خلاصه داستان قسمت آخر سریال لروکس چه میشود

خلاصه داستان قسمت آخر سریال لروکس چه میشود

قسمت آخر لروکس چه میشود

سریال لروکس ترکیه ای جدیدترین سریال شبکه فاکس میباشد که قرار است در زمستان ۹۸ مهمان خانه های شما باشد و در این بخش شما را با خلاصه داستان قسمت آخر سریال لروکس “همه جا تو” آشنا خواهیم کرد، سریال لروکس یا نام دیگر آن ( همه جا با تو ) در ژانر کمدی عاشقانه میباشد که قطعا زمستان سرد را برای شما گرم خواهد کرد . سلین و دمیر که هر دو لجباز و یک دنده هستند، یک خانه را می خواهند و مجبور به زندگی مشترک می شوند و فقط این نیست. یکی از آنها در شرکتی که دیگری کار می کند، مدیر عامل می شود و موقعیت به طرز غیر قابل توصیفی سخت و پیچیده می شود. بوراک که صحنه بوسیدن آنها را نمی‌بیند ، در حال نزدیک شدن به آتش، لروکس را صدا می زند. لروکس و دمیر از یکدیگر فاصله گرفته و بلند می شوند.

 

بوراک آنها را میبیند. لروکس و دمیر به او توضیح میدهند که در جنگل گم شده بودند. بوراک جلو آمده و دستش را روی شانه لروکس میگذارد و ابراز نگرانی و ناراحتی میکند. لروکس خودش را کنار می کشد. بوراک با هتل تماس گرفته و تقاضای ماشین میکند. او سپس با آیدا تماس گرفته و میگوید که بچه ها را پیدا کرده است. آلارا بین حرفهای آیدا و مروه ماجرا را شنیده و حرصش میگیرد.

 

بوراک و دمیر و لروکس به سمت جاده می روند تا منتظر ماشین باشند. لروکس و دمیر شانه به شانه و چسبیده به یکدیگر راه می روند و هر دو لبخندی به لب دارند. ماشین آمده و آنها به سمت هتل می روند. بچه ها از دیدن دمیر و لروکس خوشحال می شوند. آنها از اینکه بوراک زحمت کشیده و تمام جنگل را به دنبال آنها گشته است تشکر می‌کنند‌. آلارا سریع پیش دمیر آمده و با او به اتاقش می رود. او دمیر را برای گم شدن بخاطر لروکس در جنگل ملامت میکند. او میخواهد پیش دمیر باشد ،اما دمیر که اصلا حوصله آلارا را ندارد میگوید که قصد استراحت دارد. آیدا و مروه و عظمیه در اتاق دور لروکس جمع شده اند و از او در مورد اتفاقات امروز با دمیر میپرسند. لروکس به آنها چیزی توضیح نمی‌دهد اما مشخص است که خوشحال است. او نیز استراحت را بهانه میکند تا تنها باشد.

 

عظمیه به اتاق فیروزه و لیلا خانم می رود و به آنها میگوید که مطمئن است چیزی بین لروکس و دمیر شکل گرفته و آنها عاشق شده اند. لیلا و فیروزه خانم خوشحال می شوند. صبح همگی در حیاط هتل جمع شده و مشغول صبحانه خوردن هستند. آنها قرار است بعد صبحانه از سفر برگردند. یکی از کارکنان هتل سر میز آمده و به بورا می گوید که همسرش کیفش پولش را در اتاق جا گذاشته است. دمیر از شنیدن این حرف شوکه می شود.لروکس با نگرانی به او نگاه میکند. مروه و بوراک میگویند که قصد داشتند این موضوع را به دمیر بگویند.

 

دمیر میگوید که بعد از سفر در مورد وضعیت آنها تصمیم خواهد گرفت. او با عصبانیت از سر میز بلند می شود. همگی با ناراحتی سوار اتوبوس شده و برمیگردند. آلارا با ماشین دمیر می آید. دمیر او را به خانه می رساند.

 

آلارا اصرار دارد که دمیر نیز به خانه او بیاید تا پیش لروکس نباشد، زیرا مطمئن است لروکس بخاطر دفاع از دوستانش با او بحث خواهد کرد و اعصاب دمیر خراب خواهد شد. دمیر قبول نکرده و به خانه می رود. ودات در خانه مشغول غذا دادن به بز لروکس است که دمیر می رسد. او وقتی میبیند دمیر کلافه است، علت را جویا می شود. دمیر توضیح میدهد از اینکه به او دروغ گفته اند و خصوصاً لروکس از ماجرا خبر داشته و به او نگفته است ناراحت است.

