متن فوق العاده زیبا برای مادر کوتاه و طولانی

متن فوق العاده زیبا برای مادر عزیزم، واژه ای کوچک برای توصیف احساسی بزرگ است. مادر تنها یک واژه نیست؛ آمیخته ای از عشق بی پایان، فداکاری خاموش و مهربانی بی قید و شرط است. در تمام لحظات سخت زندگی، حضور گرم و نگاه نگران مادر، نجات بخش و آرام بخش جان بوده است. وقتی سخن از مهر مادر می شود، قلم ناتوان می ماند و دل سرشار از قدردانی. اگرچه نوشتن متن فوق العاده زیبا برای مادر کوتاه کاری دشوار است، اما حتی یک جمله از دل نوشته ای عاشقانه، می تواند بخشی از عشق فرزند به مادر را نشان دهد. این نوشته ها، چه به صورت یک متن زیبا برای مادر باشد، چه متن فوق العاده زیبا برای مادر طولانی، تلاشی کوچک برای سپاس از مهربانی و عطوفت مادر است.
متن فوق العاده زیبا برای مادر عزیزم
ای مادر عزیز، تو بهترین گل واژه هستی، هستی؛ تو غزل لطیف روزگاری؛ تو دیوان محبت هایی؛ تو سرود جویباری؛ تو اقیانوس عشقی؛ تو دفتر رنج های نامکتوبی. اکنون که من از تو هستی یافته ام جانم فدایت باد!
مادر! تو جانانه جام بلای ما را نوشیدی و لباس رنج و محنت ما را پوشیدی، اینک، حریر محبت فرزندانت را بپوش و شربت شهد عشق آنان را بنوش. مادرم، در گرامیداشت روزت زیباترین ستاره سپاس را به پاس پاسداری بی کرانت از ما، بر آسمان پرمهرت می آویزیم. روزت مبارک باد.
مادر! من خدا را نقاشی کردم؛ خدا به شکل بوسه های تو بر پیشانی من بود. مادر! من از آن آخرین بدرقه ات تا پشت دیوار بی کسی نوشتم و بغض کردم. مادر! در این سوی بی خوابی، من هر شب پرنورترین ستاره را تو می بینم. شنیده ام کوله بار دوران کودکی مرا سنگ صبور خویش کرده ای. من هم در آن آیینه که دادی یادگاری؛ در آن هر شب تصویری از تبسم تو را می بینم. مادر! ای زیباترین احساس، قشنگ ترین بنفشه، ستاره ام را چندی ست گم کرده ام…
یاس ها عطرشان را از بوی تن تو به عاریت می گیرند. شبنم، گل واژه اشک های توست ای شقایق دشتستان صبوری؛ ای هم آغوش پروانه ها؛ ای صفای گل سرخ؛ ای نرگس عشق؛ ای اقاقیای محبت؛ تو شمیم گل محمدی و رایحه گل نسترنی. مادر، تو از همه گل ها زیباتر و از همه آنها خوش بوتری، در سالروز یاد تو، عطر همه گل های شکفته را نثار وجودت می کنم.
مادر، تو کتاب همیشه گشوده ایثاری. تو در مزرعه زندگی مان بذر سپیده و مهر می کاری. تو چون آسمان زلالی و چون باران بخشنده. مادر قامت تو قیامت عشق است. ای سرافرازترین سر و سایه گستر زندگی ام. در وصف تو، کلمات عقیمند و واژگان محدود. ای خوب ترین، ای رئوف ترین سرچشمه مهربانی ها، ای ساکن کوی مهتاب، ای آب و آیینه و آفتاب، نام بلندت جاودان و کتاب وجودت به شیرازه امن و امان خداوندی استوار و تلاش بی شائبه ات در بارگاه الهی پذیرفته باد.
رنگ چشمان مادرم را
کلمه به کلمه
دنیا به دنیا
باران به باران
تو را از بر می کنم
من ندارترین فرد زمینم
متن فوق العاده زیبا برای مادر کوتاه
دنیا در دست های من است
وقتی لبخند مادرم جلوی چشمانم،
صدای مادرم طنین افکنده در گوشم
و دستان مادرم پشت و پناهم است
مادر عزیزم خداحافظ تو باشد عزیزم
مادر است چشم و چراغ زندگی
مادر است سرچشمه آزادگی
مادرم
منو ببخش بخاطر اذیت هام و بچه بازی هام….
