درست در شغل، ازدواج و زندگی خانوادگی و جامعه خود برنامهای دقیق و حسابشده برای خودش ترسیم کند. این کتاب به ما ثابت میکند برای موفقیت و رضایت از زندگی نیازی به روشنفکر بودن و داشتن استعداد ذاتی نیست. در مقابل، باید روش عادت تفکر و رفتارها را یاد گرفت و قبول کرد این روشها ما را به نقطه دلخواهمان خواهد رساند.
جیمز آلن در این کتاب جمعوجور توانسته است خیلی کوتاه مهمترین و اصلیترین اصول قدرت ذهن و فکر را در شکلدهی به شخصیت هر انسانی توضیح دهد. زبان کتاب شیواست. مطالبی ذکر شده است که مدام به ما گفته شده است ولی هنوز قلبمان به باور آنها نرسیده است.
هدف از نگارش کتاب این است که به این واقعیت برسیم که خودمان سازنده خودمان هستیم. محصول مای امروزمان همان اندیشهها و اعمالی است که دیروز و امروز داشتهایم. پس باید با اندکی مسئولیتپذیری، درصدد ساخت خود بهتری بر بیاییم.
آنتونی رابینز در کتابه «موفقیت نامحدود در 20 روز» به ما میگوید افراد موفق همیشه موفق هم نبودهاند. بلکه تلاش پیوسته آنها و بلند شدن پس از هر بار زمین خوردن بوده است که سرانجام آنها را به قلۀ موفقیت رسانده است. فرقی که این افراد داشتهاند در این است که بهجای شعار، دست به عمل زدهاند.
جمله معروف او در کتابش با این مضمون که «افراد موفق، اغلب شکست خوردهترین افراد دنیا هستند» مؤید گفته پیشین است. کتاب قرار نیست موفقیت را به در خانه ما بیاورد. بلکه از ما انتظار دارد بدون ناامید شدن از شکستهایی که میخوریم همچنان به راهمان ادامه دهیم.
مهمترین کاری که باید برای موفقیت انجام دهیم تصمیمگیری است. اینکه تصمیم بگیریم چه عادتی را پیشه خود کنیم؛ تصمیم بگیریم چه کارهای را کنار بگذاریم و چه کارهایی را شروع کنیم؛ مسیر را از کدام سو طی کنیم و مواردی از این دست.
استفان رابینز در کتاب خود به اسم «تصمیمگیری» نکات کاربردی را برایمان مثال زده است. از طرفی، به تمام پرسشهایی که در این بین در ذهن داریم نیز پاسخ گفته است. نکتهای که این کتاب را متایز میسازد این است که به شیوه آکادمیک، و نه تجاری، به آن نگاه شده است. کتاب محصول سی سال تحقیق و بررسی نویسنده را حاضر و آماده جلوی ما میگذارد و از ما میخواهد حالا تصمیم بگیریم از «تصمیمگیری» چطور بهره ببریم.
دارن هاردی مشاور و سخنران آمریکایی در زمینه موفقیت و بهبود فردی و نویسنده کتابهای پرشماری است. او با فرصتی که مجله موفقیت برایش فراهم ساخت توانست با مدیران مشهور، کارآفرینان بنام و قهرمانان مصاحبه کند و پرده از راز موفقیت آنها بردارد.
پادکست برنامه ریزی هفتگی به ما متذکر میشود که اندازه مشکلاتی که حل میکنیم ارزش ما را نشان میدهد. امروزه، ما در عصر تکنولوژی زندگی میکنیم و منابع و فناوریهای بیشماری در اختیارمان قرار دارد. برایمان همه چیز برای رسیدن به موفقیت آماده وجود دارد.
اهداف کوچک و بزرگ و بزرگ زندگیتان کدامها هستند؟ اولویتهایتان را تعیین کنید و برایشان برنامهریزی هفتگی در نظر بگیرید. کارهای دستوپا گیر را به دیگران واگذار کنید و خودتان کاملا روی اهدافتان متمرکز شوید. تحت فشار که باشید، خلاقیتهایتان شکوفا میشود. میتوانید با خاطرجمعی بیشتری کارها بپردازید و زودتر به نتیجه برسید.
در پایان، پیشنهاد میکنیم هر چه سریعتر دست به کار شوید و زودتر از هر چیزی، عادت مطالعه کردن را در خود پرورش دهید. کتاب همان منبعی است که ما را میتواند به موفقیت برساند.