متن نوحه شب هشتم محرم – حضرت علی اکبر (ع)

متن نوحه شب هشتم محرم – حضرت علی اکبر (ع)

متن نوحه شب هشتم محرم حضرت علی اکبر (ع) که فرزند ارشد سید و سالار شهیدان بودند را در این بخش مطالعه خواهید کرد و ایشان یکی از شهدای واقعه کربلا بودند. امام حسین علیه السلام علی اکبر را شبیه ترین فرد به پیغمبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) معرفی کردند و فرموده اند هنگامی که مشتاق دیدن پیامبر بودیم به او نگاه می کردیم. از شما کاربران گرامی تقاضا داریم با متن مداحی هشتم ماه محرم تو مقام علی اکبر همراه ما باشید.

متن نوحه شب هشتم محرم - حضرت علی اکبر (ع)

متن نوحه شب هشتم محرم

نوحه هشتم ماه محرم تو مقام علی اکبر در سایت سماتک گردآوری شده است. شب هشتم محرم برای حضرت علی اکبر (ع)، فرزند ارشد آقا اباعبدالله الحسین می باشد که خلق و خوی ایشان همچون حضرت محمد (ص) بود. اگر به دنبال متن نوحه علی اکبر زنجیر زنی با سبک هستید در این نوشتار متن نوحه شب هشتم محرم سنگین از حاج میثم مطیعی، سید مهدی میرداماد، حاج محمد‌رضا طاهری، سید مجید بنی فاطمه، حاج محمود کریمی و حاج حسن خلج را تهیه و تنظیم کرده ایم.

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

متن نوحه شب هشتم محرم حضرت علی اکبر

ای اهل حرم! سوی حرم اکبرم آمد
صدپاره بدن، نور دو چشم ترم آمد

علی شبه پیمبر

علی ای گل پرپر

این کشتۀ صدپاره بدن جان حسین است
آیات پراکندۀ قرآن حسین است

علی شبه پیمبر

علی ای گل پرپر

ای یوسف خونین بدن یوسف زهرا
خون گلویت ریخته در دامن صحرا

علی شبه پیمبر

علی ای گل پرپر

ای ماه حسین ازچه شدی غرق ستاره؟
زخم بدنت گشته فزون‌تر ز شماره

علی شبه پیمبر

علی ای گل پرپر

گردیده نفس در دل تنگم شرر دل
یک کشتۀ خونین بدن واین همه قاتل؟

علی شبه پیمبر

علی ای گل پرپر

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

نوحه هشتم ماه محرم تو مقام علی اکبر

ای علی اکبر لیلا، روی لبامه یا زهرا
کی زده نیزه به پهلوی تو بابا
شده رو خاک صحرا، جوونم اربا اربا

علی اکبر ای وای، شده علی اکبر ها
پیرم کردی، زمین گیرم کردی
عزیز دلم واای
علی جانم واای علی جانم واای

پدر تو پریشونه، عزادار تو میمونه
لب موذن خیمه پر از خونه
بالا سرت تا وقتی که خون دل میخوردم
خدا میدونه زینب اگه نبود میمردم

دشمن، خندید، تاکه اشکامو دید
عزیز دلم وااای
پیرم کردی و…
علی جانم وااای، علی جانم وااای

نیمه جون صدای من
نیمه جون پاهای من
کفن تو شده دیگه عبای من
از اسمون چشمام بارون غم ریخت بابا

توی عبا چند دفعه تنت به هم ریخت بابا
مثل حیدر هستی با، زخم سر عزیز
دلم وااای
پیرم کردی و…

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

متن نوحه شب هشتم محرم سینه زنی

از خیمه برون چو رسول الله
آمد پیش چشم ثارالله
دستی بر قبضه ی شمشیرُ
فریاد علی اکبر یا علی ولی الله

همه ی اهل حرم از پی او نالان
فلک از غم او گریان
فلک از نفسش سوزان
به کف آینه و اشک و قرآن

به تنش زره ی رسول دو سرا
می برد به نگاه دل خون خدا، مولا
از خیمه برون چو رسول الله
آمد پیش چشم ثارالله

دستی بر قبضه ی شمشیرُ
فریاد علی اکبر یا علی ولی الله
دست عالم و دامن تو یا علی
غم تو مولا علی
علی علی، علی علی
نظر عباس به نگاه یل حیدر
که ببیند از او یک بار

مثل پرده ای از خیبر
می رسد رجز اکبر
امیر عالمین، نگاهش به جنان
زیر تیغ و سنان، تو عزیز حسین

از خیمه برون چو رسول الله
آمد پیش چشم ثارالله
دستی بر قبضه ی شمشیرُ
فریاد علی اکبر یا علی ولی الله

دست خدا دست مولا علی
دست او هم علی
از میمنه تا میسره می تازد
و می گوید و حیدر امیرالمومنین

می دوزد از تیغش ببین
صد آسمان را بر زمین
حیدر امیرالمومنین
بر پیش چشمان عمو

رزم علی اکبر ببین
حیدر امیرالمومنین
فرق سرش شد حیدری
پهلوی او شد مادری

آمد کنار این پسر
بابا به حال مضطری
ای نازنین جان پدر
جان از تن بابا مبر

دیگر مزن پا بر زمین
رخ تو پر خون، تن پاک تو بر خاک است
نفس پدرت دیگر، شرر دل افلاک است
لب تو ز عطش چاک است

روح پیکر من، مرو از بر من
بیا سوی حرم علی اکبر من، بابا
از خیمه برون چو رسول الله
آمد پیش چشم ثارالله