خیلی دوست دارم مامان….
خیلی عاشقتم
می خواهم هر صبح که پنجره را باز می کنی
آن درختِ رو به رو من باشم
فصلِ تازه من باشم
آفتاب من باشم
استکان چای من باشم
و هر پرنده ای که
نان از انگشتانِ تو می گیرد….
طلایی ترین روزها
ارزانی نگاه مهربانت
وهزارگل مریم پیشکش قلب باصفایت
روزت مبارک
دلتنگی یعنی اینکه: بنشینی به خاطراتت با مادرت فکر کنی. آنوقت یک لبخند زیبا روی لبت بیاید. ولی چند لحظه بعد، شوری اشک های لعنتی، شیرینی آن خاطره ها را از یادت ببرند.
کاش باشی و بتوان شامه پر کرد از بوی تو،
ای شب بوی شبهای بی بوی من
کجایی ای منِ من؟
کجایی ای من تا جانی دوباره بخشی این من را؟
بی تو این من تهی است، هیچ است و پوچ
با تو این من، من است
آری با تو ای مادرم…
یک متن زیبا برای مادر
«نگاه» مقوله شگفتی است. هر نگاه پیامی دارد از این رو در فرهنگ اسلامی برخی از نگاه ها معصیت است و برخی عبادت. در روایت آمده است: «نگاه مهرآمیز فرزند به پدر و مادر، عبادت است». پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نیز فرمودند: «درهای آسمان در چهار هنگام به رحمت گشوده می شود: هنگامی که باران می بارد، آن گاه که فرزند به چهره مادر و پدر می نگرد، وقتی که در کعبه باز می شود و آن زمان که ازدواجی شکل می گیرد».
همه می شناسیمش؛ همو که با شکوه مهرش عشق را معنایی دیگر می بخشد و قلبش وسعت بی انتهای صبر و مهربانی است و شانه های پرصلابتش مأمن مهر و صفا، و چشم های پرفروغش سرچشمه احساس و گذشت است. مادر، مهر کیشی است که با شمع وجودش به محفلمان روشنی می بخشد و با گلخند محبت اش رنگ غم را از چهره مان می زداید و تبسمی از شادمانی بر دل هایمان می نشاند و با دستان پر سخاوتش، چتری سایه گستر ساخته است تا هیچ سختی را حس نکنیم. او به را ستی تندیس همه خوبی هاست.
یکی از سنت های اسلامی، زیارت قبر پدر و مادر است. عمل به این سنت، هم پیوند با پدر و مادر را پس از مرگ نگاه می دارد و هم یکی از شیوه های احسان و نیکی کردن به پدر و مادر است؛ به ویژه اگر زائر قبور، برای آنان از خداوند، درخواست آمرزش کند و به قرائت قرآن پردازد.
مادر، تو کتاب نامکتوب مرارت هایی، تو دیوان محبت هایی، تو ناب ترین واژه شعر خلوصی؛ تو بلندترین داستانِ حماسیِ ایثاری. ای قصیده بلند عشق؛ ای عاشقانه ترین غزل؛ ای مثنوی رنج ها؛ تو بیت الغزل از خودگذشتگی هستی؛ تو قافیه احساس قلب منی؛ تو منظومه بلند فضیلت هایی تو بهترین بیت رباعی محبتی. مادر، شعر وجود تو را، واژه واژه می نوشم و رعناترین غزال غزل هایم را به سویت روانه می کنم. دو بیتی های احساسم را همراه با شادمانه ترین ترانه فصل های زندگی ام، نثار دل بهاری ات می کنم. ای بهترین شعر زندگی، روزت مبارک باد.
مادر! ای مهربان ترین فرشته كاش بودی و مرا در آغوش می گرفتی. من به دستان گرم تو محتاجم. بدون حضور تو ای مادر . دریای مواج پا بسته مردابم. در یك شب به یاد ماندنی كه به جای باران ستاره بر زمین می بارد به خوابم بیا! كاش اتاق كوچكم پر از عطر خوش تو شود؛ کف پایت را می بوسم و بدان که همیشه دوستت دارم مادرم.