 

ودات سعی دارد او را آرام کند و به لروکس حق میدهد. آنها با یکدیگر به گلخانه می روند. بچه ها همگی به کافه می روند و در مورد مشکل مروه و بورا حرف می زنند. مروه و بورا قبول دارند که کارشان اشتباه بوده و تصمیم میگیرند خودشان استعفا بدهند، اما لروکس میگوید که شاید دمیر قانون را عوض کند و فعلا آنها اقدامی نکنند.

خلاصه داستان قسمت آخر سریال لروکس چه میشود

آخرین قسمت سریال لروکس چه می شود

در قسمت آخر سریال ترکی لروکس خواهید دید که لروکس به همراه بچه ها شب را بیرون می روند. او فکرش درگیر دمیر است. دمیر نیز که پیش ودات است مدام به لروکس فکر میکند. دمیر طاقت نیاورده و به لروکس زنگ می زند. آنها هر دو متوجه می شوند که دیگری در خانه نیست.

 

دمیر از لروکس میخواهد که به خانه برگردد. لروکس با خوشحالی، علیرغم اینکه برای شب به آیدا قول داده بود که خانه او بماند، از جمع ها خداحافظی کرده تا به خانه برود. بوراک بلند شده و می‌گوید که لروکس را می رساند ، اما ایبو سریع بلند شده و میگوید که خودش لروکس را می رساند و از بوراک میخواهد که او ، آیدا و مروه را ببرد. آیدا پنهانی به مروه توضیح میدهد که ایبو از اینکه بوراک نزدیک لروکس باشد خوشش نمی آید زیرا به او اعتماد ندارد.

 

ایبو لروکس را دم خانه می رساند. او لروکس را نصیحت میکند و به او میسپارد که از دست دمیر عصبانی نشود و با یکدیگر بحث نکنند. لروکس میگوید که صدای دمیر پشت تلفن آرام بوده و جای نگرانی نیست. بعد از رفتن ایبو، لروکس داخل می رود.

 

دمیر در بالکن نشسته است. لروکس پیش او رفته و دمیر غیر مستقیم در مورد دختری در شرکت که او را اذیت میکند، یعنی لروکس، پیش او گلایه میکند. دمیر میگیرد که لروکس به او مدام دروغ میگوید و همیشه دوستانش برای او از هرچیز دیگری اولویت دارند و بابت آنها به رئیسش نیز دروغ میگوید.لروکس سعی در توجیه کردن دارد. او در مورد اعتماد به دوستانش صحبت میکند و دمیر این اعتماد را همیشه درست نمی‌داند. لروکس نگران وضعیت بورا و مروه است. دمیر به او جواب روشنی نمیدهد و میگوید که فردا در شرکت تصمیمش را در مورد آنها خواهد گفت.

 

لروکس و دمیر روی مبلها خوابشان می برد. صبح دمیر بیدار شده و برای خودشان صبحانه درست میکند. لروکس بیدار می شود و آنها مشغول خوردن صبحانه می شوند.کمی بعد آقا ییلدیریم تماس گرفته و به دمیر بابت جلسه یادآوری میکند. دمیر متوجه می شود که عظمیه بدون خبر دادن به او جلسه هماهنگ کرده است. او با عظمیه تماس گرفته و از او میخواهد که دیگر این کار را تکرار نکند. عظمیه که به کافه پیش لیلا و فیروزه خانم رفته است تا اخبار را به آنها بدهد، به عمد این کار را کرده تا دمیر به همراه لروکس به جلسه برود. او بابت نزدیک شدن دمیر و لروکس خوشحال است.

 

در شرکت بقیه بچه ها دور هم جمع شده اند و در مورد وضعیت مروه و بورا صحبت میکنند. مروه به شدت استرس دارد و رنگ و رویش پریده. آیدا و بورا سعی دارند او را آرام کنند.

 

آلارا با دمیر تماس میگیرد. دمیر که به همراه لروکس در راه شرکت آقا ییلدیریم است ، به عمد جواب او را نمی‌دهد. آلارا عصبی شده و با بوراک تماس میگیرد و از او میخواهد که پیشش برود. بوراک از اینکه آلارا همیشه برای دیدن او تعیین تکلیف میکند عصبی می شود و طبق خواسته آلارا قصد رفتن ندارد، اما آلارا به عمد با تحقیر بوراک بخاطر عدم توانایی به دست آوردن لروکس او را راضی میکند.