دستی بر قبضه ی شمشیرُ
فریاد علی اکبر یا علی ولی الله
پیش چشم من
می زدی دست و پا

سوی خیمه بیا
علی علی، علی علی

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

متن نوحه علی اکبر زنجیر زنی

ماه قد رشیدم علی، علی
سوره ی امیدم علی، علی
علی آخرین رسول حرم
اولینشهیدم علی

پیشم راه برو عزیزم، ای پیغمبر جوونم
باباتو بگیر تو آغوش، تاحسرت به دل نمونم
واااای

قرارِ لیلا علی، امیدِ بابا علی
برای اهل حرم، تویی مسیحا علی
داری می ری و بازم، دل بابا خون میشه
می ری و چشم همه، بچه ها گریون میشه
واااای

آروم و قرارم علی، علی
ماهِ در مدارم علی، علی
علی قوت دل مضطرم
تیغ ذوالفقارم علی، علی

پهلوت، مثل مادرم شد، فرقت مثل مرتضی شد
افتادی تو از سر اسب، روز خیمه ها سیاه شد
واااای

افتاده از پا پاشو، هستی بابا پاشو
تو رو جونِ مادرم، حضرت زهرا پاشو
ببین چه دلگیر شدم، ببین زمین گیر شدم
پاشو بریم خیمه ها، من که دیگه پیر شدم
واااای

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

متن نوحه شب هشتم محرم کریمی

ای علی اکبر حسین ثانی حیدر حسین
ای یل کرب و بلا
ای امید خیمه ها
ای شبیه مصطفی

ای علی اکبر حسین ثانی حیدر حسین
ای نفس های حسین
یار رعنای حسین
ماه زیبای حسین

ای علی اکبر حسین ثانی حیدر حسین
ای بدر هاشمیون
ای میر حیدریون
ای مهر فاطمیون

ای علی اکبر حسین ثانی حیدر حسین
ای یل کرب و بلا
ای امید خیمه ها
ای شبیه مصطفی

خورشید ارض و سما
هم خون خون خون خدا
نور ایمان وفا
ای علی اکبر حسین ثانی حیدر حسین

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

متن نوحه زمینه شب هشتم محرم

کشته‌ی کشته هاتم
مرده‌ی مرده هاتم

زخمی یک نگاتم
تو حسرت شهیداتم

مولانا علی اکبر

ای فدای تو جانا عشق غیر تو اصلا
بی تو زندگی ابدا مولانا علی اکبر

ملک ملک عشق زهرا
شهریار شهریارا پاره تن حسین

امیر تاج دارا ماه شبای تار لیلا
یاد روی تو اصل رویا

کشته ی کشته هاتم
مرده ی مرده هاتم

زخمی یک نگاتم
تو حسرت شهیداتم

مولانا علی اکبر

جان ساقی حرم جام  لب تو دریا

عشق نام تو بردن
از شراب تو خوردن
تو رکاب تو مردن

مولانا علی اکبر

آینه‌ی صفات الله
جلوه صراط الله

علت بقای عشق
ای فنا به ذات الله

امیر جون به کف تویی تو
نوه لو کشف تویی تو
نسخه تمام عیار شاه نجف تویی تو

میرسه محشر از راه
بس که حسین کشید آه
تو رفتی و سفید شد محاسن ثارالله

مولانا علی اکبر

میری و میشه تنها
دنبالت میاد بابا

سخت داغ تو بخدا
مولانا علی اکبر

تا بدن کبودت افتاد
تا کلاه خودت افتاد

تبر و تیغ و نیزه
به تار و پودت افتاد

ولی دیگه نمیشه حالا
تو رو بغل بگیره بابا

بس که قطعه شد
این پیکر اربا اربا

بابات داره میمیره
کی دستمو بگیره

عشق بابا بلند شو
ببین چه خسته و پیره

مولانا علی اکبر

ای یل خیمه‌ها حیدر
کربلا ای علی اکبر

 ای ستاره سحر و ثمر و پسر خون خدا
شبه نبی سبط علی تلالو نور ناموس کبریا

یک طرف اکبر به میدان میرود دامن کشان
یک طرف بابا پریشان عمه ها مویه کنان

ماه تابان من جان جانان من یوسف زهرا بابا

با نبودنت می رود نور از این دیده گریان من
ای پسرم خون جگرم که رفتن تو زد اتش به جان من

ای ماه شبهای تارم خورشید روزگارم
علاج تشنگی‌ات را به جدم می‌سپارم

خیمه محشر شده عمه مظطر شده در تبو تابم

ای زینب بیا و ببین که حسین بی علی اکبر شده
جان دلم مشتعلم محاصنم سرخ از خون جگر شده

میدرخشد چون ستاره این جسم پاره پاره
میدهم جان تا بگیری دست من را دوباره

ای خرامان رفته در خون خفته کم تر ناز کن
اکبرم جان رقیه چشم خود را باز کن

متن نوحه شب هشتم محرم - حضرت علی اکبر (ع)

متن مداحی شب هشتم محرم محمود کریمی

ایوان نجف عجب صفایی دارد…
حیدر(ع)، بنگر چه بارگاهی دارد…

چشمت عین الیقین است
دستت حبل المتین است

به صف پیکار کار ذوالفقارت آتشین است
تکبیرت پر طنین است

علمت در آسمان ها از همه بالاترین است
ضربان قلب تو سرمایه ی عمر زمین است

صنمی که جبرئیل از باغ روحش خوشه چین است
روح روح الامین، حیدر(ع)، امیرالمومنین(ع) است!