جایی خوانده بودم که درد آدم را بزرگ می کند و روح را صیقل می دهد و تجربه را زیاد می کند. هیچ جا ننوشته اند که درد با یک زن، با یک مادر چه می کند. مادران درد کشیده یا زود می میرند، یا برای همیشه می روند، یا می مانند با چشمانی که رنگِ بی تفاوتی گرفته است و دستانی که زیر ناخن هایش جز خستگی چیزی نمی روید، و گیسوانی که رقص بر شانه های زنانه را به خاطر نمی آورند. مادرانی بی هیچ آرزویی، با دنیایی کوچک. دنیایی بسیار بسیار کوچک. هیچکس از مادرانی که به بهشت نمی روند چیزی ننوشته است.
مادرم! بارها با صداى گریه ام تو را از خواب خوش بیدار كرده ام. خیس گریه ام دوباره بیدار شو؛ با دست هاى مهربانت صورتم را نوازش كن و با گرماى وجودت آرامم كن. امشب دوباره دلم تو را بهانه گرفته است.
متن فوق العاده زیبا برای مادر از دست رفته
مادر، می خواهم با اشک هایم، گلی بپرورم به رنگ خون دل و به قامت هزاران دریغ و آه، و روز مادر، بر مزارت گذارم. مادر، در این روز، آهم را بنگر و دریغم را شاهد باش. هنوز باور ندارم که تو رفته ای. هنوز دست احساس تو را حس می کنم. تو زنده ای!
یادت هست مادر؟
اسم قاشق را گذاشتی قطار، هواپیما، كشتی تا یك لقمه بیشتر بخورم!
یادت هست؟ شدی خلبان، ملوان، لوكوموتیوران؛ می گفتی بخور تا بزرگ بشوی آقا شیره!
و من عادت كردم كه هر چیزی را بدون اینكه دوست داشته باشم قورت بدهم حتی بغض های نتركیده ام را. مادرم خدا رحمتت کند تو بهترین زندگی ام بودی!
امروز با شاخه گلی سرخ و دستانی لرزان به دیدارت می آیم مادرم. این اشک های من از سر دلتنگی است. دلتنگی برای بوسه زدن بر دست های مهربانت. کاش بودی. امروز دلم آتش گرفت و دوباره جای خالی ات را حس کردم. می دانم جای تو خوب است و فرشته های آسمان امروز را برایت جشن می گیرند. آخر می دانم که بهشت زیر پای توست. کاش فقط امروز نگاهت را داشتم.خدایا کاش فقط یک بار دیگر آغوشش را داشتم.
ﻣﺎدرم! هیچ وقت ﺑﻪ ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ﻋﺎﺩﺕ نمی کنم. ﭼﻘﺪر ﺧﻮﺏ بود ﺍﮔر ﺁﻏﻮﺵ مهربانت را ﺩﺍﺷﺘﻢ. هنوز هم هرجا نامت را می شنوم؛ به لرزه می افتم. هرجا مادری را با فرزندش می بینم؛ زیر لب می گویم: من هم روزی مادر داشتم. من هم روزی گرمای وجودش را داشتم.
مادرم! کاش می دانستی که این روزها بیشتر از گذشته به وجودت احتیاج دارم… اما می دانم تو هنوز هم پیش خدا واسطه حل مشکلات من هستی. این اطمینان را از آرامش قلبم دارم.
متن فوق العاده زیبا برای مادر طولانی
مادر! تو پروانه دشت ایثاری؛ شمع فروزان محفل مایی؛ تو عطر خوش بوی همه گل هایی. در ژرفای دیدگانت، رودی از محبت موج می زند و دستان مهربانت سهمی از سخاوت آفتاب دارد. تو چون دریا بی دریغ، پایان نداری. تو زمزمه هرچه محبتی؛ عطر هرچه رازی؛ زلال هر چه عشقی؛ تو بلور شفاف خلوصی؛ وسعت بی کران مهربانی و صبری.
