انسان های ناقص الخلقه و عجیب و غریب در طول تاریخ

در دنیا همه جور آدم وجود دارد و عده زیادی به دلایل مختلف ناقص الخلقه هستند که در این مطلب سماتک شما را با آدم هایی آشنا خواهیم کرد که با دیگر انسان های دنیا تفاوت دارند و به اینگونه آدم ها ناقص الخلقه می گویند.

مارتین لاریلو

مارتین لاریلو آلمانی می توانست سرش را 180 درجه بچرخاند. او نیز در سیرک مشغول به کار شد و در سال 1921 اولین بار در آمریکا به اجرای نمایش پرداخت. مارتین در سال 1945 از اجرای نمایش کناره گیری کرد. از سرنوشت او اطلاعی در دست نیست. گفته می شود که او در سال 1950 از دنیا رفته است.

جوزفین دختری با چهار پا

جوزفین میرتل کوربین در سال 1868 در ایالت تنسی آمریکا به دنیا آمد. او با چهار پا متولد شد. به این حالت نادر dipygus گفته می شود و در هنگام شکل گیری جنین اتفاق می افتد و در نتیجه ی وجود یک قل غیرتکامل یافته ی دیگر شکل می گیرد. معمولا کسانی که با چنین اختلال نادری به دنیا می آیند، بلافاصله بعد از تولد از دنیا می روند؛ اما جوزفین زنده ماند.

او پر از عشق به زندگی بود. به گزارش سایت سماتک تفاوت او با دیگران سبب شد تا پای او نیز به سیرک باز شود. مردم برای دیدن او پول خوبی به گردانندگان سیرک ها پرداخت می کردند.

او هر هفته 450 دلار به دست می آورد. سرانجام جوزفین با یک پزشک به نام جیمز بکنیل ازدواج کرد. دکتر جیمز مهربان از او خواست تا کار در سیرک را کنار بگذارد و در آرامش زندگی کند. آن ها زندگی خوبی را آغاز کردند و صاحب پنج فرزند شدند. جوزفین در سال 1928 بر اثر عفونت پوستی که در یکی از پاهایش ایجاد شده بود از دنیا رفت.

وانگ، مردتک شاخ

در تاریخ موارد زیادی از انسان هایی که چیزی شبیه شاخ روی سرهایشان داشته اند، آمده است. شاید یکی از مشهورترین آن ها، شاخ یک کشاورز چینی به نام وانگ باشد. وانگ در منطقه ی مانچوکو چین زندگی می کرد.

او زندگی راحتی داشت و با شاخی که روی سرش روییده بود، کنار آمده بود تا اینکه یک عکاس زن روسی در سال 1930 عکسی از او منتشر کرد.

مردم زیادی می خواستند تا وانگ را ببینند و شاخ او را از نزدیک لمس کنند. وانگ هم پس از آن و برای به دست آوردن آرامش از دست رفته اش به منطقه ی نامعلومی پناه برد و برای همیشه خود را از دید کسانی که با او مثل یک موجود عجیب رفتار می کردند، پنهان کرد؛ هیچ کس از سرنوشت او اطلاعی ندارد.

رابرت هدلستون، اسب کوچک

رابرت در سال 1895 در خانه ای کوچک در اکسلسیور به دنیا آمد. کودکی اش را در مزرعه ی خانوادگی گذراند. او با وجود بدن خاص و متفاوتش، بچه ی کاری و فعال بود.

رابرت هیچ گاه تجربه ی راه رفتن روی دو پا را به دست نیاورد و همیشه باید چهار دست و پا راه می رفت. او زیر دو دستش تکه های چرم می گذاشت تا هنگام حرکت به پوست دستانش آسیبی وارد نشود. با وجود این، او دارای قدرت فوق العاده ای در کتف هایش بود.

رابرت به مشاغلی همچون مکانیکی و آهنگری پرداخت و در زمان جنگ جهانی دوم یک نجار ماهر بود. پس از آن به سیرک رفت و در سراسر آمریکای شمالی به اجرای نمایش پرداخت.

بعد از 36 سال بازنشسته شد و دوباره به مکانیکی پرداخت. سرگرمی او تربیت خرگوش بود. رابرت با وجود جسم متفاوت و عجیبش خوش اخلاق و مهربان بود. او در سال 1970د و در 75 سالگی از دنیا رفت.