ملکوت بی کران ها
جبروت کهکشان ها

همه مٌلک سرور اعلا علی(ع)، علی مولا(ع)

ایوان نجف عجب صفایی دارد…
حیدر، بنگر چه بارگاهی دارد…

ای تو رسولی تو نبی الله منی غیرت الله منی
اشهد ان علی ولی الله منی غیرت الله منی

چه قیامت چه محشری چه دلاور چه دلبری
سری از هر سری سری الله اکبر چه اکبری

پس این پرده چه می‌بینی
که مشتاق بلایی تو

دل حرم محو رخت اما
محو ذات خدایی تو

راهی میدان شدی از خیمه
با این حالت شیدایی

همه به دنبال تو آواره
ای مجموعه ی زیبایی

چه شکوه و صلابتی چه وقار و اصالتی
چه دل بی نهایتی الله اکبر چه قامتی

نام عمویت پدر فضل است
اما تو پدر عشقی

روبرویت معرکه اما تو
راهی سفر عشقی

گره ی ابروی تو امید
قلب خسته ی ثارالله

با حرم و عمه وداع کردی
با لبخند رسول الله

از خیمه برون چو رسول الله
آمد پیش چشم ثارالله

دستی بر قبضه ی شمشیر و
فریاد علی اکبر یا علی ولی الله

همه ی اهل حرم از پی او نالان
فلک از نفسش سوزان

ملک از دم او گریان
به کف آینه و اشک و قرآن

به تنش زره رسول دو سرا
به لب پدرش دم یا ولدی

عجب عشق و محبتی عجب اصل و اصالتی
عجب ایثار و همتی الله اکبر چه حالتی

حسب فرمان ولی امر
جانت را به کف آوردی

میکشی تیغ و به لبت ذکر
یا شاه نجف آوردی

لب همه در عطش آب و
تو لب تشنه‌ی جانانی

آیینه‌ی کامل پیغمبر
اکنون حیدر میدانی

دست عالم و دامن تو یاعلی
علی علی یاعلی

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

واحد شب هشتم محرم

سراپا به شور و نواییم همه عاشق کربلاییم
تا جون هست/توو سینه/کنار شما با شماییم

فداییِ آل عباییم مهیّا برای بلاییم
همه پیروانِ/ شهیدان راه خداییم

یاد مردایی که با رشادت
جام شیدایی رو سر کشیدن

با نوای « اون شهیدایی که
خوندن و پر کشیدن » کاروان

با نوای کاروان، بار بندید همرهان
این قافله عزم کرببلا دارد

دلیکه به عشقت اسیره با گریه برات جون میگیره
نفس میزنه تا/ یه روز توی روضهت بمیره

چی توو روضه‌هاته که هرکی میاد دیگه هیچوقت نمیره
بدونِ/ تو آقا/ بهشتم برامون کویره

خوش بحال اونا که توو سنگر
از حسین، أحسن الحال گرفتند

سوی دیار « عاشقایی که
خوندن و بال گرفتند » عاشقان

سوی دیار عاشقان ۲

رو به خدا میرویم ۲

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

متن نوحه شب هشتم محرم میرداماد

مثل همیشه هوام و داشتی
مثل همیشه نگاهم کردی
مثل همیشه پناهم دادی
رو براهم کردی
وقتی روضه خون میگه برام اشکم میچکه رو گونه هام

اصلا من برا همین شب های محرم و میخوام
ممنونتم حسین مدیونتم حسین
عقلم بهم میگه مجنونتم حسین
مثل همیشه گدات و میخوای
مثل همیشه دعات و میخوام

مثل همیشه قنوت میگیرم
کربلات و میخوام
حس خوبی پای علم پای روضه گریه میکنم
حس خوبیه سینه زنی مخصوصا ورودی حرم
بی تاب مرقدم بی تاب گنبدم
انگاری کربلام وقتی که مشهدم

مثل همیشه به تو محتاجم
مثل همیشه به تو مدیونم
مثل همیهش برای روضت ابر پر بارونم
نوکر جز دره خونه تو جای دیگه حض نمیکنه
هیچی مثل گریه برا تو حالم رو عوض نمیکنه
نور ازل حسین خیر العمل حسین
صل الله علی الباکین علی الحسی

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

متن نوحه سنتی علی اکبر

باز به چشمم افق، صحنه کرببلاست
جن و ملک در خروش، ارض و سما نینواست

صحنۀ مُلک وجود ؛ بزم عزای حسین
صاحب مجلس نبی، بانی مجلس خداست

تحفۀ این ماه؛ غم، هدیه این ماه؛ خون
یا بدن بیسر است، یا سرِ از تن جداست

روحِ در آغوش حق، خونِ گلویش به عرش
جسم به خاک زمین، سر به روی نیزه‌هاست

حسین خون خداست، کیست خدای حسین؟
خون خدا را فقط، ذات خدا خونبهاست

العطش تشنگان، شعله به گردون زند
ماه محرم! بگو، ساقی عطشان کجاست؟

ماه عزا آفتاب، سرزده از علقمه
این مهِ ام البنین یا علی مرتضاست؟

سینۀ یاسین و تیر؟ سورة طاها و تیغ؟
پیکر قرآن چرا زیر سمّ اسب‌هاست؟

زخم به جان حسین، زخم دل عالم است
خون گلوی حسین، خون همه انبیاست

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

شور شب هشتم محرم

به عکس گنبد خیرم کردی
پای همین عکس پیرم کردی
چه سفره دار خوبی هستی
گرسنه بودم سیرم کردی

خدا به سفرت برکت بده اقا
برات میمیرم رخصت بده اقا
زیر بال و پرتم هر چی بگی اقا خودم نوکرتم
نوکرتم ابی عبد الله

تو لوح عشقت مکتوبم کن
فقط پا روضت اشوبم کن
به تو همیشه من بد کردم
تویی که خوبی پس خوبم کن

یه بار دیگه فرصت بده اقا
برات میمیرم رخصت بده اقا
هر شب پشت درتم ریزه خور سفره های مادرتم
نوکرتم ابی عبد الله

روزیم و از این در میگیرم
زندگیم و از سر میگیرم
هر شب جمعه در گیرم که
دور ضریحت پر میگیرم

برا زیارت نوبت بده اقا
برات میمیرم رخصت بده اقا
دائم پا منبرتم جوونم و مست علی اکبرتم
برات میمیرم رخصت بده اقا

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

متن نوحه شب هشتم محرم حاج حسن خلج

خون چرا از دوری خاکت نبارم؟ کربلا!
مانده‌ام من بی تو از دنیا چه دارم کربلا!

