HPV

طنز جالب و خنده دار نبرد رستم و جومونگ

طنز جالب و خنده دار نبرد رستم و جومونگ

 

به رستم چنین گفت اون جومونگ!
ندارم ز امثال تو هیچ باک
که گر گنده ای من ز تو برترم
اگر تو یلی من ز تو یلترم

 

رستم انگار بهش برخورد، یهو قاطی کرد و گفت:

🔥 داغ داغ
خنده دارترین سوژه های شبکه های اجتماعی
خنده دارترین سوژه های شبکه های اجتماعی

 

منم مرد مردان ایران زمین
ز مادر نزادست چون من چنین
تو ای جوجه با این قد و هیکلت
برو تا نخورده است گرز بر سرت

 

جومونگ چشماشو اونطوری گشاد کرد و گفت:

 

🔥 داغ داغ
متن طنز در مورد تابستان | جوک طنز درباره تعطیلات تابستان
متن طنز در مورد تابستان | جوک طنز درباره تعطیلات تابستان

تو را هیچ کس بین ایرانیان
نمی داندت چیست نام و نشان
ولی نام جومونگ و سوسانو را
همه میشناسند در هر مکان
تو جز گنده بودن به چی دلخوشی
بیا عکس من را به پوستر ببین
ببین تی وی ات را که من سوژشم
ببین حال میدن در جراید به من
منم سانگ ایل گوکه نامدار
ز من گنده تر نامده در جهان
تو در پیش من مور هم نیستی
کانال 3 رو دیدی؟ کور که نیستی

 

در اینحال رستم پهلوان، لوتی نباخت و شروع به رجز خوانی کرد:

 

چنین گفت رستم به این مرد جنگ
جومونگا ! تویی دشمنم بی درنـگ
چنان بر تنت کـــوبم ایـــن نعلبکی
که دیگر نخواهی تو سوپ، آبــکی
مگـــر تو نـــدانی که مـن کیستم؟
من آن (تسو) سوسولت! نیستم
منم رستم، آن شیر ایــران زمین
(بویو) کوچک است در نگاهم همین

🔥 داغ داغ
اس ام اس های نصیحت کننده
اس ام اس های نصیحت کننده

 

بعد از رجز خوانی رستم پهلوان، جومونگ از پشت تپه ای که آنجا پنهان شده بود آمد:

 

جومونگ آمد از پشت تل سیاه
کنارش(یوها) مــادر بی گنـاه!
بگفت:هین! منم آن جومونگ رشید
هم اینک صدایت به گوشــم رسید
(سوسانو) هماره بود همسرم
دهــم من به فرمان او این سرم
چون او گفته با تو نجنگم رواست
دگر هر چه گویم به او بر هواست!

 

🔥 داغ داغ
جک خنده دار ۱۴۰۴ (جوک های خنده دار که از خنده غش می کنیم)
جک خنده دار ۱۴۰۴ (جوک های خنده دار که از خنده غش می کنیم)

و بعد از حرفهای جومونگ درد دل رستم آغاز گردید:

 

و این شد که رستم سخن تازه کرد
که حرف دلش گفت (پس کو نبرد؟!)
بگفت ای جومونگا که حرف دل است
که زن ها گـــرفتند اوضــاع به دست
که ما پهلوانیم و این است حالمان
که دادار باید رسد بر دل این و آن!

 

و اینچنین شد که دو پهلوان همدیگر را در آغوش گرفتند و بر حال خود گریه سر دادند:

 

بگذار تا بگرییم چون ابر در بهــــــاران
کز سنگ ناله خیزد بر حال ما جوانان!

 

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا