زیباترین مجموعه متن شعر وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها

زیباترین مجموعه متن شعر وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها

شعر وفات حضرت ام البنین را به مناسبت روز درگذشت این بانوی بزرگوار اسلام را در ادامه آورده ایم اگر به دنبال زیباترین شعرهای وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها هستید در ادامه با ما همراه باشید.

♦ ♦ ♦ ♦ ♦

متن شعر وفات حضرت ام البنین

خواندن مداحی و شعر وفات حضرت ام البنین در این روز ثواب بسیاری دارد به همین علت در این نوشتار اشعار شهادت حضرت ام البنین بانوی گرامی اسلام آورده شده است

پا به پای زینب(س)

وقتی تو دل نازک تر از ابر بهاری

حق داری از دوری گلهایت بباری

تو همچنان شمعی که بعد از آن وقایع

کارت شده یک عمر تنها گریه زاری

تو پا به پای زینب کبری همیشه

یک گوشه در شهر مدینه روضه داری

با او تمام روضه ها را گریه کردی

ام المصائب را تو تنها غم غمگساری

روزی که آمد کاروان غم برایت

آن روز شد روز شروع بی قراری

معلوم شد عباستان در کاروان نیست

با اینهمه دیگر چرا چشم انتظاری؟

آن روز پرسیدی ز هر شخصی که دیدی

آیا خبر از یوسف زهرا نداری؟

دیگر کسی خنده به لبهایت ندیده

آری که تا دنیاست دنیا سوگواری

شکر خدا در علقمه حاضر نبودی

آخر چطور می خواستی طاقت بیاری

وقتی شنیدی دست هایش را بریدند

کم مانده بود از غصه ی او جان سپاری

عباس تو سعی خودش را کرد اما

دیگر چرا تو از سکینه شرمساری

احساسهای تو سفر کردندو رفتند

اما تو ماندی و نگاه اشکباری

زیباترین مجموعه متن شعر وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها

اشعار تسلیت وفات حضرت ام البنین

سلام ای گل گلشن رحمت،فدایت که تو یاورِ دینی

وَ از معرفت ترجمانی از،سلامٌ عَلیٰ آلِ یاسیني

به صبر و حِلم و رضا،وَ یاری مرتضی

تو و تربیت در مسیر سعادت

وَ در صراط ولا،به دشت کربلا

ابالفضلِ الْعباس و شوقِ شهادت

امّ البنین ای آیه ی هدایت

امّ البنین لطف تو بی نهایت

امّ البنین ای یاور ولایت

امّ البنین ای یاور ولایت…

بشیر از برایت خبر آورْدْ،که تشنه گل پرپرت جان داد

عمودی به سر آمد و آنگاه،ابالفضل آب آورت جان داد

دل زهرا بی قرار،یتیمان چشم انتظار

امان از دو دستِ بریده واویلا

عدو آمد صف به صف،اُمیدش رفته ز کف

که تیری به مشکش رسیده واویلا

شرم و خجلت شد همدم ابالفضل

شرارِ دل سوز غم ابالفضل

زهرا گرید در ماتم ابالفضل

امّ البنین ای یاور ولایت…

زیباترین مجموعه متن شعر وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها

شعر وفات حضرت ام البنین

غم با نگاه خیس تو معنا گرفته

یک موج از اشک تو را دریا گرفته

در فصل غم،فصل خسوف ماه خونین

خورشید هم مثل دلت گویا گرفته!

تا آسمانها میرود دلمویه هایت

کار دل خونت عجب بالا گرفته!

این روزها با دیدن حال تو بانو!

بغضی گلوی اهل یثرب را گرفته

هر روز اشک و آه، حق داری بسوزی

یک کربلا غم در نگاهت جا گرفته!

می دانم اینجا بارها با دست لرزان

اشک از دو چشمت حضرت زهرا گرفته

تاریخ را می گردم ـآری ـ تا ببینم

مثل دل تنگت دلی آیا گرفته؟

اینجا به همراه لب خشک تو مادر!