گفته‌اند از آسمان‌ها، من ولی از کودکی
در هوای بوی خاکت بی‌قرارم کربلا!

روزها را هی شمردم تا که شد وقت سفر
تا بیایم لحظه‌ها را می‌شمارم کربلا!

دست خالی آمدن سوی تو خوش اقبالی است
دارم آه و تشنگی در کوله بارم کربلا!

خاک ما گِل کرده‌اند از روز اول با فرات
زاده‌ی عشق توأند ایل و تبارم کربلا!

بی‌قرار از دیدن سقای تشنه پیش آب
اشک ریزان تا قیامت روزه دارم کربلا!

من کبوتر نیستم – حالا بماند چیستم
هر چه هستم، بسته بر این در مهارم کربلا!

با ملائک‌ روضه می‌گیریم بگذارند اگر
ذره‌ای از تربتت را در مزارم کربلا!

«عاقبت خاک گِل کوزه گران» هم گر شوم
با نسیم آید به سوی تو غبارم کربلا!

آمدم، رفتم، چه می‌شد برنگردم یک سفر
مثل حُر روزی بگیری در کنارم کربلا!

متن نوحه شب هشتم محرم - حضرت علی اکبر (ع)

واحد سنگین شب هشتم محرم

دیگه رها کنید یوسف کنعان من و
ای نا مسلمونا قاری قران من و

خدا بخیر کنه گریه طوفان من و
اینا با اسمت دشمنن با بغض حیدر اومدن

برا همین با دشنه و نیزه و خنجر اومدن
خدا کنه لیلا نیاد تو رو به این حال ببینه

نبینه اعضای تنت جدا جدا رو زمینه
ای وای بابا تون نداره
تا خیمه‌ها بیاره این جسم پاره پاره

میخوای صدام کنی لخته خون نمیذاره
میخوام نگات کنم اشک روون نمیذاره
میخوام بیام پیشت قد کمون نمیذاره

کبوترم خشک لبات قربون چشمای ترت
مونده رو دستای بابا از تو فقط چند تا پرت

نمیتونم داد نزنم میون این هلهله‌ها
چجور تو رو بغل کنم با این همه فاصله‌ها

ای وای پاشو بریم به خیمه
پاشو که اومد عمه

حالا که زانو هام من و به تو میرسونه
زلف پریشونت بانی چشم گریونه
نسیم کربلا با تو چه نا مهربونه

ساقه‌های شکستت و به هر طرف باد میبره
پا جوونم که قدت عصای دست پدره

با دیدنت تازه شده دوباره زخم جگرم
دلم رو تا مدینه برد حالت پهلوت پسرم
ای وای کنار تو میشینم تنت رو نازنینم

توی عبا میچینم

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

متن نوحه شب هشتم محرم بنی فاطمه

این کیه که با ناله هاش
دلم رو می بره علی اکبره
صدای بچم از زیر نیزه و خنجره علی اکبره

بچم میون لشکر
من دم خیمه هام و
با این صدای خنده
نمی شنوه صدام و

دارم میام دارم میام طاقت بیار اکبر
دارم میام چشمات و روی هم
نذار اکبر طاقت بیار اکبر

نفس بکش عزیزم
بگو یه دفه بابا
موندم چه جور تنت رو
جمع بکنم رو خاکا

ای جیگرم ای جیگرم
ای جیگرم اکبر من پدرم اکبر
وای پسرم وای پسرم
وای پسرم اکبر من پدرم اکبر

بگو کجا بگردم
پیکرت و ببینم
تو یک عبا نمیشه
این بدن و بچینم

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

متن نوحه زنجیر زنی شب هشتم

پسر لیلا وای وای
قمر لیلا وای وای
داره میره به میدون واویلا
آیینه روی پیغمبره
روی لباش ذکر یا حیدره

اهل حرم حالا پشت سرش
همه میگن الله اکبر
با لب تشنه، میره تا میدون
می خونه باباش
با دل پر خون
ولدی علی

با بارون تیره وای
شده زمین گیر وای
علی رو دوره کردن با شمشیر
چه خبره توی موج بلا

از روی زین افتاده به سر
سر علی حالا دعوا شده
چه بدنی الله اکبر
با لب تشنه، رفته تا میدون
می خونه بابا
با دل پر خون
ولدی علی

پسر لیلا وای وای
شد اربا اربا وای وای
نوحه روی لب ها یا زهرا
جوونای بنی هاشم بیاین
سینه زنون بالای پیکر

کمک من برای تشییع تو
با دم الله اکبر
اومده زینب، تو دل لشکر
می پیچه انگار
صدای مادر
ولدی علی