خلاصه داستان قسمت آخر سریال لروکس چه میشود

خلاصه قسمت آخر سریال لروکس

بوراک با عصبانیت پیش آلارا می رود. آلارا، او را در درست پیش نرفتن برنامه‌هایشان مقصر می داند. او از بوراک میخواهد که این بار او کاری کند تا بین لروکس و دمیر به هم بخورد تا آنها هرکدام به خواسته خودشان برسند. او به بوراک میگوید که رازی را در مورد لروکس میداند که دمیر به او گفته است، و او خودش نمی‌تواند این راز را پخش کند.

 

اما از بوراک میخواهد که این راز را پیدا کرده و در شرکت به همه بگوید تا لروکس ناراحت شود و سر همین موضوع با دمیر به مشکل بخورد. بوراک با عصبانیت میگوید که حاضر به ناراحت کردن و اذیت کردن لروکس نیست. او با ناراحتی از سر میز بلند می شود تا برود. آلارا با اعتماد بنفس با خودش میگوید که مطمئن است بوراک پیشنهاد او را قبول خواهد کرد.

 

آقا ییلدیریم در مقابل لروکس، از سفر پاریس آلارا و دمیر تعریف کرده و از او بابت اینکه موجب خوشحالی دخترش شده تشکر میکند. لروکس متوجه می شود که دمیر و آلارا به اوپرا رفته‌اند. او حسابی عصبی شده است و دمیر سعی دارد بحث را عادی جلوه دهد و بیشتر بر روی مسائل کاری تکیه کند. آنها کمی بعد بلند شده و می روند.داخل ماشین لروکس قیافه گرفته و با دمیر حرف نمی زند.

 

دمیر میخواهد او را به رستورانی برای صرف صبحانه ببرد‌، زیرا صبح نتوانستند به درستی صبحانه بخورند. لروکس لج کرده و قبول نمیکند اما دمیر او را به زور می برد. در حال صبحانه خوردن، نیز لروکس دمیر را تحت فشار گذاشته تا در مورد سفرش به پاریس با آلارا توضیح دهد. دمیر نیز متقابلاً در مورد اینکه روز قبل از سفرش، لروکس با بوراک به کجا رفته بود او را سوال پیچ میکند. لروکس این کار دمیر را زشت میداند. دمیر نیز از لروکس میخواهد این کار را با او نکند.

 

در شرکت بچه ها جمع شده و منتظر آمدن دمیر هستند تا تکلیفشان را مشخص کند. بورا در جاهای دیگر دنبال کار می‌گردد اما موفق نمی شود.لروکس و دمیر بعد از صبحانه، به مرکز نگهداری سگ ها می روند. لروکس به دمیر میگوید که آن روز بعد از بیرون رفتن با بوراک به آنجا آمده است. آیدا که نگران وضعیت مروه و بورا است، با لروکس تماس میگیرد تا خبری بگیرد که چه زمانی به شرکت می روند. دمیر میگوید که آنها امروز به شرکت نمی روند.

 

دمیر و لروکس سپس به خانه می روند. دمیر میز شام را آماده کرده و آنها مشغول خوردن می شوند. لروکس مدام در مورد تصمیم دمیر برای اخراج و یا برداشتن ممنوعیت عشقی در شرکت از دمیر سوال میکند. آنها با یکدیگر بحث شان می شود. لروکس با تصور اینکه دمیر از بوسیدن او پشیمان شده است، با ناراحتی به اتاقش می رود. دمیر نیز با حرص از خانه بیرون آمده و پیش ودات می رود.

 

ایبو با لروکس تماس میگیرد. او وقتی متوجه می شود که لروکس در حال گریه است و از دست دمیر عصبی است، با دمیر تماس میگیرد و میخواهد او را ببیند.دمیر آدرس ودات را به او میدهد.ودات در مورد ناراحتی دمیر سوال میکند.دمیر میگوید که لروکس را بوسیده است و او فکر میکند که از این کار پشیمان شده است. ودات از دست قانونی‌ که دمیر برای شرکت گذاشته کلافه است و چیزی نمی‌گوید.

 

کمی بعد، ایبو به گلخانه می آید. او با عصبانیت به دمیر هشدار میدهد که باعث ناراحتی لروکس شده است و اگر قوانین شرکت از لروکس برای او با ارزش تر است از زندگی او بیرون برود و او را اذیت نکند. ایبو بعد از حرفهایش از آنجا می رود.

خلاصه داستان قسمت آخر سریال لروکس چه میشود

قسمت آخر سریال لروکس چی میشه

وقتی میفهمد که ایبو پیش دمیر رفته، از اینکه او برخوردی با دمیر بکند نگران شده و به ایبو پیام میدهد که از رفتنش منصرف شود، اما ایبو کار خودش را کرده است. لروکس کمی با خودش کلنجار رفته و خوابش می برد. دمیر به خانه برمی‌گردد و به اتاق لروکس می رود. او وقتی می بیند لروکس خوابیده، بالای سر او آمده و با او حرف می زند. او می‌گوید که فکرش را نمی‌کرد که تا این حد به لروکس نزدیک شود و نتواند بدون او باشد.