هر سنگریزه ختم “یا سقا” گرفته…

زیباترین مجموعه متن شعر وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها

متن مداحی وفات حضرت ام البنین

من و این یک نفس بشتاب مادر
مرا این لحظه ها دریاب مادر
شدم مثلِ رباب این روزِ آخر
عذابم می کند این آب ، مادر

نه دل گرمی نه تسکین مانده باقی
که داغی سخت و سنگین مانده باقی
ببین از پنج فرزندم برایت
فقط یک مَشکِ خونین مانده باقی

زِ تو حیف است بازویت بیافتد
و زخمی بینِ اَبرویت بیافتد
چه می شد وقتِ جان دادن عزیزم
سرم بر رویِ زانویت بیافتد

زمین خوردن تنت را هم بِهَم ریخت
حرامی پیکرت را هم بِهَم ریخت
حرم با تو زمین اُفتاد عباس
عمود آمد سرت را هم بِهَم ریخت

تو را بست از سر گیسو به نیزه
مگر تابت دهد هر سو به نیزه
الهی بشکند دستانِ خولی
تو را محکم زد از پهلو به نیزه

سرت بر خاک بود و دردسر شد
که سرگرمیِ چندین رهگذر شد
سرت برگشت بر نیزه ولیکن
شکافِ ابرویِ تو بازتر شد

هزاران تیر بر تن تا پَر آمد
هزاران تیر بود و مادر آمد
مگر کم بود حجمِ تیر این سو
که غلطیدی و از آن سو در آمد

پُر است اینجا پَری آتش گرفته
لباس و مَعجری آتش گرفته
شنیدم روضه ات را بارِ اول
خودم از دختری آتش گرفته

چقدر آن قافله شرمنده ام کرد
نشانِ سلسله شرمنده ام کرد
تو را نه ، کاش مَشکَت را نمیزد
بمیرد حرمله شرمنده ام کرد

ببین این روزهای آخری را
شنیدم روضه ی انگشتری را
خداوندا سنان از من گرفته
تمامِ لذتِ نامادری را

زیباترین مجموعه متن شعر وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها

شعری به مناسبت شهادت حضرت ام البنین

چهار مرتبه بانو! برای تو خبر آمد

چهار بار دلت کوه شد به لرزه درآمد

تو منتظر، تو گدازنده بر معابر خونین

مسافر تو نیامد مسافری اگر آمد

چهار مرتبه شن‏زارهای ظهر، تنت را

گریستند و تو را داغ‏های مستمر آمد

چنان گریسته‏ای روزهای خستگی‏ات را

که تکّه تکّه ی خاک بقیع نوحه‏گر آمد

از آن گلایه تلخت به گوش علقمه بانو!

هر آنچه رود از آن لحظه سر به زیرتر آمد

چهار بار پسر رفت و اسب رفت و تو بودی

چهار بار تو بودیّ و اسب بی‏پسر آمد

تو کوه بودی و از پشتِ شانه‏های بلندت

چهار مرتبه خورشید سر بریده برآمد

زیباترین مجموعه متن شعر وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها

متن شعر وفات حضرت ام البنین

تنها چرا نشسته مگر گریه می کند؟

چون شمع شعله ور به نظر گریه می کند

از مردم مدینه شنیدم که روزها

می آید و ز داغ پسر گریه می کند

بالای چار صورت قبری که ساخته

با دیده های سرخ جگر گریه می کند

با ذکر جانگداز -حسینم غریب- بود

دائم زند به سینه و سر گریه می کند

از سوز روضه خواندن این مادر شهید

هر عابری میان گذر گریه می کند

گاهی دلش برای علی تنگ می شود

گاهی برای روضه ی در گریه می کند

بغض نگاه باد صبا گفت با دلم

دیگر غروب شد, چقدر گریه می کند!!

♦ ♦ ♦ ♦ ♦

ای مایه ی فخر جهان… ام البنین
نور زمین و آسمان… ام البنین
ای نور جمع قدسیان… ام البنین
صاحب کرم در هر زمان… ام البنین
ای دستگیر مستمندان جهان
ای ماهتاب روشن کون و مکان

تو جانشین حضرت زهرا شدی
تو بعد زهرا ، همسر مولا شدی
تو سفره دار خانه ی سقا شدی
تو روضه خوان داغ عاشورا شدی

جانم بگیر و سایه ات را کم مکن
آتش بزن بر جان من ، خاکم مکن

زهرا نهاده چادرش را بر سرت
جانم به قربان تو و آب آورت
زینب شده هم یاور و هم دخترت
لرزه فتاده از چه رو بر پیکرت؟

از غربت ارباب بر سر میزنی
با دیده ی پر آب بر سر میزنی

تو در مدینه گفتی از داغ حسین
با سوز سینه گفتی از داغ حسین
از ظلم و کینه گفتی… از داغ حسین
تو بی قرینه گفتی از داغ حسین

تا روضه میخواندی ، دل آتش میگرفت
هر دشمن ناقابل آتش میگرفت

گفتی حسین و… شهر ، عاشورا شده
گفتی حسین و… خانه ای غوغا شده
گفتی حسین و… مستمع زهرا شده
زینب دوباره از غم او “تا” شده