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

متن مداحی شب هشتم محرم بنی فاطمه

غیر عشق تو میخوام هر عشقی رو خاک کنم
دلم رو تو روضه ها راهی افلاک کنم

من میخوام همونی شم که از یه نوکرت میخوای
کمکم کن بتونم گذشتمو پاک کنم

گریه ی برای تو میشوره گناهمو
مثل برگای خزونی میریزه گناهمو

گریه ی براتو جای ذکر توبمه
اگه این گریه نباشه زندگی جهنمه

رحمت به این روضه های شهید پرورت
توی روضه هر جا باشه میاد مادرت

میتونه خونه ی قبره منو آباد کنه
بعد مرگم هرکی تو روضه منو یاد کنه

زندگی بی تو اسیری با تو آزادگیه
هیچ کسی نمیتونه بندتو آزاد کنه

تویی تنها میتونی دلم رو رفو کنی
شبیه حر و زهیرت منو زیر و رو کنی

تویی تنها میتونی منو خالصم کنی
تو تب جنون عشق مثل عابسم کنی

اینو میگم واسه هرکی که سخت بی کسه
توی اوج نا امیدی حسین میرسه

رحمت به این روضه های شهید پرورت
توی روضه هر جا باشه میاد مادرت

متن نوحه شب هشتم محرم - حضرت علی اکبر (ع)

نوحه واحد شب هشتم محرم

قصد کرده است تمام جگرم را ببرد
با خودش دل خوشی دور و برم را ببرد

من همین خوش قد و بالای حرم را دارم
یک نفر نیست از اینجا پسرم را ببرد؟

دسترنج همه ی زحمت من این آهوست
چقدر چشم نشسته، ثمرم را ببرد

این چه رسمی ست پسر جای پدر ذبح شود
حاضرم پای پسرهام، سرم را ببرد

تا به یعقوب نگاهم نرسیده خبرش
می شود باد برایش خبرم را ببرد

نیزه دنبال دلم بود تنش را می گشت
قصد کرده است بیاید جگرم را ببرد

جان من، قول بده دست به گیسو نبری
مقنعه ت باز شود، بال و پرم را ببرد

تو برو خیمه خودم پشت سرت می آیم
چه نیازی ست کسی محتضرم را ببرد

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

مداحی زمینه شب هشتم محرم

افتاده به خاک شیر لشکر
سر غرقه به خون عین حیدر

از این همه زخم الله اکبر
بابا گرفته با خونت وضو

موذن حرم اذان بگو

شبیه مرتضی سرت شکست
پرت شبیه مادرت شکست

جون بابات اومد بر لب
پاشو جانا تو رو جان زینب

یوسف حرم وای
یل دلاورم وای
علی اکبرم

اشکام می‌چکه قطره به قطره
پیراهن من غرق عطره
زلف تو شده الله اکبر

جدا جدا شدی تو مو به مو
موذن حرم اذان بگو

داره میخنده قاتلت به من
ببین سراغ عمه اومدن

پره زجه پر فریاد
پاشو جانا بابا از پا افتاد

شد ابا کفن وای
واسه این بدن وای

ولیعهد من وای
یوسف حرم وای
یل دلاورم وای

علی اکبرم

فواره ی خون مثل بارون
میپاشه رو این دست لرزون

از این همه خون الله اکبر

حالا که خون میپاشه از گلوت
موذن حرم اذان بگو

جون به لب رسیدمو ببین
محاسن سپیدمو ببین

ببین جسم پاره پاره
نمیبینم دیگه چشمام تاره

یوسف حرم وای
یل دلاورم وای
علی اکبرم

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

متن نوحه شب هشتم محرم حاج محمد‌رضا طاهری

یوسف خیمه ها از حرم میروی
خسته و تشنه لب از برم میروی

پشت تو به چشم گریان میرود ز پیکرم جان
خیمه یک سره بخواند از حرم نرو علی جان
شبیه پیغمبر من آیینه مادر من برو علی اکبر من

بی تو از زندگی ساده دل می برم
تو زمین میخوری من زمین میخورم

ای عزیز جان لیلا شد تن تو اربا اربا
جان نده به روی دستم جان مکن کنار بابا

فاطمه خون جگر شد
سهم فرقت تبر شد وای که شق القمر شد

اخر از نیزه ها داغ تو دیده ام
در عبا پیکرت را خودم چیده ام

پاشو از زمین علی جان تا که من نداده ام جان
ابرو بخر عزیزم زینب امده به میدان

کبوتر من پرت کو
رخ چو پیغمبرت کو
بقیه پیکرت کو

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

متن نوحه علی اکبر با سبک

یا قتیل العبراة حسین
یا اسیر الکرباة حسین

کشتی امن نجات حسین
جان عالم به فدات حسین

حسین آقام آقام آقام

از غمت خونجگرم حسین
سایه ات روی سرم حسین

از سرم می گذرم حسین
چون شهیدان حرم حسین

حسین آقام آقام آقام

برو پسر حسین دست علی به همراته
برو همه میدونن جون حسین تو دستاته

غوغا شده توی خیمه ها دلبرم برو مرحبا اکبرم بگو یا علی
یار بهترینم علی ماه مه جبینم علی

ای عصای پیری من داغت و نبینم علی
یا علی علی ولدی

پاشو نفس حسین بند به اون نفس هاته
پاشو قمر حرم دل تنگ اون دو چشماته

بیشتر از این نزن دست و پا پیشم
روبروم داری جون میدی روبروم عزیز دلم

بی تو خم شده کمرم تو بگو چجور پسرم
این تن جدای تو رو یک تنه حرم ببرم

یا علی علی ولدی

بگو چه جوری علی از مرکبت زمین خوردی
بگو چی به سرت اومد جونم رو به لب آوردی

پهلوی تو شکسته مثه مادرم
شده خون دل خواهرم علی اکبرم

نیزه ها به روی تنت خون شده همه بدنت
من برات بمیرم علی بی هوا تو رو زدنت

یا علی علی ولدی

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

متن مداحی شور برای شب هشتم محرم

گریه میکنم اخ مثه بچگیام
یه شبه دیگه ام بشه روضه بیام
تویی و شب روشن توی چشام
منم و دل تیر و روی سیام