من لطافت نسیم، سیپدی سپیده، نستوهی کوه و صداقت آیینه را در تو می نگرم. مادر، گلبرگ ها بر دستانت بوسه می زنند؛ دریاها به تو غبطه می خورند؛ بادها نام تو را تا عرش خدا می برند؛ و ملکوتیان بر تودرود می فرستند. خدا بهشتش را به زیر پای تو می بخشد. تو به راستی شکوه مندترین واژه شگرف آفرینشی.
سلام بر تو ای مادر برتر از جانم و سلام بر تو ای همیشه مهربان و صمیمی. و سلامتی را نثارت می کنم به اندازه دریای نگاهم. مادر مهربانم نمی دانم در این نامه که قصد من گلایه از توست اول از مهربانی هایت و زحماتت بگویم و یا از همان اول ابراز ناراحتی خود را از جانب تو بگویم؟ اگر بخواهم از خوبی هایت بگویم که تمامی ندارد و انگشتانم ناتوانند برای نوشتن آن همه مهر و وفا و صمیمیت.
و اما گلایه من از تو؛ چراهای بسیاری در سر دارم که همه بدون جواب مانده اما نمی دانم چرا هیچ وقت با جواب دادن آنها به من نتوانستم قانع شوم. از تو می پرسم که نگران لحظه های منی از تو که روز و شبت را برای من یکی کردی تا من به اینجا برسم. چرا هم اکنون برای آزادیم حد و مرزی کوچک نهاده ای؟ چرا هنوز باور نداری که من بزرگ شده ام و آن دختر 5 ساله نیستم؟ چرا فکر می کنی همیشه بعد از غروب آفتاب همه برای من در کمین هستند و من باید سریع در خانه باشم؟ چرا باور نداری که من من هستم و برای خودم باورهایی دارم؟ چرا؟ چرا؟
مامان عزیزم، آیا می دانستی عاشقت هستم؟ آیا می دانستی هیچکس، هیچکس و هیچکس نمی تواند جای تو را توی قلبم بگیرد؟ آیا می دانستی حاضرم همه چیزم را بدهم تا همیشه نزد من باشی؟ می گویند:«بچه ننه است»! چقدر بچه ننه بودن قشنگ است، چقدر لذت بخش است. آخر اگر نباشی قدر خیلی از روزها را نمی دانیم.
عشق به تو بهترین و تنهاترین عشقی است که می شود باورش کرد. یعنی بالاتر از عشق به مادر وجود دارد؟
یادش بخیر، قصه هایی که برایم می گفتی چقدر لذت بخش تر از قصه های تنهایی امروزم بود. شنل قرمزی، چوپان دروغگو، شنگول و منگول و حبه انگور را برایم تعریف می کردی. چرا با اینکه چهار پنج سال این قصه ها را می گفتی هیچ وقت برایم تکراری نمی شد؟ چرا؟
ولی الان زیباترین فیلم ها و داستان ها و رمان ها نهایتاً یک بار به من لذت می دهد، چرا؟
مامان عزیزم، دمت گرم، نوکرتم، تا عمر دارم خاک زیر پاتم؛ فقط یک چیز می توانم بگویم: مادرم عاشقتم.
مادرم بهار زندگی ام…
مادر، تو شکوفاتر از بهار، نهالِ تنم را پر از شکوفه کردی و با بارانِ عاطفه های صمیمی، اندوه های قلبم را زدودی و مرهمی از ناز و نوازش بر زخم های زندگی ام نهادی. در «تابستان»های سختی با خنکای عشق و وفای خویش، مددکار مهربان مشکلاتم بودی تا در سایه سارِ آرامش بخش تو، من تمامی دردها و رنج ها را بدرود گویم. با وجود تو، یأس دری به رویم نگشود و زندگی رنگ «پائیز» ناامیدی را ندید. تو در «زمستانِ» مرارت های زندگی، چونان شمع سوختی تا نگذاری رنجش هیچ سختی ستون های تنم را بلرزاند. مادر، ای بهار زندگی، شادترین لبخندها و عمیق ترین سلام های ما، همراه با بهترین درودهای خداوندی، نثار بوستان دل آسمانی ات باد.