گریه کن و این شهر را ویرانه کن
ما را بگیر و محرم این خانه کن

چشم گنه کار من و دست کرم
حسرت به دل مانده ، نداری یک حرم
افکنده ای چادر سیاهت بر سرم
نامادری بچه های مادرم

برگ براتی دست این نوکر بده
قول شفاعت در صف محشر بده

زیباترین مجموعه متن شعر وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها

شعر دوبیتی وفات حضرت ام البنین

تا که پایم به در خانه ی دلدار رسید

به دلم باز غم بانوی بیمار رسید

تا که چشمم به در سوخته ی خانه فتاد

گفتم آنجا نکند شعله به رخسار رسید

متوجه شدم از تیزی آن میخ در است

که چه بر فاطمه بین در و دیوار رسید

این شنیدم که تداعی شده در کرب و بلا

هر بلایی که به گل از طرف خار رسید

این شنیدم که به بی دستی تو دست زدند

و حسین بن علی با دل خونبار رسید

این شنیدم که از آن ضربت سنگین عمود

چقدر لخته ی خون بر گل رخسار رسید

این شنیدم که شد اندازه ی ششماهه تنت

تیرها از همه سو بر تو علمدار رسید

تو که دیدی ز روی نیزه،بگو عباسم

که چسان خواهر تو بر سر بازار رسید

این شنیدم که به دور و بر او رقصیدند

تو روی نیزه و او در بر انظار رسید

زیباترین مجموعه متن شعر وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها

شعر رحلت حضرت ام البنین (س)

چادر خاکی به سر شیون فراوان می کند

گریه های بی هوا همچون یتیمان می کند

میرود بالای صورت های قبر

اهل شهر را به صرف روضه مهمان می کند

کار او گشته حضور و نوحه خوانی در بقیع

با همین کارش زیارت را چه آسان می کند

آمده از ره بشیر آن قاصد کرببلا

بین بصیرت را فدای حال شیران می کند

او نگفت هرگز ، بشیر احوال عباسم بگو

او سوالاتش فدای حال سلطان می کند

تاخبر دادند به او از ماجرای دشت طف

هر شب عمرش ببین شام غریبان می کند

زینب آورده برایش یادگار از واقعه

یک سپر ام البنین را جسم بی جان می کند

زیباترین مجموعه متن شعر وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها

شعر شهادت حضرت ام البنین سلام الله علیها

گفتم ام البنین، دلم پا شد

گره هایی که داشتم وا شد

مادر آب را صدا زدم و …

خشکسالم شبیه دریا شد

سوره ی حمد نذر او کردیم

گم شده داشتیم و پیدا شد

با ادب بود و روی دامانش

تا گل نازدانه ای جا شد

…به مدینه نگفت مادر شد

گفت،‌ مولای شهر بابا شد

با کنیزیّ خانواده ی عشق

در دو عالم عزیز زهرا شد

خادمی کرد تا که عباسش

از ازل تا همیشه آقا شد

همه ی بچه هاش عیسایند

گرچه عباس او مسیحا شد

آن قَدَر خرج گریه شد افتاد

آن قَدَر خرج گریه شد تا شد

تا قیامت به احترام حسین

ذکر لبهاش واحسینا شد

گفت – گفتند روز عاشورا

در غروبی که خیمه غوغا شد

بیت تقسیم آبروی حرم

مشک بی آب – سهم سقّا شد

کاش دست عمود نخلستان

سدّ راهش نمی شد امّا شد

گفت – گفتند بعد آنی که

علیِ اکبر ارباًاربا شد

قد سقّا شبیه قاسم شد

قدّ قاسم شبیه سقّا شد

گفت – گفتند بر سر نیزه

سر عبّاس من تماشا شد

بسته بودند اگر نمی افتاد

بسته بودند اگر به نی جا شد

خوب شد همره حسین نرفت

در مسیری که سر به نی ها شد

خوب شد مجلس شراب نرفت

در همان جا که جشن برپا شد

♦ ♦ ♦ ♦ ♦

مادرترین نامادری ام البنین است

از بعد زهرا حیدرش را بهترین است

اولاد زهرا راچو جانش دوست دارد

براین امانتها نگهداری امین است

گوید کنیزم بهر فرزندان زهرا(س)