به نخ کرمت دلم و پینه بزن
یه سری به دیونه دیرینه بزن
یادته پدرم دست من و میگرفت
میگفت پسرم اینجوری به سینه بزن
حسین وای

بیشتر ازهمیهش تو دلم غمته
چی شده کوچه ها پره پرچمته
توی خیابونا وقتی علم میبینم
یعنی که دیگه ماه محرمته

به فدای تو و به فدای علمت
کمه من و قبول میکنی به کرمت
هر کسی تو مسیر تو قدمی گرفت
برسه قدمش یه روزی به حرمت
حسین وای

نگاها به کتبیه مکتبته
خبرایی تو روضه هر شبته
دلی که شده سفره نشین حرم
روزی بگیر خیمه زینبته

خیمه خواهرت خونه امیدمه
من رو بده نشون بگو که مریدمه
وقتی میخوره اب میگه بیچاره رباب
به یاد عطش و گلوی بریدمه

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

متن نوحه شب هشتم محرم میثم مطیعی

همچنان ای سرِ روی نی
روشن از روی ماهت، شب است

ما کجا و عزای حسین؟
روضه خوان شما زینب است

سر عشقت، گفتنی نیست
یادت از دل، رفتنی نیست

از همه خاک زمین تربتِ تو ما را بس
خو گرفتن به غم و غربتِ تو ما را بس

اهل دنیا نشود گریه کن عاشورا
از خوشی های جهان، هیئتِ تو ما را بس

در عزای تو سینه زنان
هر شبم را سحر می کنم

از همینجا به سوی شما
با دل خود سفر می کنم

هر زمان دل، باصفا شد
زائر کرببلا شد

همچنان ای سرِ روی نی
روشن از روی ماهت، شب است

ما کجا و عزای حسین؟
روضه خوان شما زینب است

سر عشقت، گفتنی نیست
یادت از دل، رفتنی نیست

السلام ای شهیدانِ به خون غلطیده
کی جهان مثل شما اهل وفایی دیده؟

جان سپردید غریبانه ولیکن امروز
قصه ی عشق شما در دو جهان پیچیده

تا ابد نام زیبایتان
در کتاب جهان خواندنی است

از همه قصه های جهان
قصه ی عاشقان ماندنی است

می درخشید، همچو خورشید
چون که یارانِ حسینید

همچنان ای سرِ روی نی
روشن از روی ماهت، شب است

ما کجا و عزای حسین؟
روضه خوان شما زینب است

سر عشقت، گفتنی نیست
یادت از دل، رفتنی نیست

هست هر چند زمان اندک و طولانی راه
ما نداریم به غیر از حرم دوست پناه

از خطر ترس نباید، که سفر باید کرد
هرکه دارد هوس کرببلا بسم الله

بار دیگر ببین آمده
دشمنِ کینه جوی امام

رهسپارم سوی کربلا
تا بگیرم از او انتقام

کن نصیبم، این سعادت
یا زیارت، یا شهادت

همچنان ای سرِ روی نی
روشن از روی ماهت، شب است

ما و کجا و عزای حسین؟
روضه خوان شما زینب است

سر عشقت، گفتنی نیست
یادت از دل، رفتنی نیست

هرکسی دشمنِ اربابِ شهید است امروز
شیعه برخیز! که او باز یزید است امروز

وقت جنگ است اگر دعویِ یاری داری
خیمهی شمر همین کاخ سفید است امروز

مشتِ خود را گره می کنم
تا زنم بر سرِ دشمنان

تیغِ دشمن چه دارد مگر؟
در مصاف دل عاشقان

هر زمان و هر کجاییم
ما سپاهِ کربلاییم

همچنان ای سرِ روی نی
روشن از روی ماهت، شب است

ما و کجا و عزای حسین؟
روضه خوان شما زینب است

سر عشقت، گفتنی نیست
یادت از دل، رفتنی نیست

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

نوحه سنگین شب هشتم محرم

کمی روبرویم بمان تا
تماشا کنم قامتت را
که تا لا اقل “ان یکاد”ی
بخوانم بر آن قد و بالا
بمان ای همه شوق و ذوقم
که دلتنگ پیغمبرم من

که سخت است و تلخ است و سنگین
ز دیدار تو دل بریدن
علی جان علی جان
برو سوی میدان
شده عید قربان
شده عید قربان
(الوداع، علی اکبر)

خدایا تو اینک گُواهی
که من میفرستم به میدان
همه خاطرات خوشم را
به سوز دل و چشم گریان
رخش آینه دار زهرا
قد و قامتش مثل حیدر

سخن گفتنش، خَلق و خُلقش
یکایک شبیه پیمبر
خدایا در این دم
رود جانم از تن
سوی اینهمه گرگ
رود یوسف من
(الوداع، علی اکبر)

تحمل کن این تشنگی را
یل خسته تشنه کامم
که آبی بجز اشک حسرت
نمانده دگر در خیامم
خدایا مبادا که اسبش
کنون گم کند راه خود را

رود سوی اردوی دشمن
شود سرو من ارباً ارباً
من و دیده تر
تو و حرف آخر:
لبم گشته سیراب
ز دست پیمبر
(الوداع، علی اکبر)

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

واحد شب هشتم محرم میثم مطیعی

ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان…
مثل تیری که رها می شود از دست کمان