مادر، تو رفیع ترین داستان حیات منی. تو به من درس زندگی آموختی. تو چون پروانه سوختی و چون شمع گداختی و مهربانانه با سختی های من ساختی. مادر، ستاره ها نمایی از نگاه توست و مهتاب پرتوی از عطوفتت، و سپیده حکایتی از صداقتت. قلم از نگارش شکوه تو ناتوان است و هزاران شعر در ستایش مدح تو اندک. مادر، اگر نمی توانم کوشش هایت را ارج نهم و محبت هایت را سپاسگزارم، پوزش بی کرانم را همراه با دسته گلی از هزاران تبریک، بپذیر. فروغ تو تا انتهای زمان جاوید و روزت تا پایان روزگار، مبارک باد.
وقتی به جهل جوانی بانک بر مادر زدم، دل آزرده به کنجی نشست و گریان همی گفت: مگر خُردی فراموش کردی که دُرْشتی می کنی؟ چه خوش گفت زالی به فرزند خویش چو دیدش پلنگ افکن و پیل تن گر از عهد خُردیت یاد آمدی که بیچاره بودی در آغوش من نکردی درین روز بر من جفا که تو شیر مردی و من پیر زن
مادر، صفا و صمیمیت و صداقت، گلابِ گلبرگ های وجود توست. عشق و ایمان در پیشانی بلند تو، موج می زند. چشمانت چلچراغ محبت است. چشمه های مهربانی از چشم های تو سرچشمه گرفت هاست. لب هایت پیام آور شادترین، لبخندها و نگاه مهر آشنایت، زلالِ دل نوازترین عاطفه هاست. قلب تو، رود همیشه جاری عشق است. از سایه مهربان دست هایت گل مهر می روید. نسیم، چهره بر گام های تو می ساید. مادر، روزت مبارک باد.
مادر، کانون عاطفه و مهر است و ظرفیت و شکیب کمتری برای تحمل ناگواری ها دارد، لطافت طبعش و ضعف طبیعی او از یک سو، و ناتوانی های فرساینده ای که از به دنیا آوردن فرزند و دیگر رنج ها در او پدید آمده است از سوی دیگر، او را به شدت ناتوان می کند. بی شک او شایسته تکریم، نوازش، عطوفت و خدمت است.
متن فوق العاده زیبا برای مادر با فونت خاص
چَـند سالـــه دارم آهنــگهـــای مختلـــفو امتحــان میکنــم
ولــــــــــــی هنـــــوز هیــــچ آهنگــــی
مــــــــثِ لالایی تــــو آرومـــم نمیکنــد
مــــــــ♥ــــــــادر
چه شبها که تا صبح نخوابیدی
برام تا صبح دعا کردی
همیشه در قلب منی
مــــــــــــــــــــــــادر روزتـــــــــــــــــــــــــ مبارکــــــــــــــــــــــــــــ
مادرم:
دراوج خوشبختی ام اما جای تویه چیز دیگه است….
شادی تویه چیز دیگه است ………
دعای تو یه چیز دیگه است…
آغوش تویه چیز دیگه است….
مادرم دستانت رادرخاک میبوسم…
روزت مبارک!!!!!!!
متن خاص فوق العاده زیبا برای مادر
بهشت زیر پای مادرم نیست
مادرم بهشت است
زیر پایش جهنمی است که
من برایش ساخته ام
به بهشت نمی روم اگر مادرم آنجا نباشد…
سلامتی همه مادرایی که دلشون رو می شکنیم
و فقط سکوت میکنن…
از سکوت شون آدم بغض می کنه…
به سلامتیه مادرم!
تنها کسی که همیشه
بیشتر از خودش
و بیشتر از خودم
به من اهمیت داده
هر کس پیشانی مادر خویش را ببوسد،
از آتش جهنم دور می ماند
تقدیم به آنی که بهشت زیر پایش جا دارد
به مادرم…
که مهرش تا ابد در دلم جای دارد.
تو بهترین گل، میان شهر گل هایی
تو رنگ آفتابی،
شب که می رسد،
مثل ستاره،
گویی مهتابی
مادر خوبم عاشقتم من