 

سپس بیرون آمده و می‌خوابد. صبح لروکس بیدار شده و میبیند که دم در اتاقش، دمیر برای او پیغامی گذاشته است که روی آن نوشته :«تنها پشیمونیم، تو رو قبلا نبوسیدنه.» . لروکس ذوق کرده و به اتاق دمیر می رود. دمیر هنوز از خواب بیدار نشده است. لروکس آماده شده و بیرون می رود. در شرکت بچه ها جمع شده اند که آلارا از راه می رسد. او برای عرض تبریک ازدواج مروه و بورا، برایشان کادو آورده است. بقیه بچه ها یادشان می آید که هنوز کادویی برای آنها تهیه نکرده اند و حتی جشنی نگرفته اند. آلارا به آنها پیشنهاد می‌دهد که در حیاط خانه لروکس جشن بگیرند.

 

مروه و آیدا هر دو سریع واکنش نشان داده و مخالفت می‌کنند. آنها ترجیح میدهند در کافه آیدا جشن بگیرند. آلارا از واکنش آنها متوجه می شود که از همخانه بودن لروکس و دمیر خبر دارند. او بوراک را کنار کشیده و به او میگوید که آنها از راز لروکس خبر دارند. کمی بعد، لروکس و دمیر هر دو همزمان دم در شرکت می رسند. لروکس برای خودش و دمیر قهوه خریده است. دمیر دست او را گرفته و با عشق به یکدیگر نگاه میکنند. سپس به شرکت می روند. آلارا که منتظر دمیر بوده، به اتاق او می رود. لروکس نیز به حیاط پیش بچه ها می رود.

 

او با اطمینان به مروه و بورا میگوید که از اخراج شدن خبری نیست و قرار است دمیر قانون ممنوعیت عشقی را حذف کند. بچه ها همگی خوشحال می شوند، اما بوراک بخاطر پیش‌بینی رابطه دمیر و لروکس ناراحت می شود. آلارا در اتاق دمیر، به او میگوید که همه افراد شرکت از همخانه بودن او و لروکس خبر دارند و در این مورد حرف می زنند. دمیر از شنیدن این حرف شوکه و عصبی می شود. آلارا که زهر خودش را ریخته است، با خوشحالی قصد رفتن کرده و به دمیر یادآور می شود که شب برای جشن به کافه بیاید. بعد از رفتن آلارا، دمیر از مروه میخواهد که به اتاقش بیاید.

 

او به مروه میگوید که از همه چیز خبر دارد و از او میخواهد که روراست باشد. مروه به خیال اینکه دمیر واقعا همه چیز را میداند، در مرود ایده لروکس برای عملیات چیتا برای فراری دادن دمیر و یا عاشق کردن او توسط یکی از اعضای شرکت برای اینکه ممنوعیت عشقی را بردارد، و همچنین اطلاع از همخانه بودن آنها همه چیز را می‌گوید. دمیر با شنیدن این حرفها شوکه می شود و به مروه میگوید که همه را در اتاق جلسه جمع کند. بچه ها با خوشحالی در اتاق جمع می شوند و منتظر هستند تا دمیر ممنوعیت عشقی را بردارد. لروکس با لبخند منتظر آمدن دمیر است.

خلاصه داستان قسمت آخر سریال لروکس چه میشود

داستان قسمت آخر سریال لروکس ترکی اینگونه تمام می شود که دمیر در اتاقش، از شدت عصبانیت صندلی را پرت کرده و یاد پنهان کاری های لروکس و دروغ‌هایش می افتد و از اینکه به او اعتماد کرده بود ،عصبی می شود و گریه اش میگیرد. او سپس به اتاق جلسه می رود و با جدیت از مروه و بورا میخواهد که همین امروز یکی از آنها از شرکت خداحافظی کرده و برود. او برگه ممنوعیت عشقی بزرگتری از برگه قبلی را در اتاق نصب کرده و می رود. همگی شوکه می شوند و لروکس بهت زده به آنها نگاه میکند.

 

جزئیات مهم در داستان قسمت آخر سریال لروکس را در این بخش از سایت سماتک بیان کردیم که شما می توانید در شبکه جم سریز این سریال ترکی را دنبال کنید. آن دسته از بازدید کنندگان که می خواستند بدانند خلاصه داستان قسمت آخر سریال لروکس چه میشود را در بالا به خوبی راهنمایی کردیم.

جدیدترین مطالب