خسته از ماندن و آماده رفتن شده بود
بعد یک عمر رها از قفس تن شده بود

مست از کام پدر بود و لبش سوخته بود
مست می آمد و رخساره برافروخته بود

روح او از همه دل کنده، به او دل بسته
بر تنش دست یدالله حمایل بسته

بی خود از خود، به خدا با دل و جان می آمد
زیر شمشیر غمش رقص کنان می آمد

یاعلی گفت که بر پا بکند محشر را
آمده باز هم از جا بکند خیبر را

آمد، آمد به تماشا بکشد دیدن را
معنی جمله در پوست نگنجیدن را

بی امان دور خدا مرد جوان می چرخید
زیرپایش همه کون و مکان می چرخید

بارها از دل شب یک تنه بیرون آمد
رفت از میسره از میمنه بیرون آمد

آن طرف محو تماشای علی حضرت ماه
گفت:لاحول ولاقوه الابالله

مست از کام پدر، زاده لیلا، مجنون
به تماشای جنونش همه دنیا مجنون

آه در مثنوی ام آینه حیرت زده است
بیت در بیت خدا واژه به وجد آمده است

رفتی از خویش، که از خویش به وحدت برسی
پسرم! چند قدم مانده به بعثت برسی

نفس نیزه و شمشیر و سپر بند آمد
به تماشای نبرد تو خداوند آمد

با همان حکم که قرآن خدا جان من است
آیه در آیه رجزهای تو قرآن من است

ناگهان گرد و غبار خطر آرام نشست
دیدمت خرم و خندان قدح باده به دست

آه آیینه در آیینه عجب تصویری
داری از دست خودت جام بلا می گیری

زخم ها با تو چه کردند؟ جوان تر شده ای
به خدا بیش تر از پیش پیمبر شده ای

پدرت آمده در سینه تلاطم دارد
از لبت خواهش یک جرعه تبسم دارد

غرق خون هستی و برخواسته آه از بابا
آه، لب واکن و انگور بخواه از بابا

گوش کن خواهرم از سمت حرم می آید
با فغان پسرم وا پسرم می آید

باز هم عطر گل یاس به گیسو داری
ولی اینبارچرا دست به پهلو داری؟!

کربلا کوچه ندارد همه جایش دشت است
یاس در یاس مگر مادر من برگشته است؟!

مثل آیینهء در خاک مکدر شده ای
چشم من تار شده ؟یا تو مکرر شده ای؟!

من تو را در همه کرب و بلا می بینم
هر کجا می نگرم جسم تو را می بینم

ارباْ اربا شده چون برگ خزان می ریزی
کاش می شد که تو با معجزه ای برخیزی

مانده ام خیره به جسمت که چه راهی دارم
باید انگار تو را بین عبا بگذارم

باید انگار تو را بین عبایم ببرم
تا که شش گوشه شود با تو ضریحم پسرم…

متن نوحه شب هشتم محرم - حضرت علی اکبر (ع)

متن مداحی شب هشتم محرم نریمانی

ای ساقی لب تشنگان، ای جان جانانم
سقّای طفلانم
داغت شکسته پشت من، ای راحت جانم
سقّای طفلانم

من بی‌برادر چون کنم با این سپاه دون
در دامن هامون
بینم تو را در ابر خون ای ماه تابانم
سقّای طفلانم

«ای ساقی لب تشنگان
ای جان جانانم، سقّای طفلانم»
«ابوفاضل یا ابوفاضل»
خواهم برم در خیمه‌گه ای گل تن پاکت

پیکر صدچاکت
ممکن نباشد یا اخا محزون و نالانم
سقّای طفلانم
برخیز و ای جانِ برادر کن علمداری

بنما مرا یاری
بی‌تو غریب و بی‌معین در این بیابانم
سقّای طفلانم
بی تو یقین دارم که فردا زینبِ نالان
بر ناقۀ عریان

گردد سوار از راه کینه با یتیمانم
سقّای طفلانم
«ای ساقی لب تشنگان
ای جان جانانم، سقّای طفلانم»
«ابوفاضل یا ابوفاضل»

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

متن نوحه شب هشتم محرم سنگین

دنیای من روی سرم خراب شد
اخ جیگرم از داغ تو کباب شد
رعنای من چی بر سرت اوردن
اخ پسرم تنت انگاری اب شد
تو دل اسمونا حجله زدن برا تو

دارن میان جوونا کمک کنن بابات و
بیچاره مادر تو بیچاره خواهر تو
دیگه دم اذونن نمی شنون صدات و
علی اکبر من ای گل پرپر من

اذان بگو اذان اخرت رو
بابا می خواد ببوس حنجرت رو
تو رو خدا یه بار دیگه صدات و

یا لااقل تکون بده سرت رو
عصای دست بابا پاشو نزن زمینم
پا میکشی رو خاکا نمی تونم ببینم
باید تو رو عزیزم روی عبا بذارم

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

متن نوحه قدیمی شب هشتم محرم

تا کفن بر قد و بالای رسایت کردم
سوختم وز دل پر درد دعایت کردم
آخرین توشه ام از عمر تو این بود علی
که غم انگیز نگاهی به قفایت کردم
حسین وای……

تو ز من آب طلب کردی و من میسوزم
که چرا تشنه لب از خویش جدایت کردم
یارب این دشت بلا، این من و این اکبر من
هر چه را داشتم ای دوست فدایت کردم
به صحرا داشتم ای دوست فدایت کردم

تو تجلی صفات همۀ برتر ها
چقدر سخت بود رفتن پیغمبر ها
قد من خم شده تا خود قد و بالا شده ای
چون که عشق پدران نیست کم از مادرها
پسرم میروی اما پدری هم داری

نظری گاه بینداز به پشت سرها
کمی راه هم پسرم تا دم ان خیمه برو
شاید آرام بگیرند کمی خواهرها
بهتر این است که بالای سر اسماعیل
همه باشند و نباشند، فقط هاجرها

مادرت نیست اگر، مادر سقا هم نیست
عمه ات هست، به جای همه ی مادرها
حال که آب ندارم برای لب تو
بهتر این است که غارت شود انگشترها

زود تر از همه آماده شدی یعنی که
انچنان خسته نگشته است همه لشگر ها
حسین……..