بر این ادب از او،هزاران آفرین است

در بین زنهای عرب همتا ندارد

انگشتر ایثار را همچون نگین است

آموخته رسم وفا را بر بنینش

هر یک زآنها جانفدای شاه دین است

قربان عباسش علمدار حسینی

کو اسوه ی مهر و وفا بر مومنین است

قربان آن دستان از پیکر جدایش

قربان آن سقاکه گریان،شرمگین است

کرببلا، ام البنین، ام شهیدان

زینب به سوگ آن برادرها حزین است

بهر پسرهای خودش گریان نباشد

گریان برای سید ابرار دین است

از بعد عاشورا شده تنهای تنها

با ناله های مادرانه او قرین است

شهر مدینه شاهدی بر ناله هایش

هم دوست هم دشمن زحالاتش غمین است

از سوز داغ راهیان کربلایی

در سینه اش پیوسته آه آتشین است

با رفتن زینب دگر طاقت ندارد

عمر شریفش روزهای آخرین است

روح بزرگش پر کشد از پیکر او

مشتاق دیدار امیرالمؤمنین است

زیباترین مجموعه متن شعر وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها

اشعار وفات حضرت ام البنین

مثل همیشه آمده ای بر سر قرار
مثل همیشه بی کس و تنهانشسته ای
از طرز راه رفتن تو گفته ام به خویش
حتما که داغ دیده ای و دلشکسته ای
می بینمت که با سر انگشت زخمی ات
نقش چهار قبر مجزا کشیده ای
حق داری اینهمه که تو گریه کنی؛ چرا
زیرا که پشت هم خبر بد شنیده ای

یک بار هم نشد که گلایه کنی از آن
داغی که روزگار به روی دلت گذاشت
گفتند بر “حسین” چرا گریه میکنی؟
گفتی به این دلیل که او مادری نداشت

با سوز گریه ات همگان گریه میکنند
حتی بقیع هم ز دو چشم تو تر شده
شبهای عمر تو به چه رنگی در آمده
حالا که آسمان دلت بی قمر شده

زینب برای تو سپر آورده از سفر
اما ز چشم ساقی لشکر سخن نگفت
از ماجرای غارت و از عصر واقعه
از بوسه های خنجر و از پیرهن نگفت

اصلا چه خوب شد که نرفتی ب کربلا
پایت به بزم خنده و می آشنا نشد
بهتر ندیده ای که اباالفضل تو سرش
از ضربه ی عمود به سر نیزه جا نشد

♦ ♦ ♦ ♦ ♦

متن مداحی وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها

مادر روز‌های دلتنگی

بانوی گریه‌های طولانی‌

می‌شد از موج اشک هر روزت

اسمان مدینه طوفانی

بسکه با سوز روضه می‌خواندی

پا به پایت مدینه می‌نالید

چشم‌های غسی مروان هم

گاهی از گریه‌ی تو می‌بارید

آسمان را به گریه وا می‌داشت

چشم ابری و اه هر روزت

چشم خاکی و غصه دار بقیع‌

می‌نشسته به راه هر روزت

کربلا بود و روسفیدی تو

لحظه امتحان سخت خدا

پسرانت یکی یکی رفتند

شیر مردان درس‌های شما

گرچه با چشم خود ندیدی که

کربلا را چه ماجرایی بود

زندگی تو بعد عاشورا

گریه در گریه کربلایی بود

زیباترین مجموعه متن شعر وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها

شعرهای زیبا برای وفات حضرت ام البنین

کسی که چار پسر داشت نور چشم ترش

به وقت دادن جان یک نفر نمانده برش

دلش گرفته چرا یک نفر کنارش نیست

بدون ماه، چه شب ها که صبح شد سحرش

عجب حکایت سختی ست مرگ این مادر

هنوز مانده به ره، دیدگان پر گهرش

تمام دل خوشی اش چهار صورت قبر است

چهار صورت زیبا همیشه در نظرش

اگر چه همره زینب نبود ام بنین

ولی شنید و شکست از غم حسین کمرش

نبود تا که ببیند چگونه حرمله ها

زدند تیر، به چشم حسینی قمرش

نبود تا که ببیند چگونه ریخت زمین

به خاک علقمه ای وای پاره جگرش

نبود تا که ببیند بدون عباسش

چه آمده به سر خواهران خون جگرش

نبود شکر خدا ور نه شام را می دید

نبود صحنه بزم شراب در نظرش

اگر چه صورت او را کسی کبود ندید

به وقت دادن جان یک نفر نمانده برش

 

زیباترین متن های شاعران ایرانی در مورد روز وفات حضرت ام البنین س را در این مطلب خواندید متن شعر وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها را از کتاب اشعار تسلیت درگذشت حضرت ام البنین برایتان جمع آوری کرده ایم.

برچسب‌ها:

جدیدترین مطالب