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

متن سینه زنی شب هشتم محرم

غم به من چیره شد و تیره جهان در نظرم
خیز و کن یاری ام ای چشم و چراغم پسرم
تا صدای تو شنیدم ز رخم رنگ پرید
خبرم داد صدایت که چه آمد به سرم

چشم خود وا کن اگر لب به سخن وا نکنی
مکن از موی پریشان خود آشفته ترم
بسکه غم هست به دل جای غمت دیگر نیست
می نهم داغ جگر سوز تو را بر جگرم

پیش دشمن مپسند این همه من گریه کنم
داغت آخر کشدم لیک بدان من پدرم
چشمه ی چشم مرا اشک فشان خیز و ببین
لب خشکیده مگر تر کنی از چشم ترم

منکه خود خضر رهم بر سر تو پیر شدم
چون نهادم لب خود بر لب تو ای پسرم
خصم لبخند زند من کف افسوس به هم
بین دل ریش و از این بیش مزن نیشترم

گه سرت، گاه رخت، گاه لبت می بوسم
دلم آرام نگیرد، چه کنم من پدرم

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

متن سینه زنی واحد شب هشتم محرم

ای عصای پیری بابا بلند شو
از جا به خاطر دل لیلا بلند شو
تا در کنار پیکر تو جان نداده ام
آرام جانم از دل صحرا بلند شو

ای با ادب به موی سفیدم نگاه کن
روی مرا زمیننزن از جا بلند شو
یعقوب دل شکسته به بالینت آمده
ای یوسف مقطع الاعضا بلند شو

از باب امر نیست عزیز دلم علی
بابات دارد از تو تمنا بلند شو
فکری برای آبرویم کن غیور من
ای پاسدار زینب کبری بلند شو

آیینه دار مادر پهلو شکسته ام
بالا سر تو آمده زهرا بلند شو
ولدی علی…..

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

متن نوحه علی اکبر شور

از افق خیمه ی ال عبا
شد جلوه گر ایه ی شمس الضحی
سلیل حیدری، شبه پیغمبری

اهل به شور و شین اند
گریان بر پور حسین اند

به صورت شبه رسول خدا
بوسه زند عزیز خیر النساء
این علی اکبر است

غرق خون پیکر است
اکبر من تازه جوان است
پشتم ز داغ او کمان است

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

صدای اکبر عباس میبینی صبرمو برده

حواست به حرم باشه علی اکبر زمین خورده

همه ریختن سر بچم که کینه دارن از اسمش

میترسم تا برم پیشش نمونه چیزی از جسمش

چه دریایی چه عزایی چه جسم اربا اربایی

نمیتونم بیارم من تو رو تا خیمه تنهایی

جوانان بنی هاشم بیاید که من زمین گیرم

بگیرید دستای من رو که از داغ جوون پیرم

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

متن نوحه سه ضرب حضرت علی اکبر

کوفیان! حیدر به میدان آمده
یا که پیغمبر به میدان آمده
یا علی‌اکبر به میدان آمده

این جوان پیغمبر است

یا علی اکبر است؟

این تمام عشق و احساس علی‌ست
هم علی هم اشجع‌الناس علی‌ست
چشم‌هایش چشم عباس علی‌ست

این جوان پیغمبر است

یا علی اکبر است؟

بار عشق خود به منزل می‌برد
رو به یک دریای قاتل می‌برد
از حسین‌بن‌علی دل می‌برد

این جوان پیغمبر است

یا علی اکبر است؟

اهل کوفه! سورۀ طاهاست این
نور چشم یوسف زهراست این
باغ سرخ لالۀ لیلاست این

این جوان پیغمبر است

یا علی اکبر است؟

این جوان نسل جوان را رهبر است
این جوان خون خدا را یاور است
این جوان نامش علی اکبر است

این جوان پیغمبر است

یا علی اکبر است؟

این جوان یک عمر بوده با حسین
این پسر پرواز کرده تا حسین
اول و آخر کلامش یاحسین

این جوان پیغمبر است

یا علی اکبر است؟

این جوان قربان بابا می‌شود
جسم پاکش ارباً اربا می‌شود
مثل قرآن نقش صحرا می‌شود

این جوان پیغمبر است

یا علی اکبر است؟

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

متن مداحی هشتم ماه محرم تو مقام علی اکبر

نباشد او را هم آورد
سپاه دشمن کم آورد
پریشان شد لشگر کوفه تا علی بر ابرو خم آورد
تحمل کن تشنگی را
تحمل کن مثل بابا
برای لب های خشکت بابا زبانش را بر هم آورد
(علی اکبرم، شبه پیغمبرم، سردار لشگرم علی)

به خیمه ها آمد دلاور
لبش خشک و دیده اش تر
نگاه نومید زینب ماند و تماشای روی اکبر
چه سروی الله اکبر
چه ماهی شبه پیمبر
شده بر پا غزوه‌ای دیگر آمده پیغمبر به لشگر
(علی اکبرم، شبه پیغمبرم، سردار لشگرم علی)

ببار ای بارون دوباره
که این دنیا پر غباره
دعای اصغر اجابت شد تا دوباره بارون بباره
اگرچه ما رو سیاهیم
اگرچه غرق گناهیم
ببار ای بارون که بی تابِ تشنگی‌های خیمه‌گاهیم
(شاه و ارباب من، درّ نایاب من، مهر و مهتاب من حسین)

◊ ◊ ◊ ◊ ◊

متن نوحه شب هشتم محرم زنجیر زنی و نوحه خوانی را در این نوشتار تقدیم به شما عزاداران امام حسین علیه السلام کردیم و امیدواریم مورد رضایت تان قرار گرفته باشد.

برچسب‌ها:

جدیدترین مطالب